از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید تفسیر ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
 » تفسیر المیزان - خلاصه
1) (القارعه ):(آن حادثه کوبنده ) [ نظرات / امتیازها ]
2) (ما القارعه ):(و چیست آن حادثه کوبنده ؟) [ نظرات / امتیازها ]
3) (و ما ادریک ما القارعه ):(و تو چه می دانی که آن کوبنده چیست ؟) [ نظرات / امتیازها ]
4) (یوم یکون الناس کالفراش المبثوث ):(روزی که مردم چون ملخ فراری رویهم می ریزند) [ نظرات / امتیازها ]
5) (و تکون الجبال کالعهن المنفوش ):(و کوهها چون پشم رنگارنگ حلاجی شده می گردند)منظور از قارعه و حادثه کوبنده همان قیامت است ، چون دلها را با فزع و هول شدیدو دشمنان خدا را با عذاب سخت ، درهم می کوبد، و منظور از تکرار استفهام ، تعظیم وبزرگ نشان دادن و هول انگیزی در امر قیامت است .در ادامه می فرماید: آن روزیست که مردم مانند ملخهای پراکنده که روی هم ریخته و زمین را فرش کرده اند، در جهات مختلف پخش می شوند وبه سوی منازل ابدی خود(سعادت یا شقاوت ) رهسپار می گردند.بعضی مفسران وجه تشبیه مردم در روز قیامت به ملخ را در این امر دانسته اند که ملخ وقتی جست و خیز می کند، بدون هدف به این سو و آن سو می پرد، مردم هم در قیامت از شدت ترس و فزع چنین حالتی دارند و بی هدف ، یا در جستجوی منازل ابدی خود به هر طرف پراکنده می شوند. و در آن روز کوهها مانند پشم رنگارنگ حلاجی شده می گردند، و در این تشبیه اشاره به این مطلب دارد که کوههایی که رنگهای مختلف دارند با زلزله قیامت متلاشی شده و در فضا پراکنده می شوند. [ نظرات / امتیازها ]
  حاجيه تقي زاده فانيد - تفسیر سیدکریمی
1) 1‌-‌ القارِعَةُ: نام‌ قیامت‌. «قارعة» ‌در‌ لغت‌ ‌به‌ معنای‌ گرفتاری‌ و ناراحتی‌ ‌است‌ ‌که‌ موجب‌ افزایش‌ ضربان‌ قلب‌ ‌است‌. البته‌ منشأ ‌آن‌ ترس‌ ‌است‌ و قیامت‌ ‌را‌ ‌هم‌ ‌از‌ ‌آن‌ جهت‌ «قارعة» گفته‌اند ‌که‌ ترس‌ ‌از‌ ‌آن‌ دلها ‌را‌ ‌به‌ لرزه‌ ‌در‌ می‌آورد. [ نظرات / امتیازها ]
 » تفسیر اثنا عشری‏
2) مَا القارِعَةُ (2)

مَا القارِعَةُ: چیست‌ ‌آن‌ ساعت‌ ‌ یا ‌ حالت‌ کوبنده‌! ‌در‌ مجمع‌ البیان‌: القارعه‌ اسمی‌ ‌است‌ ‌از‌ اسمای‌ قیامت‌، ‌به‌ جهت‌ آنکه‌ می‌کوبد، قلب‌ها ‌را‌ ‌به‌ فزع‌ و جزع‌.«1» [ نظرات / امتیازها ]
3) وَ ما أَدراک‌َ مَا القارِعَةُ (3)

وَ ما أَدراک‌َ: و چه‌ چیز دانا کرد تو ‌را‌ ‌تا‌ بدانی‌، مَا القارِعَةُ: چیست‌ کوبنده‌! مراد آنکه‌ ‌آن‌ قدر شدت‌ و عظمت‌ دارد ‌که‌ عقل‌ قاصر ‌از‌ ادراک‌ ‌آن‌ ‌است‌ و ‌از‌ هول‌ و هیبت‌، دل‌های‌ مردمان‌ ‌را‌ بکوبد. [ نظرات / امتیازها ]
4) یَوم‌َ یَکُون‌ُ النّاس‌ُ کَالفَراش‌ِ المَبثُوث‌ِ (4)
یَوم‌َ یَکُون‌ُ النّاس‌ُ: روزی‌ ‌که‌ باشند مردمان‌ ‌از‌ شدت‌ اضطراب‌، کَالفَراش‌ِ المَبثُوث‌ِ: مانند پروانه‌های‌ پراکنده‌، ‌در‌ کثرت‌ و ذلت‌ و ضعف‌ و انتشار و سر گشتگی‌ و دواعی‌ ‌از‌ تمام‌ اطراف‌، ‌یعنی‌ مردمان‌ جوقه‌ جوقه‌ و گروه‌ گروه‌ ‌بر‌ یکدیگر می‌افتند مانند غوغای‌ ملخ‌ ‌که‌ بباد ‌به‌ ‌هم‌ برمی‌آیند و پریشان‌ حال‌ و پایمال‌ می‌شوند. نزد بعضی‌ آنکه‌ همچنان‌ ‌که‌ پروانه‌ ‌خود‌ ‌را‌ ‌به‌ آتش‌ می‌زند و ‌در‌ آتش‌ می‌افتد، مردم‌ نیز ‌در‌ روز قیامت‌ ‌به‌ آتش‌ می‌افتند. [ نظرات / امتیازها ]
5) وَ تَکُون‌ُ الجِبال‌ُ کَالعِهن‌ِ المَنفُوش‌ِ (5)

وَ تَکُون‌ُ الجِبال‌ُ: و گردد کوه‌ها ‌از‌ هول‌ و وحشت‌ ‌آن‌ روز، کَالعِهن‌ِ المَنفُوش‌ِ: مانند پشم‌ رنگارنگ‌ ‌که‌ زده‌ ‌شده‌ ‌باشد‌ ‌به‌ جهت‌ تفرّق‌ اجزای‌ ‌آن‌ و پراکندگی‌ ‌در‌ هوا.

بیان‌‌-‌ تشبیه‌ جبال‌ «عهن‌» ‌ یا ‌ ‌به‌ جهت‌ ‌آن‌ ‌است‌ ‌که‌ متلوّن‌ و صاحب‌ الوان‌ ‌است‌، ‌ یا ‌ ‌به‌ اعتبار فرط قبول‌ تفرّق‌ ‌آن‌. چه‌ رنگ‌، پشم‌ ‌را‌ سست‌ می‌کند و ‌در‌ زدن‌ زود متفرق‌ و منتشر می‌شود. [ نظرات / امتیازها ]
 » تفسیر انگلیسی- ابن کثیر
1) الْقارِعَةُ
Then Allah intensifies concern and fright for it by saying, [ نظرات / امتیازها ]
2) ﴿وَمَآ أَدْرَاکَ مَا الْقَارِعَةُ ﴾


(And what will make you know what Al-Qari`ah is) Then He explains this by saying,

[ نظرات / امتیازها ]
3) Then Allah intensifies concern and fright for it by sayin,

وَ ما أَدْراکَ مَا الْقارِعَةُ
(And what will make you know what Al-Qari`ah is) Then He explains this by saying,

[ نظرات / امتیازها ]
4) ﴿یَوْمَ یَکُونُ النَّاسُ کَالْفَرَاشِ الْمَبْثُوثِ ﴾


(It is a Day whereon mankind will be like moths scattered about.) meaning, in their scattering, their dividing, their coming and their going, all due to being bewildered at what is happening to them, they will be like scattered moths. This is like Allah's statement,


﴿کَأَنَّهُمْ جَرَادٌ مُّنتَشِرٌ﴾


(As if they were locusts spread abroad.) (54:7) Allah said,

[ نظرات / امتیازها ]
5) ﴿وَتَکُونُ الْجِبَالُ کَالْعِهْنِ الْمَنفُوشِ ﴾


(And the mountains will be like wool, carded.) meaning, they will become like carded wool that has began to wear out (fade away) and be torn apart. Mujahid, `Ikrimah, Sa`id bin Jubayr, Al-Hasan, Qatadah, `Ata' Al-Khurasani, Ad-Dahhak and As-Suddi have all said,


﴿کَالْعِهْنِ﴾


(like wool (`Ihn). ) "Woolen.'' Then Allah informs about the results received by those who performed the deeds, and the honor and disgrace they will experience based upon their deeds. He says,

[ نظرات / امتیازها ]
 » تفسیر بهرامپور
4) (فراش‌): پروانه‌ «مراد پروانه‌هائی‌ ‌است‌ ‌که‌ شب‌ها خودشان‌ ‌را‌ ‌به‌ نور چراغ‌ می‌زنند ‌در‌ ضرب‌ المثل‌ عربی‌ ‌برای‌ سرگشتگی‌ و بی‌خبری‌ ‌از‌ عاقبت‌ کار ‌به‌ ‌اینکه‌ پروانه‌ها مثل‌ زده‌ می‌شود و ‌به‌ ملخ‌های‌ ریز ‌که‌ روی‌ زمین‌ حرکت‌ می‌کنند نیز فراش‌ اطلاق‌ می‌شود». (مبثوث‌ (بث‌ّ)): پراکنده‌ ‌شده‌. [ نظرات / امتیازها ]
 » تفسیر راهنما
1)
1 - قیامت، حادثه اى کوبنده و هولناک

القارعة

«قَرْع»، به معناى کوبیدن چیزى بر چیزى است (مفردات). آیات بعد، قرینه است که مراد از «قارعة»، روز قیامت است. تناسب این نام براى «قیامت»، یا به این جهت است که قیامت کوبنده و ترساننده قلب ها است و یا اشاره به عذاب کوبنده و هولناک کافران دارد.

2 - «القارعة»، از نام هاى قیامت

القارعة

3 - جهان در آستانه قیامت، درهم کوبیده و دگرگون خواهد شد.

القارعة

نام گذارى قیامت به «القارعة»، ممکن است ناظر به کوبندگى حوادثى از قبیل «انشقاق آسمان»، «اندکاک زمین و کوه ها» و «کدر شدن ستارگان» باشد که ـ به تصریح آیات برخى از سوره هاى دیگر ـ در آستانه قیامت پدید خواهد آمد.
[ نظرات / امتیازها ]
2)
1 - قیامت، حادثه اى کوبنده و رخدادى بس شگفت

ما القارعة

«ما»، استفهام تعجبى است و بر شگفتى «قارعة» و عظمت و هول انگیز بودن آن دلالت دارد. ـ با آن که این آیه خبر براى آیه قبل است ـ و در آن اکتفا به ضمیر ممکن بود، مى توان گفت: تکرار لفظ «قارعة» تأکید بر عظمت آن است.

2 - «القارعة»، از نام هاى قیامت

ما القارعة

3 - جهان در آستانه قیامت، به گونه اى شگفت آور درهم کوبیده خواهد شد.

ما القارعة
[ نظرات / امتیازها ]
3)
1 - قیامت، واقعه اى سهمگین و شگفت و داراى عظمتى فراتر از حد تصور و بیان

و ما أدریک ما القارعة

2 - شناخت ابعاد قیامت و حقیقت حوادث کوبنده آن، براى همگان امکان پذیر نیست.

و ما أدریک ما القارعة

3 - پیامبر(ص)، در شناخت ویژگى هاى قیامت، نیازمند تعلیم الهى است.

و ما أدریک ما القارعة

خطاب در آیه شریفه گرچه متوجه شخص پیامبر(ص) نیست; ولى چون آن حضرت خطاب را دریافت کرده است، او نیز از زمره مخاطبان خواهد بود.

4 - «القارعة»، از نام هاى قیامت

و ما أدریک ما القارعة
[ نظرات / امتیازها ]
4)
1 - مردم در قیامت، مانند پروانه هاى ریز و پراکنده در هوا، هراسان و بى سامان به هر طرف روى خواهند آورد.

یوم یکون الناس کالفراش المبثوث

«فَراشَة» (مفرد «فَراش»); یعنى، آنچه بال زده و در حرارت چراغ سقوط کرده و خود را مى سوزاند (تاج العروس) «فرّاء» آنها را ملخ هایى مى داند که روى زمین گسترده و در هم مى لولند (مجمع البیان). تشبیه مردم در قیامت به آن حشرات، نشانگر سردرگمى، ترس و اضطرابى است که انسان ها را به هر سو خواهد کشاند.

2 - کوبندگى حوادث قیامت، هول انگیز و دهشت آور است.

ما القارعة . یوم یکون الناس کالفراش المبثوث

«یوم» ظرف براى فعل محذوفى است که وصف «القارعة» بر آن دلالت دارد; یعنى، «تقرع یوم...».

3 - تشبیه وضع انسان ها در قیامت، به انبوه ملخ هاى پراکنده*

یوم یکون الناس کالفراش المبثوث

برداشت یاد شده، ناظر به این احتمال است که فَراش ـ چنان که فرّاء گفته است ـ به معناى ملخ هایى باشد که بر زمین گسترده شده، درهم مى لولند. گفتنى است که این معنا، تنها از فرّاء نقل شده است.

4 - مردم در نخستین مراحل رستاخیز، سردرگم و حیرت زده خواهند بود.

کالفراش المبثوث

«مبثوث»، به معناى منتشر و متفرق است. «بَثَّ الغُبارَ»; یعنى، غبار را برانگیخت (قاموس). پراکندگى و افشانده بودن، نشانگر آشفتگى و پریشان حالى است.
[ نظرات / امتیازها ]
5)
1 - کوه ها در قیامت، مانند پشم هاى رنگارنگى خواهند شد که حلاجى شده و از هم باز شده باشد.

و تکون الجبال کالعهن المنفوش

«عهن»، به معناى پشمى است که با رنگ هاى گوناگون رنگ آمیزى شده باشد. برخى گفته اند: به هر پشمى «عِهْن» گفته مى شود. «نَقْش»; یعنى، بازکردن و کشیدن پشم تا آن جا که اجزاى آن از هم بگسلد. (لسان العرب)

2 - کوبندگى حوادث قیامت، تمام کوه ها را متلاشى کرده، ذرّات رنگارنگ آنها را درهم خواهد آمیخت.

ما القارعة . یوم ... تکون الجبال کالعهن المنفوش

3 - کره زمین، عرصه برپایى قیامت

یوم ... و تکون الجبال

4 - اجزاى تشکیل دهنده کوه ها، داراى رنگ هاى گوناگون است.

و تکون الجبال کالعهن المنفوش
[ نظرات / امتیازها ]
 » تفسیر روان جاوید
4) روزی‌ ‌است‌ ‌که‌ تمام‌ مردم‌ مانند پرندگان‌ کوچکی‌ ‌که‌ گرد چراغ‌ ‌در‌ شب‌ تابستان‌ جمع‌ میشوند و پریشان‌ و سر گردان‌ گشته‌ بال‌ و پر سوخته‌ و ریخته‌ منتشر و پراکنده‌ میگردند میباشند و وجه‌ شبه‌ معلوم‌ ‌است‌ ‌که‌ زیادی‌ و سر گردانی‌ و تشویش‌ و انتشار و التهاب‌ و ذلّت‌ و انکسار ‌است‌ [ نظرات / امتیازها ]
 » تفسیر ص‍ف‍ی‌ ع‍ل‍ی ش‍اه‌
1) ساعت‌ گوینده‌ مر آینده‌ ‌است‌ ‌خود‌ قیامت‌ ساعت‌ گوینده‌ ‌است‌ [ نظرات / امتیازها ]
3) تو چه‌ دانی‌ معنی‌ گوینده‌ چیست‌ ‌در‌ قیامت‌ حاصل‌ ‌آن‌ گوینده‌ کیست‌

قلبها کوبد ز هول‌ و هیبتش‌ ‌تا‌ ‌که‌ ‌بر‌ طاغی‌ چه‌ ‌باشد‌ شدتش‌ [ نظرات / امتیازها ]
4) مردم‌ ‌آن‌ روزند چون‌ پروانه‌ها ‌که‌ پراکنده‌ بوند ‌از‌ لانه‌ها

نزد بعضی‌ مر فراش‌ آمد جراد ‌که‌ بهم‌ ریزند ‌از‌ یک‌ نیم‌ باد [ نظرات / امتیازها ]
 » تفسیر منهج الصادقین
1) (1) القارعة مأخوذ ‌از‌ قرع‌ بمعنی‌ زدن‌ بشدت‌ ‌ یا ‌ درهم‌ کوفتن‌ چیزیست‌ بطوری‌ ‌که‌ صدایی‌ ‌از‌ ‌آن‌ برخیزد و ‌هر‌ حادثه شدیدی‌ و بلا و داهیه عظیمی‌ ‌که‌ بسیار ناهموار ‌باشد‌ قارعه‌ میگویند و یکی‌ ‌از‌ نامهای‌ قیامت‌ القارِعَةُ‌است‌ و ‌آن‌ روز ‌را‌ قارعة نامیدند بدین‌ مناسبت‌ ‌که‌ ‌در‌ ‌آن‌ روز آسمانها و زمین‌ و خورشید و ماه‌ و ستارگان‌ کوبیده‌ میشوند و ‌هم‌ حوادث‌ و شدائد و اهوال‌ و وحشتها و دهشتها و سختیهای‌ قیامت‌ مردم‌ ‌را‌ فرا گرفته‌ [ نظرات / امتیازها ]
3) (3)‌-‌ وَ ما أَدراک‌َ و چه‌ چیز دانا گردانید ترا ‌تا‌ بدانی‌ مَا القارِعَةُ چیست‌ کوبنده‌ مراد روز قیامت‌ ‌است‌ ‌که‌ بسبب‌ هول‌ و هیبت‌ دل‌های‌ مردمان‌ ‌را‌ بکوبد، بیان‌ اعراب‌ ‌اینکه‌ آیات‌ و وضع‌ مظهر ‌در‌ موضع‌ مضمر و ذکر استفهام‌ ‌بر‌ طریقه‌ ایست‌ ‌که‌ ‌در‌ الحَاقَّةُ سمت‌ تحریر یافت‌، و ‌قوله‌: [ نظرات / امتیازها ]
4) (4)‌-‌ یَوم‌َ یَکُون‌ُ النّاس‌ُ منصوب‌ ‌است‌ ‌به‌ فعل‌ مضمر ‌که‌ القارِعَةُ دال‌ ‌است‌ ‌بر‌ ‌آن‌ و تقدیر ‌اینکه‌ ‌است‌ ‌که‌ تقرع‌ یوم ‌یکون‌ ‌النّاس‌«1» ‌یعنی‌ بکوبد ‌آن‌ ساعت‌ کوبنده‌ ‌در‌ روزی‌ ‌که‌ باشند مردمان‌ ‌از‌ شدت‌ رستخیز کَالفَراش‌ِ المَبثُوث‌ِ مانند پروانه‌های‌ پراکنده‌ ‌در‌ کثرت‌ و ذلت‌ و ضعف‌ و انتشار و اضطراب‌ و سر گشتگی‌ و تطایر بسوی‌ دواعی‌ ‌از‌ جمیع‌ جوانب‌، و فراش‌ جمع‌ فراشه‌ ‌است‌ و تسمیه‌ پروانه‌ ‌به‌ فراشه‌ بجهت‌ تفرش‌ و انتشار ‌او‌ ‌است‌، و گویند ‌هم‌ چنان‌ ‌که‌ پروانه‌ ‌خود‌ ‌را‌ ‌بر‌ آتش‌ میزند و ‌در‌ آتش‌ میافتد مردم‌ نیز ‌در‌ روز قیامت‌ بآتش‌ دوزخ‌ میافتند، و نزد فراء فراش‌ جراد ‌است‌ ‌یعنی‌ مردمان‌ جوق‌ جوق‌ و گروه‌ گروه‌ ‌بر‌ یکدیگر میافتند چون‌ غوغای‌ ملخ‌ ‌که‌ بباد بهم‌ برمیآیند و پریشان‌ حال‌ و پایمال‌ میشوند ‌کما‌ ‌قال‌ کَأَنَّهُم‌ جَرادٌ مُنتَشِرٌ. [ نظرات / امتیازها ]
5) (5)‌-‌ وَ تَکُون‌ُ الجِبال‌ُ و گردد کوه‌ها ‌از‌ هول‌ ‌آن‌ روز کَالعِهن‌ِ المَنفُوش‌ِ مانند پشم‌ رنگارنگ‌ ‌که‌ زده‌ ‌شده‌ بجهت‌ تفرق‌ اجزای‌ ‌آن‌ و تطایر ‌در‌ هوا تشبیه‌ جبال‌ بعهن‌ ‌ یا ‌ بجهت‌ آنست‌ ‌که‌ متلون‌ و ذات‌ الوان‌ ‌است‌ و ‌ یا ‌ باعتبار فرط قبول‌ تفرق‌ ‌آن‌ چه‌ رنگ‌ پشم‌ ‌را‌ سست‌ میکند و ‌در‌ زدن‌ زود متفرق‌ و منتشر میشود، و میان‌ مبثوث‌ و منقوش‌ صنعت‌ موازنه‌ ‌است‌، [ نظرات / امتیازها ]
 » تفسیر نمونه
3) سپس‏روى سخن را به بنده بر گزیده بارگاه خدا مى کند و مى پرسد:
وَ ما أَدْراکَ مَا الْقارِعَةُ
و تو اى پیامبر! چه مى‏دانى که آن رویداد کوبنده چیست؟
روشن است که پیامبر گرامى به طور سر بسته و اجمال از روز رستاخیز و رویدادهاى گوناگون آن آگاه است، امّا از ظرافت‏ها و ریزه‏کارى‏ها و گستردگى رویدادهاى آن آگاه نیست؛ به همین جهت خداى فرزانه به تدریج در این سوره و در سوره‏هاى دیگر قرآن به او آگاهى مى‏بخشد. [ نظرات / امتیازها ]
4) در چهارمین آیه مورد بحث در بیان هنگامه فرارسیدن آن رویداد کوبنده و در وصف آن مى‏فرماید:
یَوْمَ یَکُونُ النَّاسُ کَالْفَراشِ الْمَبْثُوثِ
آن رویداد کوبنده روزى است که مردم بسان پروانه‏هاى پراکنده، وحشت‏زده و سرگردان به هر سو مى‏روند، و جهت و هدف خود را گم مى‏کنند.
در آیه شریفه، مردم در روز رستاخیز به موج‏هاى ملخ‏هاى سرگردان و پراکنده‏اى تشبیه شده‏اند که از وحشت آن روز، به هر سو هجوم مى‏برند و دیوانه‏وار در آتش ریخته مى‏شوند.
پاره‏اى بسان «قتاده» واژه «فراش» را به پروانه‏ها معنا کرده‏اند، و برخى چون «ابو عبیده» به پرنده‏اى که نه مگس است و نه زنبور. به هر صورت این ملخ‏ها و یا پروانه‏ها هنگامى که موج‏آسا به حرکت و یا پرواز در مى‏آیند، به گونه‏اى درهم و برهم مى‏نمایند که گویى هدف و جهت خود را گم کرده و بى‏هدف به هر سو مى‏دوند. این تشبیه در آیه نشانگر آن است که مردم پس از زنده شدن و سر بر آوردن از گورها از شدت وحشت و هراس رستاخیز بسان موج ملخ‏ها و پروانه‏ها در هدف‏ها و جهت‏هاى گوناگونى روانند، و بى هدف به هر سو مى‏دوند.
آیه مورد بحث بسان این آیه است که مى‏فرماید:
کانهم جراد منتشر(272) در حالى که دیدگان را از شدت ترس و دلهره فرو افکنده‏اند، بسان ملخ‏هاى پراکنده از گورهاى خود سر بر مى‏آورند. [ نظرات / امتیازها ]
 » تفسیر کشاف
1) الظرف نصب بمضمر دلت علیه القارعة ، أی : تقرع . [ نظرات / امتیازها ]
4) ( یوم یکون الناس کالفراش المبثوث ) شبههم بالفراش فی الکثرة والانتشار والضعف والذلة ، والتطایر إلی الداعی من کل جانب ، کما یتطایر الفراش إلی النار . قال جریر : إن الفرزدق ما علمت وقومه مثل الفراش غشین نار المصطلی وفی أمثالهم : أضعف من فراشة وأدل وأجهل . وسمی فراشا : لتفرشه وانتشاره . [ نظرات / امتیازها ]
5) وشبه الجبال بالعهن وهو الصوف المصبغ ألوانا ، لأنها ألوان ، وبالمنفوش منه ، لتفرق أجزائها . وقرأ ابن مسعود : کالصوف . [ نظرات / امتیازها ]
  سعيده اکبري نژاد - تفسیر المیزان
1) کلمه" قارعة" از ماده" قرع" است که به معناى زدن بسیار سختى است که احتیاج دارد زننده به جایى اعتماد کند، و این کلمه در عرف قرآن از اسماى قیامت است. [ نظرات / امتیازها ]
4) " یَوْمَ یَکُونُ النَّاسُ کَالْفَراشِ الْمَبْثُوثِ" کلمه" یوم" ظرفى است متعلق به مقدرى از قبیل" بیاد آر"،" مى‏کوبد"" مى‏آید"، و از این قبیل، و خلاصه معناى آن این است که:" بیاد آر روزى را که" و یا" مى‏کوبد در روزى که" و یا" مى‏آید روزى که". و کلمه" فراش" به طورى که از فراء نقل شده به معناى ملخى است که زمین را فرش کند، یعنى روى گرده هم سوار شده باشند، پس فراش به معناى غوغاى ملخ است.کلمه" مبثوث" از ماده" بث" است، که به معناى تفرقه است، و" فراش مبثوث" یعنى ملخ‏هاى متفرق. [ نظرات / امتیازها ]
5) کلمه" عهن" به معناى پشمى است که رنگهاى مختلف داشته باشد، و کلمه" منفوش" از مصدر" نفش" است، که به معناى شیت کردن پشم است یا با دست و یا با کمانچه حلاجى، و یا با چیز دیگر. پس" عهن منفوش" به معناى پشم شیث شده‏اى است که داراى رنگهاى مختلف باشد، و این تشبیه اشاره دارد به اینکه در آن روز کوه‏ها که رنگهاى مختلف دارند با زلزله قیامت متلاشى، و چون پشم حلاجى شده مى‏گردند. [ نظرات / امتیازها ]
 » تفسیرالمیزان
2) و سؤال از حقیقت قارعه در جمله" مَا الْقارِعَةُ- قارعه چیست" با اینکه معلوم است که چیست، ولی به منظور بزرگ نشان دادن امر قیامت است، و اینکه بیست و هشت حرف الفباى گوینده، و دو سوراخ گوش شنونده نمى‏تواند به کنه قیامت پى ببرد، و به طور کلى عالم ماده گنجایش حتى معرفى آن را ندارد [ نظرات / امتیازها ]
 » مجمع البیان
4) چرا مردم روز قیامت را به فراش تشبیه شده اند؟
براى این است که فراش وقتى جست و خیز مى‏کند نقطه معلومى را در نظر نمى‏گیرد، مانند مرغان، و به طرف معینى نمى‏پرد، بلکه بدون جهت پرواز مى‏کند، مردم نیز در روز قیامت چنین حالتى دارند، وقتى از قبورشان سر بر مى‏آورند آن چنان ترس و فزع از همه جهات احاطه‏شان مى‏کند که بى‏اختیار و بى هدف به راه مى‏افتند، و در جستجوى منزلها که یا سعادت است و یا شقاوت سرگردانند. [ نظرات / امتیازها ]
  سيد مصطفي فاطمي کيا - تفسیر نمونه
5) و تکون الجبال کالعهن المنفوش: و کوه ها مانند پشم رنگین حلاجی شده خواهد بود.

"عهن" به معنی پشم رنگ شده است. و "منفوش" از ماده " نفش" به معنی گستردن پشم است که معمولا به وسیله ابزار مخصوص حلاجی و زدن پشم انجام می گیرد. طبق آیات مختلف قرآن، کوه ها در آستانه قیامت نخست به حرکت در می آیند بعد در هم کوبیده و متلاشی می گردند و سرانجام به صورت غباری در آسمان در می آیند که در آیه مورد بحث آن را تشبیه به پشم های رنگین حلاجی شده کرده است باز از عوامل ناخشنودی خالی نیست تنها زندگی آخرت است که سراسر رضایت و خشنودی و آرامش و امنیت و مایه جمعیت خاطر می باشد. [ نظرات / امتیازها ]
 » سایت نوگرا - استاد ناصر سبحانی
1) حادثه کوبنده ! تو چه میدانی و چه چیزی تو را آگاه کرده است که این حادثه کوبنده چیست ؟ تاکنون از جایی چیزی در مورد آن رویداد به تو گفته نشده . تو نمی دانی این رویداد کوبنده چیست . پس گوش کن تا آن را برایت بیان کنم . آن رویداد و حادثه ، رویدادی است که در ابتدای قیامت رخ خواهد داد . رویداد و حادثه ای که کره ی زمین را بر هم می زند و ویران می کند . [ نظرات / امتیازها ]
4) مردم همانند پروانه های پراکنده آشفته و سر گردانند .

اگر کسی سنگی به سوی تعدادی پروانه که روی بوته ای نشسته اند ، بیندازد ، پروانه ها هر کدام بی هدف به سمت و سوی [ نامشخصی ] به پرواز در می آیند . حال و وضع مردم نیز در قیامت ، آن گاه که از طرف خداوند متعال فرمانی مبنی بر تغییر جهان هستی و بر هم خوردن عالم صادر می شود چنین است . در آن روز ، زمین چنان ضربه ای می خورد و چنان تغییر می کند که انسان ها همگی ، چون آن پروانه ها ، آشفته و سرگردان و حیران و بدون هدف ، [ تنها و تنها از ترس آن چه اتفاق افتاده ] ، به سمت و سوی نا مشخصی می روند . در آن روز این کوه های محکم و استوار که زمین را نگه داشته اند ، هم چون پشم رنگارنگ [ حلاجی شده ] در هم آمیخته می شوند . از آنجا که کوه ها دارای خاک های گوناگون با رنگ های متنوع هستند ؛ برخی سیاه و برخی قرمز و برخی سفید و... در آن روز (قیامت) و در اثر آن ضربه ، همه با هم مخلوط شده و هم چون پشمی می گردند که در هم و بر هم شده باشد .

این رویداد ی است که اتفاق می افتد و چنین می کند . حال ، پس از آن چه خواهد شد ؟ [ نظرات / امتیازها ]
 » عصر انتظار
1) در اینکه این نظام به هم می‌ریزد خیلی آیه در قرآن داریم که این نظام موجود به هم می‌ریزد و در قیامت نظام دیگری بوجود می‌آید منتهی چطوری به هم می‌ریزد «الْقارِعَةُ» قارعه/۱ با یک صدا هواپیما گاهی که دیوار صوتی را می‌شکند همه شیشه‌ها می‌شکند همینطور که با صدای هواپیما شیشه می‌شکند با یک صدا بساط هستی را ما پاره می‌کنیم. «الْقارِعَةُ» کوبنده «مَا الْقارِعَةُ» قارعه/۲ چه کوبنده‌ای. چیست آن کوبنده «وَ ما أَدْراکَ مَا الْقارِعَةُ» قارعه/۳‌ای پیغمبر(صلی الله علیه و آله) تو هم نمی‌دانی آن صدا چه صدایی است. [ نظرات / امتیازها ]
4) «یَوْمَ یَکُونُ النَّاسُ کَالْفَراشِ الْمَبْثُوثِ» قارعه/۴ روز قیامت روزی است که وقتی مردم از قبر بیرون می‌آیند «کَالْفَراشِ الْمَبْثُوثِ» مثل پروانه‌های پراکنده هستند. روز قیامت حضور مردم عجیب است یکجا داریم «کَأَنَّهُمْ جَرادٌ مُنْتَشِرٌ» قمر/۷، «جَراد» ملخ. روز قیامت مردم مثل ملخی هستند که پخش‌اند یکجا تشبیه به ملخ کرده و یکجا تشبه به پروانه کرده یکجا دارد «کَأَنَّهُمْ إِلى‏ نُصُبٍ یُوفِضُونَ» معارج/۴۳ انگار به یک چیزی روی به جهتی دارند می‌دوند. صحنه قیامت عجیب است وقتی انسان از خاک برمی‌اید گیجِ گیج است یکجا می‌فرماید «وَ تَرَى النَّاسَ سُکارى‏ وَ ما هُمْ بِسُکارى وَ لکِنَّ عَذابَ اللَّهِ شَدیدٌ‏» حج/۲ مردم مست‌اند ولی مست نیستند عذاب خدا عقل را از سر اینها ربوده یکجا می‌فرماید صحنه قیامت بقدری سخت است که اگر مادری را در حال شیر دادن تصور کنید بچه شیرخوارش را دور می‌اندازد. یکجا می‌فرماید «یَوْمَ یَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخیهِ» عبس/۳۴ قیامت صحنه‌ها و اسم‌های زیادی دارد. قیامت حدود صد اسم دارد(محجة البیضاء) این اسم‌ها و اوصاف قیامت نشان دهنده شرائط آن زمان هم هست ۱- «یَوْمَ تُبْلَى السَّرائِرُ» طارق/۹ روز قیامت روزی است که پرده‌ها کنار می‌رود و اسرار هر کسی فاش می‌شوی و لذا می‌گویند «اقْرَأْ» ما دو تا «اقْرَأْ» در قرآن داریم یکی روز اول بعثت «اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذی خَلَقَ» علق/۱ یکی هم روز قیامت که می‌گویند «اقْرَأْ کِتابَکَ کَفى‏ بِنَفْسِکَ الْیَوْمَ عَلَیْکَ حَسیباً» اسراء/۱۴ بخوان این کتابت را آن هم یک بعثتی است همه مبعوث می‌شوند «کَفى‏ بِنَفْسِکَ الْیَوْمَ عَلَیْکَ حَسیباً» خودت بگو با تو چه کنیم؟ ۸۰ سال با هر کس حرف زدی حواست جمع بود یک رکعت نماز با توجه نخواندی با هرکس و ناکسی که حرف می‌زدی حواست جمع بود تا با من حرف می‌زدی حواست پرت می‌شد خودت بگو جزایت چیست آنقدر پرخوری کردی که با پپسی و کولا و سالاد هضم می‌کردی و آنقدر همسایه‌ات گرسنه بود که بچه‌اش ضعف گرفته بود ۲- «یَوْمَ یَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخیهِ وَ أُمِّهِ وَ أَبیهِ» عبس/۳۵-۳۴ روزی که گرفتاری‌های شخصی انسان بقدری است که آدم از نزدیکترین افرادش مثل همسر و پدر و مادر و برادر همه از هم فرار می‌کنند ۳- «یَوْمَ یَنْظُرُ الْمَرْءُ ما قَدَّمَتْ یَداهُ» نبأ/۴۰ روزی که انسان نگاه می‌کند و کارهایش را مجسم شده می‌بیند «فَذلِکَ یَوْمَئِذٍ یَوْمٌ عَسیرٌ» مدثر/۹ فکر می‌کنم این آیه از همه آیات سخت‌تر است «یَوْماً یَجْعَلُ الْوِلْدانَ شیباً» مزمل/۱۷ روز قیامت بقدری سخت است که بچه پیر می‌شود نمی‌فرماید بزرگ پیر می‌شود یعنی ۷ ساله ۷۰ ساله می‌شود اینقدر سخت است البته نه برای همه. افرادی هستند که بارها قرآن فرموده «لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ» بقره/۶۲ نه خوفی دارند و نه حزنی. من با چشم خودم از بازاری‌ها یک نفر و از علما چند نفر که می‌گفت من از مرگ هیچ نمی‌ترسم به آن تاجر گفتم شما تاجر هستید چطور از مرگ نمی‌ترسید گفت از اول نگذاشته‌ام یک لقمه حرام از گلویم پائین برود تمام وجوهاتم را داده‌ام احتیاطاً مقدار دیگری هم داده‌ام اموال‌ام هم با چشم خودم آن مقداری را که باید در راه خدا بدهم داده‌ام الان آماده مرگ هستم آدمهایی داریم که حسابشان صاف است.
به ابی ذر گفتند چرا از مرگ می‌ترسیم گفت برای اینکه قاچاق بار کرده‌اید شوفری که تریاک دارد از پلیس می‌ترسد اصلاً آدم به چند دلیل می‌ترسد ۱- بنزین ندارد ۲- تریاک بار کرده ۳- گواهینامه ندارد ۴- خواب آلود است ۵- جاده را بلد نیست. اما کسی که گواهینامه دارد جاده را هم بلد است بنزین هم دارد و تریاک ندارد نمی‌ترسد. امیرالمومنین(علیه السلام) تا ضربت خورد فرمود: «فُزْتُ وَ رَبِّ الْکَعْبَةِ»(خصائص‏الأئمة، ص‏۶۳) به خدای کعبه رستگار شدم.
امام(رحمة الله علیه) می‌فرماید من با دلی آرام و قلبی مطمئن. چون حرکت و انقلابی که کردم روی هوا و هوس نبود برای رضای خدا بود وظیفه شرعی‌ام بود الان هم که می‌خواهم بروم من با دلی آرام. حدیث داریم آدمهای مومن وقتی می‌خواهند بمیرند مثل کسی که لباس چرک را در می‌آورد می‌خواهد لباس تمیز بپوشد خوشحال است «یَوْمَ یَخْرُجُونَ مِنَ الْأَجْداثِ سِراعاً» معارج/۴۳ روزی که از قبرها برمی خیزند بیرون می‌آیند در حال سرعت «ذلِکَ یَوْمُ التَّغابُنِ» تغابن/۹ روزی که مردم احساس می‌کنند باختند کلاه سرشان رفته خودشان و عمرشان را مفت به هدر داده‌اند(مغبون) یعنی کلاه سرم رفت روز قیامت آن می‌گوید کلاه سرم رفت دیگری می‌گوید کلاه سرم رفت او می‌گوید من می‌توانستم این کار را بکنم آب که ریختی روی صورتت قصد وضو کن حیف که صورت و دستهایم را شستم اما قصد وضو نکردم صورت شسته شد آب هم بود وقت هم صرف شد خوب قصد وضو کن من می‌توانستم شبی که گوشواره برای دخترم خریدم شبی بخرم که نمازش درست باشد آنوقت این گوشواره هم عبادت می‌شود ما که می‌خواهیم میهمانی بدهیم ماه رمضان بدهیم که هم میهمانی باشد و هم افطاری داده باشیم من می‌توانستم کارهایم را رنگ الهی بدهم حرام شد «یَوْمَ لا تَمْلِکُ نَفْسٌ لِنَفْسٍ شَیْئاً» انفطار/۱۹ روز قیامت هیچکس به درد هیچکس نمی‌خورد. [ نظرات / امتیازها ]
5) «وَ تَکُونُ الْجِبالُ کَالْعِهْنِ الْمَنْفُوشِ» قارعه/۵ کوهها مثل پشم زده شده رنگی‌اند چون بعضی کوهها سیاه است چنان زده می‌شود مثل پشم سیاه بعضی کوهها که سرخ‌اند مثل پشم سرخ کوههای سفید مثل پشم سفید می‌شوند لابد اینطوری است من فکر می‌کنم رنگی بخاطر رنگ کوه باشد روز قیامت کوهها متلاشی می‌شود نرم می‌شود مثل «کَالْعِهْنِ» پشم «الْمَنْفُوشِ» زده شد [ نظرات / امتیازها ]
  نيره تقي زاده فايند - تفسیرهدایت
1) [1] «القارِعَةُ‌-‌ کوبنده‌، روز رستاخیز کوبنده‌.»

و ‌اینکه‌ ساعتی‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌با‌ هول‌ و هراس‌ ‌خود‌ خلایق‌ ‌را‌ می‌کوبد، و ‌اینکه‌ کوفتن‌ هنگامی‌ حاصل‌ می‌شود ‌که‌ حادثه هولناکی‌ اتفاق‌ افتد. [ نظرات / امتیازها ]
2) [2] ‌هر‌ بلای‌ سخت‌ کوبنده‌ ‌است‌، ولی‌ کوبندگی‌ ساعت‌ قیامت‌ امری‌بسیار عظیم‌ ‌است‌ ‌که‌ فهم‌ انسان‌ ‌از‌ دریافت‌ دامنه هولناکی‌ ‌آن‌ ناتوان‌ ‌است‌.

«مَا القارِعَةُ‌-‌ چه‌ کوبنده‌ای‌؟» [ نظرات / امتیازها ]
3) [3] ‌هر‌ اندازه‌ بزرگ‌ ‌باشد‌، ‌بر‌ ‌ما ‌است‌ ‌که‌ ‌خود‌ ‌را‌ ‌به‌ فهم‌ ‌آن‌ نزدیک‌ کنیم‌، چه‌ ‌از‌ ‌اینکه‌ راه‌ می‌توانیم‌ ‌در‌ مقابل‌ غفلت‌ و نادانی‌ و پریشانی‌ موجود ‌در‌ نفسهای‌ خویش‌ مقاومت‌ نشان‌ دهیم‌.

«وَ ما أَدراک‌َ مَا القارِعَةُ‌-‌ و تو چه‌ دانی‌ ‌که‌ ‌آن‌ چه‌ اندازه‌ کوبنده‌ ‌است‌!؟» نفس‌ آدمی‌ ‌به‌ انقلاب‌ و گسیختگی‌ و پریشانی‌، ‌در‌ صورتی‌ ‌که‌ کوفتن‌ ‌آن‌ ‌با‌ اندرزهای‌ آخرت‌ نباشد، و ‌از‌ ‌اینکه‌ راه‌ ‌از‌ هول‌ و هراسهای‌ ‌آن‌ ‌که‌ کودکان‌ ‌را‌ پیر می‌کند آگاه‌ نشود، متمایل‌ ‌است‌، و ‌به‌ همین‌ سبب‌ آیات‌ قرآن‌ بسیار بیم‌ دهنده‌ و سخت‌ تهدید کننده‌ ‌است‌، ‌تا‌ مگر ‌بر‌ سر عقل‌ بیاییم‌، ‌ یا ‌ گوش‌ فرا داریم‌ و عقل‌ خویش‌ ‌را‌ ‌از‌ خواب‌ ژرف‌ بیدار کنیم‌. [ نظرات / امتیازها ]
4) [4] القابی‌ ‌که‌ ‌با‌ ‌آنها‌ امروز ‌خود‌ ‌را‌ فریب‌ می‌دهیم‌، و نامهای‌ عریض‌ و طویل‌ و افتخارات‌ و نیاکان‌ ‌در‌ ‌آن‌ روز ‌از‌ ‌هم‌ می‌پاشد، و دهها هزار ‌از‌ بلیونها افراد بشر همچون‌ پروانه‌های‌ تابستانی‌ پراکنده‌ می‌شوند و ‌از‌ شدت‌ تراکم‌ ‌آنها‌ ‌را‌ همچون‌ ابرهای‌ متراکم‌ ‌بر‌ یکدیگر مشاهده‌ می‌کنیم‌، ‌ یا ‌ همچون‌ موج‌ ملخهایی‌ ‌که‌ مانند غباری‌ انبوه‌ ‌به‌ نظر می‌رسد، ‌پس‌ قیمت‌ یک‌ پشه‌ ‌در‌ گروهی‌ ‌از‌ پشگان‌ ‌ یا ‌ یک‌ ملخ‌ ‌در‌ موج‌ ملخ‌ چه‌ می‌تواند ‌باشد‌! ‌من‌ و تو ‌در‌ میان‌ گروه‌ فرزندان‌ آدم‌ ‌که‌ ‌به‌ محشر حاضر می‌شویم‌ ‌که‌ ‌از‌ زمان‌ آدم‌ ‌تا‌ قیام‌ ساعت‌ ‌در‌ جهان‌ بوده‌اند، چه‌ ارزشی‌ می‌توانیم‌ داشته‌ باشیم‌!

«یَوم‌َ یَکُون‌ُ النّاس‌ُ کَالفَراش‌ِ المَبثُوث‌ِ‌-‌ ‌در‌ ‌آن‌ روز ‌که‌ مردمان‌ همچون‌ پروانگان‌ پراکنده‌اند.»

گفته‌اند ‌که‌ فراش‌ ‌هر‌ پرنده‌ای‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌در‌ آتش‌ و چراغ‌ می‌افتد، و ‌به‌ گفته‌ای‌ دیگر ‌هر‌ پرنده ناچیزی‌ همچون‌ پشه‌ و مگس‌ و ملخ‌ چنین‌ نامیده‌ می‌شود، و ‌از‌ ‌رسول‌ اللّه‌‌-‌ ‌صلی‌ اللّه‌ ‌علیه‌ و آله‌‌-‌ روایت‌ ‌شده‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌گفت‌: «مثل‌ ‌من‌ و مثل‌‌شما‌ همچون‌ مثل‌ مردی‌ ‌است‌ ‌که‌ آتشی‌ افروزد، و چون‌ ملخها و پروانه‌ها ‌در‌ ‌آن‌ افتند، ‌آنها‌ ‌را‌ ‌از‌ ‌آن‌ بیرون‌ آورد، و ‌من‌ می‌خواهم‌ ‌شما‌ ‌را‌ ‌از‌ آتش‌ بیرون‌ بیاورم‌ و ‌شما‌ ‌از‌ دست‌ ‌من‌ فرار می‌کنید».«1»

حالات‌ گوناگون‌ و تدریجی‌ ‌اینکه‌ کیفیت‌ ‌را‌، همچون‌ ‌در‌ آیات‌ مشابه‌ گذشته‌، سیاق‌ قرآن‌ ‌به‌ ‌ما عرضه‌ می‌دارد. [ نظرات / امتیازها ]
5) [5] بیشتر آنچه‌ ‌در‌ دنیا ‌است‌ و ‌هم‌ و خیال‌ ‌است‌، و ‌در‌ سرای‌ دیگر و ‌هم‌ متلاشی‌ می‌شود، بلکه‌ ‌حتی‌ حقایق‌ دنیا نیز ‌بر‌ چنین‌ صورتی‌ ‌در‌ می‌آید، و چنان‌ ‌است‌ ‌که‌ کوه‌هایی‌ ‌که‌ ‌آنها‌ ‌را‌ ثابت‌ تصور می‌کنیم‌ همچون‌ پشم‌ زده‌ و پراکنده‌ ‌شده‌ ‌به‌ نظر می‌رسند ‌که‌ باد ‌آنها‌ ‌را‌ ‌به‌ حرکت‌ ‌در‌ می‌آورد.

«وَ تَکُون‌ُ الجِبال‌ُ کَالعِهن‌ِ المَنفُوش‌ِ‌-‌ و کوه‌ها همچون‌ پشم‌ زده‌ و الیاف‌ ‌آن‌ ‌از‌ ‌هم‌ جدا ‌شده‌ ‌است‌.»

و معلوم‌ می‌شود ‌که‌ کوه‌ها حالات‌ گوناگونی‌ پیدا خواهد کرد ‌که‌ سیاق‌ یکی‌ ‌از‌ ‌آنها‌ ‌را‌ ‌به‌ یاد ‌ما می‌آورد ‌که‌ ‌در‌ آیات‌ مشابه‌ ذکر ‌آن‌ گذشت‌. [ نظرات / امتیازها ]
 » مجمع البیان
1) آن رویداد کوبنده،

واژه «قارعه» یکى از نام هاى قیامت است و بدان دلیل به این نام آمده است که با هراس انگیزى خود، دل ها را مى کوبد و تبهکاران و حق ستیزان را با عذاب و کیفر کردارشان درهم مى نوردد.

[ نظرات / امتیازها ]
2) آن گاه در نمایش بزرگى و عظمت آن روز سهمگین و هشدار از رویدادهاى آن به سبک تکاندهنده اى مى فرماید:

مَا الْقارِعَةُ

آن رویداد کوبنده چیست؟ [ نظرات / امتیازها ]
3) سپس روى سخن را به بنده بر گزیده بارگاه خدا مى کند و مى پرسد:

وَ ما أَدْراکَ مَا الْقارِعَةُ

و تو اى پیامبر! چه مى دانى که آن رویداد کوبنده چیست؟

روشن است که پیامبر گرامى به طور سر بسته و اجمال از روز رستاخیز و رویدادهاى گوناگون آن آگاه است، امّا از ظرافت ها و ریزه کارى ها و گستردگى رویدادهاى آن آگاه نیست؛ به همین جهت خداى فرزانه به تدریج در این سوره و در سوره هاى دیگر قرآن به او آگاهى مى بخشد. [ نظرات / امتیازها ]
4) در چهارمین آیه مورد بحث در بیان هنگامه فرارسیدن آن رویداد کوبنده و در وصف آن مى فرماید:

یَوْمَ یَکُونُ النَّاسُ کَالْفَراشِ الْمَبْثُوثِ

آن رویداد کوبنده روزى است که مردم بسان پروانه هاى پراکنده، وحشت زده و سرگردان به هر سو مى روند، و جهت و هدف خود را گم مى کنند.

در آیه شریفه، مردم در روز رستاخیز به موج هاى ملخ هاى سرگردان و پراکنده اى تشبیه شده اند که از وحشت آن روز، به هر سو هجوم مى برند و دیوانه وار در آتش ریخته مى شوند.

پاره اى بسان «قتاده» واژه «فراش» را به پروانه ها معنا کرده اند، و برخى چون «ابو عبیده» به پرنده اى که نه مگس است و نه زنبور. به هر صورت این ملخ ها و یا پروانه ها هنگامى که موج آسا به حرکت و یا پرواز در مى آیند، به گونه اى درهم و برهم مى نمایند که گویى هدف و جهت خود را گم کرده و بى هدف به هر سو مى دوند. این تشبیه در آیه نشانگر آن است که مردم پس از زنده شدن و سر بر آوردن از گورها از شدت وحشت و هراس رستاخیز بسان موج ملخ ها و پروانه ها در هدف ها و جهت هاى گوناگونى روانند، و بى هدف به هر سو مى دوند.

آیه مورد بحث بسان این آیه است که مى فرماید:

کانهم جراد منتشر(272) در حالى که دیدگان را از شدت ترس و دلهره فرو افکنده اند، بسان ملخ هاى پراکنده از گورهاى خود سر بر مى آورند. [ نظرات / امتیازها ]
5) آن گاه در ترسیم وصف دیگرى از آن روز بزرگ و هراس انگیز مى فرماید:

وَ تَکُونُ الْجِبالُ کَالْعِهْنِ الْمَنْفُوشِ

و کوه ها بسان پشم زده شده رنگین مى شوند.

به بیان روشن تر در آن روز کوه ها از جاى خود کنده شده و به حرکت در مى آیند، و به گونه اى روان مى گردند که به تدریج از هم فرو مى پاشند و به صورت گرد و غبارى در مى آیند. [ نظرات / امتیازها ]
 » یوسفعلی
1) 6251. The Day of Noise and Clamour is the Day of Judgement, when the whole of the present order of things will be overthrown with a tremendous convulsion. Cf. n. 6235 to 99:1, and n. 6096 to 88:1. AJ] our present landmarks will be lost. It will be a stunning experience to begin with, but it will inaugurate a new world of true and permanent values, in which every human deed will have its true and just consequences, as if weighed in the balance. See verses 6-11 below. [ نظرات / امتیازها ]
4) 6252. Moths are frail light things. To see them scattered about in a violent storm gives some idea of the confusion, distress, and helplessness in which men will be at first overwhelmed on the Day of Account. Old memories will be like a book almost blotted out. New hopes will be vague in a new world just rising on the horizon. But it will be a perfectly just world, and no good action will be lost and no evil one but will have its compensating value estimated. [ نظرات / امتیازها ]
5) 6253. Cf. n. 5682 to 70:9. The mountains are solid things, which seem as if nothing could move them. But in that tremendous cataclysm they will be scattered about like flakes of teased or carded wool. This is a metaphor to show that what we consider very substantial in this life will be as an airy nothing in the spiritual world. [ نظرات / امتیازها ]
  مسعود ورزيده - تفسیر المیزان
2)
با تعبیراتى که در آیه دوم و سوم آمده که حتى به پیامبر اکرم (صلى‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم‏) مى‏گوید تو چه مى‏دانى آن حادثه سخت و کوبنده چیست ، روشن مى‏شود که این حادثه کوبنده بقدرى عظیم است که ابعادش به فکر هیچکس نمى‏رسد.
به هر حال بسیارى از مفسران گفته‏اند که قارعة یکى از نامهاى قیامت است ، ولى درست روشن نساخته‏اند که آیا این تعبیر اشاره به مقدمات قیامت مى‏باشد که عالم دنیا درهم کوبیده مى‏شود ، خورشید و ماه تاریک مى‏گردد ، و دریاها برافروخته مى‏شود ، اگر چنین باشد انتخاب نام قارعة براى این حادثه دلیلش روشن است .
و یا اینکه منظور مرحله دوم ، یعنى مرحله زنده شدن مردگان ، و طرح نوین در عالم هستى است ، و تعبیر به کوبنده به خاطر آن است که وحشت و خوف و ترس آن روز دلها را مى‏کوبد.
آیاتى که بعد از آن آمده بعضى تناسب با حادثه تخریب جهان دارد ، و بعضى متناسب با زنده شدن مردگان است ، ولى رویهمرفته احتمال اول مناسبتر به نظر مى‏رسد ، هر چند در این آیات هر دو حادثه پشت سر یکدیگر ذکر شده است ( مانند بسیارى دیگر از آیات قرآن که از قیامت خبر مى‏دهد ) . [ نظرات / امتیازها ]
4) " فراش" جمع" فراشة" بسیارى آن را به معنى" پروانه" مى‏دانند، بعضى نیز آن را به معنى" ملخ" تفسیر کرده‏اند، و ظاهرا این معنى از آیه 7 سوره قمر که مردم را در آن روز به ملخهاى پراکنده تشبیه مى‏کند گرفته شده (کَأَنَّهُمْ جَرادٌ مُنْتَشِرٌ) و گرنه معنى لغوى آن همان" پروانه" است.
به هر حال تشبیه به پروانه به خاطر آن است که پروانه‏ها معمولا خود را دیوانه‏وار به آتش مى‏افکنند و مى‏سوزانند ، بدکاران نیز خود را در آتش جهنم مى‏افکنند.
این احتمال نیز دارد که تشبیه به پروانه اشاره به حیرت و سرگردانى خاصى است که در آن روز بر همه انسانها مستولى مى‏شود.
و اگر فراش به معنى ملخها باشد تشبیه مزبور به خاطر این است که مى‏گویند بسیارى از پرندگان به هنگام حرکت دستجمعى در مسیر معینى پرواز مى‏کنند ، جز ملخها که در حرکت گروهى مسیر مشخصى ندارند و هر کدام به سوئى پیش مى‏روند ! باز این سؤال در اینجا مطرح است که این حیرت و سرگردانى و پراکنده‏گى و وحشت و اضطراب بر اثر حوادث هولناک پایان جهان است ، و یا آغاز قیامت و حشر و نشر ؟ پاسخ این سؤال از آنچه در بالا گفتیم روشن مى‏شود . [ نظرات / امتیازها ]
 » تفسیر نمونه
1) " قارعة" از ماده" قرع" (بر وزن فرع) به معنى کوبیدن چیزى بر چیزى است، به گونه‏اى که صداى شدید از آن برخیزد تازیانه و چکش را نیز به همین مناسبت مقرعة گویند بلکه به هر حادثه مهم و سخت قارعة گفته مى‏شود ( تاء تانیث در اینجا ممکن است اشاره به تاکید باشد ) .
با تعبیراتى که در آیه دوم و سوم آمده که حتى به پیامبر اکرم (صلى‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم‏) مى‏گوید تو چه مى‏دانى آن حادثه سخت و کوبنده چیست ، روشن مى‏شود که این حادثه کوبنده بقدرى عظیم است که ابعادش به فکر هیچکس نمى‏رسد.
به هر حال بسیارى از مفسران گفته‏اند که قارعة یکى از نامهاى قیامت است ، ولى درست روشن نساخته‏اند که آیا این تعبیر اشاره به مقدمات قیامت مى‏باشد که عالم دنیا درهم کوبیده مى‏شود ، خورشید و ماه تاریک مى‏گردد ، و دریاها برافروخته مى‏شود ، اگر چنین باشد انتخاب نام قارعة براى این حادثه دلیلش روشن است .
و یا اینکه منظور مرحله دوم ، یعنى مرحله زنده شدن مردگان ، و طرح نوین در عالم هستى است ، و تعبیر به کوبنده به خاطر آن است که وحشت و خوف و ترس آن روز دلها را مى‏کوبد.
آیاتى که بعد از آن آمده بعضى تناسب با حادثه تخریب جهان دارد ، و بعضى متناسب با زنده شدن مردگان است ، ولى رویهمرفته احتمال اول مناسبتر به نظر مى‏رسد ، هر چند در این آیات هر دو حادثه پشت سر یکدیگر ذکر شده است ( مانند بسیارى دیگر از آیات قرآن که از قیامت خبر مى‏دهد ) . [ نظرات / امتیازها ]
 » تفسیرالمیزان
1) در الدر المنثور است که ابن مردویه از ابو ایوب انصاری روایت کرده که گفت :
رسول خدا (صلی‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم‏) فرمود وقتی جان مؤمن از کالبدش در می‏آید از بندگان خدا آنها که اهل رحمتند و قبل از وی مرده بودند به دیدنش می‏روند ، و بشیر که از دنیا با او آمده به اهل رحمت می‏گوید : مهلت دهید تا خستگی در آورد ، او تازه از حال سکرات راحت شده .
بعد از رفع خستگی از او می‏پرسند : فلانی چطور شد ، فلانی خانم چه کرد ؟ آیا ازدواج کرد یا نه ؟ به اینگونه احوالپرسی‏ها می‏پردازند وقتی احوال مردی را بپرسند که قبل از تازه وارد مرده باشد ، در پاسخ می‏گوید هیهات او خیلی وقت است که مرده ، او قبل از من مرد ، می‏گویند : انا لله و انا الیه راجعون به نظر ما او را به دوزخ نزد مادرش هاویه بردند ، چه بد مادری و چه بد مربیه‏ای .
مؤلف : این معنا را از انس بن مالک و از حسن و اشعث بن عبد الله اعمی از رسول خدا (صلی‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم‏) روایت کرده. [ نظرات / امتیازها ]
5) " عهن" (بر وزن ذهن) به معنى پشم رنگ شده است.
و" منفوش" از ماده" نفش" (بر وزن نقش) به معنى گستردن پشم است که معمولا به وسیله ابزار مخصوص حلاجى و زدن پشم انجام مى‏گیرد.
سابقا گفته‏ایم که طبق آیات مختلف قرآن کوهها در آستانه قیامت نخست به حرکت درمى‏آیند بعد درهم کوبیده و متلاشى مى‏گردند و سرانجام به صورت غبارى در آسمان درمى‏آیند که در آیه مورد بحث آن را تشبیه به پشمهاى رنگین حلاجى شده کرده است ، پشمهائى که همراه تندباد حرکت کنند و تنها رنگى از آنها نمایان باشد ، و این آخرین مرحله متلاشى شدن کوهها است این تعبیر ممکن است اشاره به رنگهاى مختلف کوهها نیز باشد ، چرا که کوههاى روى زمین هر کدام رنگ خاصى دارند به هر حال این جمله گواه بر آن است که آیات فوق از مراحل نخستین قیامت یعنى مرحله ویرانى و پایان جهان سخن مى‏گوید. [ نظرات / امتیازها ]
  آسيه افشار - انوار درخشان، ج‏18، ص: 268
1) الْقارِعَةُ:
آیه بیان نامى از اسماء روز قیامت است که روز کوبنده‏اى است که قلوب بشر را میکوبد اهل ایمان قلوب آنان از فزع و وحشت کوبیده مى‏شوند و بیگانگان از هول و عقوبت مشاهده دوزخ و نیروى جذبه آن دهشت آنان زیاده بر تصور است‏ [ نظرات / امتیازها ]
 » تفسیر آسان، ج‏18، ص: 359
4) یَوْمَ یَکُونُ النَّاسُ کَالْفَراشِ الْمَبْثُوثِ‏
مفسرین کلمه (کَالْفَراشِ) را به: ملخ، پروانه، پشه و ... معنا کرده‏اند. یعنى روزى خواهد آمد که بشر نظیر: ملخ، پروانه، پشه و امثال اینها خواهد بود. در تشبیه نمودن مردم به (فراش) که معناى آن گفته شد مبالغات گوناگونى بکار رفته است. از جمله اینکه: متحیر و سرگردان خواهند شد. از جمله اینکه: در زمین پراکنده مى‏شوند. از جمله اینکه: بعضى از آنان بر بعض دیگر سوار مى‏گردند، از جمله اینکه: شماره آنان زیاد خواهد بود، ضعیف و ناتوانند، ذلیل و خوار مى‏باشند، بدنبال هر دعوت کننده‏اى که در هر جهتى باشد میروند، پرواز میکنند و خود را در میان آتش پرتاب مینمایند [ نظرات / امتیازها ]
 » انوار درخشان، ج‏18، ص: 263
2) مَا الْقارِعَةُ:
مبنى بر تهدید است که قابل بیان و یا ادراک بطور کامل نخواهد بود جز شهود آن صحنه. [ نظرات / امتیازها ]
 » تفسیر آسان، ج‏18، ص: 359
3) وَ ما أَدْراکَ مَا الْقارِعَةُ- کلمه (أَدْراکَ) خطاب به پیامبر اسلام صلّى اللّه علیه و آله است. یعنى یا محمّد (ص) چه چیزى تو را آگاه کرده که قارعه یعنى روز قیامت چیست. یعنى تو بطور مفصل از حقیقت و کنه و وصف روز رستاخیز آگاه نیستى. فقط نامى از آن شنیده‏اى‏ [ نظرات / امتیازها ]
5) وَ تَکُونُ الْجِبالُ کَالْعِهْنِ الْمَنْفُوشِ‏
کلمه عهن به معناى پشم الوان و رنگارنگ است. کلمه منفوش به معناى حلاجى شده مى‏باشد. و ... پس معنى آیه چنین مى‏شود: آن روزى که کوه‏ها با آن الوان مختلفى که دارند بعلت زلزله و لرزه روز قیامت که دچار زمین میگردد نظیر پشم حلاجى شده خواهند بود (هنگامى که کوه‏ها با این عظمتى که دارند نظیر پشم حلاجى شده متلاشى شوند، پس حال انسان ضعیف و ناتوان چگونه خواهد بود!؟ [ نظرات / امتیازها ]
  داريوش بيضايي - تفسیر هفت جلدی جامع قرآن بقلم و جمع آوری مرحوم علامه سید ابراهیم بروجردی
1) قوله تعـــالی: {الْقارِعَةُ مَا الْقارِعَةُ وَ ما أَدْراکَ مَا الْقارِعَةُ یَوْمَ یَکُونُ النَّاسُ کَالْفَراشِ الْمَبْثُوثِ وَ تَکُونُ الْجِبالُ کَالْعِهْنِ الْمَنْفُوشِ}
قارعه یکی از اسامی قیامت است و صفت است از برای موصوف محذوفی که عبارت است از ساعت یا خصلت و یا داهیه باشد.
در واقع یعنی چیست قیامت همان روز وحشت و اضطراب."
پس از ان برای بزرگی آنروز پروردگار میفرمایند: ای محمد ﷺ تو چه دانی قیامت چه روزی میباشد آنگاه بیان میفرماید اوصاف قیامت را که در آنروز سخت مردم مانند ملخ و پروانه چراغ, پراکنده باشند و تشبیه فرمود مردم را به پروانه, چه پروانه خود را بر آتش چراغ زند, و آنروز بیشتر مردم در آتش دوزخ افتند و کوهها از هیبت آن چون پشم زده متلاشی گردد. [ نظرات / امتیازها ]