از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید نکته ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
  سوگند به زمان در قرآن
1) خداوند در قرآن، به همه مقاطع زمانى سوگند یاد کرده است.
فجر: «والفجر» (فجر/1)، صبح: «و الصبح» (تکویر/18)، روز: «و النّهار» (لیل/2)، شب: «و الّیل» (لیل/1)، چاشت: «و الضُحى‏» (ضحی/1)، سحر: «والّیل اذ ادبر» (مدّثر/33) عصر: «و العصر» گر چه به سحر چند بار سوگند یاد کرده است. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور: ج10، ص: 584 قالب : تفسیری موضوع اصلی : قرآن کریم گوینده : حجت الاسلام و المسلمین قرائتی
  بیان یکی از مصادیق «عصر»
1) در حدیثى از امام صادق‏ (علیه‌السلام) نقل شده است که منظور، عصر خروج حضرت مهدى‏ (علیه‌السلام) است.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور: ج10، ص: 584 قالب : روایی موضوع اصلی : زمان گوینده : حجت الاسلام و المسلمین قرائتی
  مراد از «عصر»
1) بعضى مراد از عصر را عصر ظهور اسلام گرفته‏اند.
بعضى عصر را به معناى لغوى آن یعنى فشار گرفته‏اند، زیرا که فشارها سبب غفلت زدائى و تلاش و ابتکار انسان‏هاست.
بعضى مراد از عصر را عصاره هستى یعنى انسان کامل گرفته‏اند و بعضى آن را هنگام نماز عصر دانسته‏اند.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور: ج10، ص: 584 و 585 قالب : تفسیری موضوع اصلی : زمان گوینده : حجت الاسلام و المسلمین قرائتی
  کدام خسارت قابل جبران نیست؟
2) خسارت در مال قابل جبران است، امّا خسارت در انسانیّت، بالاترین خسارتهاست. «ان الخاسرین الّذین خسروا انفسهم» (زمر/15) [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور: ج10، ص: 585 قالب : تفسیری موضوع اصلی : خسران گوینده : حجت الاسلام و المسلمین قرائتی
  مَثَل فخر رازی درباره خسران انسان
2) فخر رازى مى‏گوید: انسان در دنیا مانند یخ فروشى است که هر لحظه سرمایه‏اش آب مى‏شود و باید هرچه زودتر آن را بفروشد و گرنه خسارت کرده است.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور: ج10، ص: 585 قالب : تفسیری موضوع اصلی : خسران گوینده : حجت الاسلام و المسلمین قرائتی
  عامل تعیین کننده برای دورى از خسران چیست؟
2) قرآن در آیه‏اى دیگر فضل و رحمت الهى را عامل دورى از خسارت شمرده و مى‏فرماید: «فلو لا فضل اللّه علیکم و رحمته لکنتم من الخاسرین» (بقره/64) بنابراین ایمان و عمل صالح و تواصى به حق، در سایه فضل و رحمت الهى حاصل مى‏شود و انسان بدون لطف خداوند، نه هدایت مى‏شود که به ایمان برسد و نه اهل عمل صالح مى‏گردد. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور: ج10، ص: 585 قالب : تفسیری موضوع اصلی : فضل الهی گوینده : حجت الاسلام و المسلمین قرائتی
  چرا تواصی به حق و صبر جداگانه ذکر شده است؟
3) با اینکه سفارش به حق و صبر جزء اعمال صالح است ولى به خاطر اهمیّت جداگانه بیان شده‏اند. همانگونه که صبر و استقامت نیز حق است و «تواصوا بالحقّ» شامل آن مى‏شود ولى به خاطر اهمیّت صبر جداگانه آمده است. {تواصوا بالحقّ و تواصوا بالصّبر} [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور: ج10، ص: 585 قالب : تفسیری موضوع اصلی : عمل صالح گوینده : حجت الاسلام و المسلمین قرائتی
  در تواصی به حق باید مجهز به چه صفتی باشیم؟
3) سفارش دیگران به حق، ممکن است عوارض تلخى داشته باشد که باید با صبر و استقامت به استقبال آن رفت. {تواصوا بالحقّ و تواصوا بالصبر} [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور: ج10، ص: 585 قالب : تفسیری موضوع اصلی : صبر- شکیبایی گوینده : حجت الاسلام و المسلمین قرائتی
  نگاهی به دنیا از منظر قرآن
2) نگاه اجمالى به آیات قرآن ما را به این نکته اساسى مى‏رساند که دنیا بازار است و تمام مردم عمر و توان و استعداد خودشان را در آن عرضه مى‏کنند و فروش جنس در این بازار اجبارى است.
حضرت على (‏علیه‌السلام) در نهج البلاغه،حکمت 74 مى‏فرماید: «نفس المرء خطاه الى اجله» یعنى نفس کشیدن انسان گامى به سوى مرگ است. پس انسان الزاماً سرمایه عمر را هر لحظه از دست مى‏دهد و ما نمى‏توانیم از رفتن عمر و توان خود جلوگیرى کنیم. بخواهیم یا نخواهیم توان و زمان ما از دست ما مى‏رود. لذا در این بازار آنچه مهم است انتخاب مشترى است.
(ادامه مطلب را در توضیحات مطالعه فرمایید.)

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور: ج10، ص: 585 تا 587 قالب : تفسیری موضوع اصلی : دنیا گوینده : حجت الاسلام و المسلمین قرائتی
  دنیا بازاری است برای تجارت
2) امام هادى‏ (علیه‌السلام) فرمودند: «الدّنیا سوق ربح قوم و خسر آخرون» دنیا بازارى است که گروهى سود بردند و گروهى زیانکار شدند.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور: ج10، ص: 587 قالب : روایی موضوع اصلی : دنیا گوینده : حجت الاسلام و المسلمین قرائتی
  خواندن این سوره هنگام خداحافظیخواندن این سوره هنگام خداحافظی
1) در صدر اسلام، مسلمانان هنگام خداحافظى و جدا شدن از یکدیگر این سوره را تلاوت مى‏کردند.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور: ج10، ص: تفسیر نور: ج10، ص: 584584 قالب : تاریخی موضوع اصلی : تلاوت قرآن گوینده : حجت الاسلام و المسلمین قرائتی
  عصر پیامبر(ص)، داراى عظمتى درخور سوگند خداوند-نکته - حاجيه تقي زاده فانيد
1)
1 - سوگند خداوند، به عصر پیامبر(ص)

و العصر

حرف «ال» در «العصر»، براى عهد حضورى است; یعنى، سوگند به این عصر!

2 - عصر پیامبر(ص)، داراى عظمتى درخور سوگند خداوند

و العصر

3 - سوگند خداوند به روزگار

و العصر

یکى از معانى «عصر» دهر است; یعنى، زمانى طولانى و غیر محدود که انقضاى آن، به انقراض اهل آن زمان بستگى دارد. (تاج العروس)

4 - سوگند خداوند، به عصر هر روز و نماز فریضه آن*

و العصر

چنانچه «عصر» به معناى «عشىّ» (بعد از ظهر تا غروب) باشد، سوگند به آن یا ناظر به همان زمان خواهد بود و یا به قرینه ظرف و مظروف، مراد نماز عصر است. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیرراهنما قالب : تفسیری موضوع اصلی : پیامبر اعظم (صل‍ی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) گوینده : حاجیه تقی زاده فانید
  - عموم انسان ها در زیان بزرگى فرورفته اند.-نکته - حاجيه تقي زاده فانيد
2)
1 - عموم انسان ها، سرمایه خویش را از کف داده، در زیان بزرگى فرورفته اند.

إنّ الإنسـن لفى خسر

«انسان» اسم جنس و حرف «ال» در آن، براى استغراق افراد است. تعمیم خسارت بر تمامى انسان ها و آنگاه استثناى مؤمنان (در آیه بعد)، بیانگر آن است که اکثریت چشمگیرى از انسان ها، دچار خسارت اند.

2 - خداوند، در تأکید بر خسارت بار بودن وضع انسان ها، به عصر پیامبر(ص) سوگند یاد کرده است.

و العصر . إنّ الإنسـن لفى خسر

3 - بى ایمانى و ترک عمل صالح و تبلیغ نکردن از حق و صبر، زیان بزرگى است.

لفى خسر

نکره آمدن کلمه «خسر»، براى بیان عظمت آن است. استثنایى که در آیه بعد آمده، زیان را به غیر افراد مستثنى، اختصاص داده است.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیرراهنما قالب : تفسیری موضوع اصلی : انسان در قیامت گوینده : حاجیه تقی زاده فانید
  «صبر»، نشان حق پذیرى است-نکته - حاجيه تقي زاده فانيد
3)
1 - تنها مؤمنانى که کارهاى شایسته انجام داده و یکدیگر را به پذیرش حق و شکیبایى توصیه مى کنند، گرفتار خسارت نخواهند شد.

إنّ الإنسـن لفى خسر . إلاّ الذین ءامنوا و عملوا الصـلحـت و تواصوا بالحقّ و تواصوا بالصبر

2 - ایمان و عمل صالح و پذیرش حق و شکیبایى، بهره گیرى درست از سرمایه هاى وجودى خویش است.

لفى خسر . إلاّ الذین ءامنوا و عملوا الصـلحـت و تواصوا بالحقّ و تواصوا بالصبر

3 - انجام دادن تمام کارهاى شایسته، توصیه خداوند به مؤمنان

الذین ءامنوا و عملوا الصـلحـت

حرف «ال» در «الصالحات»، آن را بر تمام اعمال صالح تعمیم داده است. از آن جا که هرگاه عموم حقیقى امکان پذیر نباشد، عموم عرفى مورد نظر است; مراد اعمال صالحى است که براى شخص مؤمن مقدور مى باشد.

4 - کفرورزى، ترک عمل صالح و بى اعتنایى به ترویج حق و صبر، زیان کارى است.

لفى خسر . إلاّ الذین ءامنوا و عملوا الصـلحـت و تواصوا بالحقّ و تواصوا بالصبر

5 - توصیه دیگران به پذیرش حق و شکیبایى در راه آن، مصداق بارز عمل صالح است.

عملوا الصـلحـت و تواصوا بالحقّ و تواصوا بالصبر

عطف توصیه به حق و صبر ـ که مصداق عمل صالح است ـ بر انجام اعمال صالح، عطف خاص بر عام و نشانه اهمیت ویژه خاص است.

6 - لزوم حق پذیرى، شناختن و شناساندن حق و پایدارى و شکیبایى براى تحقق آن

تواصوا بالحقّ و تواصوا بالصبر

ترغیب مؤمنان به توصیه دیگران بر حق و صبر، بیانگر لزوم پایبندى خود به آن دو است.

7 - حق پذیرى و دفاع از حق، نیازمند شکیبایى و استقامت است.

تواصوا بالحقّ و تواصوا بالصبر

جمله «تواصوا بالصبر»، ممکن است درصدد بیان زمینه هاى لازم براى مفاد «تواصوا بالحقّ» باشد.

8 - «صبر»، نشان حق پذیرى است و سفارش دیگران به آن، نمونه بارز ترغیب مردم به حق است.

تواصوا بالحقّ و تواصوا بالصبر

برداشت یاد شده، ناظر به این احتمال است که عطف «تواصوا بالصبر» بر جمله قبل، عطف خاص بر عام باشد. تکرار فعل «تواصوا»، این ارتباط را تأیید مى کند; زیرا در تعبیرى نظیر «تواصوا بالحقّ و الصبر»، تفاوت حق و صبر نمایان تر است.

9 - اصلاح جامعه در کنار اصلاح خویشتن، ضرورتى اجتناب ناپذیر در ثمربخشى وجود انسان

لفى خسر. إلاّ الذین ءامنوا و عملوا الصـلحـت و تواصوا بالحقّ و تواصوا بالصبر

10 - امربه معروف، پنددهى و پندپذیرى، از خصلت هاى برجسته انسان هاى کامیاب

لفى خسر . إلاّ الذین ... تواصوا بالحقّ و تواصوا بالصبر

«تواصوا»، از باب تفاعل و بیانگر آن است که مؤمنان، در کنار توصیه به دیگران، از توصیه هاى آنان نیز بهره مى برند.

11 - تبلیغ اعتقادات حق و ترغیب دیگران به مقاومت در برابر منکرات، خصلتى ستوده و مایه کامیابى انسان

لفى خسر . إلاّ الذین ... تواصوا بالحقّ و تواصوا بالصبر

12 - ترویج حق و تقویت روحیّه پایدارى، نیازمند مشارکت و هم یارى مردم با یکدیگر است.

تواصوا بالحقّ و تواصوا بالصبر [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیرراهنما قالب : تفسیری موضوع اصلی : صبر- شکیبایی گوینده : حاجیه تقی زاده فانید
  مراد از عصر - ليلا حسين زاده
1) در ابتداى این سوره با قسم تازه‏اى روبرو مى‏شویم ، مى‏فرماید : به عصر سوگند ! ( و العصر).
واژه عصر در اصل به معنى فشردن است ، و سپس به وقت عصر اطلاق شده ، به خاطر اینکه برنامه‏ها و کارهاى روزانه در آن پیچیده ، و فشرده مى‏شود .
سپس این واژه به معنى مطلق زمان و دوران تاریخ بشر و یا بخشى از زمان ، مانند عصر ظهور اسلام و قیام پیغمبر اکرم (صلى‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم‏) ، و امثال آن استعمال شده است ، و لذا در تفسیر این سوگند مفسران احتمالات زیادى گفته‏اند:
1 -بعضى آن را اشاره به همان وقت عصر مى‏دانند ، به قرینه اینکه در بعضى دیگر از آیات قرآن به آغاز روز سوگند یاد شده است مانند و الضحى ( سوره ضحى آیه 1 ) - یا - و الصبح اذا اسفر ( مدثر - 34).
این سوگند به خاطر اهمیتى است که این موقع از روز دارد چرا که زمان زمان دگرگونى نظام زندگى و حیات انسانها است ، کارهاى روزانه پایان مى‏گیرد ، پرندگان و حیوانات به لانه‏هاى خود بازمى‏گردند ، خورشید سر در افق مشرق فرو مى‏کشد ، و هوا تدریجا رو به تاریکى مى‏رود .
این دگرگونى انسان را به قدرت لا یزال الهى که بر این نظام حاکم است متوجه مى‏سازد ، و در حقیقت نشانه‏اى از نشانه‏هاى توحید و آیتى از آیات پروردگار است که شایسته سوگند مى‏باشد.
2 -بعضى دیگر آن را اشاره به سراسر زمان و تاریخ بشریت دانسته‏اند که مملو از درسهاى عبرت ، و حوادث تکان دهنده و بیدارگر است ، و روى همین جهت آنچنان عظمتى دارد که شایسته سوگند الهى است .
تفسیر نمونه ج : 27ص :294
3 -بعضى روى قسمت خاصى از این زمان مانند عصر قیام پیغمبر اکرم (صلى‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم‏) یا عصر قیام مهدى (علیه‏السلام‏) که داراى ویژگى و عظمت خاصى در تاریخ بشر بوده و هست انگشت گذارده ، و سوگند را ناظر به آن مى‏دانند.
4 -بعضى نیز به همان ریشه لغوى این واژه برگشته ، و سوگند را ناظر به انواع فشارها و مشکلاتى مى‏دانند که در طول زندگى انسانها رخ مى‏دهد ، آنها را از خواب غفلت بیدار مى‏کند ، به یاد خداوند بزرگ مى‏اندازد ، و روح استقامت را پرورش مى‏دهد .
5 -بعضى دیگر آن را اشاره به انسانهاى کامل مى‏دانند که عصاره عالم هستى و جهان آفرینشند.
6 -بالاخره بعضى آن را ناظر به نماز عصر شمرده‏اند ، به خاطر اهمیت ویژه‏اى که در میان نمازها دارد ، زیرا آنها صلاة وسطى را که در قرآن روى آن تاکید خاصى به عمل آورده نماز عصر مى‏دانند.
با اینکه تفسیرهاى فوق با هم تضادى ندارد و ممکن است همه در معنى آیه جمع باشد و سوگند به تمام این امور مهم یاد شود ، ولى در میان آنها از همه مناسبتر همان عصر به معنى زمان و تاریخ بشر است ، چرا که بارها گفته‏ایم سوگندهاى قرآن همواره متناسب با مطلبى است که سوگند به خاطر آن یاد شده ، و مسلم است که خسران انسانها در زندگى نتیجه گذشتن زمان عمر آنها است ، و یا عصر قیام پیغمبر خاتم (صلى‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم‏) به خاطر اینکه برنامه چهار ماده‏اى ذیل سوره در چنین عصرى نازل گردیده .
از آنچه گفته شد عظمت آیات قرآن و گستردگى مفاهیم آن به خوبى
تفسیر نمونه ج : 27ص :295
روشن مى‏شود که یک کلمه از آن تا چه حد پر معنى و شایسته تفسیرهاى عمیق و گوناگونى است.

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نمونه قالب : تفسیری موضوع اصلی : زمان گوینده : لیلا حسین زاده
  خسران - ليلا حسين زاده
2) ه طور مسلم همه انسانها در زیانند ( ان الانسان لفى خسر).
سرمایه‏هاى وجودى خود را چه بخواهند یا نخواهند از دست مى‏دهند ، ساعات و ایام و ماهها و سالهاى عمر به سرعت مى‏گذرد ، نیروهاى معنوى و مادى تحلیل مى‏رود ، و توان و قدرت کاسته مى‏شود.
آرى انسان ، همانند کسى است که سرمایه عظیمى در اختیار داشته باشد ، و بى آنکه بخواهد هر روز بخشى از آن سرمایه‏ها را از او بگیرند ، این طبیعت زندگى دنیا است ، طبیعت زیان کردن مداوم ! یک قلب استعداد معینى براى ضربان دارد ، وقتى آن استعداد و توان پایان گرفت قلب خود به خود مى‏ایستد ، بى آنکه عیب و علت و بیمارى در کار باشد ، و این در صورتى است که بر اثر بیمارى قبلا از کار نیفتد همچنین سایر دستگاههاى وجودى انسان و سرمایه‏هاى استعدادهاى مختلف او .
خسر ( بر وزن عسر ) و خسران چنانکه راغب در مفردات مى‏گوید : به معنى کم شدن سرمایه است ، گاه به انسان نسبت داده مى‏شود و مى‏گویند فلانکس زیان کرد ، و گاه به خود عمل نسبت داده مى‏شود و مى‏گویند : تجارتش زیان کرد ، این واژه غالبا در سرمایه‏هاى برونى مانند مال و مقام به کار مى‏رود ، و گاه در سرمایه‏هاى درونى مانند صحت و سلامت و عقل و ایمان و ثواب و این همان است که خداوند متعال به عنوان خسران مبین ( زیان آشکار ) از آن یاد فرموده آنجا که مى‏گوید : ان الخاسرین الذین خسروا انفسهم و
تفسیر نمونه ج : 27ص :296
اهلیهم یوم القیامة الا ذلک هو الخسران المبین زیانکاران واقعى کسانى هستند سرمایه وجود خود و خانواده خویش را در قیامت از دست مى‏دهند ، بدانید خسران مبین همین است ( زمر - 15).
فخر رازى در تفسیر این آیه سخنى نقل مى‏کند که حاصلش چنین است : یکى از بزرگان پیشین مى‏گوید : معنى این سوره را من از مرد یخ‏فروشى آموختم ، فریاد مى‏زد و مى‏گفت : ارحموا من یذوب رأس ماله ارحموا من یذوب رأس ماله ! : رحم کنید به کسى که سرمایه‏اش ذوب مى‏شود ، رحم کنید به کسى که سرمایه‏اش ذوب مى‏شود ! پیش خود گفتم این است معنى ان الانسان لفى خسر : عصر و زمان بر او مى‏گذرد و عمرش پایان مى‏گیرد ، و ثوابى کسب نمى‏کند و در این حال زیانکار است .
به هر حال از نظر جهان‏بینى اسلام دنیا یک بازار تجارت است همانگونه که در حدیثى از امام هادى (علیه‏السلام‏) على بن محمد النقى مى‏خوانیم : الدنیا سوق ربح فیها قوم و خسر آخرون : دنیا بازارى است که جمعى در آن سود مى‏برند و جمع دیگرى زیان .
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نمونه قالب : تفسیری موضوع اصلی : خسران گوینده : لیلا حسین زاده
  سرمایه آدمى زندگى او است - مسعود ورزيده
1) سرمایه آدمى زندگى او است، با زندگى است که مى تواند وسیله عیش خود در زندگى آخرت را کسب کند، اگر در عقیده و عمل حق را پیروى کند تجارتش‍ سودبخش بوده ، و در کسبش برکت داشته است، و در آینده اش از شر ایمن است، و اگر باطل را پیروى کند، و از ایمان به خدا و عمل صالح اعراض نماید، تجارتش ضرر کرده (نه تنها از سرمایه عمر چیزى زاید بر خود سرمایه به دست نیاورده، بلکه از خود سرمایه خورده، و سرمایه را وسیله بدبختى خود کرده است) و در آخرتش از خیر محروم شده، لذا در سوره مورد بحث مى فرماید: (ان الانسان لفى خسر الا الذین امنوا و عملوا الصالحات) و مراد از ایمان، ایمان به خدا، و مراد از ایمان به خدا ایمان به همه رسولان او، و مراد از ایمان به رسولان او اطاعت و پیروى ایشان است، و نیز ایمان به روز جزا است همچنان که قرآن در جاى دیگر تصریح کرده به اینکه کسانى که به بعضى از رسولان خدا ایمان دارند، و به بعضى ندارند، مومن به خدا نیستند.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تبیان قالب : روایی موضوع اصلی : خسران گوینده : مسعود ورزیده
  «وَ الْعَصْرِ» - مسعود ورزيده
1) در صدر اسلام، مسلمانان هنگام خدا حافظى و جدا شدن از یکدیگر این سوره را تلاوت مى‏کردند. «1»
خداوند در قرآن، به همه مقاطع زمانى سوگند یاد کرده است. فجر: «وَ الْفَجْرِ» «2»، صبح:
«وَ الصُّبْحِ» «3»*، روز: «وَ النَّهارِ» «4»*، شب: «وَ اللَّیْلِ» «5»*، چاشت: «وَ الضُّحى‏» «6»، سحر:
«وَ اللَّیْلِ إِذْ أَدْبَرَ» «7» عصر: «وَ الْعَصْرِ» گر چه به سحر چند بار سوگند یاد کرده است.
در حدیثى از امام صادق علیه السلام نقل شده است که منظور، عصر خروج حضرت مهدى علیه السلام است.
بعضى مراد از عصر را عصر ظهور اسلام گرفته‏اند. بعضى عصر را به معناى لغوى آن یعنى فشار گرفته‏اند، زیرا که فشارها سبب غفلت زدائى و تلاش و ابتکار انسان‏هاست. بعضى مراداز عصر را عصاره هستى یعنى انسان کامل گرفته‏اند و بعضى آن را هنگام نماز عصر دانسته‏اند. «1»
خسارت در مال قابل جبران است، امّا خسارت در انسانیّت، بالاترین خسارتهاست. «إِنَّ الْخاسِرِینَ الَّذِینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ»
سفارش دیگران به حق، ممکن است عوارض تلخى داشته باشد که باید با صبر و استقامت به استقبال آن رفت. «تَواصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ»
فخر رازى مى‏گوید: انسان در دنیا مانند یخ فروشى است که هر لحظه سرمایه‏اش آب مى‏شود و باید هرچه زودتر آن را بفروشد و گرنه خسارت کرده است. «3»
با اینکه سفارش به حق و صبر جزء اعمال صالح است ولى به خاطر اهمیّت جداگانه بیان شده‏اند. همانگونه که صبر و استقامت نیز حق است و «تَواصَوْا بِالْحَقِّ» شامل آن مى‏شود ولى به خاطر اهمیّت صبر جداگانه آمده است. «تَواصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ»
قرآن در آیه‏اى دیگر فضل و رحمت الهى را عامل دورى از خسارت شمرده و مى‏فرماید:
«فَلَوْ لا فَضْلُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَتُهُ لَکُنْتُمْ مِنَ الْخاسِرِینَ» «4» بنابراین ایمان و عمل صالح و تواصى به حق، در سایه فضل و رحمت الهى حاصل مى‏شود و انسان بدون لطف خداوند، نه هدایت مى‏شود که به ایمان برسد و نه اهل عمل صالح مى‏گردد.
بازار دنیا
نگاه اجمالى به آیات قرآن ما را به این نکته اساسى مى‏رساند که دنیا بازار است و تمام مردم عمر و توان و استعداد خودشان را در آن عرضه مى‏کنند و فروش جنس در این بازار اجبارى است. حضرت على علیه السلام مى‏فرماید: «نفس المرء خطاه الى اجله» «5» یعنى نفس کشیدن انسان گامى به سوى مرگ است. پس انسان الزاماً سرمایه عمر را هر لحظه از دست مى‏دهد و ما نمى‏توانیم از رفتن عمر و توان خود جلوگیرى کنیم. بخواهیم یا نخواهیم توان و زمان ما ازدست ما مى‏رود. لذا در این بازار آنچه مهم است انتخاب مشترى است. افرادى با خدا معامله مى‏کنند و هر چه دارند در طبق اخلاص گذاشته و در راه او و براى رضاى او گام بر مى‏دارند این افراد، عمر فانى را باقى کرده و دنیا را با بهشت و رضوان الهى معامله مى‏کنند.
این دسته برندگان واقعى هستند، زیرا اولًا خریدار آنها خداوندى است که تمام هستى از اوست.
ثانیاً اجناس ناچیز را هم مى‏خرد. «فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَیْراً یَرَهُ»
ثالثاً گران مى‏خرد و بهاى او بهشت ابدى است. «خالِدِینَ فِیها»
رابعاً اگر به دنبال انجام کار خوب وبدیم امّا موفق به عمل نشدیم باز هم پاداش مى‏دهد.
«لَیْسَ لِلْإِنْسانِ إِلَّا ما سَعى‏» «3» یعنى اگر کسى سعى کرد گرچه عملى صورت نگرفت کامیاب مى‏شود.
خامساً پاداش را چند برابر مى‏دهد. «أَضْعافاً مُضاعَفَةً» «4» به قول قرآن تا هفتصد برابر پاداش مى‏دهد و پاداش انفاق‏هاى نیک مثل دانه‏اى است که هفت خوشه از آن بروید و در هر خوشه صد دانه باشد.
امّا کسانى که در این بازار، عمر خود را به هوسهاى خود یا دیگران بفروشند و به فکر رضاى خداوند نباشند، خسارتى سنگین کرده‏اند که قرآن چنین تعبیراتى در مورد آنها دارد:
تجارت بد انجام داده‏اند. «بِئْسَمَا اشْتَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ»
تجارتشان سود ندارد. «فَما رَبِحَتْ تِجارَتُهُمْ»
زیان کردند. «خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ»
زیان آشکار کردند. «خُسْراناً مُبِیناً»
در زیان غرق شدند. «لَفِی خُسْرٍ»
در دید این گروه، زرنگ و زیرک کسى است که بتواند با هر کار و کلام و شیوه‏اى، خواه حق وخواه باطل، زندگى مرفهى براى خود درست کند و در جامعه شهرت و محبوبیّتى یا مقام و مدالى کسب کند و در غیر این صورت به او لقب باخته، عقب افتاده و بدبخت مى‏دهند.
امّا در فرهنگ اسلامى، زیرک کسى است که از نفس خود حساب بکشد و آن را رها نکند، براى زندگى ابدى کار کند و هر روزش بهتر از دیروزش باشد. از مرگ غافل نباشد و به جاى هرزگى و حرص و ستم به سراغ تقوا و قناعت و عدالت برود.
امام هادى علیه السلام فرمودند: «الدنیا سوق ربح قوم و خسر آخرون» دنیا بازارى است که گروهى سود بردند و گروهى زیانکار شدند. «1» [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تدبرقران قالب : تفسیری موضوع اصلی : سوره عصر گوینده : مسعود ورزیده
  معنای عصر - مسعود ورزيده
1) معنای عصر که به معنای وقت عصر، در مقابل وقت ظهر و یکی هم زمان و روزگار هست. که در اینجا با توجه به سیاق زمان که مفهوم دوم هست، مناسب‌تر هست. قسم به زمان که انسان در خسران است. سوگند به روزگار ( روزگار لازم نیست که یک مصداق خاص داشته باشد یک مفهوم است) و زمان که انسان در خسران هست. معنای خسران
در اینجا جنس انسان مراد هست و خسران یعنی چه؟ خسران در مقابل ضرر هست و ضرر به این است که انسان سود نکند. ولی خسران یعنی اصل سرمایه را ببازد.
به عنوان مثل به یکی صد هزار تومان پول می‌دهند که با آن کار کند و او وقتی کار می‌کند، یک بار هست که کار می‌کند، فرضاً‌ اگر در طول یک سال باید بیست هزار تومان سود می‌کرد، ده هزار تومان سود می‌کند، پنج تومان سود می‌کند و یا اصلا سود نمی‌کند، این شخص ضرر کرده و این مال قاعدتا باید سود می‌کرد.
یا در نظر بگیرید شخصی یک خانه‌ای را می‌خرد به پنجاه ملیون و سال بعد آن را به همان پنجاه ملیون یا پنجاه و پنج ملیون می‌فروشد، این شخص سود نکرده است یک سال پولش خوابید ولی سود نکرد و او با خود می‌گوید که من اگر این سرمایه را در کار دیگری به کار می‌گرفتم، برایم بهتر بود و نفع داشت. اما یک‌بار هم هست که این خانه را می‌فروشد و به سی ملیون از او می‌خرند و این خسران هست، یعنی اصل سرمایه را از دست دادن و فرقی هم نمی‌کند که در ذات باشد یا آثار. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تدبرقران قالب : تفسیری موضوع اصلی : صبر- شکیبایی گوینده : مسعود ورزیده
  نگاه فنی به سوره - مسعود ورزيده
1) در نگاه فنی به سوره «عصر» قسم است و «انّ الانسان لفی خسر» جواب هست، ولی جواب قسم نسبت به خود قسم اصالت دارد. ما سوگند یاد می‌کنیم که جواب را تأکید کنیم.
«الا الذین آمنوا» مستثنی و تا آخر سوره مستثنی منه است. مستثنی مانند تبصره می‌ماند و مستثنی‌منه مانند ماده می‌ماند. ماده و تبصره. ماده این است که «انّ الانسان لفی خسر»، و تبصره این است «الا الذین آمنوا و عملوا الصالحات و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر».
بالاخره سوره شما را به خسران که هدایت نمی‌کند، به ایمان هدایت می‌کند. ولی در اینجا طریقی که سوره می‌پیماید موضوعیت دارد.
بله همه قرآن ما را به ایمان و عمل صالح هدایت می‌کند و دعوت می‌کند، ولی سوره عصر از چه منظری به ایمان و عمل صالح نگاه می‌کند؟ سوره عصر می‌خواهد این قاعده را و این سنت الهی را نصب العین انسان قرار دهد که «انّ الانسان لفی خسر». انسان در خسران هست و اگر شما دنبال راه نجاتی! راه نجات ایمان و عمل صالح و تواصی به حق و تواصی به صبر است
بنابراین جهت هدایتی در آیه دوم ثقل بیشتری دارد تأکید بر این معنا که انسان در خسران است ولی با لحاظ آن استثنایی که در آیه وجود دارد.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تدبرقران قالب : لغوی موضوع اصلی : سوره عصر گوینده : مسعود ورزیده
  جهت هدایتی - مسعود ورزيده
1) اقتضای گذر زمان، خسران انسان هست، مگر برای اهل ایمان.
با گذر زمان، سرمایه عمر از کف می‌رود، و انسان دچار خسران می‌گردد؛ مگر کسانی که ایمان بیاورند و عمل صالح انجام دهند و یکدیگر را به حق و صبر سفارش کنند.
ذوالمراتب بودن بحث سوره
بحث سوره هم تشکیکی است. یعنی ذوالمراتب است. « و العصر إنّ الانسان لفی خسر» این نیست که انسان دو حالت دارد یا مومن است یا مومن نیست. و اگر مومن است در خسر نیست و اگر مومن نیست در خسر است. بلکه بحثی هست ناظر به تمام نکته‌های قابل تصور در زمان و هیچ استثنا ندارد.
یعنی با گذر زمان یا به ایمان و عمل صالح افزوده می‌شود، یا نمی‌شود. اگر می‌شود خسران نیست و اگر نمی‌شود خسران است. یعنی یک مسیر هست.
مثلا یک شخص آدم مومنی است ولی امروزش گذشت، بی آنکه به ایمان و عمل صالح او افزوده شود؛ در خسران هست و حتی یک ساعت او گذشت و او به ایمان خود نیفزود و عمل صالحی در پرونده خود ثبت نکرد، او در خسران هست.
و حتی میزان خسران هم مراتب دارد چه قدر خسران کرده؟
یعنی یک قاعده عامی است که در لحظه لحظه عمر باید به آن توجه داشته باشیم.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تدبرقران قالب : تفسیری موضوع اصلی : سوره عصر گوینده : مسعود ورزیده
  فضای سخن و جهت هدایتی سوره - مسعود ورزيده
1) فضای سخن: قسم به روزگار برای بیان خسران انسان، حاکی از تأکید خدا بر این معنی است و این تأکید نشان دهنده غفلت انسان از خسران خویش بر اثر گذر زمان است.
جهت هدایتی
‌أ.نخستین آیه این سوره مبارکه، قسم و دومین آیه، جواب آن است که جهت هدایتی در جواب قسم است.
‌ب.سومین آیه سوره، استثنا از عموم آیه دوم است که جهت هدایتی در مستثنی منه است.
بر این ‌اساس، جهت هدایتی سوره چنین است: «اقتضای گذر زمان، خسران انسان؛ مگر برای اهل ایمان: با گذر زمان، سرمایه عمر از کف می رود و انسان دچار خسران می گردد؛ مگر کسانی که ایمان آورده، عمل صالح انجام دهند و همدیگر را به حق و صبر سفارش کنند».
[۱].(تواصوا بالحق) جنبه اجتماعی (آمنوا) و (تواصوا بالصبر) جنبه اجتماعی (عملوا الصالحات) است؛ چون تواصی، سفارش کردن متقابل است و جز با جنبه اجتماعی تأمین نمی گردد. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تدبرقران قالب : تفسیری موضوع اصلی : سوره عصر گوینده : مسعود ورزیده
  تقسم‌بندی خسران - مسعود ورزيده
2) خیلی از تقسیم کردنها شاید درست باشد، ولی خارج کردن آیه از ریلش می‌شود. چون تقسیم وجوه مختلف دارد، ما بیاییم خسران را می‌خواهیم تقسیم کنیم، از یک منظر به خسران نگاه می‌کنیم و آن را به نوع تقسیم می‌کنیم: خسران در ذات و خسران در فعل. از یک منظر دیگر نگاه می‌کنیم: خسران در مال و خسران در جان و خسران در آبرو و از هر منظری ممکن است که به خسران نگاه کنیم و یک مدل تقسیم در بیاوریم که هر کدام در جای خود درست باشند. ولی تدبر با اینها کار ندارد و از منظری که سوره به آن نگاه کرده به خسران نگاه می‌کند و نمی‌خواهد تقسیم بندی‌های اضافه را به میدان بیاورد.
انسان در خسران
قسم به زمان که انسان در خسران هست. یعنی سرمایه از کف می‌دهد و با توجه به قسم می‌توان آن را فهمید چون سرمایه انسان عمر اوست و با گذر عمر، او سرمایه خود را از دست می‌دهد و این عمر را در اختیار او قرار داده‌اند که او سود کند. خود این گذشت زمان هست که جنس انسان را در معرض خسران قرار می‌دهد. انسان هیچ کاری هم که نکند با گذر عمر و زمان در خسران هست. هر نفسی را که می‌کشد در حال از دست دادن این سرمایه است.
صائب تبریزی در مورد گذر عمر شعر زیبایی دارد:
در قطع نخل سرکش عمر حیات ما چون ارّه دو سر نفسم در کشاکش است
عمر را به یک درختی تشبیه کرده که نفس انسان، عمر را مانند یک ارّه دو سر قطع می‌کند و چه زمانی این درخت را می‌اندازد؟ بستگی به قطر این درخت دارد و بستگی به سرمایه‌ای دارد که به او داده‌اند.
هر سالی که شما جشن تولد می‌گیرید، جشن یک سال از دست دادن سرمایه‌تان را گرفته‌اید! زمانی می‌شود جشن گرفت که ما بابت آنچه که از کف می‌دهیم، چیزی باارزش به دست بیاوریم، که رضای خدا باشد. یا عمر را بدهیم و بهشت جاودان به دست بیاوریم، در آن صورت هست که در خسران نخواهیم بود. هر چه که عمر می‌گذرد به سرمایه‌مان اضافه می‌شود.
دلیل تواصی به حق و تواصی به صبر
بعد می‌فرماید:
«و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر»: درست است که تواصی به صبر و حق زیر مجموعه عمل صالح هست ولی برای تأکید بیشتر جدا ذکر شده است.
تأکید بیشتر در اینجا چه فایده‌ای دارد؟
این خسران در چه فضایی اتفاق می‌افتد؟ ما زمان از کف می‌دهیم و خسران می‌کنیم. چه چیز در خسران هست؟ انسان در خسران هست. انسان از نسیان هست و یادش می‌رود. انسان همین گذشت زمان را، از یاد می‌برد، می‌بینید دارند همه ساعاتش و لحظات و آناتش یکی پس از دیگری از دست او می‌روند، عقربه‌ها ساعت به سرعت دارند می‌چرخند و عمر او دارد می‌گذرد، ولی او غافل است و چون انسان زیاد غفلت می‌کند به او توصیه شده به تواصی.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تدبرقران قالب : تفسیری موضوع اصلی : خسران گوینده : مسعود ورزیده
  خسران عالم انسان را فراگیر است - مسعود ورزيده
1) خسران عالم انسان را فراگیر است و تنها کسانی رافرا نمی‏گیرد که از حق پیروی نموده ، و در برابر آن صبر کنند ، و این اقلیت عبارتند از کسانی که به خدا و روز جزا ایمان آورده و عمل صالح کنند .

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر المیزان قالب : تفسیری موضوع اصلی : خسران گوینده : مسعود ورزیده
  برنامه چهار ماده‏ اى خوشبختى - مسعود ورزيده
1)
نکته : برنامه چهار ماده‏اى خوشبختى
قابل توجه اینکه قرآن براى نجات از آن خسران عظیم برنامه جامعى تنظیم کرده که در آن بر چهار اصل تکیه شده است : اصل اول در این برنامه مساله ایمان است که زیربناى همه فعالیتهاى انسان را تشکیل مى‏دهد ، چرا که تلاشهاى عملى انسان از مبانى فکرى و اعتقادى او سرچشمه مى‏گیرد ، نه همچون حیوانات که حرکاتشان به خاطر انگیزه‏هاى غریزى است .
و به تعبیر دیگر اعمال انسان تبلورى است از عقائد و افکار او ، و به همین دلیل تمام انبیاى الهى قبل از هر چیز به اصلاح مبانى عقیدتى امتها مى‏پرداختند ، مخصوصا با شرک که سرچشمه انواع رذائل و بدبختیها و پراکندگیها است به مبارزه مى‏پرداختند.
جالب اینکه ایمان در اینجا به طور مطلق ذکر شده است ، تا شامل ایمان به همه مقدسات گردد ، یعنى از ایمان به خدا و صفات او گرفته ، تا ایمان به قیامت و حساب و جزا و کتب آسمانى و انبیاى الهى و اوصیاى آنها .
در اصل دوم به میوه درخت بارور و پر ثمره ایمان پرداخته از اعمال صالح سخن مى‏گوید.
چه تعبیر وسیع و پر محتوائى ، آرى صالحات همان اعمال شایسته نه فقط عبادات ، نه تنها انفاق فى سبیل الله ، نه فقط جهاد در راه خدا ، نه تنها کسب علم و دانش ، بلکه هر کار شایسته‏اى که وسیله تکامل نفوس و پرورش اخلاق و قرب الى الله و پیشرفت جامعه انسانى در تمام زمینه‏ها شود.
این تعبیر حتى کارهاى کوچکى همچون برداشتن یک سنگ مزاحم را از سر
راه مردم شامل مى‏شود ، تا نجات میلیونها میلیون انسان از گمراهى و ضلالت و نشر آئین حق و عدالت در تمام جهان.
و اگر در حدیثى از امام صادق (علیه‏السلام‏) اعمال صالح به مواسات و مساوات با برادران دینى تفسیر شده از قبیل بیان مصداق روشن است.
ممکن است گاهى اوقات اعمال صالح از بعضى از انسانهاى غیر مؤمن سر زند ولى مسلما ریشه‏دار و پایدار و گسترده نیست ، چرا که از انگیزه‏هاى عمیق الهى سرچشمه نمى‏گیرد ، و از جامعیت برخوردار نیست.
قرآن در اینجا صالحات را مخصوصا به صورت جمع آورده ، جمعى که با الف و لام همراه است ، و معنى عموم دارد .
و بیانگر این حقیقت است که راه جلوگیرى از آن خسران طبیعى و قهرى بعد از ایمان ، انجام همه اعمال صالح است ، نه تنها قناعت به یک یا چند عمل صالح ، و به راستى اگر ایمان عمیقا در جان انسان جاى گیرد ، چنین آثارى را از خود ظاهر مى‏سازد.
ایمان تنها یک اندیشه و اعتقاد در زوایاى روح و فاقد هر گونه تاثیر نیست ، ایمان تمام وجود انسان را به رنگ خود درمى‏آورد.
ایمان همانند چراغ پر نورى است که درون اطاقى روشن شود نه تنها فضاى اطاق را نورانى مى‏کند ، بلکه شعاع آن از تمام دریچه‏هاى اطاق به بیرون مى‏افتد ، و هر کس از خارج بگذرد به خوبى مى‏فهمد آنجا چراغ پر نورى روشن است .
همین گونه وقتى چراغ ایمان در سراى در قلب انسان روشن شود نور آن از زبان و چشم و گوش و دست و پاى انسان منعکس مى‏شود ، حرکات هر کدام از آنها نشان مى‏دهد نورى در قلب است که اشعه‏اش بیرون تافته.
به همین دلیل در آیات قرآن غالبا عمل صالح همراه ایمان به عنوان
لازم و ملزوم یکدیگر آمده است ، در آیه 97 سوره نحل مى‏خوانیم : من عمل صالحا من ذکر او انثى و هو مؤمن فلنحیینه حیوة طیبة : هر فردى از مرد یا زن عمل صالحى انجام دهد در حالى که ایمان دارد ما او را با حیات پاکیزه‏اى زنده مى‏کنیم و در آیه 100 سوره مؤمنون مى‏خوانیم : تاسف بدکاران بعد از جدائى از این عالم در این است که چرا عمل صالحى انجام نداده‏اند ، و لذا با اصرار زیاد تقاضاى بازگشت براى انجام عمل صالح مى‏کنند : رب ارجعون لعلى اعمل صالحا فیما ترکت .
و در آیه 51 سوره مؤمنون آمده است که خداوند به رسولانش دستور مى‏دهد از طیبات تناول کنید و عمل صالح بجا آورید یا ایها الرسل کلوا من الطیبات و اعملوا صالحا.
و از آنجا که ایمان و اعمال صالح هرگزتداوم نمى‏یابد مگر اینکه حرکتى در اجتماع براى دعوت به سوى حق و شناخت و معرفت آن از یکسو ، و دعوت به استقامت و صبر در طریق انجام این دعوت از سوى دیگر صورت پذیرد ، به دنبال این دو اصل ، به دو اصل دیگر اشاره مى‏فرماید که در حقیقت ضامن اجراى دو اصل اساسى ایمان و عمل صالح است.
در اصل سوم به مساله تواصى به حق یعنى دعوت همگانى و عمومى به سوى حق اشاره مى‏کند ، تا همگان حق را از باطل به خوبى بشناسند و هرگز آن را فراموش نکنند در مسیر زندگى از آن منحرف نگردند.
تواصوا از ماده تواصى همانگونه که راغب در مفردات آورده به معنى آن است که بعضى بعض دیگر را سفارش کنند و حق به معنى واقعیت یا مطابقت با واقعیت است ، در کتاب وجوه قرآن دوازده معنى و مورد استعمال براى این کلمه در قرآن مجید ذکر شده است ، مانند خدا ، قرآن اسلام ، توحید ، عدل ، صدق ، آشکار بودن ،
واجب بودن و مانند اینها ، ولى همه آنها به ریشه‏اى که در بالا گفتیم باز مى‏گردد.
به هر حال جمله تواصوا بالحق معنى بسیار وسیعى دارد که هم امر به معروف و نهى از منکر را شامل مى‏شود ، و هم تعلیم و ارشاد جاهل و تنبیه غافل و تشویق و تبلیغ ایمان و عمل صالح را .
بدیهى است کسانى که یکدیگر را به حق سفارش مى‏کنند ، خود باید طرفدار حق و عامل به آن باشند.
در اصل چهارم مساله شکیبائى و صبر و استقامت و سفارش کردن یکدیگر به آن مطرح است ، چرا که بعد از مساله شناخت و آگاهى ، هر کس در مسیر عمل در هر گام با موانعى روبرو است اگر استقامت و صبر نداشته باشد هرگز نمى‏تواند احقاق حق کند ، و عمل صالحى انجام دهد و یا ایمان خود را حفظ کند.
آرى احقاق حق ، و اجراى حق ، و اداى حق در جامعه جز با یک حرکت و تصمیم‏گیرى عمومى و استقامت و ایستادگى در برابر موانع ممکن نیست .
صبر در اینجا نیز معنى وسیع و گسترده‏اى دارد که هم صبر بر اطاعت را شامل مى‏شود ، و هم صبر در برابر انگیزه‏هاى معصیت ، و هم صبر در برابر مصائب و حوادث ناگوار ، و از دست دادن نیروها و سرمایه‏ها و ثمرات.
با توجه به آنچه در بالا در مورد این اصول چهارگانه که به حق جامعترین برنامه حیات و سعادت انسانها است گفته شد روشن مى‏شود که چرا در روایات آمده است که وقتى اصحاب و یاران پیغمبر اکرم (صلى‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم‏) به یکدیگر مى‏رسیدند پیش از آنکه از هم جدا شوند سوره و العصر را مى‏خواندند ، و محتواى بزرگ این سوره کوچک را یادآور مى‏شدند ، سپس با یکدیگر خدا حافظى کرده به سراغ کار خود مى‏رفتند.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نمونه قالب : تفسیری موضوع اصلی : رابطه انسان و دنیا گوینده : مسعود ورزیده
  یک راه نجات از خسران است - مسعود ورزيده
2)
آرى تنها یک راه براى جلوگیرى از این خسران عظیم و زیان قهرى و اجبارى وجود دارد ، فقط یک راه که در آخرین آیه این سوره به آن اشاره شده است،

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نمونه قالب : اعتقادی موضوع اصلی : خسران گوینده : مسعود ورزیده
  صالحات - فرامرز ميرشکار
3) صالحات:پس از ایمان هرآنچه باعث آبادانی واصلاح درون وبیرون آدمی شوداز جمله:هرگونه ذکر،صفت نیک،دانش آموزی،مساعدت دیگران و... [ نظرات / امتیازها ]
منبع : فرامرزمیرشکار،کارشناس علوم قران وحدیث قالب : تفسیری موضوع اصلی : عمل صالح گوینده : فرامرز میرشکار
  فضیلت قرائت سوره عصر - مرضيه علمدار
2) هم چنین در فضیلت این سوره فرمودند: هر کس سوره عصر را در نمازهای مستحبی قرائت کند، خداوند در روز قیامت چهره اش را نورانی و خندان و چشمش را روشن کرده تااو را وارد بهشت نماید.(از رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم نقل شده است: هر کس این سوره را قرائت نماید عاقبت کار او به صبر و شکیبایی ختم خواهد شد و در روز قیامت همراه با یاران حق محشور خواهد شد.(
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : پورتال اینتر نتی انهار قالب : روایی موضوع اصلی : سوره عصر گوینده : مرضیه علمدار
  خواص تلاوت سوره عصر - مرضيه علمدار
2) از رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم نقل شده است: هر کس این سوره را قرائت نماید عاقبت کار او به صبر و شکیبایی ختم خواهد شد و در روز قیامت همراه با یاران حق محشور خواهد شد · گوینداگر سوره عصر را بر کسی که تب داشته باشد بخوانند تب او زائل گردد و اگر این سوره را بر فرد افسرده بخوانند از افسردگی بیرون آید.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : پورتال اینتر نتی انهار قالب : روایی موضوع اصلی : سوره عصر گوینده : مرضیه علمدار
  و تــــواصــــــوا - زهرا محمودي
3) در این سوره بیان شده است که تمامی انسان ها در زیان اند. "مگر" کسانی که 4 عمل را انجام دهند :1.آمنوا
2.عملوا (الصالحات)
3.تواصوا
4.تواصوا
و این نکته ی جالبی است که بدانیم ما اگر حتی مراحل1و2 را به خوبی انجام دهیم(با این فرض که عملوا الصالحات مربوط به اعمالی باشد که فایده ی آنها تنها نصیب خود شخص میشود، نه جامعه) ولی تواصی به خوبی ها نداشته باشیم ، بازهم جزء انسانهای زیان دیده ایم.
تاکید بر دعوت دیگران به سمت خدا، با اینکه پس از ایمان و عمل صالح ذکر شده ولی با تاکید بیشتری بیان شده است. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : قالب : تفسیری موضوع اصلی : عمل انسان گوینده : زهرا محمودی
  توصیه به حق - محمدصادق ابراهيم قوچي
3)
این سوره میفرماید که تنها زمانی ایمان و عمل صالح افراد از خسران مبراست که با توصیه به حق و صبر عجین باشد توصیه ی به حق شامل امر به معروف و نهی از منکر هم میشود.
اما علت اینکه بعد از توصیه ی به حق بلافاصله توصیه به صبر شده است اینست که
انسانی که امر و توصیه ی به حق میکند حتما برایش دردسر و مشکلاتی را ایجاد میکنند که باید خود را ملزم به صبر و تحمل نماید

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : خودم قالب : تفسیری موضوع اصلی : اخلاق گوینده : محمدصادق ابراهیم قوچی
  فضیلت تلاوت سوره. عصر. و خلاصه مطالب - داريوش بيضايي
1) سوره عصر در مکه نازل شده و شامل سه آیه و چهارده کلمه و شصت و هشت حرف است.

در خواص و ثواب تلاوت این سوره ابن بابویه از حضرت صادق(ع) روایت کرده فرمود: هر کس سوره عصر را در نمازهای نافله قرائت کند روز قیامت با صورت نورانی محشور شود تا داخل بهشت گردد.
در خواص القرآن از پیغمبر اکرم(ص) روایت کرده فرمود: هر که این سوره را قرائت کند خداوند در نامه اعمال او ده حسنه بنویسد و عاقبت به خیر باشد.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر هفت جلدی جامع قرآن بقلم و جمع آوری مرحوم علامه حاج سید ابراهیم بروجردی قالب : روایی موضوع اصلی : سوره عصر گوینده : بیضایی