1- گفتن «معاذ اللَّه» به تنهایى کفایت نمىکند، باید از گناه فرار کرد. «استبقا»
2- گاهى ظاهر عمل یکى است، ولى هدفها مختلف است. (یکى مىدود تا به گناه آلوده نشود، دیگرى مىدود تا آلوده بکند.) «استبقا»
3- هجرت و فرار از گناه، لازم است. «استبقا الباب»
4- بهانهى بسته بودن در براى تسلیم شدن در برابر گناه کافى نیست، باید به سوى درهاى بسته حرکت کرد شاید باز شود. «استبقا الباب»
5 - مجرم معمولاً از خود جاى پا باقى مىگذارد. «قدّت قمیصه من دُبُر»*
6- گاه بایستى سرزده به منازل و محل کار سرکشى کرد. «الفَیا»*
7- گاهى شاکى، خود مُجرم است.«قالت ما جزاء...»
8 - گنهکار براى تبرئه خود، از عواطف واحساسات بستگان خود استمداد مىکند. «باهلک»
9- صاحبان قدرت معمولاً اگر مقصّر باشند، دیگران را متّهم مىکنند. «مَن اراد باهلک سوء»*
10- مجرم براى تبرئه خود، به دیگران اتهام مىبندد. «اراد باهلک سوء»
11- چه بسا سخن حقّى که از آن باطل طلب شود. (کیفر براى کسى که سوء قصد به زن شوهردار دارد، حرف حقّى است، امّا چه فردى سوء قصد داشته باید بررسى شود) «اراد باهلک سوءً الاّ ان یسجن»*
12- زلیخا عاشق نبود، بلکه هوسباز بود؛ چرا که عاشق حاضراست جانش را فداى معشوق کند، نه این که او را متهم و به زندان افکند. «اراد باهلک سوء...»*
13- زندان و زندانى نمودن مجرمان، سابقه تاریخى دارد. «یسجن»
14- اعلام کیفر، نشانهى قدرت همسر عزیز بود. «یسجن او عذاب الیم»
15- عشق هوسآلود، گاهى عاشق را قاتل مىکند. «ان یسجن او عذاب الیم»
16- زلیخا داراى نفوذ در دستگاه حکومتى و خط دهنده بوده است. «الاّ ان یسجن او عذاب الیم»*
[ نظرات / امتیازها ]
1 واژه «اِستِباق» به معناى سبقت گرفتن دو یا چند نفر از یکدیگر است از این تعبیر استفاده مى شود که یوسف و زلیخا هر دو به سوى در مى دویدند، آن گونه که گویى یک مسابقه دومیدانى در بین بوده است؛ یوسف مى دوید که فرار کند و زلیخا مى دوید که مانع او شود یوسف خود را به در رسانید و آن را گشود که ناگهان شوهر آن زن عزیز مصر را در آستانه ى در یافتند
2 زلیخا تلاش کرد از فرار یوسف جلوگیرى کند و ازاین رو پیراهن او را از پشت سر گرفت و به عقب کشید و به همین سبب پیراهن او پاره شد خداى متعال این مطلب را با واژه ى «قَدَّتْ » بیان کرده است، یعنى پارگى پیراهن از طول و از بالا به پایین بود و این نشان مى داد یوسف در حال فرار بوده و شخص دیگرى به او حمله کرده است
3 واژه «سَیّد» به معناى «آقا» است و عرف و عادت مردم مصر آن بوده که زن ها شوهر خود را «سیّد» خطاب مى کردند
4 در این آیه اشاره شده که زلیخا خود را نباخت و فورى با قیافه اى حق به جانب به نیرنگ روى آورد و اشاره کرد که یوسف قصد بدى نسبت به من داشته است
[ نظرات / امتیازها ]