وَ یَقُولُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَیْهِ آیَةٌ مِنْ رَبِّهِ قُلْ إِنَّ اللَّهَ یُضِلُّ مَنْ یَشاءُ وَ یَهْدِی إِلَیْهِ مَنْ أَنابَ «27»
وَ یَقُولُ الَّذِینَ کَفَرُوا: و مىگویند آنانکه کافر شدند. لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَیْهِ آیَةٌ مِنْ رَبِّهِ: (لو لا تحضیضیه بمعنى هلّا) چرا نازل نمىشود بر حضرت محمد صلّى اللّه علیه و آله و سلم معجزه و آیتى و علامتى از جانب پروردگارش که دلیل صدق او باشد در دعوى نبوت. مراد آیات مقترحه بود که آنها مىخواستند و الا معجزات بیشمار از آن حضرت صادر شد.
قُلْ إِنَّ اللَّهَ یُضِلُّ مَنْ یَشاءُ: خداى تعالى فرمود بگو اى پیغمبر به آنها بتحقیق حق تعالى وا مىگذارد و خذلان مىکند به سبب فرط عناد و انکار و لجاج هرکه را خواهد به سبب عقوبت.
2- از راه بهشت بگرداند به جهت توغل در کفر با وجود معرفت او به حقیقت اسلام و قرآن.
3- حکم به ضلالت فرماید هرکه را خواهد بر سبیل عقوبت از بندگان به سبب سوء اختیار ایشان کفر را بر ایمان و طغیان را بر شکران.
وَ یَهْدِی إِلَیْهِ مَنْ أَنابَ: و راه نماید بوسیله الطاف به ثواب خود آنان را که باز گردند بسوى درگاه او به طاعت به حسن اختیار خود بدون جبر و اضطرار. و این لطف نسبت به عموم مىباشد منتها اقبال مؤمن او را نزدیک، و اعراض کافر او را دور نمود، لذا اول را توفیق، و ثانى را تبعید شامل شد.
تنبیه: این مطلب محقق است که ارسال رسل و انزال کتب، تکلیف را ثابت و اختیار را مبرهن سازد که بندگان در قبول ایمان و کفر و هدایت و ضلالت و طاعت و معصیت مختارند. بنابراین معنى اضلال به معنى هلاکت، و چون به خداى تعالى نسبت داده شود، مراد عذاب و عقاب مىباشد، یعنى عذاب و عقابفرماید کفار را به سبب آنکه گمراه هستند از طریق حق، زیرا اگر خداى تعالى موجب گمراهى کافر و در آخرت به سبب کفر، او را معذب سازد، هرآینه ظلم، و ساحت کبریائى منزه است از آن؛ زیرا فرمود: «وَ مَا اللَّهُ یُرِیدُ ظُلْماً لِلْعِبادِ» و در وصف قیامت فرموده «لا ظُلْمَ الْیَوْمَ».
و ایضا- اگر سبب گمراهى از جانب او بودى، دیگر نسبت به غیر ندادى، چنانچه در باره فرعون فرمود: «وَ أَضَلَّ فِرْعَوْنُ قَوْمَهُ» و در باره شیطان فرموده «وَ لَقَدْ أَضَلَّ مِنْکُمْ جِبِلًّا کَثِیراً».
و اما هدایت مرجع تمام معانى آن به دو معنى است: یکى ارشاد، و دیگر لطف؛ و هر دو عام است تمام مکلفان را از کافر و مؤمن و مطیع و عاصى، زیرا الطاف الهى از اعطاء عقل و نصب ادله و ارشاد به ارسال رسل و انزال کتب، تمام نسبت به کافر و مؤمن به تساوى باشد، منتها کافر و عاصى خود به سوء اختیار کفر و عصیان را مرتکب شوند، لا جرم وبال و نکال و عذاب و عقاب بر آنها طارى گردد.
[ نظرات / امتیازها ]
وَ یَقُولُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَو لا أُنزِلَ عَلَیهِ آیَةٌ مِن رَبِّهِ قُل إِنَّ اللّهَ یُضِلُّ مَن یَشاءُ وَ یَهدِی إِلَیهِ مَن أَنابَ «27»
و میگویند کسانی که کافر شدند چرا نازل نمیشود بر او آیة که ما طلب میکنیم از او از پروردگارش بگو بدرستی که خداوند گمراه میکند هر که را بخواهد و هدایت میکند بسوی خود کسی را که بازگشت کند.
وَ یَقُولُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَو لا أُنزِلَ عَلَیهِ آیَةٌ مِن رَبِّهِ آیات و معجزاتی که اقتراح میکردند چیزهایی بود که در آیات اشاره فرموده مثل وَ قالُوا لَن نُؤمِنَ لَکَ حَتّی تَفجُرَ لَنا مِنَ الأَرضِ یَنبُوعاً أَو تَکُونَ لَکَ جَنَّةٌ مِن نَخِیلٍ وَ عِنَبٍ فَتُفَجِّرَ الأَنهارَ خِلالَها تَفجِیراً أَو تُسقِطَ السَّماءَ کَما زَعَمتَ عَلَینا کِسَفاً أَو تَأتِیَ بِاللّهِ وَ المَلائِکَةِ قَبِیلًا أَو یَکُونَ لَکَ بَیتٌ مِن زُخرُفٍ أَو تَرقی فِی السَّماءِ وَ لَن نُؤمِنَ لِرُقِیِّکَ حَتّیتُنَزِّلَ عَلَینا کِتاباً نَقرَؤُهُ اسراء آیه 92 الی 95 و مکرر گفتهایم که معجزه ملعبه کفار نباید باشد همین اندازه که حجت تمام شود و راه عذر بسته شود کافی است.
قُل إِنَّ اللّهَ یُضِلُّ مَن یَشاءُ مکرر گفتهایم که اضلال الهی اینست که چون بنده مخالفت کرد و از قابلیت هدایت افتاد و قساوت قلب پیدا کرد و سیاه دل شد و امید هدایت دراز نیست خداوند او را رها میکند و از خود دور میکند و دست لطف و عنایت را از سر او بر میدارد و از رحمت خود مأیوس میفرماید.
وَ یَهدِی إِلَیهِ مَن أَنابَ انابه رجوع است از کفر و شرک و ضلالت بایمان از فسق و فجور و فحشاء باطاعت و عبادت از توجه بغیر خدا و توبه و پشیمانی از کردههای گذشته و هدایت خداوند توفیق و الهامات ملائکه در قلوب آنها و سهولت اسباب هدایت و القاء میل و رغبت بعبادت و بندگی و غیر اینها
[ نظرات / امتیازها ]