از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید تفسیر ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
 » تفسیر المیزان - خلاصه
(و الی عاد اخاهم هودا قال یا قوم اعبدوا الله ما لکم من اله غیره ان انتم الا مفترون ):(و نیز بسوی عاد برادرشان هود را فرستادیم و او به قومش گفت : ای قوم من ، خدا را بپرستید که هیچ معبودی غیر او ندارید و به جز افتراءهیچ دلیلی بر خدائی خدایانتان وجود ندارد)، اینکه قرآن حضرت هود (ع ) رابرادر آن قوم دانسته به جهت آنست که آنحضرت برادر نسبی ایشان و از افرادهمان قبیله بوده که نسبشان به یک فرد واحد می رسیده وباز آنها را با لفظ(یا قوم )خطاب نمود تا عواطف آنها را تحریک نموده و آنان را نسبت به پذیرفتن دعوتش تشویق نماید و سپس آنها را به عبادت خدای واحد فرا خواند و ازعبادت معبودها و الهه های غیر خدای یکتا باز می دارد و آنگاه به نحو انحصارمی فرماید: شما غیر از او معبودی ندارید و این ادعاهای شما مبنی بر شفیع بودن و شریک بودن بتها و الهه ها، چیزی جز افترا محض نیست و هیچ دلیل عقلانی براین گفتار خود ندارید. [ نظرات / امتیازها ]
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  مرتضي عزتيان - برگزیده تفسیر نمونه جلد 2
بت شکن شجاع! نخست در مورد این ماجرا مى‏فرماید: «ما به سوى قوم عاد برادرشان هود را فرستادیم» (وَ إِلى‏ عادٍ أَخاهُمْ هُوداً).

در اینجا از «هود» تعبیر به برادر مى‏کند، این تعبیر یا به خاطر آن است که عرب از تمام افراد قبیله تعبیر به برادر مى‏کند. و یا اشاره به این است که رفتار هود مانند سایر انبیاء با قوم خود کاملا برادرانه بود، نه در شکل یک امیر و فرمانده، و یا حتى یک پدر نسبت به فرزندان، بلکه همچون یک برادر در برابر برادران دیگر بدون هر گونه امتیاز و برترى جویى.

نخستین دعوت هود، همان دعوت تمام انبیاء بود، دعوت به سوى توحید و نفى هر گونه شرک: «هود به آنها گفت: اى قوم من! خدا را پرستش کنید» (قالَ یا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ).

«چرا که هیچ اله و معبود شایسته‏اى جز او وجود ندارد» (ما لَکُمْ مِنْ إِلهٍ غَیْرُهُ).

«شما (در اعتقادى که به بتها دارید در اشتباهید و) فقط تهمت مى‏زنید» و بتها را شریک او مى‏خوانید (إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا مُفْتَرُونَ).

این بتها نه شریک او هستند و نه منشأ خیر و شر، هیچ کارى از آنها ساخته نیست، چه افترا و تهمتى از این بالاتر که براى چنین موجودات بى‏ارزشى این همه مقام قائل شوید.
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  عبدالله عبداللهي - اثنی عشری
بعد از آن قصه دوم، هود علیه السّلام را بیان فرماید:
وَ إِلى‌ عادٍ أَخاهُمْ هُوداً: و همچنین فرستادیم به قوم عاد برادر نسبى ایشان حضرت هود پیغمبر را. قالَ یا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ‌: فرمود هود: اى قوم من، پرستش و ستایش کنید ذات احدیت خداى را که مستجمع تمام صفات کمالیه و منزه از کلیه نقایص باشد. ما لَکُمْ مِنْ إِلهٍ غَیْرُهُ‌: نیست شما را معبودى بجز ذات بى‌زوال سبحانى، و سزاوار عبادت نباشد هیچ چیز بجز حضرت اقدس الهى. إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا مُفْتَرُونَ‌: نیستید شما مگر افترا کنندگان و دروغگویان بر خداوند متعال به اتخاذ شرکاء و اعتقاد به الوهیت بتان و عبادت آنان.
تحقیق رشیق: حکمت دعوت انبیاء، قوم را به توحید در اول امر.
بزرگى فرموده: به اتفاق عقل و نقل و تعاضد شرع و برهان، حضرت حق تعالى که آفریننده همه مخلوقات و موجودات است، از آن برتر و بزرگوارتر است که به کنه ذات محاط علم غیر گردد، زیرا لازم آید محیط محاط واقع شود «تعالى عن ذلک علوّا کبیرا» لکن بواسطه اضافه‌اى که میان مالک و عبد متحقق است، در موطن تعبیر به خالقیت و مخلوقیت مى‌شود و به سبب علاقه رحمت بى‌علت که زلال نوالش از ینابیع علم و قدرت به مجارى حکمت و ارادت جارى‌ و روان است، همواره ممکنات را سرسبز و سیراب مى‌دارد و سرشت طباع مصنوعات محتوى است بر اذعان و قبول وجود صانع جلّ و علا؛ و لذا هنگام وقوع صدمه و ورود مهلکه و اضطراب، نفس، بى‌سبق رویه، روى فزع و استعانت به نگاهدارنده خود آورد به توجهى طبیعى که تأمل و تکلفى در آن نیست، و تزلزل حیوانات در وقت ترس و فرارشان به حقیقت از این قبیل است، و لهذا طوایف مختلف و امم متخالف در هر عهد و اوان در دینى از ادیان بوده‌اند. انکار مبدأ از هیچ عاقلى مروى نیست، زیرا فطرت جبلّى حاکم بوجود او است. بنابراین اول فرمان الهى نسبت به پیغمبران سبحانى، دعوت به توحید یزدانى است. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » اطیب البیان
و فرستادیم‌ بسوی‌ قوم‌ عاد برادر ‌آنها‌ هود ‌را‌ فرمود ای‌ قوم‌ ‌من‌ بپرستید اللّه‌ ‌را‌ نیست‌ ‌برای‌ ‌شما‌ معبودی‌ ‌غیر‌ ‌از‌ ‌او‌ نیستید ‌شما‌ مگر دروغگو و افتراء زننده‌ بخداوند عالم‌.
شرح‌ حال‌ عاد و هود ‌را‌ مفصلا ‌در‌ سوره‌ اعراف‌ ‌آیه‌ 65 ‌الی‌ 72 متذکر شدیم‌ و ‌در‌ اینجا بنحو اختصار تذکر میدهیم‌: عاد ‌در‌ مجمع‌ دارد پسر عوص‌ پسر ارم‌ پسر سام‌ پسر نوح‌ بوده‌ و اولاد و احفاد ‌آنها‌ ‌در‌ زمان‌ حضرت‌ هود بسیار بودند ‌که‌ ‌که‌ عاد بسه‌ واسطه‌ بنوح‌ میرسد و اینها بسیار طویل‌ العمر و طویل‌ الجسم‌ و طویل‌ القامه‌ بودند و عمارات‌ بسیار عالیه‌ داشتند ‌که‌ ‌در‌ قرآن‌ مجید میفرماید إِرَم‌َ ذات‌ِ العِمادِ الَّتِی‌ لَم‌ یُخلَق‌ مِثلُها فِی‌ البِلادِ فجر ‌آیه‌ 6 و 7.
و اما هود ‌در‌ مجمع‌ البحرین‌ (‌قیل‌ ‌هو‌ ‌إبن‌ ‌عبد‌ اللّه‌ ‌إبن‌ ریاح‌ ‌بن‌ خلود ‌إبن‌ عوص‌) ‌بود‌ و خلود جد پدر هود برادر عاد میشود ‌هر‌ دو پسران‌ عوص‌ و ‌در‌ مجمع‌ البیان‌ (هود ‌إبن‌ شالخ‌ ‌إبن‌ ارمشخد ‌إبن‌ سام‌) بسه‌ واسطه‌ بنوح‌ میرسد بنا ‌بر‌ ‌اینکه‌ ارمشخد برادر ارم‌ میشود، ‌از‌ ‌اینکه‌ جهت‌ میفرماید وَ إِلی‌ عادٍ أَخاهُم‌ هُوداً ‌که‌ اخوت‌ نسبی‌ ‌است‌ نه‌ دینی‌، و ‌الی‌ عاد عطف‌ ‌به‌ نوحا ‌است‌ ‌یعنی‌ و ارسلنا ‌الی‌ عاد، و دارد حضرت‌ هود ‌علیه‌ السّلام‌ ‌در‌ 16 سالگی‌ مبعوث‌ شد و عمر شریفش‌ 830 سال‌ ‌بود‌ 814 سال‌ قوم‌ ‌را‌ دعوت‌ نمود و پیغمبر ‌بود‌.
قال‌َ یا قَوم‌ِ اعبُدُوا اللّه‌َ دعوت‌ بتوحید فرمود ما لَکُم‌ مِن‌ إِله‌ٍ غَیرُه‌ُ ‌که‌ قوم‌ عاد بت‌پرست‌ بودند و اصنام‌ ‌خود‌ ‌را‌ اله‌ میدانستند ‌تا‌ ‌اینکه‌ جمله‌ مطابق‌ ‌با‌ سوره‌ اعراف‌ ‌است‌ و لکن‌ ‌در‌ سوره‌ اعراف‌ میفرماید أَ فَلا تَتَّقُون‌َ و ‌در‌ اینجا إِن‌ أَنتُم‌ إِلّا مُفتَرُون‌َ و ‌از‌ ‌اینکه‌ جمله‌ استفاده‌ میشود ‌که‌ اینها ‌در‌ عبادت‌ اصنام‌ نسبتش‌ ‌را‌ بخدا میدادند ‌که‌ ‌خدا‌ امر فرموده‌ بپرستش‌ اصنام‌ و ‌اینکه‌ افتراء محض‌ ‌است‌ آنهم‌ نسبت‌ بخدای‌ متعال‌. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر گازر
حق سبحانه و تعالى خبر مى دهد از هود پیغمبر و قوم او، مى گوید که: ما بفرستادیم به قبیلۀ عاد برادر ایشان را در نسب نه در دین؛ هود را؛ او برفت و ایشان را دعوت کرد و گفت: اى قوم من خداى را پرستید، اللّه را معبود خود گیرید که شما را جز از وى هیچ خدائى نیست شما در پرستیدن این بتان نیستید الّا افتراکننده یعنى آنچه شما مى گوئید که: هؤلاء شفعاؤنا عند اللّه، و دعوى مى کنید الهیّت ایشان را دروغ مى گوئید خداى تعالى هود را بعاد فرستاد و مسکن ایشان میان شام و یمن بود همان جائى که آن را «احقاف» خوانند و ایشان خداوندان باغ و بوستان بودند و زروع و اشجار، هود ایشان را با خداى خواند و با عبادت خداى، اجابت نکردند و کفران کردند و او را بدروغ زن داشتند، خداى تعالى ایشان را به باد هلاک کرد چنانکه در بینیهاى ایشان مى رفت و از زیر بیرون مى آمد و احشا و امعاى ایشان پاره پاره مى کرد چنانکه پیش از این قصّۀ وى گفته شد [یٰا قَوْمِ لاٰ أَسْئَلُکُمْ ] اى قوم من بدین اداى رسالت که مى کنم از شما هیچ مزد نمى خواهم مزد من نیست مگر بر خداى که مرا آفریده است و از نیست هست کرده آنگه بر سبیل تقریع ایشان را گفت: هى شما عقل ندارید و اندیشه نمى کنید که آن کس که شما را بى طمعى کارى کند غرض او نفع شما باشد نه نفع خویش، آنگه گفت: اى قوم من استغفار کنید و از خداى آمرزش خواهید آنگه توبه کنید و با او گردید تا او شما را باران فرستد پیاپى از بهر زروع و بساتین و اشجار شما و شما را بیفزاید قوّتى بر قوّتى که شما راست ایشان را قوّتى عظیم بود مردمانى بودند به غایت طویل و عریض [وَ لاٰ تَتَوَلَّوْا] و اعراض مکنید و از دعوت من روى مگردانید با جرمى و گناهى که شما راست [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر مخزن العرفان در علوم قرآن
وَ إِلىٰ عٰادٍ أَخٰاهُمْ هُوداً قٰالَ یٰا قَوْمِ اُعْبُدُوا اَللّٰهَ مٰا لَکُمْ مِنْ إِلٰهٍ غَیْرُهُ إِنْ أَنْتُمْ إِلاّٰ مُفْتَرُونَ قوله تعالى (وَ إِلىٰ عٰادٍ) در تقدیر(و ارسلنا الى عاد)و عطف است بر (ارسلنا الى نوح)و(الى)متعلق بفعل محذوف است و هود اسم است و منصوب بفعل محذوف و هود ع از قبیله عاد بود مثل اینکه حضرت رسول صلّى اللّه علیه و آله و سلّم از قبیله قریش بشمار مى رفت،و از(اخاهم)برادر نسبى قوم مقصود است نه برادر دینى هود(ع)وقتى به پیمبرى مبعوث گردید همین طورى که دأب و روش تمام پیمبران بوده اول مردم را به یکتاپرستى دعوت مى نمودند و گوش زد بشر مى کردند که اله و خالق و پرورش دهنده شما همان خداى واحد احد است و اینکه شما بتها و غیر آنها را اله و مؤثر در عالم مى دانید جز افتراء و دروغ بستن بر آنها چیز دیگرى نیست خداى تعالى هود را به رسالت به عادیان فرستاد و مسکن آنها میان شام و یمن جائى بود که آن را احقاف مى نامیدند و اهل آنجا داراى باغ و بستان و زراعت و اشجار فراوان بودند و چون آنها با هود ع مخالفت نمودند آنچه داشتند به باد فناء رفت [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر نور
نکته ها
پس از حضرت نوح، حضرت هود مبعوث شد. سرگذشت این پیامبر الهى، در آیات 65 تا 72 از سوره‌ى اعراف نیز آمده است. از آنجا که هود علیه السلام از قبیله‌ى عاد بود، لذا در آیه از او به‌ «أَخاهُمْ» «برادرِ عاد» تعبیر شده است.
همین که زمان وفات نوح علیه السلام فرا رسید، به یارانش فرمود: بعد از من دوران غیبتى خواهد بود که در آن طاغوت‌ها پدید مى‌آیند و خداوند توسط قائمى از نسل من که نام او هود است، براى شما گشایشى مى‌رساند.
شفیع قرار دادن بت‌ها، هم افترا به خداوند است که بت‌ها را شریک او مى‌دانند و هم تهمت به بت‌هاست که آنها را صاحب نفع و ضرر به حساب مى‌آورند.

پیام ها
1- رسالت حضرت هود، مخصوص قوم عاد بود. «إِلى‌ عادٍ»
2- تبلیغ در جوّ برادرانه، مؤثّرتر است. «أَخاهُمْ»
3- انبیا براى امّت‌ها برادرند، نه کاسب، نه فریبکار ونه مُسیطر وحاکم. «أَخاهُمْ»
4- دعوت به توحید، سرلوحه‌ى وظایف انبیاست. «یا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ»
5- توحید عملى، براساس توحید اعتقادى است. اعْبُدُوا اللَّهَ‌ ... ما لَکُمْ مِنْ إِلهٍ غَیْرُهُ‌
6- شرک به خدا، خیال، وَهم و تهمتى بیش نیست. «إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا مُفْتَرُونَ» [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر کاشف
وَ إِلىٰ عٰادٍ أَخٰاهُمْ هُوداً قٰالَ یٰا قَوْمِ اُعْبُدُوا اَللّٰهَ مٰا لَکُمْ مِنْ إِلٰهٍ غَیْرُهُ إِنْ أَنْتُمْ إِلاّٰ مُفْتَرُونَ شما به سبب اینکه بت ها را مى پرستید، دروغ سازانى بیش نیستید هود هم از لحاظ نسب و هم از لحاظ میهن، از قوم عاد است ازاین رو، خداوند او را به عنوان برادر آنان توصیف کرده است رسالت او به سوى قومش، همان رسالت تمام پیامبران است و نظیر این رسالت را نوح هم داشت که در آیۀ 26 از همین سوره بیان شد و نیز رسالت خود هود که در آیۀ 65 از سورۀ اعراف، جلد سوم گذشت ما، در آنجا جاى قبر او را بیان کردیم و نیز گفتیم که او نخستین کسى است که به زبان عربى سخن گفت و همو پدر یمن و مصر است پس به آنجا رجوع کنید [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » روان جاوید
خداوند بعد از حضرت نوح حضرت هود را ارسال فرمود بسوى قوم خود و معمول عرب آنستکه اهل هر قبیله‌اى بیکدیگر برادر خطاب میکنند و آنها اهل یک قبیله و از نسل عاد بودند و در این باب شمّه‌اى در سوره اعراف گذشت و بعد از آنکه آنحضرت بمنصب رسالت فائز شد خطاب بقوم خود فرمود و آنها را دعوت بتوحید و منع از شرک نمود و ادّعاء آنها را که میگفتند بتها با خدا شریکند در استحقاق عبادت و خداوند بآنها حقّ شفاعت داده باطل فرمود به این تقریب که این صرف ادّعاء بدون دلیل و افتراء بخداوند جلیل است و تصوّر نکنید که من در این دعوت قصد استفاده‌اى از شما دارم و بدانید که براى رضاى خدا بدون توقّع اجر و مزد میخواهم شما را براه راست هدایت نمایم چنانچه این طریقه مرضیّه تمام انبیاء عظام بوده که براى رفع تهمت و تأثیر موعظه و نصیحت این اظهار را در بدو دعوت مینمودند و انتظار دارم که شما تعقّل و تفکّر کنید اگر صدق گفتار مرا یافتید تصدیق نمائید و طلب مغفرت کنید از خداوند براى گناهان سابق خودتان و رجوع کنید از عبادت بتها بعبادت او تا خداوند بر شما تفضّل فرماید و مزارع و باغاتتان را بباران پى در پى سیراب و شما را بزیادتى قوّت کامیاب نماید چون آنها زارع بودند و احتیاج بباران و قوّت بدنى داشتند و از دعوت من اعراض ننمائید و اصرار بر گناه نداشته باشید قوم او در جواب گفتند تو دلیل و حجّت واضحى بر ادّعاء خود ندارى و معجزه‌اى نیاوردى که ما تصدیق تو را نمائیم با آنکه دلیل بر توحید واضح است و آنحضرت معجزاتى هم داشته ولى آنها تعقّل در ادلّه توحید نمى‌نمودند و معجزات را حمل بر سحر و شعبده میکردند و از باب تکبّر و عناد و لجاج نمیخواستند زیر بار گفتار حقّ بروند و دست از رویّه باطل خود بردارند لذا صریحا گفتند ما دست از عبادت خدایان خود که بتهایند بر نمیداریم بصرف گفتار تو و مأیوس باش از اجابت ما که بتو ایمان نخواهیم آورد بلکه گمان ما آنستکه چون تو بخدایان ما جسارت نمودى و آنها را باطل خواندى به غضب آنها گرفتار شدى و بتو آسیبى رسانده‌اند که دیوانه شدى لذا این اظهارات را مینمائى حضرت هود فرمود من خدا را گواه میگیرم و شما هم شاهد باشید که از بت و بت پرستى بیزارم و از شما ترسى ندارم هر مکر و حیله و تدبیرى که دارید در باره من‌
جلد 3 صفحه 91
بکار برید به اتّفاق یکدیگر و ابدا مهلت ندهید مر او این فرمایش را وقتى فرمود که تنها بود ولى مستظهر بلطف و کمک و حفظ الهى بود که از آنها با کثرت و قدرت و عداوتیکه داشتند نترسید و لذا در تعقیب این بیان فرمود من توکّل بخدا کردم که پروردگار من و شما است و قوّت و قدرت و عظمت او فوق هر قوّت و قدرت و عظمتى است و کسى از تحت اراده و نفوذ امر او بیرون نیست بلکه هر جنبنده و متحرّکى از انسان و حیوان مقهور و مسخّر در دست او است مانند کسیکه موى جلو سر کسى را در دست گرفته باشد و بهر جاى بخواهد بکشد ولى خدا کسى را براه باطل نمیکشد بلکه براه راست دعوت میفرماید چون خود بر راه حقّ و عدل ثابت و مستقیم است و مردم را بجانب خود سوق میدهد عیّاشى ره از امیر المؤمنین علیه السّلام نقل نموده که انّ ربّى على صراط مستقیم یعنى او بر حقّ است جزاى خوبى را به خوبى و جزاى بدى را ببدى میدهد و عفو میفرماید هر کس را بخواهد و مى‌بخشد منزّه و بلند مرتبه است پس اگر اعراض نمائید و رو گردان شوید من بوظیفه خود عمل نمودم و ظاهر آنستکه لفظ تولّوا بمعنى تتولّوا است بر سبیل حکایت قول حضرت هود و محتمل است بر سبیل حکایت از قول خدا باشد یعنى پس اگر اعراض کردند بگو من بوظیفه خود در ابلاغ رسالت و اتمام حجّت کوتاهى نکردم و اگر باز شما در قبول ایمان و اطاعت کوتاهى کنید خداوند شما را هلاک و نابود میفرماید و بجاى شما خلقى را موجود و متمکّن مینماید که مؤمن و مطیع باشند و شما بهیچ وجه نمیتوانید بخدا ضررى برسانید چون او بى‌نیاز از اطاعت و عبادت شما است و از انظار و افکار شما مخفى و مستور است و بر شما و اعمالتان رقیب و حفیظ و علیم است و هر کس را بجزاى عمل خود از خیر و شرّ خواهد رساند و هر کس را بخواهد از بلیّات حفظ خواهد فرمود .. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.