● معنای کلمه «استباق»
منبع : ترجمه المیزان، ج11، ص: 190 |
قالب : لغوی |
موضوع اصلی : بدون موضوع |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● معنای کلمه «استباق»
منبع : ترجمه المیزان، ج11، ص: 190 |
قالب : لغوی |
موضوع اصلی : بدون موضوع |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● معنای کلمه «قدّ»
کلمه «قد» و همچنین «قط» به معناى پاره کردن است، الا اینکه «قد» به معناى پاره کردن از طول است ولى «قط» به معناى پاره کردن از عرض است.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج11، ص: 191 |
قالب : لغوی |
موضوع اصلی : بدون موضوع |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● معنای کلمه «دبر»
منبع : ترجمه المیزان، ج11، ص: 191 |
قالب : لغوی |
موضوع اصلی : بدون موضوع |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● فرار حضرت یوسف (علیه السّلام) از زلیخا
از سیاق آیات برمىآید که مسابقه زلیخا و یوسف، به دو منظور مختلف بوده: یوسف مىخواسته خود را زودتر به در برساند و آن را باز نموده از چنگ زلیخا فرار کند و زلیخا سعى مىکرده خود را زودتر به در برساند و از باز شدنش جلوگیرى نماید، تا شاید به مقصود خود نائل شود، ولى یوسف خود را زودتر رسانید و زلیخا او را به طرف خود کشید که دستش به در نرسد در نتیجه پیراهن او را از بالا به پایین پاره کرد، و این پیراهن از طرف طول پاره نمىشد مگر به همین جهت که در حال فرار از زلیخا و دور شدن از وى بوده است.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج11، ص: 191 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : داستان حضرت یوسف (علیهالسلام) |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● معنای کلمه «الفیا»
کلمه «الفاء» به معناى یافتن است، مثلا گفته مىشود: «الفیته کذا- من او را چنین یافتم».
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج11، ص: 191 |
قالب : لغوی |
موضوع اصلی : بدون موضوع |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● معنای کلمه «سیّد»
مقصود از «سید» همان عزیز است که شوهر زلیخا بوده. بعضى گفتهاند: اینکه قرآن او را «سید» خوانده از این جهت است که خواسته به اصطلاح و عرف مصر حرف زده باشد، چون در مصر زنان، شوهران خود را سید مىگفتهاند، و تا کنون هم این اصطلاح ادامه دارد.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج11، ص: 191 |
قالب : لغوی |
موضوع اصلی : بدون موضوع |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● عملکرد زلیخا در هنگام رسیدن عزیز مصر
بعد از آنکه به شوهر زلیخا برخوردهاند مجلس مراوده صورت جلسه تحقیق را به خود گرفته، آرى، وجود عزیز در دم در، این تحول را پدید آورد، از آیه مورد بحث تا پنج آیه این تغییر و ماجراى آن را بیان مىکند.
همسر عزیز پیشدستى کرد و از یوسف شکایت کرد که متعرض من شده و باید او را مجازات کنى، یا زندان و یا عذابى سخت. لیکن در باره اصل قضیه و آنچه جریان یافته هیچ تصریحى نکرد، بلکه بطور کنایه یک حکم عمومى و عقلى را در باره مجازات کسى که به زن شوهردارى قصد سوء کند پیش کشید و گفت: «کیفر کسى که به همسر تو قصد سوء کند جز این نیست که زندانى شود و یا عذابى دردناک ببیند» و اسمى از یوسف نبرد که او چنین قصدى کرده، و همچنین اسمى هم از خودش نبرد که مقصود از همسر تو خودم هستم، و نیز اسمى هم از قصد سوء نبرد که آن قصد، زنا با زن شوهردار بوده است. همه اینها به منظور رعایت ادب در برابر عزیز و تقدیس ساحت او بوده است.
و اگر مجازات را هم تعیین نکرد، بلکه میان زندان و عذاب الیم مردد گذاشت براى این است که دلش آکنده از عشق به او بود، و این عشق و علاقه اجازه نمىداد که بطور قطع یکى را تعیین کند. آرى، در ابهام، یک نوع امید گشایش است که در تعیین نیست. و لیکن تعبیر به «اهل» خود یک نوع تحریک و تهییج بر مؤاخذه است، و او نمىبایست چنین تعبیرى مىکرد، و لیکن منظورش از این تعبیر مکر و خدعه بر شوهرش عزیز بوده. او مىخواست با این تعبیر تظاهر کند که خیلى از این پیشامد متاسف است، تا شوهرش واقع قضیه را نفهمد، و در مقام مؤاخذه او برنیاید، آرى، فکر کرد اگر بتوانم او را از مؤاخذه خودم منصرف کنم، منصرف کردنش از مؤاخذه یوسف آسان است.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج11، ص: 191 و 192 |
قالب : تاریخی |
موضوع اصلی : داستان حضرت یوسف (علیهالسلام) |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● فرار از گناه -
سيدابراهيم غياث الحسيني
«استباق» به معناى سبقت و پیشىگرفتن دو یا چند نفر از یکدیگر است، یوسف براى فرار از گناه به سوى در فرار کرد و زلیخا نیز به دنبال او مىدوید. گویا به سوى در مسابقه گذاردهاند. «قدّ» به معناى پاره شدن پارچه از طرف طول است. «لفاء» به یافتن ناگهانى چیزى گفته مىشود.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور |
قالب : روایی |
موضوع اصلی : داستان حضرت یوسف (علیهالسلام) |
گوینده : سیدابراهیم غیاث الحسینی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.