این آیه مقول قول عزیز است، یعنى عزیز بعد از آنکه به نفع یوسف و علیه همسرش داورى نمود به یوسف دستور داد که از این قضیه اعراض کند، و به همسرش دستور داد تا از خطا و گناهى که کرده استغفار نماید.
پس اینکه گفت: «یُوسُفُ أَعْرِضْ عَنْ هذا» اشاره است به پیشامدى که کرد، و یوسف را زنهار داد که قضیه را نادیده گرفته به احدى نگوید و آن را فاش نسازد. و از آیات قرآنى هم بر نمىآید که یوسف به کسى گفته باشد، و جز این هم از او انتظار نمىرفت، هم چنان که مىبینیم در برخورد با عزیز اسمى از داستان مراوده نبرد، تا آنکه خود زلیخا او را متهم کرد و او هم ناچار شد حق مطلب را بیان کند.
ولى آیا داستانى که از مدتها پیش هم چنان ادامه داشته مخفى مىماند؟ و آن عشق سوزان زلیخا که خواب و خوراک را از او سلب و طاقتش را طاق نموده مکتوم مىشود؟ آرى داستانى که مکرر اتفاق افتاده (و یک بارش را عزیز دیده) و گرنه زنان اشرافى مصر بارها نظایرش را دیدهاند، هم چنان که از گفتار آنان که گفتند: «امْرَأَتُ الْعَزِیزِ تُراوِدُ فَتاها عَنْ نَفْسِهِ قَدْ شَغَفَها حُبًّا»- و به زودى توضیحش خواهد آمد- استفاده مىشود، و معقول نیست مخفى و مستور بماند.
و اینکه به همسرش گفت: «وَ اسْتَغْفِرِی لِذَنْبِکِ إِنَّکِ کُنْتِ مِنَ الْخاطِئِینَ» گناه را براى او اثبات نموده و دستور داد که از خداى خود به خاطر این گناه طلب مغفرت کند، چون او با این عمل از اهل خطا شد، و به همین جهت فرمود از «خاطئین» و نفرمود از «خاطئات».
و بطورى که از سیاق برمىآید اینها همه کلام عزیز است، نه کلام شاهد، چون کار شاهد حکم کردن و داورى نمودن نیست بلکه کار عزیز است.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : این اشتباه است که بعضى (مجمع البیان، ج 5، ص 227) گفتهاند: این کلام، کلام شاهد اوست نه عزیز، و معناى «وَ اسْتَغْفِرِی لِذَنْبِکِ» این است که به شوهرت التماس کن که تو را به خاطر این گناهت عذاب ندهد.
و همچنین قول آنهایى (مجمع البیان، ج 5، ص 227) که گفتهاند: معنایش این است که براى گناهت از خدا استغفار کن و به سویش توبه ببر، زیرا گناه از تو بوده نه از یوسف، چون مردم آن روز در عین اینکه بت مىپرستیدند خدا را هم مىپرستیدند.
وجه خطاى این گفتار اینست که بتپرستان، به الوهیت خدا اقرار دارند ولى او را نمىپرستند. ما در سابق در جلد قبلى این کتاب کلامى در این باره گذراندیم علاوه بر این، آیه شریفه بیش از این ندارد: و «استغفرى» و اصلا اسمى از متعلق نبرده، و ما چون مىدانیم بتپرست بودند مىگوییم متعلق استغفار، بتها مىباشد.
و چه بسا گفتهاند: (مجمع البیان، ج 5، ص 227) آیه شریفه دلالت مىکند بر اینکه عزیز مرد بىغیرتى بوده. و لیکن ما مىگوییم آن چنان که از آیه استفاده مىشود او خیلى همسرش را دوست مىداشته است.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]