از ظاهر سیاق برمىآید که یوسف در خلوت و پنهانى خود را به برادر معرفى کرد، و او را از عمل برادران تسلیت داده خاطرش را به دست آورد.
توضیح : بنا بر این نباید به گفتار بعضى (مجمع البیان ج 5، ص 250 و 252، ط تهران) از مفسران اعتنا کرد که در معنى «إِنِّی أَنَا أَخُوکَ» گفتهاند: معنىاش آنست که من بجاى برادر کشته شده تو، و استدلال کردهاند به اینکه بنیامین قبلا به یوسف گفته بود که من برادرى داشتم از مادرم که او را از دست دادم، بنا بر این، یوسف نخواسته است با این کلام خود را معرفى کند، بلکه خواسته است بمنظور تسلى خاطر وى بگوید من بجاى برادر از دست رفته تو هستم.
این وجه صحیح نیست، زیرا با وجوه تاکیدى که در جمله «إِنِّی أَنَا أَخُوکَ» بکار رفته منافات دارد، چون غرض از بکار بردن این تاکیدات این بوده که بنیامین یقین کند که عزیز مصر همان برادر او یوسف است، علاوه بر این با جمله بعدى (أَنَا یُوسُفُ وَ هذا أَخِی قَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَیْنا) نیز منافات دارد، زیرا مخفى نیست که این بیان وقتى مناسب است که بنیامین، یوسف را مىشناخته که برادر اوست، و به وجود او افتخار مىکرده است.
[ بستن توضیحات ]