از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید تفسیر ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
 » تفسیر المیزان - خلاصه
(الحج اشهر معلومات ):(حج در ماههای معلومی انجام می شود)و آنهاشوال ،ذی القعده و ذی الحجه و منظور از آن زمان حج است ، (فمن فرض فیهن الحج فلا رفث ولا فسوق ولا جدال فی الحج ):(پس کسی که در این ماهها به احرام حج در آمد پس دیگر با زنان نیامیزد و مرتکب دروغ و جدال در حج نشود،که اینگونه کارها در حج نیست )اینکه دراین قسمت سه بار کلمه حج آمده است برای آنست که در اولی منظور زمان حج و در دومی منظور خود عمل حج و در سومی منظور زمان و مکان حج است و جهت آوردن کمله (فرض )آنست که کسی که حج را شروع کند اتمام آن به او واجب میشود و(جدال ) در سنت به معنای گفتن کلمه (نه به خدا) و (بله به خدا) است ، (وما تفعلوا من خیر یعلمه الله ):(وآنچه از خیر انجام دهید خدا آن را می داند)پس هیچیک از اعمال بر خداپوشیده نیست و کسانی را که مشغول به طاعت خدا هستند دعوت می کند به اینکه در حین عمل از حضور قلب و روح و معنای عمل غافل نمانند و علم ازعمل جدا نباشد، (و تزودوا فان خیر الزاد التقوی واتقون یا اولی الالباب ):(وتوشه برگیرید که بهترین توشه تقوی است و از من بپرهیزید ای صاحبان خرد)پس اصل مطلب آن است که امر به تقوا نماید و تقوی پایبندی به اوامر خداو رسولش در امور حلال و حرام است و تقوی کمال معنوی انسان و کمال ذاتی او را موجب می گردد. [ نظرات / امتیازها ]
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  فاطمه پورمحمدي
وقت حج ماه‏هاى معینى است که تغیر پذیر نیست و مقدّم و مؤخّر نمیشود و کسانى که آن را تاخیر میانداختند مورد سرزنش قرار گرفته و آیه کریمه در حقشان میفرماید: «إِنَّمَا النَّسِی‏ءُ زِیادَةٌ فِی الْکُفْرِ «1»» ...- تاخیر حج افزایش در کفر است.
ماه‏هاى حج از نظر ما: شوال، ذو القعده و ده روز اول از ذى الحجّه است بنا بر آنچه از امام باقر علیه السلام نقل شده است و ابن عباس و مجاهد و حسن و بعضى دیگر نیز بر همین عقیده‏اند.
ولى جمعى چون «عطا، و ربیع و طاوس» معتقدند که ماه‏هاى حج شوال ذى القعده و تمام ذى الحجّه است و در اخبار ما نیز همان عقیده نقل شده است.
جهت اینکه این ماه‏ها را ماه حج میگویند اینست که بدون خلاف احرام براى حج درست نیست جز در این ماه‏ها و نزد ماه احرام براى عمره تمتع نیز جز در این ماه‏ها جائز نیست.
و کسانى که معتقدند تمام ذى الحجه از ماه‏هاى حجّ است میگویند چون بعضى از اعمالى که باید در ماه حج انجام شود مانند سه روز روزه و ذبح قربانى وقتى صحیح باشد که بعد از عید نیز انجام شود ما مى‏فهمیم که ذیحجّه ماه حج است.
سؤال اگر گفته شود بنا بر اینکه ماه تنها حج شوال و ذیقعده و ده روز از ذیحجه باشد نه آن، چگونه کلمه جمع «اشهر» (ماه‏ها) بر آن دو ماه و ده روز اطلاق شده است؟
پاسخ در پاسخ از این سؤال دو وجه ذکر کرده‏اند.
1- در عرب معمول است که لفظ جمع را بدو فرد هم اطلاق میکنند.
2- کارى که در یک قسمت و جزء از زمانى واقع میشود گاهى به همه آن زمان‏
__________________________________________________
(1) آیه 37 از سوره توبه‏

نسبت میدهند و چون حج در دهه اول ذیحجّه واقع میشود بهمه آن ماه، ماه حجّ میگویند و باضافه آن دو ماه «شوال و ذیقعده» سه ماه میشود مثل روز ورود زید که ورود در یک قسمت از آن روز واقع شده ولى همه آن روز را بنام روز ورود میخوانند.
فَمَنْ فَرَضَ فِیهِنَّ الْحَجَّ ...- پس هر کس که بر خود لازم کند حج را در این ماه و ملتزم بدان گردد و احرام بندد به حج باتفاق همه مذاهب) یا به عمره تمتع (بنا بذهب امامیه) باید آمیزش با زنان را ترک کند و کلمه «رفث» در آیه بوجوهى تفسیر شده است از اینقرار:
1- خود آمیزش که به این کلمه کنایه آورده شده است این عقیده اصحاب ما و قتاده و ابن مسعود است 2- وعده‏گذارى آمیزش بقول ابن عباس، عبد اللَّه بن عمر و عطا.
3- معنایى عام شامل خود آمیزش و مقدمات آن از مزاح و مشابه آن و نیز وعده‏گذارى آن بقول «حسن».
وَ لا فُسُوقَ ...- در بیان مقصود از کلمه «فسوق» نیز اقوالى است:
1- اصحاب ما (شیعه) میگویند مقصود، دروغ است که در موقع احرام باید ترک شود.
2- مراد از این کلمه همه معاصى و گناهان است که باید ترک شود (ابن عباس، حسن و قتاده) و این معنا اعم از وجه اول که خصوص دروغ بوده مى‏باشد.
3- مقصود، مردم را به لقب زشت یاد کردن است بقرینه آیه کریمه: «بِئْسَ الِاسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإِیمانِ «1»» (پس از ایمان، زشت است که مردم را به لقب‏هاى بد یاد کنید) (این عقیده «ضحاک» است).
4- منظور فحش دادن بمردم مؤمن است چون در حدیث آمده است که فحش بمؤمن از فسوق و کشتن او کفر است (على بن ابراهیم و مجاهد)
__________________________________________________
(1) آیه 11 از سوره حجرات‏

5- مراد همه کارهایى است که در غیر حال احرام جائز ولى در حال احرام حرام است ولى این وجه که اختصاص دادن نهى محرم به آنچه در حال احرام باو حرام شده است تخصیص عام است بدون دلیل.
و کلمه «لا فسوق» نهى عام است و کلمه: فی الحج فقط براى بیان عظمت حج است نه بیان تخصص به آن مثل اینکه اگر کسى: بگوید: «اگر روزه‏اى باید گوش و چشم تو نیز روزه باشد» که معنایش ترک گناه بوسیله چشم و گوش که همیشه حرام است ولى در حال روزه تأکید بیشترى شده است.
وَ لا جِدالَ فِی الْحَجِّ ...- اصحاب ما میگویند منظور از «جدال» گفتن «لا و اللَّه» و «بلى و اللَّه» است چه براستى سوگند بخورد و چه بدروغ.
ولى مفسرین دیگر در بیان آن دو قول گفته‏اند:
1- از روى دشمنى و عصبانیت، لجاج و فحاشى نکنید (ابن عباس، ابن مسعود و حسن).
2- در اینکه حج باید در ماه ذیحجه باشد جدال نکنید چه، مردم گاهى ماه‏هاى حج را فراموش میکردند، آنها را جلو و یا عقب میانداختند و گاهى در غیر آن واقع میشد (مجاهد و سدى).
وَ ما تَفْعَلُوا مِنْ خَیْرٍ یَعْلَمْهُ اللَّهُ ...- آنچه را از نیکى و خیر انجام دهید خدا میداند یعنى آنچه شما از کارهاى خیر انجام میدهید خداوند شما را بآنها پاداش میدهد چه او در همه حال عالم بهمه معلومات است نه فقط به کارهاى نیک مردم ولى جمله «میداند کارهاى شما را» بجاى «پاداش میدهد شما را بر آنها» آورده تا مبالغه بیشترى باشد در بیان عدل خودش که او مانند کسى است که کارى نیک را دیده و آشکارا شده و پاداش میدهد نه اینکه فقط بداند او این کار را خواهد کرد.
تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَیْرَ الزَّادِ التَّقْوى‏ ...- توشه بگیرید که بهترین توشه‏ها پرهیزکارى است.
در معناى این جمله دو قول است:
1- خطاب متوجه بمردمى است که خود را بنام صاحبان توکّل به خدا شناسانده و توشه و ذخیره‏اى نداشتند و میگوید شما باید براى خود غذا و توشه ذخیره کنید و زحمت خودتان را به دوش دیگران نیندازید ولى بدانید که بهترین توشه‏ها تقوى و پرهیزکارى است (حسن- قتاده و مجاهد).
2- از اعمال صالحه و کارهاى نیک توشه بردارید که بهترین توشه‏ها تقوى است.
ذکر این جمله پس از بیان احکام حج براى بیان این مطلب است که موقعیت حج سزاوارترین و بهترین وقتى است که در آن باید اعمال نیک انجام داده و از آنها توشه گرفت.
وَ اتَّقُونِ یا أُولِی الْأَلْبابِ ...- اى صاحبان عقل و بصیرت در آنچه امر کرده یا نهى نموده‏ام پرهیزکارى را پیشه کنید. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  سيد علي بهبهاني - تفسیر نور
زمان مطرح شده در آیه، ناظر به حج وعمره با هم است. عمره تمتّع در طول سه ماه شوال، ذى‏القعده وذى‏الحجّه انجام مى‏شود، ولى زمان حج ماه ذى‏الحجّه است. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  hakime zanjani - ترجمه تفسیر المیزان جلد 2 صفحه 117
وَ مَا تَفْعَلُوا مِنْ خَیرٍ یَعْلَمْهُ اللَّهُ ...

این جمله خاطرنشان مى سازد که اعمال از خداى تعالى غایب و پنهان نیست ، و کسانى را که مشغول به اطاعت خدایند دعوت مى کند به اینکه در حین عمل از حضور قلب و از روح و معناى عمل غافل نمانند،و این داب قرآن کریم است که اصول معارف را بیان مى کند، و قصه ها را شرح داده شرایع و احکام را ذکر مى کند، و در آخر همه آنها موعظه و سفارش ‍ مى کند، تا علم از عمل جدا نباشد، چون علم بدون عمل در اسلام هیچ ارزشى ندارد، و بهمین جهت دعوت نامبرده را با جمله : ((و اتقون یا اولى الالباب )) ختم کرد، و در این جمله بر خلاف اول آیه که مردم غایب فرض شده بودند، مخاطب قرار گرفتند، و این تغییر سیاق دلالت مى کند بر کمال اهتمام خداى تعالى به این سفارش ، و اینکه تقوا وسیله تقرب و وظیفه اى است حتمى و متعین .

[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  حمزه خان بيگي - فی ظلال = سید قطب
ظاهر نص می‌رساند که حج دارای وقت معلومی است‌، و وقت آن در ماههای مشـخّصی است‌... این ماهها عبارتند از: شوّال و ذوالقعده و دهۀ اول ذوالحجّه ... بنابراین، احرام بستن برای حج صحیح نخواهد بود مگر در این ماههای مشخص‌، اگر چه برخی از مذاهب‌، احرام بستن را برای حج در تمام مدّت سـال صحیح می‌دانند، ‌واوقات معیّن حج را تنها به انجام مناسک آن اختصاص می‌دهند. امام مالک و ابوحنیفه و احمدابـن حنبل‌، بر این رأی می‏‎باشند، و این رأی از ابراهیم نخعی و ثوری و لیث ابن سعد روایت شده است‌. امام شافعی رأی اول را پیش‌ گرفته است‌، و این از ابن عباس و جابر و عطاء و طاووس و مجاهد، روایت‌ گشته است‌. این نظریه واضح‌تر و دلپسندتر است‌.

[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  ابراهيم چراغي - ترجمه تفسیر المیزان جلد 2 صفحه 117
این جمله خاطرنشان مى سازد که اعمال از خداى تعالى غایب و پنهان نیست ، و کسانى را که مشغول به اطاعت خدایند دعوت مى کند به اینکه در حین عمل از حضور قلب و از روح و معناى عمل غافل نمانند،و این داب قرآن کریم است که اصول معارف را بیان مى کند، و قصه ها را شرح داده شرایع و احکام را ذکر مى کند، و در آخر همه آنها موعظه و سفارش ‍ مى کند، تا علم از عمل جدا نباشد، چون علم بدون عمل در اسلام هیچ ارزشى ندارد، و بهمین جهت دعوت نامبرده را با جمله : ((و اتقون یا اولى الالباب )) ختم کرد، و در این جمله بر خلاف اول آیه که مردم غایب فرض شده بودند، مخاطب قرار گرفتند، و این تغییر سیاق دلالت مى کند بر کمال اهتمام خداى تعالى به این سفارش ، و اینکه تقوا وسیله تقرب و وظیفه اى است حتمى و متعین .

[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  . پوربافراني
تفسیر نور
کلمه «رفث» به معناى آمیزش جنسى و «فسوق» به معناى دروغ و ناسزاگویى و جدال و گفتنِ «لا واللَّه» و «بلى واللَّه» است. زمان مطرح شده در آیه، ناظر به حج وعمره با هم است. عمره تمتّع در طول سه ماه شوال، ذى‏القعده وذى‏الحجّه انجام مى‏شود، ولى زمان حج ماه ذى‏الحجّه است. 1- در عبادات اسلامى، زمان نقش مهمّى دارد. «الحج اشهر معلومات» 2- محیط و فضاى با صفاى حج و مکّه را نباید با ارتکاب گناه و کدورت آلوده نمود. «لا رفث و لا فسوق و لا جدال فى الحج» 3- اعتقاد و یقین به آگاهى خداوند، رمز نشاط و امید در انجام وظائف است. «ما تفعلوا من خیر یعلمه اللَّه» 4- در هر سفرى، زاد وتوشه لازم است، بهترین زاد وتوشه‏ى سفر حج تقواست. «خیر الزّاد التّقوى» 5 - پرهیزکارى نشانه‏ى خردمندى است. «واتّقون یا اولى الالباب»
پاورقی :
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
تفسیر نور
کلمه «رفث» به معناى آمیزش جنسى و «فسوق» به معناى دروغ و ناسزاگویى و جدال و گفتنِ «لا واللَّه» و «بلى واللَّه» است. زمان مطرح شده در آیه، ناظر به حج وعمره با هم است. عمره تمتّع در طول سه ماه شوال، ذى‏القعده وذى‏الحجّه انجام مى‏شود، ولى زمان حج ماه ذى‏الحجّه است. 1- در عبادات اسلامى، زمان نقش مهمّى دارد. «الحج اشهر معلومات» 2- محیط و فضاى با صفاى حج و مکّه را نباید با ارتکاب گناه و کدورت آلوده نمود. «لا رفث و لا فسوق و لا جدال فى الحج» 3- اعتقاد و یقین به آگاهى خداوند، رمز نشاط و امید در انجام وظائف است. «ما تفعلوا من خیر یعلمه اللَّه» 4- در هر سفرى، زاد وتوشه لازم است، بهترین زاد وتوشه‏ى سفر حج تقواست. «خیر الزّاد التّقوى» 5 - پرهیزکارى نشانه‏ى خردمندى است. «واتّقون یا اولى الالباب»
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  محمد رجب زاده - تفسیرمجمع البیان
«الحجّ اشهرٌ معلوماتٌ» زمان انجام‏دادن برنامه عبادى حجّ، ماههاى معیّنى است‏ قرآن شریف پس از ترسیم اصل برنامه پرمعنویت حجّ، اینک زمان اجراى این عبادت پرشکوه را مقرّر مى‏دارد و روشن مى‏سازد که این مراسم عبادى و معنوى، در چه ماههایى انجام مى‏گیرد؛ و پس از مشخّص‏کردن آن، تغییر و دگرگونى در آن را نوعى کفر مى‏نگرد ،چرا که بتأخیرافکندن ماههاى حرام، افزونى در کفر و کفرگرایى است. زمان مقرّر براى انجام‏دادن مراسم عبادى حجّ ازنظر ما، عبارتند از ماههاى شوّال، ذیقعده، و تا دهم ذیحجّه. این دیدگاه را گروهى پذیرفته‏اند؛ و افزون بر آن، روایتى از پنجمین امام نور(ع) آن را تأیید مى‏کند. امّا عدّه‏اى نیز معتقدند که هر سه ماه یادشده بطور کامل، ماههاى بجاآوردن مراسم حجّ است. البتّه در روایات ما نیز این دیدگاه آمده است. این ماهها را بدان دلیل ماههاى حجّ نامیده‏اند که پوشیدن جامه احرام براى اجراى اعمال حجّ، جز در این ماهها درست نیست؛ همچنین، به اعتقاد ما، پوشیدن احرام براى عمره تمتّع، فقط در این ماهها جایز است. کسانى که همه ماه ذیحجّه را نیز ماه حجّ مى‏دانند، دلیل خود را بدینصورت ارائه مى‏دهند: از آنجا که برخى از اعمال حجّ، همچون سه روز روزه گرفتن و ذبح قربانى، باید پس از عید قربان انجام گیرد و با اجراى آنها برنامه حجّ پایان مى‏پذیرد، پس، همه روزهاى ماه ذیحجّه نیز بسان دو ماه پیش از آن، ماه و روزهاى حجّ بشمار مى‏روند. چرا؟ با اینکه برنامه پرشکوه حجّ تنها در ماه شوّال و ذیقعده و ده روز از ذیحجّه بجا آورده مى‏شود، چرا واژه جمع درمورد آنها بکار رفته است؟ پاسخ‏ 1. در زبان عربى، لفظ جمع درمورد دو عدد نیز بکار مى‏رود؛ و این معمول است. 2. کارى را که در یک بخش از زمان انجام مى‏گیرد، گاه به همه آن نسبت مى‏دهند؛ براى نمونه، کسى در یک ساعت معیّن از روز جمعه بدنیا مى‏آید، ولى مى‏گویند تاریخ تولّد وى روز جمعه است. برنامه حجّ هم اینگونه است. «فمن فرض فیهنّ‏الحجّ فلارفث ولافسوق ولاجدال فى‏الحجّ» پس هر که با پوشیدن جامه احرام، حجّ را برخود واجب سازد، باید بداند که در ایّام حج، نه آمیزش با زن رواست، نه نافرمانى خدا و نه پیکار و ستیزه‏جویى‏ از دیدگاه مذهب اهل بیت، هرکس به عمره تمتّع وارد شود و آن را بر خود واجب سازد نیز مشمول همین حکم است. در تفسیر واژه «رَفَثَ»، چند نظر مطرح است: 1. دسته‏اى برآنند که این واژه به کنایه آمیزش را تحریم مى‏کند. 2. جمعى دیگر، وعده و قرار این کار را، تفسیر این واژه دانسته‏اند. 3. و گروهى مى‏گویند: این واژه، مقدّمات این عمل همچون شوخى و گفتگو و خود آن عمل را تحریم مى‏کند. به عقیده ما، دیدگاه نخست صحیح است و بهتر مى‏نماید. در مفهوم واژه «فسوق» و تفسیر آن نیز نظرهایى ارائه شده است: 1. به اعتقاد پیروان مذهب اهل بیت، منظور این است که دروغگویى باید در تمامى طول مدّت مراسم، بویژه وقتى جامه احرام برتن است، ترک شود. 2. عدّه‏اى معتقدند: منظور این است که همه گناهان باید ترک شود. 3. بعضى گفته‏اند: مقصود این است که مردم را با لقب زشت یاد نکنید؛ و این شیوه جاهلى باید با پوشیدن جامه احرام وانهاده شود. 4. گروهى بر این اعتقادند که این واژه، بدگویى و فحّاشى را نهى مى‏کند. 5. و پاره‏اى نیز برآنند که منظور این است که همه کارهایى که درحال احرام حرام است، باید ترک شود؛ که این دیدگاه بى‏اساس است؛ چرا که «لافسوق» درحقیقت نهى عام است و ترکیب «فى‏الحجّ» براى نمایش عظمت حجّ بکار رفته است، نه براى بیان تخصیص؛ درست بسان این سخن که: «اگر شما روزه‏اید، چشم و گوش شما نیز باید روزه باشد». مفهوم این جمله آن است که گناه با چشم و گوش پیوسته حرام است؛ امّا در حال روزه باید با دقّت بیشترى ترک شود. درمورد واژه «جدال» نیز بحث هست: 1. پیروان مذهب اهل بیت اعتقاد دارند که منظور از «جدال»، بگومگو است؛ منتها مشاجره‏اى که با سوگند همراه باشد، چه سوگند راست و چه دروغ. 2. بعضى این واژه را به «دشمنى و لجاجت و فحّاشى» معنا کرده‏اند. 3. برخى نیز گفته‏اند: منظور این است که اجراى برنامه حجّ باید در ماه ذیحجّه باشد؛ و براى پس و پیش کردن وقت آن جدال نکنید. «وماتفعلوا من خیرٍ یعلمه‏اللّه» و خداوند از هرکار نیکى که انجام مى‏دهید، آگاه است [و پاداش همه آنها را به شما مى‏دهد] در این آیه شریفه، جمله «کارهاى شما را مى‏داند»، درحقیقت بجاى «پاداش آنها را مى‏دهد» آمده است؛ تا رساتر باشد، و نشانگر بیشتر عدل آفریدگار و پاداش آگاهانه ارزانى‏داشتن او. «وتزوّدوا فانّ خیرالزّادالتّقوى واتّقون یا اولى‏الألباب» و توشه بر گیرید و بدانید که بهترین توشه‏ها، پرواپیشگى است. و هان اى خردمندان! از من پروا دارید در تفسیر این جمله از آیه شریفه، دو نظر ارائه شده است: 1. عدّه‏اى معتقدند که روى سخن در این جمله، مردم کج فهمى است که خود را از کسانى مى‏دانند که به خدا توکّل مى‏کنند و درپى کار و زندگى و تهیّه امکانات مادّى نیستند؛ و قرآن خطاب به آنان مى‏فرماید: براى خود زاد و توشه زندگى فراهم آورید و سربار مردم نباشید، امّا بدانید که بهترین توشه‏ها، پرواپیشگى است. 2. و جمعى دیگر مى‏گویند: منظور این است که با انجام‏دادن کارهاى شایسته، توشه برگیرید که بهترین توشه‏ها، ایمان و عمل و تقوا است. به اعتقاد این دسته، بیان این نکته پس از ترسیم برنامه حجّ، نشانگر این واقعیت است که آن مکان مقدسّ و آن روزهاى جاودانه، بهترین فرصت براى انجام‏دادن کار شایسته و برگرفتن توشه است. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
1) رمضانی (داور) : لطفا بصورت خلاصه وارد نمایید.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  مسعود ورزيده - تفسیرنمونه
بهترین زاد و توشه
این آیات همچنان احکام حج و زیارت خانه خدا را تعقیب مى کند، و دستورات جدیدى در آن مطرح است :
1 - نخست مى فرماید: حج در ماههاى معینى است (الحج اشهر معلومات ).
منظور از این ماهها ماههاى شوال ، ذى القعده و ذى الحجه است (تمام ماه ذى الحجه یا همان ده روز اول ) و این ماهها را اشهر حج مى نامند زیرا بخشى از اعمال حج (مراسم عمره را) در غیر این ماهها نمى توان انجام داد و بخشى را منحصرا در روزهاى نهم تا دوازدهم ماه ذى الحجه باید انجام داد، و اینکه در قرآن تصریح به نام این ماهها نشده به خاطر آن است که این ماهها براى همه شناخته شده بود، و قرآن با این عبارت تاکید بر آن مى کند.
ضمنا این جمله ، یکى از رسوم خرافى جاهلیت را نفى مى کند که گاه به خاطر درگیرى با جنگها یا غیر آن ، ماههاى حج را تغییر و تبدیل مى دادند، و جلو و عقب مى کردند، قرآن مى گوید: این ماهها معین و ثابت است ، و تقدیم و تاخیر در آن جایز نیست .
2 - سپس به دستور دیگرى در مورد کسانى که با احرام بستن شروع به مناسک حج مى کنند اشاره کرده ، مى فرماید: آنها که حج را بر خود فرض کرده اند (و احرام بسته اند باید بدانند) در حج آمیزش جنسى و گناه و جدال نیست
تفسیر نمونه جلد 2 صفحه 54
(فمن فرض فیهن الحج فلا رفث و لا فسوق و لا جدال فى الحج )
رفث بر وزن قفس در اصل به معنى سخنى است که متضمن مطلبى که ذکر آن قبیح است بوده باشد، اعم از آمیزش جنسى و یا مقدمات آن ، سپس کنایه از جماع قرار داده شده است . ولى بعضى تصریح کرده اند واژه رفث تنها در صورتى به این نوع گفتگوها اطلاق مى شود که در حضور زنان باشد و اگر در غیاب آنها باشد، رفث نامیده نمى شود.
بعضى نیز اصل آن را به معنى تمایل عملى به زنان دانسته اند که از مزاح و لمس و تماس شروع مى شود و به آمیزش جنسى پایان مى گیرد.
فسوق به معنى گناه و خارج شدن از اطاعت خدا است . و جدال به معنى گفتگوى توأ م با نزاع است ، و در اصل به معنى محکم پیچیدن طناب است و از آنجا که طرفین گفتگوى آمیخته با نزاع به یکدیگر مى پیچند و هر کدام مى خواهد سخن خود را به کرسى بنشاند، این واژه در آن به کار رفته است .
به هر حال طبق این دستور حاجیان به هنگام احرام ، نه حق نزدیکى با همسران دارند و نه کلمات دروغ و فحش دادن (گر چه این کار در غیر موقع احرام نیز حرام است ، ولى یکى از بیست و پنج امرى است که محرم باید ترک کند) و همچنین از کارهایى که بر آنها حرام است جدال است ، و سوگند خوردن ، خواه راست باشد یا دروغ ، و گفتن لا و الله - بلى و الله .
به این ترتیب محیط حج باید از تمتعات جنسى و همچنین انجام گناهان و گفتگوهاى بیفایده و جر و بحثها و کشمکشهاى بیهوده پاک باشد، زیرا محیط عبادت و اخلاص و ترک لذایذ مادى است ، محیطى است که روح انسان باید از آن نیرو بگیرد و یکباره از جهان ماده جدا شود، و به عالم ماوراء ماده راه یابد و در عین
حال رشته الفت و اتحاد و اتفاق و برادرى در میان مسلمانان محکم گردد و هر کارى که با این امور منافات دارد ممنوع است .
البته هر کدام از این احکام ، شرح و بسط و شرایطى دارد که در کتب مناسک حج آمده است .
3 - در مرحله بعد به مسائل معنوى حج ، و آنچه مربوط به اخلاص است اشاره کرده ، مى فرماید: آنچه را از کارهاى خیر انجام مى دهید خدا مى داند (و ما تفعلوا من خیر یعلمه الله ).
چه پاداشى براى نیکوکاران با ایمان از این بالاتر که بدانند هر کار نیکى را انجام مى دهند خدا از آن با خبر است ، و مولى و معبود آنان ، حاضر و ناظر مى باشد و این بسیار لذتبخش است که اعمال خیر در محضر او انجام مى شود و این پاداشى است قبل از پاداشهاى معنوى و مادى دیگر که خداوند عالم و آگاه به آنها مى دهد.
و در ادامه همین مطلب مى فرماید: زاد و توشه تهیه کنید که بهترین زاد و توشه ها پرهیزکارى است و از من به پرهیزید اى صاحبان عقل (و تزودوا فان خیر الزاد التقوى و اتقون یا اولى الالباب ).
بسیارى از مفسران گفته اند که این آیه اشاره به گروهى مى کند (به گفته بعضى گروهى از مردم یمن بودند) که وقتى براى زیارت خانه خدا حرکت مى کردند هیچگونه زاد و توشهاى با خود بر نمى داشتند، و حتى اگر زاد و توشهاى با خود داشتند به هنگام احرام به دور مى ریختند و مى گفتند ما به زیارت خانه خدا مى رویم چگونه ممکن است به ما غذا ندهد (و گاه به همین جهت خود را به زحمت مى افکندند و یا محتاج به سؤ ال از این و آن مى شدند) قرآن این تفکر غلط را نفى مى کند و مى گوید زاد و توشه براى خود تهیه کنید ولى در عین حال آنها را به مساله معنوى مهمترى ارشاد کرده ، مى گوید: که ماوراى این زاد و توشه زاد و توشه دیگرى است که باید براى سفر آخرت فراهم گردد و آن پرهیزکارى و تقوا است .
این جمله ممکن است اشاره لطیفى به این حقیقت بوده باشد که در سفر حج موارد فراوانى براى تهیه زادهاى معنوى وجود دارد که باید از آن غفلت نکنید در آنجا تاریخ مجسم اسلام است و صحنه هاى زنده فداکارى ابراهیم (علیه السلام ) قهرمان توحید و جلوههاى خاصى از مظاهر قرب پروردگار دیده مى شود که در هیچ جاى دیگر جهان نیست آنها که روحى بیدار و اندیشه اى زنده دارند مى توانند براى یک عمر از این سفر بى نظیر روحانى توشه معنوى فراهم سازند.
قابل توجه اینکه به دنبال این مطلب باز دستور به تقوا مى دهد و روى سخن را به اولى الالباب یعنى صاحبان مغز و اندیشه مى کند آرى آنها هستند که روح حج را درک مى کنند و از این برنامه عالى تربیتى حد اکثر بهره بردارى را مینمایند در حالى که دیگران تنها از قشر و پوست آن سهمى دارند و روح حج را درک نمى کنند.
آرى صاحبان مغز و اندیشمندانند که آثار تقوا و پرهیزکارى را در فرد و جامعه درک مى کنند. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  عبدالله عبداللهي - اثنی عشری
الْحَجُّ أَشْهُرٌ مَعْلُوماتٌ‌: زمان حج ماههاى معروف و مشهور مردمان است. مراد آن است زمان حج در شرع متغیر نمى‌شود و آن شوال و ذى القعده و ذى الحجه مى‌باشد. این رد است بر جاهلیت که قائل به نسى شدند. فَمَنْ فَرَضَ فِیهِنَّ الْحَجَ‌: پس هر که واجب کند بر خود در این ماه‌ها حج را و الزام نفس کند، یا بقاع نیت و احرام و تلبیات چهارگانه، فَلا رَفَثَ وَ لا فُسُوقَ وَ لا جِدالَ فِی الْحَجِ‌: پس نیست جماع و نه فحش و نه تجاوز از حد شرعى و نه مجادله کردن در حج. این منفیات سه گانه به معنى منهیات هستند و اقامه خیر در مقام نهى جایز مى‌باشد نزد فصحا. پس مراد آنست که جماع نکنید و فحش ندهید و از احکام شروع تجاوز نکنید در ایام حج، وَ ما تَفْعَلُوا مِنْ خَیْرٍ: و آنچه بجا مى‌آورید از نیکوئى افعال و اقوال، یَعْلَمْهُ اللَّهُ‌: مى‌داند آن را خداى تعالى. این کلام ترغیب است بر خیر در عقب نهى از شر تا بجا آورند خیر را در محل شر. و چون حق تعالى عالم است به تمام افعال خیر، پس اقدام به خیر نمائید که لامحاله مثوبات به شما عاید گردد.
وَ تَزَوَّدُوا: و توشه بردارید از این زندگانى دنیا براى عالم آخرت. فَإِنَّ خَیْرَ الزَّادِ التَّقْوى‌: پس بهترین توشه‌ها پرهیزکارى از شرک و معاصى و محرمات الهى. و نزد جمعى مراد به توشه و زاد، عمل صالح و طاعت و عبادت است براى روز معاد. وَ اتَّقُونِ یا أُولِی الْأَلْبابِ‌: پس بترسید و بیاندیشید مرا از مخالفت، اى صاحبان عقل خالص؛ زیرا قضیه لب عقل، مقتضى ترس خدا و آن موجب است اجتناب و پرهیز از معاصى و محرمات سبحانى را.
تفسیر اثنا عشرى، ج‌1، ص: 358
تنبیه: آیه شریفه مشتمل است بر امورى:
1- بیان زمان حج و قسمتى از احکام آن که منهیات سه گانه باشد بطور اجمال.
2- اعلام به آنکه آنچه بجا آورید از خیر، خداى تعالى مى‌داند آن را. این کلام ترغیب و تحریض به خیر است از اقوال و افعال.
3- تذکر به تهیّه زاد و توشه عالم آخرت به اینکه بهترین زاد تقوى و پرهیزکارى از محرمات و اجتناب از معاصى است.
4- امر به تقوى نسبت به صاحبان عقل خالص که مقتضى آن پرهیز از محرمات است.
تذکره- در منهج عبد اللّه مبارک نقل نموده: سالى به حج مى‌رفتم، از قافله دور افتادم و به توکل قطع مسافت نمودم. ناگاه کنار بیابان کودکى هویدا شد جامه‌اى کوتاه در بر و ازارى در سر بسته و نعلینى در پا کرده، نه زادى و نه راحله‌اى، نه یارى و نه مددکارى. گفتم: سبحان اللّه بادیه خوفناک کودکى خردسال چگونه به مقصد رسد! نزد او رفتم و گفتم: اى صبىّ از کجا مى‌آئى؟
گفت: منّ اللّه.
گفتم: به کجا مى‌روى؟
گفت: الىّ اللّه.
گفتم: چه مى‌جوئى؟
گفت: رضا اللّه.
گفتم: زاد و راحله تو چیست؟
فرمود: زاد من تقوى و راحله من پاهاى من و مراد من مولاى من است.
گفتم: بیابان خوفناک را چه کنى؟
فرمود: هیچکس را دیده‌اى که به زیارت دوست خود رود و توجه به او نماید و آن دوست او را واگذارد؟
تعجب نمودم گفتم: اینست کمال زهد. پرسیدم: چه کسى هستى؟
تفسیر اثنا عشرى، ج‌1، ص: 359
فرمود: از محنت زدگان روزگار چه مى‌خواهى.
من مبالغه نمودم.
فرمود: ما ستم رسیدگان، ما از وطن آواره‌گان و ما بدست دشمن درماندگان هستیم.
گفتم: واضحتر بفرما.
فرمود: ما آب دهندگانیم از حوض کوثر، آنانکه توجه به ما کنند پس سعادتمند و مسرور گردند، و هر که ما را مسرور ساخته او را مسرور گردانیم، و هر که به ما بدى رسانده حلال از مادر متولد نشده، هر که حق ما را غصب نموده روز قیامت وعده ما و او باشد. این بگفت و از نظر غائب شد.
بسیار تأسف خوردم که او را نشناختم. روزى در مکه به مطاف جماعتى بسیار دیدم حلقه زده و عده‌اى ایستاده، پیش رفتم ببینم کیست.
دیدم همان کودک باشد، حلال و حرام و مشکلات را از او استفسار مى‌کردند، به زبان فصیح و ملیح جواب مى‌فرمود. از یکى پرسیدم:
کیست؟ گفت: واى بر تو نمى‌شناسى او را، سنگریزه‌هاى مکه او را شناسند، او قرة العین شهید کربلا حضرت على بن الحسین علیه السّلام است. فورا به پاى او افتادم بوسیدم، عرض کردم: هر چه فرمودى راست باشد «1».
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » اطیب البیان
الحَج‌ُّ أَشهُرٌ مَعلُومات‌ٌ ‌یعنی‌ (اشهر الحج‌ اشهر معلومات‌) ماههای‌ حج‌ ماههای‌ معلومی‌ ‌است‌ و ‌در‌ اخبار بسیار اشهر معلومات‌ بماه‌ شوال‌ و ذی‌ القعده‌ و ذی‌ الحجه‌ و ‌در‌ بعضی‌ ‌از‌ ‌آنها‌ بشوال‌ و ذی‌ القعده‌ و دهه‌ اول‌ ذی‌ الحجه‌ تفسیر ‌شده‌ و ‌در‌ جمع‌ ‌بین‌ ‌اینکه‌ دو دسته‌ اخبار گوئیم‌ چون‌ دسته‌ دوم‌ نص‌ّ ‌در‌ دهه‌ اول‌ ذی‌ الحجه‌ و دسته‌ اول‌ ظاهر ‌در‌ مطلق‌ ذی‌ الحجه‌ ‌است‌ و نص‌ مقدم‌ ‌بر‌ ظاهر میباشد لذا باید دسته‌ دوم‌ ‌را‌ اتخاذ نمود چنانچه‌ فتاوی‌ علماء شیعه‌ ‌بر‌ آنست‌.
و مراد اینست‌ ‌که‌ احرام‌ ‌برای‌ عمره‌ تمتع‌ بمذهب‌ شیعه‌ و ‌برای‌ حج‌ بمذهب‌ جمیع‌ ‌در‌ ‌غیر‌ ‌اینکه‌ سه‌ ماه‌ جایز نیست‌ ‌اگر‌ چه‌ اعمال‌ حج‌ مخصوص‌ بایام‌ حج‌ ‌است‌ و بعضی‌ ‌از‌ ‌آنها‌ ‌بعد‌ ‌از‌ عید قربان‌ ‌در‌ ایّام‌ تشریق‌ ‌است‌ مانند بیتوته‌ ‌در‌ منی‌ و رمی‌ جمرات‌ ثلاث‌.
و اطلاق‌ شهر ‌بر‌ بعضی‌ ‌از‌ شهر مانعی‌ ندارد چنانچه‌ گفته‌ میشود صلوة الجمعة و صلوة العیدین‌ ‌در‌ صورتی‌ ‌که‌ تمام‌ روز جمعه‌ و تمام‌ روز عیدین‌ وقت‌ نماز نیست‌ بلکه‌ بعض‌ ‌از‌ ‌آنها‌ وقت‌ نماز ‌است‌.
و جایز ‌است‌ ‌برای‌ عمره‌ مفردة ‌در‌ ماه‌ رجب‌ محرم‌ شوند.
فَمَن‌ فَرَض‌َ فِیهِن‌َّ الحَج‌َّ ‌یعنی‌ (اوجب‌ ‌علی‌ نفسه‌ الحج‌) کسی‌ ‌که‌ ‌در‌ ‌اینکه‌ ماهها حج‌ ‌را‌ ‌بر‌ ‌خود‌ واجب‌ گرداند ‌به‌ اینکه‌ محرم‌ شود بعمره‌ تمتع‌ بنا ‌بر‌ مذهب‌ شیعه‌ و محرم‌ شود ‌برای‌ حج‌ بنا ‌بر‌ مذهب‌ جمیع‌، ‌که‌ بمجرد احرام‌ حج‌ّ واجب‌ می‌گردد.
جلد 2 - صفحه 370
فَلا رَفَث‌َ وَ لا فُسُوق‌َ وَ لا جِدال‌َ فِی‌ الحَج‌ِّ رفث‌ بمعنی‌ جماع‌ ‌است‌ چنانچه‌ ‌در‌ آیات‌ صوم‌ ‌در‌ ذیل‌ أُحِل‌َّ لَکُم‌ لَیلَةَ الصِّیام‌ِ الرَّفَث‌ُ إِلی‌ نِسائِکُم‌ گذشت‌ و یکی‌ ‌از‌ محرمات‌ احرام‌ ‌است‌ و ‌در‌ بعضی‌ اخبار ملاعبة و مواعده‌ و نظر ‌را‌ ‌هم‌ بجماع‌ ملحق‌ نموده‌اند و فتاوی‌ علماء اعلام‌ نیز ‌بر‌ طبق‌ ‌آن‌ هست‌.
و فسوق‌ ‌در‌ اخبار بکذب‌ تفسیر ‌شده‌ و استشهاد فرموده‌اند بآیه‌ إِن‌ جاءَکُم‌ فاسِق‌ٌ بِنَبَإٍ«1» ‌که‌ فاسق‌ بمعنی‌ کاذب‌ ‌است‌ و ‌در‌ بعضی‌ اخبار سب‌ّ ‌که‌ بمعنی‌ دشنام‌ ‌است‌ بکذب‌ ملحق‌ کرده‌اند طبق‌ حدیث‌ نبوی‌ «
سباب‌ المؤمن‌ فسوق‌
» و بعضی‌ تنابز بالقاب‌ ‌یعنی‌ بالقاب‌ زشت‌ یکدیگر ‌را‌ نخوانند ‌هم‌ ملحق‌ نموده‌اند بدلیل‌ ‌آیه‌ شریفه‌ بِئس‌َ الِاسم‌ُ الفُسُوق‌ُ بَعدَ الإِیمان‌ِ«2» و بعضی‌ مطلق‌ معاصی‌ ‌را‌ ‌که‌ موجب‌ فسق‌ میشود ملحق‌ نموده‌اند، و البته‌ معلوم‌ ‌است‌ ‌که‌ معاصی‌ مطلقا حرام‌ ‌است‌ و ‌در‌ حال‌ احرام‌ حرمت‌ ‌آنها‌ آکد ‌است‌ چنانچه‌ ‌در‌ شهر رمضان‌ حرمت‌ ‌آنها‌ آکد ‌است‌«3» و جدال‌ ‌در‌ اخبار بگفتن‌ ‌لا‌ و اللّه‌ و بلی‌ و اللّه‌ تفسیر ‌شده‌ و ‌در‌ بعضی‌ اخبار مفاخرت‌ ‌را‌ ‌هم‌ بآن‌ ملحق‌ نموده‌اند و مقصود ‌از‌ ذکر ‌فی‌ الحج‌) اینست‌ ‌که‌ مادامی‌ ‌که‌ محرم‌ ‌است‌ نباید ‌اینکه‌ کارها ‌را‌ بجا آورد چه‌ محرم‌ بحج‌ قرآن‌ ‌باشد‌ ‌ یا ‌ افراد ‌ یا ‌ تمتع‌ بنا ‌بر‌ مذهب‌ شیعه‌، بلکه‌ بعضی‌ ‌از‌ محرمات‌ ‌آن‌ ‌تا‌ ‌بعد‌ ‌از‌ نماز طواف‌ نساء بحرمت‌ باقی‌ ‌است‌ مانند جماع‌ و محرمات‌ احرام‌ مطابق‌ اخبار و فتاوی‌ علماء و رعایت‌ احتیاط سی‌ چیز ‌است‌:
1‌-‌ صید صحرایی‌ 2‌-‌ جماع‌ 3‌-‌ تقبیل‌ 4‌-‌ نظر ‌از‌ روی‌ شهوت‌ 5‌-‌ عقد 6‌-‌ شاهد عقد شدن‌ 7‌-‌ اقامه‌ شهادت‌ 8‌-‌ استمناء 9‌-‌ استعمال‌ طیب‌ (بوی‌ خوش‌)
1‌-‌ سوره‌ حجرات‌ ‌آیه‌ 5
2‌-‌ سوره‌ الحجرات‌ ‌آیه‌ 10
3‌-‌ چنانچه‌ ‌در‌ مجمع‌ روایت‌ کرده‌ (ینبغی‌ لک‌ ‌ان‌ تقید لسانک‌ ‌فی‌ رمضان‌ لان‌ ‌لا‌ یفسد صومک‌)
جلد 2 - صفحه 371
10‌-‌ لبس‌ مخیط (لباس‌ دوخته‌ پوشیدن‌) 11‌-‌ سرمه‌ کشیدن‌ 12‌-‌ نظر ‌در‌ آینه‌ 13‌-‌ پوشانیدن‌ ظاهر پا بجوراب‌ و نحو ‌آن‌ 14‌-‌ فسوق‌ (چنانچه‌ ذکر شد) 15‌-‌ سب‌ّ مؤمن‌ 16‌-‌ مفاخرت‌ 17‌-‌ جدال‌ (چنانچه‌ گذشت‌) 18‌-‌ کشتن‌ جانوران‌ بدن‌ 19‌-‌ انداختن‌ ‌آنها‌ 20‌-‌ انتقال‌ ‌آنها‌ ‌از‌ موضعی‌ بموضع‌ دیگر بدن‌ 21‌-‌ زینت‌ بانگشتری‌ 22‌-‌ زیور ‌برای‌ زنها 23‌-‌ تدهین‌ (روغن‌ مالی‌) 24‌-‌ اخراج‌ خون‌ 25‌-‌ ناخن‌ گرفتن‌ 26‌-‌ کندن‌ دندان‌ 27‌-‌ کندن‌ گیاه‌ حرم‌ 28‌-‌ زیر سایه‌ ‌در‌ راه‌ رفتن‌ 29‌-‌ قطع‌ درخت‌ حرم‌ 30‌-‌ لبس‌ سلاح‌، و تفصیل‌ ‌هر‌ یک‌ و کفاره‌ ‌آنها‌ مربوط بکتب‌ فقه‌ ‌است‌.
وَ ما تَفعَلُوا مِن‌ خَیرٍ یَعلَمه‌ُ اللّه‌ُ تمام‌ کارهای‌ نیک‌ ‌شما‌ نزد ‌خدا‌ محفوظ ‌است‌ و جزای‌ خیر بشما خواهد داد و ‌به‌ نتیجه‌ ‌آن‌ خواهید رسید چنانچه‌ ‌در‌ ‌آیه‌ دیگر میفرماید فَمَن‌ یَعمَل‌ مِثقال‌َ ذَرَّةٍ خَیراً یَرَه‌ُ«1» وَ تَزَوَّدُوا فَإِن‌َّ خَیرَ الزّادِ التَّقوی‌ زاد بمعنی‌ ‌ما یحتاجی‌ ‌است‌ ‌که‌ مسافر ‌برای‌ سفر همراه‌ ‌خود‌ میبرد و ‌در‌ فارسی‌ ‌از‌ ‌آن‌ بتوشه‌ تعبیر میکنند و ‌در‌ ‌آیه‌ مراد توشه ‌است‌ ‌که‌ ‌برای‌ سفر آخرت‌ لازم‌ ‌است‌ ‌از‌ اخلاق‌ فاضله‌ و اعمال‌ صالحه‌ و همه‌ عبادات‌ ‌از‌ واجبات‌ و مستحبات‌، نه‌ اینکه‌ مراد توشه‌ سفر حج‌ ‌باشد‌ چنانچه‌ بعضی‌ ‌از‌ مفسرین‌ توهم‌ کرده‌اند زیرا ‌با‌ جمله‌ قبل‌ و ‌بعد‌ ‌از‌ ‌آن‌ تناسب‌ ندارد، و بهترین‌ توشه‌ها ‌برای‌ سفر آخرت‌ تقوی‌ ‌است‌ ‌یعنی‌ ترک‌ معاصی‌ و اتیان‌ واجبات‌ ‌که‌ هیچ‌ عبادتی‌ افضل‌ ‌از‌ ‌آن‌ نیست‌ چنانچه‌ ‌رسول‌ ‌خدا‌ صلّی‌ اللّه‌ ‌علیه‌ و آله‌ و سلّم‌ ‌در‌ خطبه‌ شعبانیه‌ فرمود:
افضل‌ الاعمال‌ ‌فی‌ ‌هذا‌ الشهر الورع‌ ‌عن‌ محارم‌ اللّه‌
«
» بلکه‌ نص‌ّ همین‌ ‌آیه‌ ‌بر‌ اثبات‌ افضلیت‌ ‌آن‌ کافی‌ ‌است‌.
وَ اتَّقُون‌ِ یا أُولِی‌ الأَلباب‌ِ ‌بعد‌ ‌از‌ آنکه‌ اهمیت‌ تقوی‌ ‌را‌ بیان‌ نمود صاحبان‌
1‌-‌ سوره‌ زلزال‌ ‌آیه‌ 8
جلد 2 - صفحه 372
خرد ‌را‌ مخاطب‌ قرار داده‌ و بالتزام‌ بتقوی‌ امر میکند اشاره‌ ‌به‌ اینکه‌ لازمه‌ عقل‌ و خرد التزام‌ بتقوی‌ ‌است‌ و عقل‌ ‌است‌ ‌که‌ انسان‌ ‌را‌ باطاعت‌ اوامر الهی‌ و ترک‌ نواهی‌ ‌او‌ وامیدارد چنانچه‌ ‌در‌ کافی‌ ‌از‌ حضرت‌ صادق‌ ‌علیه‌ السّلام‌ روایت‌ ‌شده‌ ‌که‌ فرمود «
العقل‌ ‌ما ‌عبد‌ ‌به‌ الرحمن‌ و اکتسب‌ ‌به‌ الجنان‌
» سپس‌ راوی‌ میپرسد ‌پس‌ آنچه‌ ‌در‌ معاویه‌ ‌بود‌ چه‌ ‌بود‌! حضرت‌ میفرماید «
1» تلک‌ النکراء، تلک‌ الشیطنة و هی‌ شبیهة بالعقل‌ و لیست‌ بالعقل‌»«
و الباب‌ جمع‌ لب‌ّ ‌است‌ و اصل‌ لب‌ّ خالص‌ ‌از‌ ‌هر‌ چیزی‌ ‌است‌ و عقل‌ ‌را‌ لب‌ّ گفتند زیرا خاصه‌ حقیقت‌ انسان‌ ‌در‌ مرحله‌ جسمانی‌ و روحانی‌ ‌است‌ و ‌برای‌ درک‌ اهمیت‌ عقل‌ ‌به‌ کافی‌ کتاب‌ العقل‌ و الجهل‌ مراجعه‌ شود. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.