از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید ترجمه ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
 » آیت الله مشکینی
7) ( خطاب کردیم ) ای زکریا ، ما تو را به پسری که نامش یحیی است مژده می دهیم ، که برای او پیش از این همنامی ( یا نظیری در کمالات خاص انسانی ) قرار نداده ایم. [ نظرات / امتیازها ]
8) گفت: پروردگارا ، چگونه برای من فرزندی خواهد بود در حالی که زن من از ابتدا نازا بوده و خودم هم از پیری به فرتوتی رسیده ام. [ نظرات / امتیازها ]
9) ( فرشته وحی ) گفت همین گونه است ( لکن ) پروردگارت گفته: این کار بر من آسان است ، و همانا تو را پیش از این آفریدم در حالی که چیزی نبودی. [ نظرات / امتیازها ]
10) گفت: پروردگارا ، برای من نشانه ای ( از تحقق این بشارت ) قرار ده. گفت: نشانه ات آنکه نتوانی سه شب ( و روز متوالی ) در حالی که سالم هستی با مردم سخن بگویی ( زبانت با خدا باز و با مردم بسته باشد ) . [ نظرات / امتیازها ]
11) پس از محراب بر قوم خود بیرون آمد و به آنها اشاره نمود که بامداد و شبانگاه تسبیح کنید ( یا نماز بخوانید ، و آنها از این اشاره فهمیدند که وعده فرزند نزدیک شده ) . [ نظرات / امتیازها ]
 » آیت الله مکارم شیرازی
7) ای زکریا! ما تو را به فرزندی بشارت می دهیم که نامش «یحیی» است و پیش از این ، همنامی برای او قرار نداده ایم! [ نظرات / امتیازها ]
8) گفت: «پروردگارا! چگونه برای من فرزندی خواهد بود؟! در حالی که همسرم نازا و عقیم است ، و من نیز از شدّت پیری افتاده شده ام!» [ نظرات / امتیازها ]
9) فرمود: «پروردگارت این گونه گفته ( و اراده کرده ) ! این بر من آسان است و قبلًا تو را آفریدم در حالی که چیزی نبودی!» [ نظرات / امتیازها ]
10) عرض کرد: «پروردگارا! نشانه ای برای من قرار ده!» فرمود: «نشانه تو این است که سه شبانه روز قدرت تکلّم ( با مردم ) نخواهی داشت در حالی که زبانت سالم است!» [ نظرات / امتیازها ]
11) او از محراب عبادتش به سوی مردم بیرون آمد و با اشاره به آنها گفت: « ( بشکرانه این موهبت ، ) صبح و شام خدا را تسبیح گویید!» [ نظرات / امتیازها ]
 » آیت‌الله موسوی همدانی (ترجمه‌المیزان)
7) ( پس بدو گفتیم ) ای زکریا ما به تو مژده پسری می دهیم که نامش یحیی است و از پیش همنامی برای وی قرار نداده ایم . [ نظرات / امتیازها ]
8) گفت: پروردگارا! چگونه باشد مرا پسری با اینکه همسرم نازا است و خودم از پیری به فرتوتی رسیده ام؟ . [ نظرات / امتیازها ]
9) ( حامل پیام به وی ) گفت: پروردگار تو چنین است ، و همو فرموده که این بر من آسان است ، از پیش نیز تو را که چیزی نبودی خلق کرده ام . [ نظرات / امتیازها ]
10) گفت: پروردگارا! برای من علامتی بگذار. گفت: نشانه ات این باشد که سه شب تمام با مردم سخن گفتن نتوانی . [ نظرات / امتیازها ]
11) پس از عبادتگاه نزد قوم خود شد و با اشاره به آنان دستور داد که صبح و شام خدا را تسبیح گویید . [ نظرات / امتیازها ]
 » استاد الهی قمشه‌ای
7) ای زکریا همانا تو را به فرزندی که نامش یحیی است و از این پیش همنام و همانندش ( در تقوا ) نیافریدیم بشارت می دهیم. [ نظرات / امتیازها ]
8) زکریا ( از فرط شوق و شگفتی و برای حصول اطمینان ) عرض کرد: الها ، مرا از کجا پسری تواند بود در صورتی که زوجه من نازاست و من هم از شدت پیری خشک و فرتوت شده ام؟! [ نظرات / امتیازها ]
9) ( فرشته ای از زبان خدا ) گفت: چنین خواهد شد پروردگارت گوید: این کار برای من بسیار آسان است و منم که تو را پس از هیچ و معدوم صرف بودن ، نعمت وجود بخشیدم. [ نظرات / امتیازها ]
10) زکریا باز عرضه داشت: بارالها ، برای من نشانه و حجتی بر این بشارت قرار ده ، خدا فرمود: بدین نشان که تا سه شبانه روز با مردم تکلم نکنی ( و بر سخن قادر نباشی ) با آنکه تندرست هستی. [ نظرات / امتیازها ]
11) پس زکریا در حالی که از محراب ( عبادت ) بر قومش بیرون آمد به آنان اشاره کرد که صبح و شام به تسبیح و نماز قیام کنید. [ نظرات / امتیازها ]
 » استاد مهدی فولادوند
7) ای زکریا ، ما تو را به پسری- که نامش یحیی است- مژده می دهیم ، که قبلًا همنامی برای او قرار نداده ایم. [ نظرات / امتیازها ]
8) گفت: «پروردگارا ، چگونه مرا پسری خواهد بود و حال آنکه زنم نازاست و من از سالخوردگی ناتوان شده ام؟» [ نظرات / امتیازها ]
9) [ فرشته ] گفت: « [ فرمان ] چنین است. پروردگار تو گفته که این [ کار ] بر من آسان است ، و تو را در حالی که چیزی نبودی قبلًا آفریده ام.» [ نظرات / امتیازها ]
10) گفت: «پروردگارا ، نشانه ای برای من قرار ده» فرمود: «نشانه تو این است که سه شبانه [ روز ] با اینکه سالمی با مردم سخن نمی گویی.» [ نظرات / امتیازها ]
11) پس ، از محراب بر قوم خویش درآمد و ایشان را آگاه گردانید که روز و شب به نیایش بپردازید. [ نظرات / امتیازها ]
 » جناب آقای صفوی (بر اساس المیزان)
7) ما دعای او را اجابت کردیم و به وسیله فرشتگان به او ابلاغ نمودیم که : ای زکریّا ، ما تو را به پسری که نامش یحیی است و پیش تر همنامی برای او قرار نداده ایم ، مژده می دهیم . [ نظرات / امتیازها ]
8) زکریّا گفت : پروردگارا ، چگونه مرا پسری باشد و حال آن که همسرم نازا بوده و اکنون هم سالخورده است و خود نیز از کهنسالی به ناتوانی رسیده ام . [ نظرات / امتیازها ]
9) خدا فرمود : حقیقت چنان است که به تو نوید دادم . پروردگار تو گفته که این کار برای من آسان است و من تو را پیش تر در حالی که چیزی نبودی آفریدم . [ نظرات / امتیازها ]
10) زکریّا گفت : پروردگارا ، نشانه ای برای من قرار ده تا بدانم که آنچه شنیده ام از جانب توست . خدا فرمود : نشانه تو این است که سه شبانه روز ، با این که سالمی ، نمی توانی با مردم سخن بگویی . [ نظرات / امتیازها ]
11) پس از محراب خارج شد و به سوی قومش رفت و با اشاره به آنان فهماند که خدا را منزّه شمرید و بامدادان و عصرگاهان او را تسبیح گویید . [ نظرات / امتیازها ]
 » حجت الاسلام انصاریان
7) ای زکریا! ما تو را به پسری که نامش یحیی است ، مژده می دهیم ، [ و ] پیش از این همنامی برای او قرار نداده ایم. [ نظرات / امتیازها ]
8) گفت: پروردگارا! چگونه برایم پسری خواهد بود در حالی که همسرم نازا بوده است و خود نیز از پیری به فرتوتی رسیده ام؟! [ نظرات / امتیازها ]
9) [ فرشته وحی به او ] گفت: چنین است [ که گفتی ، ولی ] پروردگارت فرمود: این [ کار ] بر من آسان است ، و همانا تو را پیش از این در حالی که چیزی نبودی آفریدم. [ نظرات / امتیازها ]
10) گفت: پروردگارا! برای من نشانه ای قرار ده. گفت: نشانه تو این است که سه شبانه روز در حالی که سالم هستی ، قدرت سخن گفتن با مردم نخواهی داشت. [ نظرات / امتیازها ]
11) پس [ به دنبال ناتوانی از سخن گفتن ] از عبادتگاهش بر قومش درآمد و به آنان اشاره کرد که صبح و شام خدا را تسبیح گویید. [ نظرات / امتیازها ]
  مرضيه علمدار .ب - ترجمه خرمشاهی
7) [فرمود] اى زکریا ما تو را به پسرى که نامش یحیى است و تاکنون همنامى برایش قرار نداده‏ایم، مژده مى‏دهیم‏
[ نظرات / امتیازها ]
8) گفت پروردگارا چگونه مرا پسرى باشد، حال آنکه همسرم نازا است و خود نیز از پیرى به فرتوتى و فرسودگى رسیده‏ام‏
[ نظرات / امتیازها ]
9) [فرشته‏] گفت این چنین است، پروردگارت فرموده است آن کار بر من آسان است، و خودت را پیشتر آفریده‏ام و چیزى نبودى‏
[ نظرات / امتیازها ]
10) گفت پروردگارا براى من نشانه‏اى قرار بده فرمود نشانه تو این است که سه شب [و روز] در عین سلامت، با مردم نتوانى سخن گفت‏
[ نظرات / امتیازها ]
11) [زکریا] از محراب به نزد قومش بیرون آمد، و به آنان اشاره کرد که بامدادان و شامگاهان [او را] نیایش کنید
[ نظرات / امتیازها ]
 » تفسیر نور استاد خرمدل
7) ‏ای زکریّا ! ما تو را به پسری مژده می‌دهیم که نام او یحیی است و پیش از این کسی را همنام او نکرده‌ایم ( و شبیه او در صفات فضل و کمال و تقوا و صلاح نیافریده‌ایم ) .‏

[ نظرات / امتیازها ]
8) ‏( زکریّا ) گفت : پروردگارا ! چگونه مرا پسری خواهد بود با این که همسرم نازا است و من نیز به غایتِ پیری رسیده‌ام و افتاده و فرتوت شده‌ام‌ ؟‏

[ نظرات / امتیازها ]
9) ‏فرمود : ( مطلب ) همین گونه است ( که پیام داده است ) . پروردگار تو گفته است این کار برای من ( که خدایم ، و از هیچ ، همه چیز را آفریده‌ام ، و از جمله خودِ ) تو را که قبلاً هیچ نبودی ، هستی بخشیده‌ام ، آسان است .‏

[ نظرات / امتیازها ]
10) زکریّا ) گفت : پروردگارا ! نشانه‌ای ( دالّ بر تحقّق این مژده ) برایم بگذار . ( خدا به او ) فرمود : نشانه ( حصول آرزوی ) تو این است که سه شبانه‌روز تمام نمی‌توانی با مردم سخن بگوئی ، با وجود این که تو ( از لحاظ اعضاء و حواسّ ) سالم و تندرست خواهی بود .‏

[ نظرات / امتیازها ]
11) ‏بعد ( از این بشارت ، زکریّا ) از محراب ( عبادت ) بیرون آمد و به پیش قوم خود رفت و با رمز و اشاره بدیشان گفت : بامدادان و شامگاهان به تسبیح و تقدیس ( خدا ) بپردازید .‏

[ نظرات / امتیازها ]
 » تفسیر کوثر
7) اى زکریا، همانا ما تو را به پسرى که نامش یحیى است، مژده مى‏دهیم، که پیش از این براى او همنامى قرار نداده‏ایم [ نظرات / امتیازها ]
8) گفت: پروردگارا، چگونه براى من پسرى خواهد بود، در حالى که همسر من نازا است و خودم در پیرى به ناتوانى رسیده‏ام [ نظرات / امتیازها ]
9) گفت: چنین است. پروردگارت گفت که آن براى من آسان است، در حالى که پیش از این تو را آفریدم و تو چیزى نبودى [ نظرات / امتیازها ]
10) گفت: پروردگارا براى من نشانه‏اى قرار بده، گفت: نشانه تو این است که با وجود تندرستى، سه شب با مردم سخن نمى‏گویى [ نظرات / امتیازها ]
11) پس، از محراب بر قوم خود درآمد و به آنان اشاره کرد که صبح و شام تسبیح بگویید [ نظرات / امتیازها ]
  داريوش بيضايي - تفسیر هفت جلدی جامع قرآن بقلم و جمع آوری مرحوم علامه حاج سید ابراهیم بروجردی
7) ای زکریا اکنون به تو مژده میدهم به وجود فرزندی که نامش یحیی است, پیش از این کسی همنام او (و همانندش) نبوده, [ نظرات / امتیازها ]
8) (زکریا پس از شنیدن آن مژده) گفت پــروردگارا چگونه ممکن است من دارای پسر شوم در حالی که هم زنم نازاست و هم آنکه خودم در کمال پیری و فرتوتی هستم؟, [ نظرات / امتیازها ]
9) (منادی) گفت خدایت چنین فرموده که انجام آن برای من (بسیار سهل و) آسان است و همانطور که خودت را پیش از آنکه وجود داشته باشی از عدم (بوجود آورده و) آفریدیم, [ نظرات / امتیازها ]
10) (زکریا در مقام مناجات برآمد و) عرض کرد: پروردگارا بر این مژده نشانه ای (و حجتی برای من) مقرر بدارید گفت نشانه (تو) آن باشد که سه شبانه روز با مردم سخن و گفتگو نمی نمائی (مگر با اشاره), [ نظرات / امتیازها ]
11) آنگاه زکریا از محراب عبادت خود به سوی قوم رفته پس به او الهام نمودیم که صبح و شام به تنزیه (و تقدیس) خدا قیام کند, [ نظرات / امتیازها ]
  عبدالله عبداللهي - ترجمه برگرفته از بیان السعادة
7) [فرمود]: اى زکریّا ما تو را به پسرى که نامش یحیى است [و] تاکنون هم نامى برایش قرار نداده ایم، مژده مى دهیم [ نظرات / امتیازها ]
8) گفت پروردگار را چگونه مرا پسرى باشد، حال آن که همسرم نازاست و خود نیز از پیرى و فرتوتى و فرسودگى رسیده ام [فرشته] [ نظرات / امتیازها ]
9) گفت این چنین است، پروردگارت فرموده است آن [کار] بر من آسان است، خودت را پیشتر آفریده ام حال آن که چیزى نبودى [ نظرات / امتیازها ]
10) گفت پروردگارا براى من نشانه اى قرار بده فرمود: نشانه ى تو این است که سه شب [و روز] در عین سلامت، با مردم نتوانى سخن گفت [ نظرات / امتیازها ]
11) زکریّا] از محراب به نزد قومش بیرون آمد، به آنان اشاره کرد که بامدادان و شامگاهان [او را] نیایش کنید [ نظرات / امتیازها ]
  اميد رسا - مترجم: امید رسا
7) " [به او وَحی نمودیم که:] «ای زکریا! ، حقیقتاً ما تو را [به تولّدِ] پسری بشارت می دهیم [که] نامِ او «یحیی» است ؛ [و] از پیش ، [هیچ] هَمنامی برایِ او قرار نداده ایم!» ". [ نظرات / امتیازها ]
8) " [زکریا] گفت: «پروردگارا! ، [چگونه و] کُجا ، برایِ من [فرزندِ] پسری باشد و [در حالی که] همسرم نازا [و عَقیم] است ؛ و حقیقتاً من ، از پیری [به] سُستی [و اُفتادگی] رسیده ام!» ". [ نظرات / امتیازها ]
9) " [به او] گفت: «این چنین است ؛ پروردگارت گفت: «[آفرینشِ] او ، بر من آسان است ، و حقیقتاً تو را [نیز] ، از پیش آفریده ام ؛ و [در حالی که] تو ، [هیچ] چیزی نبوده ای [و خداوند ، هرچه بخواهد ، می آفریند]!»» ". [ نظرات / امتیازها ]
10) " [زکریا] گفت: «پروردگارا! ، آیه [و نشانه ای] برایِ من قرار بِده!» ؛ [خداوند] گفت: «آیه [و نشانهِ] تو ، [این است] که سه شب [و روزِ] کامل [با] مردم [سُخَن و] تَکلُّم نمی نمائی [در حالی که سالِم هستی و می توانی سُخَن بگویی]!» ". [ نظرات / امتیازها ]
11) " پس [او] از محراب به سویِ مردم ، خارج شد ؛ [و] پس به سویِ آنها [به صورتِ ذهنی و اِشاره] وَحی نمود که: «صبح و شب ، [خداوند را] تسبیح نمائید!» ". [ نظرات / امتیازها ]