مجمع البیان (ج 10، ص 560) مىگوید: اگر کسى سؤال کند بعد از این نفرین که خدا در حق ابو لهب کرده، آیا جهنمى بودن او جبرى نیست و آیا او باز هم مىتوانسته ایمان بیاورد و آیا اگر ایمان مىآورد نفرین خدا تکذیب نمىشد؟
در پاسخ مىگوییم: باز هم ایمان آوردن، تکلیف ابو لهب بوده، چون نفرین، تکلیف ثابت را بر نمىدارد، و نفرین خداى تعالى بر او در حقیقت تهدید او است، خواسته است بفرماید اگر ایمان نیاورى چنین و چنانت مىکنم.
مؤلف: اشکال مذکور ناشى از غفلت است، غفلت از این حقیقت که تعلق قضاى حتمى الهى به فعلى از افعال اختیارى انسان، باعث بطلان اختیار انسان نمىشود، چون فرض این است که اراده الهى- و همچنین فعل خداى تعالى- تعلق گرفته به فعل اختیارى انسان، بدان جهت که فعل انسان است، یعنى اختیارى است، و اگر فعل انسان و به عبارتى فعل ابو لهب به اختیار خود او صادر نشود، باعث مىشود که اراده خدا از مرادش تخلف کند و این محال است، و وقتى فعلى که متعلق قضاء موجب است اختیارى شد، ترکش هم اختیارى خواهد بود، هر چند که آن ترک واقع نمىشود، (دقت بفرمایید) و ما در چند مورد از مباحث گذشته این کتاب در این باره بحث کردیم.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : پس روشن شد که ابو لهب مىتوانسته ایمان بیاورد و از آتش نجات پیدا کند، آتشى که در صورت کافر مردن وى حتمى بوده، و قضایش رانده شده بود.
و از این باب است همه آیاتى که در باره کفار قریش نازل شده و خبر مىدهد به اینکه اینان ایمان نخواهند آورد، نظیر آیات زیر که مىفرماید: «إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا سَواءٌ عَلَیْهِمْ أَ أَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لا یُؤْمِنُونَ» (سوره بقره/آیه6)، و نیز مىفرماید: «لَقَدْ حَقَّ الْقَوْلُ عَلى أَکْثَرِهِمْ فَهُمْ لا یُؤْمِنُونَ» (سوره یس/آیه 7)، و نیز از همین باب است آیاتى که سخن از مهر زدن بر دلها دارد؛ هیچ یک از آن آیات و این آیات مستلزم جبر نیست.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
1 - در افتادن همسر ابولهب به آتش جهنم، در حالتى خواهد بود که ریسمانى از الیاف به هم بافته در گردن دارد.
فى جیدها حبل من مسد
«جید» به معناى گردن یا محل گردنبند (قاموس) و «مسد» به معناى لیف ملایمى است که از درخت خرما گرفته مى شود (العین). این آیه از آن جا که حال براى «امرأته» و هم زمان با عامل خود (سیصلى) است، حالت ورود ام جمیل به جهنم را ـ که به گردن او زنجیرى از رشته هاى به هم بافته، بسته شده است ـ ترسیم مى کند.
2 - عذاب آخرت، تجسّمى از گناه در دنیا است.
فى جیدها حبل من مسد
آیه شریفه ترسیمى از آخرت همسر ابولهب ارائه مى دهد; یعنى، او همان طور که در دنیا بوته هاى خار را برمى داشت و بند آن را به گردن مى انداخت، تا به راه پیامبر(ص) بیفشاند; در آخرت نیز بار گناه خود را برداشته و بند آن را به گردن خواهد انداخت.
3 - همسر ابولهب در آخرت، در نهایت ذلّت و با گردنبندى از لیف هاى بافته شده تحقیر خواهد شد.
فى جیدها حبل من مسد
برخى گفته اند: همسر ابولهب، سوگند یاد کرده بود که گردنبند فاخر خود را در دشمنى با پیامبر(ص) خرج کند و آیه شریفه با بیان این که در آخرت، او داراى گردنبند لیفى خواهد بود; اوج حقارت او را بیان کرده است. تعبیر «جید» گرچه با «عنق» به یک معنا است; ولى در موارد زینت کردن گردن «جید» استفاده مى شود; ازاین رو بر استهزا و تحقیر او افزوده است.
4 - جهنم، داراى عذاب جسمى و شکنجه روحى
سیصلى نارًا ... و امرأته ... فى جیدها حبل من مسد
آتش، عذاب جسمى و تحقیر با بستن ریسمان به گردن، عذاب روحى است.
[ نظرات / امتیازها ]
کلمه (مسد) به معناى طنابى است که از لیف خرما بافته شده باشد، و این جمله بنا بر اینکه کلمه (حماله ) حال باشد، حال دوم از کلمه (امراه ) است .
و ظاهرا مراد از این دو آیه این باشد که همسر ابولهب به زودى در آتش دوزخ در روز قیامت به همان هیئتى ممثل مى گردد که در دنیا به خود گرفته بود، در دنیا شاخه هاى خاربن و بته هایى دیگر را با طناب مى پیچید و حمل مى کرد، و شبانه آنها را بر سر راه رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) مى ریخت تا به این وسیله آن جناب را آزار دهد، در آتش هم با همین حال ، یعنى طناب به گردن و هیزم به پشت ممثل گشته عذاب مى شود.
[ نظرات / امتیازها ]