نَحْنُ نَقُصُّ عَلَیْکَ أَحْسَنَ الْقَصَصِ بِما أَوْحَیْنا إِلَیْکَ هذَا الْقُرْآنَ وَ إِنْ کُنْتَ مِنْ قَبْلِهِ لَمِنَ الْغافِلِینَ «3»
چون خداى تعالى سوره هود را ختم فرمود به ذکر قصص و اخبار انبیاء، افتتاح این سوره مبارکه فرمود به بیان قصه حضرت یوسف علیه السّلام و برادرانش و آن را احسن تمام قصص قرار داد:
نَحْنُ نَقُصُّ عَلَیْکَ أَحْسَنَ الْقَصَصِ: ما مىخوانیم بر تو بهترین قصهها را که خوانده شود.
بیان: نزد بعضى مراد به «احسن القصص» قرآن است به دو وجه:
وجه اول- به سبب آنکه در نهایت فصاحت و بلاغت است به احسن معانى و عذوبت الفاظ و تلاؤم و تشاکل بین مقاطع و فواصل آن.
وجه دوم- به جهت ذکر اخبار امم ماضیه و اخبار کائنات آتیه و جمیع آنچه را که محتاجند بندگان تا روز قیامت، لذا قرآن را احسن القصص نام فرمود.
لکن نزد اکثر مفسرین مراد به احسن القصص سوره یوسف علیه السّلام است به چند وجه:
1- ابو سعید خدرى نقل نموده که «1» از صحابه پیغمبر نزد سلمان رفتند و گفتند: براى ما از تورات حدیثى بگوى، چه در آنجا قصص نیکو و حکایتغریب است. حق تعالى این سوره نازل و فرمود این بهترین قصههاى تورات است.
2- احسن القصص است براى آنکه چندان عبر و عجائب که در این قصه یوسف علیه السّلام است در هیچ قصهاى نیست، لذا فرمود: «لقد کان فى یوسف و اخوته آیات للسّائلین» و «لقد کان فى قصصهم عبرة لاولى الالباب».
3- آنکه چون در آن ذکر انبیا، صالحان، ملائکه، شیاطین، جن، انس، انعام، طیور، سیره ملوک، آداب ممالیک، طریقه تجار و ذکر: عقلا، جهال، اختلاف احوال، مکر زنان و حیله آنان. ایضا در آن ذکر: توحید، فقه، علم سیر، تعبیر خواب، آداب سیاست، حسن معاشرت و تدبیر معاش. پس براى آنکه جامع است این خصال را که در آن منافع دین و دنیا است آن را احسن القصص فرمود.
خلاصه ما بر تو مىخوانیم بهترین کلامى که بعض آن در پى بعض دیگر است، یا خبر میدهیم تو را به بهترین خبرى به جهت اشتمال آن بر عجائب و حکم. بِما أَوْحَیْنا إِلَیْکَ هذَا الْقُرْآنَ: به وحى نمودن ما بسوى تو این قرآن را که از جمله آن، این سوره است. وَ إِنْ کُنْتَ مِنْ قَبْلِهِ لَمِنَ الْغافِلِینَ: و اگرچه بودى تو پیش از نزول قرآن از بىخبران بدین قصه.
تنبیه: به برهان عقلى ثابت شده که وجود مبارک نبوى صلّى اللّه علیه و آله منزه از سهو و نسیان و خطا و غفلت میباشد، بنابراین مراد آیه آنست که بىخبر بودى قبل از وحى، یعنى مأمور به اظهار آن نبودى، و الّا آن حضرت معدن علم و آنچه در حیطه امکان درآید از معلومات، حق تعالى به آن سرور افاضه فرموده بود.
یا آنکه خطاب به پیغمبر و مراد امتند که پیش از آمدن قرآن عالم نبودند، یا خطاب به شنونده است هرکه باشد پس هر شنونده از مکلفین خطاب متوجه به او و به او مصروف است.
[ نظرات / امتیازها ]
نَحنُ نَقُصُّ عَلَیکَ أَحسَنَ القَصَصِ بِما أَوحَینا إِلَیکَ هذَا القُرآنَ وَ إِن کُنتَ مِن قَبلِهِ لَمِنَ الغافِلِینَ «3»
ما بر تو قصه و قضایای گذشته را بیان میکنیم نیکوترین قصهها بآنچه وحی میفرستیم بسوی تو اینکه قرآن مجید را و اگر بودی تو از قبل از وحی هر آینه از غافلین.
نَحنُ نَقُصُّ عَلَیکَ ممکن است اشاره باشد بجمیع قصص انبیاء و قوم آنها که در اکثر سور بیان فرموده و ممکن است اشاره باشد بقصه حضرت یوسف که در اینکه سوره بیان میفرماید و اینکه احتمال اقرب است.
أَحسَنَ القَصَصِ بنا بر احتمال اول مراد از احسن القصص بهترین بیان و شیرینترین کلام در اعلی درجه فصاحت و بلاغت خالی از نقصان مخلّ و تطویل مملّ مثل اینکه بگویی صمت احسن الصیام و قمت احسن القیام، و بنا بر احتمال دوم که اقرب است بلکه میتوان گفت ظاهر همین است اینکه قصه حضرت یوسف در میان قصص سایر انبیاء احسن القصص است زیرا مشتمل بر مطالب شیرین است چنانچه شرحش بیاید.
بِما أَوحَینا إِلَیکَ هذَا القُرآنَ که اینکه احسن القصص بسبب آنچه که ما اینکه قرآن را وحی فرستادیم بسوی تو وَ إِن کُنتَ مِن قَبلِهِ لَمِنَ الغافِلِینَ و اگر تو بودی از قبل آن هر آینه از غافلین.
اشکال- مکرر در اینکه تفسیر در باب مقدمات در بیان مراتب نزول قرآن و در خلال آیات بمناسبت گفتهایم که اولین مرتبه نزول قرآن در عالم نورانیت بنور مقدس نبوی صلّی اللّه علیه و آله و سلّم بوده و استشهاد کردهایم بآیه شریفه وَ لا تَعجَل بِالقُرآنِ مِن قَبلِ أَن یُقضی إِلَیکَ وَحیُهُ طه آیه 113. و اینکه جمله دلالت دارد بر اینکهقبل الوحی حضرتش از غافلین بوده و اطلاعی نداشته.
جواب- اولا اینکه جمله همچه دلالتی ندارد زیرا اگر فرموده بود و کنت من قبله لمن الغافلین دلالتش تمام بود لکن فرموده وَ إِن کُنتَ یعنی بر فرض اگر تو بودی از غافلین لکن نبود از غافلین قضیه فرضیه دلالت بر ثبوت و تحقق ندارد.
و ثانیا بر فرض اینکه دلالت داشته باشد قبل از وحی غافل بوده یعنی قبل از افاضه حق در همان عالم نورانیت زیرا در آن عالم هم افاضه بطریق وحی بوده بدون واسطه ملک.
[ نظرات / امتیازها ]