● نحوه بیان داستان حضرت آدم (علیه السلام) توسط قرآن
خواننده عزیز متوجه شد که داستان سجده تقریباً و یا تحقیقاً میان دو جمله (انّی اعلم مالا تعقلون) و جمله (و اعلم ما تبدون و ما کنتم تکتمون) واقع شده است و یا مثل آن است که واقع شده باشد. در نتیجه آیه (و اذ قال ربّک للملائکه اسجدوا لآدم) نظیر جمله ای می ماند که از میان چند جمله استخراج شده باشد تا راهی برای انتقال به داستان بهشت پیدا شود. چون اگر به خاطر داشته باشید گفتیم این آیات منظور اصلی اش بیان خلافت انسان و موقعیت او و چگونگی نازل شدنش به دنیا و مآل کار او از سعادت و شقاوت است. پس در چنین مقامی اعتنای زیادی به نقل داستان سجده ندارد، مگر به اشاره اجمالی آن تا به این ترتیب وسیله ای شود برای ذکر داستان بهشت و هبوط آدم (دقت فرمایید).
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : پس وجه اعراض از تفصیل به اختصار گویی نیز همین بود و ای بسا سرّ التفات از غیب در (اذ قال ربّک) الخ به تکلم در (اذ قلنا) الخ باز همین باشد.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج1، ص: 188 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : داستان حضرت آدم (علیهالسلام) |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● عمومیت دادن کتمان ابلیس به همه ملائکه
نسبت کتمان به همه ملائکه دادن با اینکه فقط یک نفر از آنان به نام ابلیس کفر درونی خود را پنهان کرده بود، از باب رعایت دأب کلامی است که عمل یک نفر را به جماعتی که با آن یک نفر آمیخته اند و امتیازی بینشان نیست، نسبت می دهند.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : البته ممکن است وجه دیگری داشته باشد و آن این باشد که ملائکه از ظاهر کلام خداوند که فرمود: «انی جاعل فی الارض خلیفه» این معنا را فهمیدند و آن را کتمان کردند که مراد خداوند به خلیفه قرار دادن در زمین اطلاق خلافت باشد. چون ملائکه احتمال نمی دادند یک موجود مادی و زمینی بتواند مقام خلافت خدایی را دارا شود. خداوند هم در کلام خود نفرمود چه کسی را می خواهم در زمین خلیفه کنم؛ بلکه به طور مطلق فرمود می خواهم این کار را بکنم، لذا خدای متعال فرمود: «من می دانم آن چه را که همه شما ملائکه اظهار می دارید و هم آن چه را پنهان می کنید». مؤید این وجه این است که بعد از رد کلام ملائکه و اثبات لیاقت برای آدم برای بار دوم به ملائکه فرمود که باید به آدم سجده کنید، چون می فهماند هنوز حضور قلبی ملائکه و آن پندارشان زائل نشده بود. بعضی از روایات نیز به طوری که خواهید دید بر این وجه دلالت دارد.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج1، ص: 188 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : داستان حضرت آدم (علیهالسلام) |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● سجده بر غیر خداوند
سجده براى غیر خداوند جائز است در صورتى که منظور از آن احترام و تکریم آن غیر خدا و در عین حال خضوع و اطاعت امر خداوند نیز بوده باشد. {اسْجُدُوا لِآدَمَ}
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : نظیر این استفاده را از آیه «وَ رَفَعَ أَبَوَیْهِ عَلَى الْعَرْشِ وَ خَرُّوا لَهُ سُجَّداً وَ قالَ یا أَبَتِ هذا تَأْوِیلُ رُءْیایَ مِنْ قَبْلُ قَدْ جَعَلَها رَبِّی حَقًّا» (یوسف/100) نیز می توان کرد. و این خود اشکالى است که ممکن است به ذهن کسى خطور کند و خلاصه جواب این است که اگر به یاد داشته باشید در سوره فاتحه گفتیم: «عبادت، عبارت از آن است که بنده، خود را در مقام عبودیت درآورد و عملا بندگى و عبادت خود را اثبات هم بکند و همواره بخواهد که در بندگى ثابت بماند. بنابراین فعل عبادى باید فعلى باشد که صلاحیت براى اظهار مولویت مولى و یا عبدیت عبد را داشته باشد، مانند سجده و رکوع کردن و یا جلو پاى مولا برخواستن و یا دنبال سر او راه رفتن و امثال آن و هر چه این صلاحیت بیشتر باشد، عبادت بیشتر و عبادیت متعین تر می شود. و از هر عملى در دلالت بر عزت مولویت و ذلت عبودیت روشن تر و واضح تر، دلالت سجده است، براى اینکه در سجده بنده به خاک مى افتد و روى خود را به خاک مى گذارد».
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج1، ص: 188 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سجده |
گوینده : علامه طباطبایی |
1)
موحدی : با توجه به تفسیر علامه طباطبایی میتوان گفت سجده و بوسیدن ضریح ائمه اطهار به منظور احترام و تکریم آن معصومین میباشد نه شرک
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● سجده عبادت ذاتى نیست
و اما اینکه بعضى چه بسا گمان کردهاند: که سجده عبادت ذاتى است، و بجز عبادت هیچ عنوانى دیگر بر آن منطبق نیست، صحیح نیست، و نباید بدان اعتناء کرد، براى اینکه چیزى که ذاتى شد، دیگر تخلف و اختلاف نمىپذیرد، و سجده اینطور نیست.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : زیرا ممکن است کسى همین عمل را بداعى دیگرى غیر داعى تعظیم و عبادت بیاورد، مثلا بخواهد طرف را مسخره و استهزاء کند، و معلوم است که در اینصورت با اینکه همه آن خصوصیاتى را که سجده عبادتى دارد واجد است، مع ذلک عبادت نیست، بله، این معنا قابل انکار نیست، که معناى عبادت در سجده از هر عمل دیگرى واضحتر و روشنتر بچشم مىخورد.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج1، ص: 189 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سجده |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● نظر دین درباره سجده برای غیر خداوند
آنچه در شرع و یا عقل ممنوع است، این است که انسان با سجده خود براى غیر خداوند بخواهد براى آن غیر، اثبات ربوبیت کند.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : وقتى معلوم شد که سجده عبادت ذاتى نیست، بلکه قصد عبادت لازم دارد، پس اگر در سجده اى مانعى تصور شود، ناگزیر از جهت نهى شرعى و یا عقلى خواهد بود و آنچه در شرع و یا عقل ممنوع است، این است که انسان با سجده خود براى غیر خدا، بخواهد براى آن غیر اثبات ربوبیت کند. و اما اگر منظورش از سجده صرف تحیت و یا احترام او باشد بدون اینکه ربوبیت براى او قائل باشد بلکه صرفا منظورش انجام یک نحو تعارف و تحیت باشد و بس، در اینصورت نه دلیل شرعى بر حرمت چنین سجده اى هست و نه عقلى. چیزى که هست ذوق دینى که مردم متدیّن آن را از انس ذهن به ظواهر دین کسب کرده اند، اقتضا مى کند که به طور کلى این عمل را به خدا اختصاص دهند و براى غیر خدا هر چند از باب تعارف و تحیت باشد به خاک نیفتند. این ذوق قابل انکار نیست ولکن چنین هم نیست که هر عملى را که به منظور اظهار اخلاص درباره خدا مى آوریم، آوردن آن عمل در باره غیر خدا ممنوع باشد.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج1، ص: 189 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سجده |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● معنای پناهندگی ملائکه به عرش
1- امام صادق (علیه السلام) فرمودند: بعد از آنکه خداى تعالى آدم را آفرید، ملائکه را امر فرمود تا براى او سجده کنند. ملائکه در دل به خود گفتند: «ما گمان نمى کنیم خداوند خلقى بیافریند که نزدش گرامى تر از ما باشد. ما همسایگان او و مقرب ترین خلق نزد اوئیم». خداى تعالى فرمود: «آیا به شما نگفتم که من آنچه را اظهار و یا کتمان مى کردید می دانم؟ یعنى آنچه را درباره جن زادگان (که قبلا در زمین فساد مى کردند) اظهار داشتید و آنچه را که (درباره لیاقت خود براى خلافت) پنهان کردید، می دانم». و به همین جهت ملائکه به خاطر آنچه گفته بودند و نیز آنچه پنهان کرده بودند به عرش خداوند پناهنده شدند.
2- امام سجاد (علیه السلام) فرمودند: وقتى ملائکه به خطاى خود پى بردند، متوسل به عرش شدند. این خطا از عده اى از فرشتگان بود، نه از همه آنان و آن عده، فرشتگان پیرامون عرش بودند- تا آنجا که فرمود:- و این عده تا روز قیامت هم چنان پناهنده عرش هستند.
علامه طباطبایی: ممکن است مضمون این دو روایت را از آیه اى که حکایت کلام ملائکه است استفاده کرد. آنجا که گفتند: «وَ نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ وَ نُقَدِّسُ لَکَ- تا جمله - سُبْحانَکَ لا عِلْمَ لَنا إِلَّا ما عَلَّمْتَنا إِنَّکَ أَنْتَ الْعَلِیمُ الْحَکِیمُ». ولکن روایت نامبرده خالى از اشکال نیست، براى اینکه در آیه همه ملائکه مامور به سجده شدند و به غیر از ابلیس کسى در امتثال استثنا نشد. در جاى دیگر هم فرمود: «ملائکه کلهم اجمعین سجده کردند». ولى به هر حال در توجیه روایت مى گوییم که به زودى خواهد آمد که عرش خداوند عبارت است از علم. روایات وارده از ائمه اهل بیت (علیه السلام) نیز همین را می گوید. پس ملائکه اى که آن اعتراض را کرده بودند، فرشتگانى بودند که با علم خداوند سر و کار داشتند و چون به خطاى خود پى بردند، باز به علم او پناهنده شدند و گفتند: «تو منزهى از آنچه ما پنداشتیم و ما جز آنچه تو به ما داده اى علمى نداریم. تنها داناى حکیم تویى) (دقت بفرمائید).
بنابراین مراد به جمله (وَ کانَ مِنَ الْکافِرِینَ) الخ، این خواهد بود که ابلیس از زمره قوم و قبیله جنى خودش بود. همان هایى که قبل از خلقت آدم در زمین زندگى مى کردند. قرآن کریم در جاى دیگر درباره شان فرموده است: «وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ صَلْصالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ وَ الْجَانَّ خَلَقْناهُ مِنْ قَبْلُ مِنْ نارِ السَّمُومِ» (حجر/27). بنابراین روایت، دیگر نسبت کتمان به همه ملائکه دادن عنایتى زائد لازم ندارد و نسبت نامبرده به نحو حقیقت خواهد بود. براى اینکه معناى مکتوم معنایى بود که به قلب همه ملائکه خطور کرد.
خواهى گفت: «آن وقت این روایت با روایتى که مى گفت منظور، کتمان ابلیس است که نخوت و امتناع از سجده براى آدم را کتمان کرده بود، منافات دارد».
در جواب مى گوییم که هیچ منافاتى نیست و همه آن ها را می توان از آیه استفاده کرد، چون واقع مطلب هم همین بوده است. شیطان تصمیم گرفته بود که اگر مامور به سجده بر آدم شود، مخالفت کند. ملائکه هم آن پندار غلط را پنداشته بودند.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : 1- این روایت را تفسیر عیاشى (ج 1 ص 33 ح 14) روایت کرده است.
2- این روایت را تفسیر عیاشی (ج 1 ص 30 ح 7) روایت کرده است.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج1، ص: 190 و 19 |
قالب : روایی |
موضوع اصلی : داستان حضرت آدم (علیهالسلام) |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● سجده ملائکه بر حضرت آدم(علیهالسلام)
منبع : ترجمه المیزان، ج1، ص: 191 |
قالب : روایی |
موضوع اصلی : داستان حضرت آدم (علیهالسلام) |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● شرک نبودن سجده ملائکه بر حضرت آدم(علیهالسلام)
منبع : ترجمه المیزان، ج1، ص: 191 |
قالب : روایی |
موضوع اصلی : سجده |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● برتری پیامبر(صلّیاللهعلیهوآله) بر حضرت آدم(علیهالسلام)
موسى بن جعفر (علیه السلام) از پدران بزرگوارش (علیه السلام) روایت آورده است که فرمودند: مردى یهودى از امیر المؤمنین (علیه السلام) از معجزات رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) پرسید که آن جناب در مقابل سایر انبیا چه معجزاتى داشت؟ مثلا همین آدم (آن قدر بزرگ بود که) خداوند ملائکه را وادار کرد تا براى او سجده کنند. آیا از محمد (صلّی الله علیه و آله) نیز چنین احترامى کرد؟ ایشان فرمودند: «درست است همین طور بود، ولکن سجده ملائکه براى آدم اطاعت و عبادت آدم نبود و ملائکه آدم را در مقابل خداوند نپرستیدند، بلکه خداى تعالى آنان را بر اینکار واداشت، تا اعترافى باشد از ملائکه بر برترى آدم و رحمتى باشد از خداوند براى او. ولى محمد (صلّی الله علیه و آله) را فضیلتى بالاتر از این داد. خداى جلّ و علا با آن بزرگى و جبروتى که دارد و با تمامى ملائکه اش بر محمد صلوات و درود فرستاد و صلوات فرستادن مؤمنین بر او را عبادت خود خواند و تو اى یهودى تصدیق مى کنى که این فضیلت بزرگتر است.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : این روایت را احتجاج (ج 1 ص 314 طبع نجف) روایت کرده است.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج1، ص: 191 |
قالب : روایی |
موضوع اصلی : پیامبر اعظم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● سجده نکردن شیطان بر حضرت آدم(علیهالسلام)
خداوند از آدم نخست مجسمه اش را ساخت و چهل سال به همان حال باقى گذاشت. چون ابلیس لعین از او مى گذشت به آن مجسمه می گفت: «خدا تو را براى امرى درست کرده است». آن گاه عالم آل محمد (علیه السلام) فرمودند: «ابلیس با خود گفت اگر خدا مرا به سجده بر این موجود امر کند هرگز زیر بار نمى روم». تا آنجا که عالم فرمود: «آن گاه خداوند به ملائکه فرمود: «براى آدم سجده کنید». ملائکه سجده کردند و ابلیس آنچه را در دل پنهان کرده بود بیرون انداخت و حسد درونى خود را اظهار کرد و از سجده براى آدم امتناع ورزید.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج1، ص: 191 و 192 |
قالب : روایی |
موضوع اصلی : شیطان- ابلیس |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● سجده نکردن شیطان بر حضرت آدم(علیهالسلام)
امام صادق(علیهالسلام) فرمودند: ابلیس به سجده بر آدم مامور شد. در جواب عرضه داشت: «پروردگارا به عزتت سوگند مرا از سجده بر آدم معاف بدار و من در عوض تو را عبادتى بکنم که تا کنون احدى مثل آن عبادتت نکرده باشد». خداى تعالى فرمود: «من اطاعت بر طبق اراده و خواست خودم را دوست می دارم» آن گاه فرمود: «ابلیس چهار بار ناله کرد. یکى آن روزى که لعنت شد و روزى دیگر روزى که به زمین هبوط نمود و روزى که حضرت محمد (صلّی الله علیه و آله) مبعوث گردید، بعد از مدتى فترت که انبیایى مبعوث نشده بودند و چهارم آن هنگامى که سوره فاتحه نازل گردید. و دو بار صداى فرح آمیزى درآورد. یکى آن هنگامى که آدم از درختى که نهى شده بود بخورد و یکى هم آن هنگامى که از بهشت بیرون شد و به زمین هبوط کرد». و در تفسیر جمله (فَبَدَتْ لَهُما سَوْآتُهُما) ایشان فرمودند: «قبل از خوردن از آن درخت، عورت آن دو دیده نمی شد و بعد از خوردن آن ظاهر گشت و دیدنى شد». و نیز فرمودند: «آن درختى که آدم از خوردنش نهى شده بود سنبله بود».
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : این روایت را بحار الانوار از قصص الانبیا (ج 11 ص 145 ح 14) روایت کرده است.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج1، ص: 192 |
قالب : روایی |
موضوع اصلی : داستان حضرت آدم (علیهالسلام) |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● ظلم به خوشتن -
سمانه بيات
تخلّف از راهنمایى هاى الهى، ظلم به خویشتن است . همانطو رکه حضرت آدم و حوا با تخلف از فرمان خدا از بهشت رانده شدند و با این هبوط به خوشتن خویش ستم کردند.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : ظلم |
گوینده : سمانه بیات |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● سجده به شخص آدم بود یا...؟ -
سمانه بيات
سجده براى آدم نه تنها به خاطر شخص او، بلکه به خاطر نسل و اولاد او نیز بوده است. چنانکه در جاى دیگر مى فرماید: "خلقناکم ثمّ صوّرناکم ثمّ قلنا للملائکة اسجدوا لاءدم" امام سجادعلیه السّلام مى فرماید: رسول خداصلّى اللّه علیه و آله فرمود: سجده بر آدم به خاطر ذرّیه و نسل او بود.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : بدون موضوع |
گوینده : محسن قرائتی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● سجده به جسم آدم یا...؟ -
سمانه بيات
سجده بر آدم نه به خاطر جسم او، بلکه به خاطر روح الهى اوست "فاذا سوّیته و نفخت فیه من روحى فقعوا له ساجدین".
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سجده |
گوینده : محسن قرائتی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● سجده نکردن شیطان -
مهدي اسدي
اینکه شیطان مغرور شد وبه آدم سجده نکرد وبا این کار خود از درگاه خدای متعال رانده شد.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : قرآن |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سوره بقره |
گوینده : مهدی اسدی |
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● ذریه حضرت آدم -
سيد علي بهبهاني
امام سجاد علیه السلام مىفرماید: رسول خدا صلى الله علیه وآله فرمود: سجده بر آدم به خاطر ذرّیه و نسل او بود.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور |
قالب : روایی |
موضوع اصلی : بندگی- عبودیت |
گوینده : حجت الاسلام قرائتی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● ابلیس در مقام مَلـَک بود -
مجيد سرابي
خداوند می فرماید به ملائکه امر کردیم که ... پس همة ملائکه غیر از ابلیس ...
آنچه مسلّم است ابلیس فرشته نبوده است، اما در این آیه با وی دقیقا همانند ملائک رفتار شده!!
مثلاً اگر امر شود تمام افسران ارشد به خط شوند ، آیا عاقلانه و عادلانه است که از یک سرباز سؤال شود که چرا اطاعت نکردی؟
این سرباز چقدر باید نزد فرمانده عزیز باشد که درنظر فرمانده فرقی بین او و افسران ارشد نباشد؟ و وقتی فرمانده خداوند حکیم عادل باشد، عزت این سرباز نمی تواند بدون دلیل محکم و عقلانی باشد.
حال ببینید تکبر و خودرأیی چه بلای مُهلکی بر سر سرباز بیچاره آورده که نه تنها دیگر همطراز افسران نیست ، بلکه از تمام سربازانِ هم درجة خود نیز ذلیل تر و مغضوب تر شده است!
چه ضمانتی هست که ما به همان سرنوشت دچار نشویم؟ باید چگونه باشیم تا به این مصیبت عظمی گرفتار نشویم؟! . . .
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : تقرّب |
گوینده : مجید مهدی زاده |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● سجده -
محمدامين احمدي فقيه
بسم الله الرحمن الرحیم
اولین کلمه از 92 مرتبه تکرار کلمه از ریشه «سجد» و «سجده» در مصحف قرآن حکیم در این آیه 34 سوره بقره آمده و دو مرتبه تکرار شده است و نشانی از 34 سجده واجب در 17 رکعت نمازهای واجب روزانه دارد.
در برخی از آیات قرآن کریم به سجده کردن تمامی موجودات دارای شعور، درک و عقل اشاره شده و درجه و رتبه انسان را بالاترین رتبه در میان موجودات معرفی کرده است.
علاوه بر این آیات، برخی دیگر، بر سجده کردن جنبندگان و حتی اجسام و اشیاء عالم دلالت دارند که آدمی را به تفکر و اندیشه درباره چگونگی سجده کردن این موجودات وا میدارد.
آیاتی که درباره سجده کردن، نازل شده است را می توان به چند گروه تقسیم کرد، آیاتی که بر سجده کردن عقلا اشاره کرده، آیاتی که جنبندگان و اشیا را داخل نموده و آیاتی که به سجده درختان، گیاهان، ماه و خورشید و دریاها اشاره کرده است.
نسبت این آیات با هم عموم و خصوص است و هیچ تعارضی با هم ندارند و در شرایط متفاوت برای بیان مفاهیم متفاوت نازل شدهاند.
لفظ سجده در اصطلاح به این معنا است که انسان پیشانی خود را به روی زمین گذارد و اثرش این است که در برابر خداوند خضوع و خشوع می کند.
در این آیات، سجده معنای عامی دارد و معنای لفظی به معنای خضوع و خشوع در برابر خدا است، لذا تمامی موجودات و ذرات از آن جایی که دارای شعور هستند و کاملا مطیع خداوند می باشند و در برابر قدرت، علم و اراده الاهی خضوع و خشوع دارند در حقیقت بر خداوند سجده می کنند.
هر موجود و ذره ای در این عالم با توجه به رتبه وجودی خود، علم و شعور دارد، البته علم و شعور یک اتم با شعور یک انسان کاملا متفاوت است، ولی به همان اندازه خداوند را سجده می کند و در برابر او خاضع و خاشع است.
علم و شعور در تمامی موجودات عالم جاری و ساری است ولی انسان های عادی از درک آن عاجز هستند.
اگر این آیات بر کوهها نازل می شد از عظمت و قدرت الاهی خرد شده و تاب و تحمل نزول این آیات را نداشتند.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : از تحقیقات اینجانب و درس های آیت الله سبحانی |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : آیات خاص |
گوینده : محمدامین احمدی فقیه |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● چرا ابلیس مخالفت کرد ؟ -
مسعود ورزيده
مى دانیم ((شیطان )) اسم جنس است شامل نخستین شیطان و همه شیطانها ولى ((ابلیس )) اسم خاص است و اشاره به همان شیطانى است که اغواگر آدم شد، او طبق صریح آیات قرآن از جنس فرشتگان نبود، بلکه در صف آنها قرار داشت او از طائفه جن بود که مخلوق مادى است ، در سوره کهف آیه 50 مى خوانیم ((فسجدوا الا ابلیس کان من الجن )): ((همگى سجده کردند جز ابلیس که از طائفه جن بود)).
انگیزه او در این مخالفت کبر و غرور و تعصب خاصى بود که بر فکر او چیره شد، او چنین مى پنداشت که از آدم برتر است ، و نمى بایست دستور سجده بر آدم بر او داده شود، بلکه او باید مسجود باشد و آدم بر او سجده کند، که شرح این معنى در ذیل آیه 12 سوره اعراف خواهد آمد.
و علت کفر او نیز همین بود که فرمان حکیمانه پروردگار را نادرست شمرد
نه تنها عملا عصیان کرد از نظر اعتقاد نیز معترض بود، و به این ترتیب خودبینى و خودخواهى ، محصول یک عمر ایمان و عبادت او را بر باد داد، و آتش به خرمن هستى او افکند، و کبر و غرور از این آثار بسیار دارد!.
تعبیر ((کان من الکافرین )) نشان مى دهد که او قبل از این فرمان نیز حساب خود را از مسیر فرشتگان و اطاعت فرمان خدا جدا کرده بود و در سر فکر استکبار مى پروراند، و شاید به خود مى گفت اگر دستور خضوع و سجده به من داده شود قطعا اطاعت نخواهم کرد، ممکن است جمله ما کنتم تکتمون آنچه را کتمان مى کردید اشاره اى به این معنى باشد. در حدیثى که در تفسیر قمى از امام عسکرى (علیه السلام ) نقل شده نیز همین معنى آمده است .
2- آیا سجده براى خدا بود یا آدم ؟
شک نیست که ((سجده )) به معنى پرستش براى خدا است ، چرا که در جهان هیچ معبودى جز خدا نیست ، و معنى توحید عبادت همین است که غیر از خدا را پرستش نکنیم .
بنابراین جاى تردید نخواهد بود که فرشتگان براى آدم سجده پرستش نکردند، بلکه سجده براى خدا بود ولى بخاطر آفرینش چنین موجود شگرفى ، و یا اینکه سجده براى آدم کردند اما سجده به معنى خضوع نه پرستش .
در کتاب عیون الاخبار از امام على بن موسى الرضا (علیهماالسلام ) چنین مى خوانیم : ((کان سجودهم لله تعالى عبودیة ، و لادم اکراما و طاعة ، لکوننا فى صلبه ))
((سجده فرشتگان پرستش خداوند از یک سو، و اکرام و احترام آدم از سوى دیگر بود، چرا که ما در صلب آدم بودیم ))!.
بهر حال بعد از این ماجرا و ماجراى آزمایش فرشتگان به آدم دستور داده شد او و همسرش در بهشت سکنى گزیند، چنانکه قرآن مى گوید: به آدم گفتیم تو و همسرت در بهشت ساکن شوید و هر چه مى خواهید از نعمتهاى آن گوارا بخورید! (و قلنا یا آدم اسکن انت و زوجک الجنة و کلا منها رغدا حیث شئتما).
((ولى به این درخت مخصوص نزدیک نشوید که از ظالمان خواهید شد)) (و لا تقربا هذه الشجرة فتکونا من الظالمین ).
از آیات قرآن استفاده مى شود که آدم براى زندگى در روى زمین ، همین زمین معمولى آفریده شده بود، ولى در آغاز خداوند او را ساکن بهشت که یکى از باغهاى سرسبز پر نعمت این جهان بود ساخت ، محیطى که در آن براى آدم هیچ گونه ناراحتى وجود نداشت .
شاید علت این جریان آن بوده که آدم با زندگى کردن روى زمین هیچگونه آشنائى نداشت ، و تحمل زحمتهاى آن بدون مقدمه براى او مشکل بود، و از چگونگى کردار و رفتار در زمین باید اطلاعات بیشترى پیدا کند، بنابراین مى بایست مدتى کوتاه تعلیمات لازم را در محیط بهشت ببیند و بداند زندگى روى زمین تواءم با برنامه ها و تکالیف و مسئولیتها است که انجام صحیح آنها باعث سعادت و تکامل و بقاى نعمت است ، و سرباز زدن از آن سبب رنج و ناراحتى .
و نیز بداند هر چند او آزاد آفریده شده ، اما این آزادى بطور مطلق و نامحدود نیست که هر چه خواست انجام دهد او مى بایست از پاره اى از اشیاء روى زمین چشم بپوشد.
و نیز لازم بود بداند چنان نیست که اگر خطا و لغزشى دامنگیرش شود
درهاى سعادت براى همى شه به روى او بسته مى شود، نه مى تواند بازگشت کند و پیمان به بندد که بر خلاف دستور خدا عملى انجام نخواهد داد تا دوباره به نعمتهاى الهى باز گردد.
او در این محیط مى بایست تا حدى پخته شود، دوست و دشمن خویش را بشناسد، چگونگى زندگى در زمین را یاد گیرد، آرى این خود یک سلسله تعلیمات لازم بود که مى بایست فرا گیرد، و با داشتن این آمادگى به روى زمین قدم بگذارد اینها مطالبى بود که هم آدم و هم فرزندان او در زندگى آینده خود به آن احتیاج داشتند، بنابراین شاید علت اینکه آدم در عین اینکه براى خلافت زمین آفریده شده بود مدتى در بهشت درنگ مى کند و دستورهائى به او داده مى شود جنبه تمرین و آموزش داشته باشد.
در اینجا ((آدم )) خود را در برابر فرمان الهى درباره خوددارى از درخت ممنوع دید، ولى شیطان اغواگر که سوگند یاد کرده بود که دست از گمراه کردن آدم و فرزندانش بر ندارد به وسوسه گرى مشغول شد، و چنانکه از سایر آیات قرآن استفاده مى شود به آدم اطمینان داد که اگر از این درخت بخورد او و همسرش فرشتگانى خواهند شد و جاویدان در بهشت زندگى مى کنند، حتى قسم یاد کرد که من خیر خواه شما هستم (سوره اعراف آیه 20 و 21).
((سرانجام شیطان آن دو را به لغزش واداشت و از آنچه در آن بودند (بهشت ) بیرون کرد)) (فازلهما الشیطان عنها فاخرجهما مما کانا فیه ).
آرى از بهشتى که کانون آرامش و آسایش و دور از درد و رنج بود بر اثر فریب شیطان اخراج شدند.
و چنانکه قرآن مى گوید: ((ما به آنها دستور دادیم که به زمین فرود آئید در حالى که دشمن یکدیگر خواهید بود)) آدم و حوا از یکسو و شیطان از سوى دیگر (و قلنا اهبطوا بعضکم لبعض عدو).
و براى شما تا مدت معینى در زمین قرارگاه و وسیله بهره بردارى است (و لکم فى الارض مستقر و متاع الى حین ).
اینجا بود که آدم متوجه شد راستى به خویشتن ستم کرده و از محیط آرام و پر نعمت بهشت بخاطر تسلیم شدن در برابر وسوسه هاى شیطان بیرون رانده شده و در محیط پر زحمت و مملو از مشقتى قرار خواهد گرفت ، درست است که آدم پیامبر بود و معصوم از گناه ولى چنانکه خواهیم گفت هر گاه ترک اولى از پیامبر سر زند خداوند نسبت به او سخت مى گیرد، همانند گناهى که از افراد عادى سر بزند و این جریمه سنگینى بود که آدم در برابر آن نافرمانى پرداخت
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : و طبق صریح آیات قرآن از جنس فرشتگان نبود، بلکه در صف آنها قرار داشت او از طائفه جن بود که مخلوق مادى است
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیرنمونه |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : شیطان- ابلیس |
گوینده : مسعود ورزیده |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● شیطان -
اميد شيرواني آزاد
به فرموده قرآن، ابلیس از نژاد جنّ بود که در جمع فرشتگان عبادت مىکرد. «کان من الجنّ» [274]
سجده بر آدم چون به فرمان خدا بود، در واقع بندگى و عبودیت خداست. [275]زیرا عبادت واقعى، عملى است که خداوند بخواهد، نه آنکه طبق میل ما باشد. ابلیس حاضر بود قرنها سجده کند، ولى به آدم سجده نکند.
ابلیس مرتکب دو انحراف و خلاف شد:
الف: خلاف عقیدتى؛ «أبى» که سبب فسق او شد. [276]
ب: خلاف اخلاقى؛ «استکبر» که سبب دوزخى شدن او گردید. [277]
سجده براى آدم نه تنها به خاطر شخص او، بلکه به خاطر نسل و اولاد او نیز بوده است. چنانکه در جاى دیگر مىفرماید: «خلقناکم ثمّ صوّرناکم ثمّ قلنا للملائکة اسجدوا لأدم» [278] امام سجاد علیه السلام مىفرماید: رسول خدا صلى الله علیه وآله فرمود: سجده بر آدم به خاطر ذرّیه و نسل او بود. [279]
سجده فرشتگان موقّتى بود، امّا نزول آنها بر مؤمنان و استغفارشان براى آنان دائمى است. «الّذین قالوا ربّنا اللّه ثم استقاموا تتنزّل علیهم الملائکة» [280]
سجده بر آدم نه به خاطر جسم او، بلکه به خاطر روح الهى اوست. «فاذا سوّیته و نفخت فیه من روحى فقعوا له ساجدین» [281]
بىانصافى است که تمام فرشتگان بر انسان سجده کنند، ولى انسان براى خدا سجده نکند.
--------------------------------------------------------------------------------
274) کهف، 50.
275) عیون اخبارالرضا.
276) ففسق عن امر ربّه« کهف، 50.
277) فبئس مَثوى المتکبّرین« زمر، 72.
278) اعراف، 11.
279) تفسیر صافى، ذیل آیه.
280) کسانى که گفتند پروردگار ما خداست و در این عقیده پایدار بودند فرشتگان بر آنان نازل مىشوند. فصّلت، 30. و در جاى دیگر مىفرماید: »ویستغفرون للّذین آمنوا« یعنى فرشتگان براى اهل ایمان دائماً در حال استغفارند. غافر، 7.
281) حجر، 29.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور |
قالب : لغوی |
موضوع اصلی : شیطان- ابلیس |
گوینده : امید شیروانی آزاد |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.