از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید تفسیر ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
 » تفسیر المیزان - خلاصه
(نحن نقص علیک احسن القصص بما اوحینا الیک هذا القران و ان کنت من قبله لمن الغافلین ):(ما برای تو نیکوترین داستانها را با وحی نمودن این قرآن ،بازگو می کنیم ، اگر چه تو قبل از این ، از بی خبران بودی )،(قص )به معنای پیروی از اثر و رد پاست و داستان یوسف بهترین داستان است که در آن اخلاص توحیددر عبودیت حکایت می شود و نیز چگونگی ولایت خدای سبحان نسبت به بنده اش آشکار می گردد که او را از حضیض ذلت به اوج عزت می رساند و او رادر راه محبت و سلوک خویش تربیت می کند و اگر داستان سرائی باشد بازهم ازنیکوترین آنهاست ، چون قصه ای عاشقانه را به گونه ای بیان نموده که ممکن نیست ، کسی چنین داستانی را عفیف تر و پوشیده تر از آن بسراید و به هر صورت خطاب به پیامبر می فرماید ما با وحی خود این داستان را برایت آشکار نمودیم وتو پیش از این از آن بی خبر بودی و یا از این قبیل موضوعاتی که قرآن بیان می کند اطلاع نداشتی . [ نظرات / امتیازها ]
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  مرضيه علمدار .ب - تفسیر نمونه
«ما نیکوترین قصه‏ها را از طریق وحى و فرستادن این قرآن براى تو بازگو مى‏کنیم هر چند پیش از آن، از آن غافل بودى» (نَحْنُ نَقُصُّ عَلَیْکَ أَحْسَنَ الْقَصَصِ بِما أَوْحَیْنا إِلَیْکَ هذَا الْقُرْآنَ وَ إِنْ کُنْتَ مِنْ قَبْلِهِ لَمِنَ الْغافِلِینَ).
بعضى از مفسران معتقدند که «احسن القصص» اشاره به مجموعه قرآن است. یعنى، خداوند مجموعه این قرآن که زیباترین شرح و بیان و فصیحترین و بلیغ‏ترین الفاظ را با عالیترین و عمیقترین معانى آمیخته که از نظر ظاهر زیبا و فوق العاده شیرین و گوارا و از نظر باطن بسیار پرمحتواست «احسن القصص» نامیده.

ولى پیوند آیات آینده که سرگذشت یوسف را بیان مى‏کند با آیه مورد بحث آنچنان است که ذهن انسان بیشتر متوجه این معنى مى‏شود که خداوند داستان یوسف را «احسن القصص» نامیده است.

اما بارها گفته‏ایم که مانعى ندارد این گونه آیات براى بیان هر دو معنى باشد، هم قرآن بطور عموم احسن القصص است و هم داستان یوسف بطور خصوص
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  عبدالله عبداللهي - اثنی عشری
نَحْنُ نَقُصُّ عَلَیْکَ أَحْسَنَ الْقَصَصِ بِما أَوْحَیْنا إِلَیْکَ هذَا الْقُرْآنَ وَ إِنْ کُنْتَ مِنْ قَبْلِهِ لَمِنَ الْغافِلِینَ «3»
چون خداى تعالى سوره هود را ختم فرمود به ذکر قصص و اخبار انبیاء، افتتاح این سوره مبارکه فرمود به بیان قصه حضرت یوسف علیه السّلام و برادرانش و آن را احسن تمام قصص قرار داد:
نَحْنُ نَقُصُّ عَلَیْکَ أَحْسَنَ الْقَصَصِ‌: ما مى‌خوانیم بر تو بهترین قصه‌ها را که خوانده شود.
بیان: نزد بعضى مراد به «احسن القصص» قرآن است به دو وجه:
وجه اول- به سبب آنکه در نهایت فصاحت و بلاغت است به احسن معانى و عذوبت الفاظ و تلاؤم و تشاکل بین مقاطع و فواصل آن.
وجه دوم- به جهت ذکر اخبار امم ماضیه و اخبار کائنات آتیه و جمیع آنچه را که محتاجند بندگان تا روز قیامت، لذا قرآن را احسن القصص نام فرمود.
لکن نزد اکثر مفسرین مراد به احسن القصص سوره یوسف علیه السّلام است به چند وجه:
1- ابو سعید خدرى نقل نموده که‌ «1» از صحابه پیغمبر نزد سلمان رفتند و گفتند: براى ما از تورات حدیثى بگوى، چه در آنجا قصص نیکو و حکایت‌غریب است. حق تعالى این سوره نازل و فرمود این بهترین قصه‌هاى تورات است.
2- احسن القصص است براى آنکه چندان عبر و عجائب که در این قصه یوسف علیه السّلام است در هیچ قصه‌اى نیست، لذا فرمود: «لقد کان فى یوسف و اخوته آیات للسّائلین» و «لقد کان فى قصصهم عبرة لاولى الالباب».
3- آنکه چون در آن ذکر انبیا، صالحان، ملائکه، شیاطین، جن، انس، انعام، طیور، سیره ملوک، آداب ممالیک، طریقه تجار و ذکر: عقلا، جهال، اختلاف احوال، مکر زنان و حیله آنان. ایضا در آن ذکر: توحید، فقه، علم سیر، تعبیر خواب، آداب سیاست، حسن معاشرت و تدبیر معاش. پس براى آنکه جامع است این خصال را که در آن منافع دین و دنیا است آن را احسن القصص فرمود.
خلاصه ما بر تو مى‌خوانیم بهترین کلامى که بعض آن در پى بعض دیگر است، یا خبر میدهیم تو را به بهترین خبرى به جهت اشتمال آن بر عجائب و حکم. بِما أَوْحَیْنا إِلَیْکَ هذَا الْقُرْآنَ‌: به وحى نمودن ما بسوى تو این قرآن را که از جمله آن، این سوره است. وَ إِنْ کُنْتَ مِنْ قَبْلِهِ لَمِنَ الْغافِلِینَ‌: و اگرچه بودى تو پیش از نزول قرآن از بى‌خبران بدین قصه.
تنبیه: به برهان عقلى ثابت شده که وجود مبارک نبوى صلّى اللّه علیه و آله منزه از سهو و نسیان و خطا و غفلت میباشد، بنابراین مراد آیه آنست که بى‌خبر بودى قبل از وحى، یعنى مأمور به اظهار آن نبودى، و الّا آن حضرت معدن علم و آنچه در حیطه امکان درآید از معلومات، حق تعالى به آن سرور افاضه فرموده بود.
یا آنکه خطاب به پیغمبر و مراد امتند که پیش از آمدن قرآن عالم نبودند، یا خطاب به شنونده است هرکه باشد پس هر شنونده از مکلفین خطاب متوجه به او و به او مصروف است. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » اطیب البیان
نَحن‌ُ نَقُص‌ُّ عَلَیک‌َ أَحسَن‌َ القَصَص‌ِ بِما أَوحَینا إِلَیک‌َ هذَا القُرآن‌َ وَ إِن‌ کُنت‌َ مِن‌ قَبلِه‌ِ لَمِن‌َ الغافِلِین‌َ «3»
‌ما ‌بر‌ تو قصه‌ و قضایای‌ گذشته‌ ‌را‌ بیان‌ میکنیم‌ نیکوترین‌ قصه‌ها بآنچه‌ وحی‌ میفرستیم‌ بسوی‌ تو ‌اینکه‌ قرآن‌ مجید ‌را‌ و ‌اگر‌ بودی‌ تو ‌از‌ قبل‌ ‌از‌ وحی‌ ‌هر‌ آینه‌ ‌از‌ غافلین‌.
نَحن‌ُ نَقُص‌ُّ عَلَیک‌َ ممکن‌ ‌است‌ اشاره‌ ‌باشد‌ بجمیع‌ قصص‌ انبیاء و قوم‌ ‌آنها‌ ‌که‌ ‌در‌ اکثر سور بیان‌ فرموده‌ و ممکن‌ ‌است‌ اشاره‌ ‌باشد‌ بقصه‌ حضرت‌ یوسف‌ ‌که‌ ‌در‌ ‌اینکه‌ سوره‌ بیان‌ میفرماید و ‌اینکه‌ احتمال‌ اقرب‌ ‌است‌.
أَحسَن‌َ القَصَص‌ِ بنا ‌بر‌ احتمال‌ اول‌ مراد ‌از‌ احسن‌ القصص‌ بهترین‌ بیان‌ و شیرین‌ترین‌ کلام‌ ‌در‌ اعلی‌ درجه‌ فصاحت‌ و بلاغت‌ خالی‌ ‌از‌ نقصان‌ مخل‌ّ و تطویل‌ ممل‌ّ مثل‌ اینکه‌ بگویی‌ صمت‌ احسن‌ الصیام‌ و قمت‌ احسن‌ القیام‌، و بنا ‌بر‌ احتمال‌ دوم‌ ‌که‌ اقرب‌ ‌است‌ بلکه‌ میتوان‌ ‌گفت‌ ظاهر همین‌ ‌است‌ اینکه‌ قصه‌ حضرت‌ یوسف‌ ‌در‌ میان‌ قصص‌ سایر انبیاء احسن‌ القصص‌ ‌است‌ زیرا مشتمل‌ ‌بر‌ مطالب‌ شیرین‌ ‌است‌ چنانچه‌ شرحش‌ بیاید.
بِما أَوحَینا إِلَیک‌َ هذَا القُرآن‌َ ‌که‌ ‌اینکه‌ احسن‌ القصص‌ بسبب‌ آنچه‌ ‌که‌ ‌ما ‌اینکه‌ قرآن‌ ‌را‌ وحی‌ فرستادیم‌ بسوی‌ تو وَ إِن‌ کُنت‌َ مِن‌ قَبلِه‌ِ لَمِن‌َ الغافِلِین‌َ و ‌اگر‌ تو بودی‌ ‌از‌ قبل‌ ‌آن‌ ‌هر‌ آینه‌ ‌از‌ غافلین‌.
اشکال‌‌-‌ مکرر ‌در‌ ‌اینکه‌ تفسیر ‌در‌ باب‌ مقدمات‌ ‌در‌ بیان‌ مراتب‌ نزول‌ قرآن‌ و ‌در‌ خلال‌ آیات‌ بمناسبت‌ گفته‌ایم‌ ‌که‌ اولین‌ مرتبه‌ نزول‌ قرآن‌ ‌در‌ عالم‌ نورانیت‌ بنور مقدس‌ نبوی‌ صلّی‌ اللّه‌ ‌علیه‌ و آله‌ و سلّم‌ بوده‌ و استشهاد کرده‌ایم‌ بآیه‌ شریفه‌ وَ لا تَعجَل‌ بِالقُرآن‌ِ مِن‌ قَبل‌ِ أَن‌ یُقضی‌ إِلَیک‌َ وَحیُه‌ُ طه‌ ‌آیه‌ 113. و ‌اینکه‌ جمله‌ دلالت‌ دارد ‌بر‌ اینکه‌قبل‌ الوحی‌ حضرتش‌ ‌از‌ غافلین‌ بوده‌ و اطلاعی‌ نداشته‌.
جواب‌‌-‌ اولا ‌اینکه‌ جمله‌ همچه‌ دلالتی‌ ندارد زیرا ‌اگر‌ فرموده‌ ‌بود‌ و کنت‌ ‌من‌ قبله‌ لمن‌ الغافلین‌ دلالتش‌ تمام‌ ‌بود‌ لکن‌ فرموده‌ وَ إِن‌ کُنت‌َ ‌یعنی‌ ‌بر‌ فرض‌ ‌اگر‌ تو بودی‌ ‌از‌ غافلین‌ لکن‌ نبود ‌از‌ غافلین‌ قضیه‌ فرضیه‌ دلالت‌ ‌بر‌ ثبوت‌ و تحقق‌ ندارد.
و ثانیا ‌بر‌ فرض‌ اینکه‌ دلالت‌ داشته‌ ‌باشد‌ قبل‌ ‌از‌ وحی‌ غافل‌ بوده‌ ‌یعنی‌ قبل‌ ‌از‌ افاضه‌ حق‌ ‌در‌ همان‌ عالم‌ نورانیت‌ زیرا ‌در‌ ‌آن‌ عالم‌ ‌هم‌ افاضه‌ بطریق‌ وحی‌ بوده‌ بدون‌ واسطه‌ ملک‌. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر عاملی
«نَقُصُّ عَلَیْکَ أَحْسَنَ اَلْقَصَصِ » 3 مجمع: یعنى بهتر بیان را براى تو روشن مى کنیم، و جهت اینکه قرآن توصیف باحسن القصص شده است بقول بعضى براى این است که در نهایت فصاحت است با الفاظ عذب و گوارا و معانى پسند و دلچسب و همشکلى و تشابه اواخر آیات و جمله ها، و بعضى گفته اند: براى اینکه شامل اخبار گذشته و آینده و دیگر احتیاجات مردم است با حسن نظم و ترتیب و عذوبت الفاظ و بعضى گفته اند: مقصود سوره ى یوسف است براى اینکه فواید و نکته هاى بیشتر دارد و هم دنباله ى قصه بیش از ذکر قصص قرآن است فخر: چون قصص بمعنى گفتن متوالى و دنبال یکدگر است، پس ممکن است این جمله بمعنى بهتر گفتار و سخن خوب باشد، و ممکن است بمعنى بهترین منقولات و مطالب باشد که در آن تاریخ است و عبرت و حکمت [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر عرفانی اشراق
نَحْنُ نَقُصُّ عَلَیْکَ أَحْسَنَ اَلْقَصَصِ بِمٰا أَوْحَیْنٰا إِلَیْکَ هٰذَا اَلْقُرْآنَ ، وَ إِنْ کُنْتَ مِنْ قَبْلِهِ لَمِنَ اَلْغٰافِلِینَ ، ما بهترین داستان را بوسیله وحى قرآن براى تو مى گوییم، هر چند که پیش از این از آن آگاه نبودى حقیقتى که عارفان مى بینند تا حدودى دور از عرف متداول است، و دور از فهم عوام پس باید طهارت درونى پیدا کرد تا حق را مشاهده نمود این طهارت بسان طهارت و پاکى ظاهر است که براى گزاردن نماز واجب و لازم است آنچه یعقوب از رخ یوسف بدید خاص او بُد، آن به اخوان کَى رسید؟ این ز عشقش خویش در چَه مى کند وآن به کین از بهر او چَه مى کَنَد سفرۀ او پیش این، از نان تهى است پیش یعقوب است پر، کاو مشتهى است روى ناشسته نبیند روى حور لاٰصَلٰوةَ گفت إِلاّ بِالطَّهُور عشق باشد لُوت و پوت جانها جوع، از این روى است، قوت جانها جوعِ یوسف بود آن یعقوب را بوى نانش مى رسید از دور جا آن که بستد پیرهن را، مى شتافت بوى پیراهان یوسف مى نیافت وآن که صد فرسنگ زآن سو بود او چون که بُد یعقوب، مى بویید بو اى بسا عالِم، ز دانش بى نصیب حافظ علم است آنکس، نى حبیب مستمع از وى همى یابد مشام گر چه باشد مستمع از جنس عام زآن که پیراهان به دستش عاریه است چون به دست آن، نَخاسى جاریه است جاریه پیش نخاسى، سرسرى است در کف او از براى مشترى است قسمت حق است روزى دادنى هر یکى را سوى دیگر راه نى یک خیال نیک، باغ آن شده یک خیال زشت، راه این زده آن خدایى، کز خیالى باغ ساخت وز خیالى دوزخ و جاى گداخت پس که داند راه گلشنهاى او؟ پس که داند جاى گلخنهاى او؟ دیدبانِ دل نبیند در مجال کز کدامین رکن جان آید خیال گر بدیدى مطلعش را ز اِحْتیال بند کردى راه هر ناخوش خیال کى رسد جاسوس را آنجا قدم [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر کاشف
نَحْنُ نَقُصُّ عَلَیْکَ أَحْسَنَ اَلْقَصَصِ بِمٰا أَوْحَیْنٰا إِلَیْکَ هٰذَا اَلْقُرْآنَ مراد از قصص، اخبار پیامبرانى است که در قرآن آمده اند و این اخبار به سبب اینکه مشتمل بر اندرزها و حکمت هاست، بهترین خبرها هستند وَ إِنْ کُنْتَ مِنْ قَبْلِهِ لَمِنَ اَلْغٰافِلِینَ ؛ یعنى هرچند تو در گذشته از این خبرها آگاهى نداشتى؛ زیرا آنها قرن ها پیش رخ دادند و به طور کلّى ناشناخته بودند و این، دلیلى قاطع بر این است که این اخبار از سوى خدا وحى شده اند و آگاهى هاى پیامبر صلّى اللّه علیه و آله پیش از وحى با آگاهى هاى او پس از وحى قابل مقایسه نیست: «و همچنین کلام خود را به فرمان خود به تو وحى کردیم تو نمى دانستى کتاب و ایمان چیست » آرى، کسى که قرآن را بررسى کند و دربارۀ معانى آن بیندیشد، به یقین به این باور خواهد رسید که مجموع قرآن، تنها از کسى صادر مى شود که از همه چیز آگاهى داشته باشد [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.