● عبدالله عبداللهي -
اثنی عشری
الَّذِینَ یُوفُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَ لا یَنْقُضُونَ الْمِیثاقَ «20»
بعد از آن بیان توصیف اولوا الالباب را فرماید به صفات هشتگانه:
الَّذِینَ یُوفُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ: آنانکه وفا مىکنند به پیمان خداى تعالى که در روز میثاق بستهاند. وَ لا یَنْقُضُونَ الْمِیثاقَ: و نمىشکنند پیمانى را که عقول آنها دال بر آنست. حاصل آنکه ادا نمایند آنچه را که پیمان فرموده خداوند متعال و الزام نموده ایشان را عقلا و سمعا:
اما عهد عقلى عبارت است از آنچه عقول سلیمه حکم به آن نماید از اقتضاء صحت امورى دیگر مثل آنکه عقل حاکم است به آنکه فعل مقتضى دارد فاعل را، صنایع مختلفه متعدده مشاهده را، لابد صانعى باشد غیر مصنوع، و الّا منجر شود به تسلسل و آن بالضروره باطل باشد. و ایضا براى عالم مدبرى خواهد بود یکه و تنها بىشریک و نظیر و شبیه، و ایضا عبث نبودن خلقت در عالم وعالمیان و بعث نبى بر آدمیان به جهت انتظام جهان و جهانیان و سایر امورى که برهان عقلى بر آن حاکم میباشد.
اما عهد شرعى آن عهودى است که پیغمبر صلّى اللّه علیه و آله و سلّم اخذ فرموده از مؤمنین از میثاق مؤکده به یمین به اینکه پیروى او را نمایند و نافرمانى او را نکنند و برنگردند از ملتزمات به اوامر و نواهى شرع.
نکته: گرچه جمیع اوامر و نواهى داخل در لفظ عهد باشد، لکن براى رفع توهّم آنکه عهد اختصاص دارد به عهودى که بین بنده و خدا باشد، ذکر میثاق را فرمود تا شامل شود مواثیق و عهود ملزمه شرعیه را از احکام الهیه.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» اطیب البیان
الَّذِینَ یُوفُونَ بِعَهدِ اللّهِ وَ لا یَنقُضُونَ المِیثاقَ «20»
کسانی که وفاء میکنند بعهد الهی و نقض نمیکنند میثاق را.خداوند صفات اولوا الالباب را بیان میفرماید در اینکه چند آیه، 1- الَّذِینَ یُوفُونَ بِعَهدِ اللّهِ عهد الهی اینست که میفرماید أَ لَم أَعهَد إِلَیکُم یا بَنِی آدَمَ أَن لا تَعبُدُوا الشَّیطانَ إِنَّهُ لَکُم عَدُوٌّ مُبِینٌ یس آیه 6 عبادت شیطان اطاعت او است و عموم دارد: طبیعی، مشرک، کافر، مخالف، ضال، مضلّ، فاسق، فاجر را
جلد 11 - صفحه 328
میگیرد تمام اطاعت شیطان است، اولوا الالباب بعهد الهی وفاء میکنند و از تمام اینکه فرق خارج هستند.
2- وَ لا یَنقُضُونَ المِیثاقَ میثاق الهی اینست که میفرماید وَ إِذ أَخَذَ رَبُّکَ مِن بَنِی آدَمَ مِن ظُهُورِهِم ذُرِّیَّتَهُم وَ أَشهَدَهُم عَلی أَنفُسِهِم أَ لَستُ بِرَبِّکُم قالُوا بَلی الایة اعراف آیه 171 و میفرماید أَ لَم یُؤخَذ عَلَیهِم مِیثاقُ الکِتابِ أَن لا یَقُولُوا عَلَی اللّهِ إِلَّا الحَقَّ وَ دَرَسُوا ما فِیهِ اعراف آیه 168، اولوا الالباب نقض میثاق نمیکنند.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر احسن الحدیث
اَلَّذِینَ یُوفُونَ بِعَهْدِ اَللّٰهِ وَ لاٰ یَنْقُضُونَ اَلْمِیثٰاقَ ظاهرا صفت للذین استجابوا در آیه گذشته است در سوره بقره 27 گفته ایم که مراد از عهد اللّٰه، پیمان فطرى خدا از انسانها است که با زبان فطرت با خدا عهد بسته اند که او را بشناسند و بندگى کنند، چنان که فرموده: وَ نَفْسٍ وَ مٰا سَوّٰاهٰا فَأَلْهَمَهٰا فُجُورَهٰا وَ تَقْوٰاهٰا شمس 7 و 8 و در حدیث آمده: «ما من مولود الا و قد یولد على الفطرة ثم ابواه یهودانه و ینصرانه و یمجسانه» و نیز فرموده: فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفاً فِطْرَتَ اَللّٰهِ اَلَّتِی فَطَرَ اَلنّٰاسَ عَلَیْهٰا : روم 30، آن گاه مراد از «المیثاق» همان عهد اولى است که با ارشاد و هدایت پیامبران محکم شده و به صورت میثاق و پیمان محکم در آمده است وفاء و ایفاء به معنى تمام کردن و تمام دادن است یُوفُونَ بِعَهْدِ اَللّٰهِ یعنى به عهدى که با خدا بسته اند وفا مى کنند على هذا جمله دوم تفسیر جمله اول است
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر مخزن العرفان در علوم قرآن
اَلَّذِینَ یُوفُونَ بِعَهْدِ اَللّٰهِ وَ لاٰ یَنْقُضُونَ اَلْمِیثٰاقَ (اَلَّذِینَ ) صفت است براى (أُولُوا اَلْأَلْبٰابِ ) که صاحبان عقل چنینند که اینان بعهد خدا وفاء مى کنند،بقولى مقصود از عهدى که با خدا بسته اند همان اعتراف به ربوبیّتش است که در ازل در پاسخ قوله تعالى (أَ لَسْتُ بِرَبِّکُمْ ،قٰالُوا بَلىٰ ) گفتند آن وقتى که از حضرت عزّت خطاب رسید آیا من ربّ و پروردگار شما نیستم تمام ارواح بشر گفتند بلى تو پروردگار مائى،و مؤمنین یا صاحبان عقل کسانى مى باشند که در دنیا بعهد خدا وفاء مى کنند و پیمان را نمى شکنند لکن کفار آن عهد ازلى را مى شکنند و بقول دیگر مقصود آن عهدى است که در کتاب خود از افراد بشر گرفته که امر خدا را اطاعت کنند و عصیان ننمایند و شاید اشاره به آن عهدى باشد که در سوره یس آیه 60 خطاب ببنى آدم نموده که (أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَیْکُمْ یٰا بَنِی آدَمَ أَنْ لاٰ تَعْبُدُوا اَلشَّیْطٰانَ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ ) و آن عهدى است که در ازل از بنى آدم گرفته که مطیع شیطان نگردند و به آنها خاطر نشان مى کند که شیطان براى شما دشمنى است آشکار در مجمع البیان در توجیه آیه گفته یعنى خدا آنچه را که بسوى آنها وحى کرده و آنها را عقلا و سمعا ملزم گردانیده اداء مى کنند،و عهد عقلى آنست که در عقل آنها قرار داده اقتضاء صحیح بر امورى و فاسد بودن امورى مثل اینکه باقتضاء عقل هر فعلى فاعل مى خواهد و اینکه هر مصنوعى منتهى مى گردد به صانعى که خودش مصنوع دیگرى نباشد و الاّ منجر مى گردد بغیر متناهى یعنى تسلسل لازم مى آید و تسلسل باطل است،و نیز در عقل آنها قرار داده که بفهمند از براى این عالم مدبرى هست که شبیه مخلوقات نیست و عهد شرعى آن عهدى است که پیمبر از مؤمنین گرفت
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر کاشف
اَلَّذِینَ یُوفُونَ بِعَهْدِ اَللّٰهِ هر چیزى که دلیل بر اثبات آن اقامه شود، همان پیمان خداست و انسان باید به مفاد آن عمل کند، لکن ابلیس ها حقایق را برطبق هوس هاى خود تحریف مى کنند و آنگاه، همین هوسهاى شیطانى را به خدا و حق نسبت مى دهند، در حالى که شأن خداوند از آنچه دروغ پردازان مى گویند، بالاتر است وَ لاٰ یَنْقُضُونَ اَلْمِیثٰاقَ این جمله تأکیدى است براى جملۀ: «یُوفُونَ بِعَهْدِ اَللّٰهِ » زیرا وفاى به پیمان مستلزم حرمت شکستن آن و نیز انجام دادن چیزى است که بر ضدّ آن باشد
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.