از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید نکته ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
  وسوسه شدن حضرت آدم(علیه‌السلام) و همسرش توسط شیطان
شیطان با وسوسه‌ ای که در دل ها می ‌اندازد انسان ها را فریب می دهد ولی وسوسه ‌اش در مورد حضرت آدم (علیه السلام) و حوّا به نوعی بود که آن ‌ها شیطان را می ‌دیدند.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج1، ص: 201 و 202 قالب : تفسیری موضوع اصلی : داستان حضرت آدم (علیه‌السلام) گوینده : علامه طباطبایی
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  ورود شیطان به بهشت
شیطان که داخل بهشت نمی شود؟ چطور حضرت آدم (علیه السلام) و همسرش را فریب داده است؟

این اشکال وقتى وارد است که بهشت مورد بحث بهشت خلد باشد و چنین نبود بلکه این جریان در بهشتى دیگر صورت گرفت به دلیل اینکه همگى آن ها از آن بهشت بیرون شدند و اگر بهشت خلد بود با بیرون شدن نمى ‏ساخت.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج1، ص: 202 و 203 قالب : تفسیری موضوع اصلی : شیطان- ابلیس گوینده : علامه طباطبایی
نظرات کاربران :
1) حسنی پازکی : جواب از تفسیر نمونه:
در پاسخ این پرسش باید به این نکته توجه داشت که گرچه بعضى آن را بهشت موعود نیکان و پاکان مى‏دانند، ولى ظاهر این است که آن بهشت نبود. بلکه یکى از باغهاى پر نعمت و روح‏افزاى یکى از مناطق سر سبز زمین بوده است.
زیرا اولا بهشت موعود قیامت، نعمت جاودانى است که در آیات بسیارى از قرآن به این جاودانگى بودنش اشاره شده، و بیرون رفتن از آن ممکن نیست و ثانیا ابلیس آلوده و بى‏ایمان را در آن بهشت راهى نخواهد بود، نه وسوسه‏هاى شیطانى است و نه نافرمانى خدا
ثالثا در روایاتى که از طرق اهل بیت ع بما رسیده این موضوع صریحا آمده است.
یکى از راویان حدیث مى‏گوید از امام صادق ع راجع به بهشت آدم پرسیدم امام ع در جواب فرمود: باغى از باغهاى دنیا بود که خورشید و ماه بر آن مى‏تابید، و اگر بهشت جاودان بود هرگز آدم از آن بیرون رانده نمى‏شد
و از اینجا روشن مى‏شود که منظور از هبوط و نزول آدم به زمین نزول مقامى است نه مکانى یعنى از مقام ارجمند خود و از آن بهشت سر سبز پائین آمد

2) ابراهیمی : دوست عزیر که نظر داده اند توجه کنید هرچیزی که در هر جایی باشد قابل اعتنا نیست.
به دلایل علامه درباره برزخی بودن بهشت توجه کنید.
لطفا معیار اصلی را سخنان علامه با دلایلش قرار دهید و بعد تفاسیر دیگر را توجه کنید. زیرا نظرات علامه بر اساس تفسیر قرآن به قرآن است به همین دلیل نظراتش قابل اعتماد تر است نسبت به تفاسیری که روش قرآن به قرآن را ندارند.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  هبوط حضرت آدم(علیه‌السلام) و همسرش به زمین
از ظاهر سیاق برمى ‏آید که خطاب در این آیه متوجه حضرت آدم (علیه السلام) و همسرش و ابلیس همگى است. ولى در سوره اعراف خطاب را متوجه خصوص ابلیس کرد و فرمود: «فَاهْبِطْ مِنْها فَما یَکُونُ لَکَ أَنْ تَتَکَبَّرَ فِیها» (اعراف/13) الخ و این از آن جهت است که در حقیقت خطاب در آیه مورد بحث، نظیر جمع بین دو خطاب است تا آنچه خداوند قضائش را رانده است حکایت کند. مانند عداوت میانه ابلیس ملعون و آن دو و ذریه آنان و نیز مانند زندگى کردن آدمیان در زمین و مردنشان در همان جا و مبعوث شدنشان از آنجا. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج1، ص: 203 قالب : تفسیری موضوع اصلی : داستان حضرت آدم (علیه‌السلام) گوینده : علامه طباطبایی
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  عمومیت حکم سجده بر آدم(علیه‌السلام) برای تمام انسان‌ها
اگر خداوند آن روز ملائکه را وادار کرد تا براى حضرت آدم (علیه السلام) سجده کنند از این جهت که خلیفه خداوند در زمین است، در حقیقت این حکم سجده شامل همه افراد بشر می شود و در حقیقت سجده ملائکه براى خصوص حضرت آدم (علیه السلام) از این باب بود که حضرت آدم (علیه السلام) قائم مقام و نمونه و نایب از همه جنس بشر بوده است.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏1، ص: 203 قالب : تفسیری موضوع اصلی : خلافت انسان گوینده : علامه طباطبایی
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  تمثیلی بودن داستان حضرت آدم(علیه‌السلام)
بیان سرگذشت حضرت آدم (علیه السلام) در بهشت و فرود آمدن آن بر زمین، مجسم کردن حال انسان است که چگونه با پیروی از نفس به مقام پست زمینی می‌ رسد. در قالب این مثال این معنا را بیان مى ‏کند که نه تنها حضرت آدم (علیه السلام) را بعد از توبه ‏اش به دار کرامت و سعادت برگردانید، بلکه هر انسانى که راه خطا پیموده است، اگر برگردد و به سوى پروردگار خود رجوع کند، خداى تعالى او را به دار کرامت و سعادتش برمى ‏گرداند و اگر برنگردد و همچنین دست به دامن زمین بزند و هواهاى نفس را پیروى کند، چنین کسى به جاى شکر نعمت خداوند، کفران ورزیده و خود را به دار البوار کشانده است. جهنمى که خود افروخته و چه بد قرارگاهى است. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج1، ص: 203 و 204 قالب : تفسیری موضوع اصلی : داستان حضرت آدم (علیه‌السلام) گوینده : علامه طباطبایی
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  تأثیر تکوینی تناول از میوه‌ ممنوعه
بیرون شدن از بهشت به دنبال خوردن از درخت، اثر ضرورى و خاصیت تکوینى آن خوردن بوده است.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج1، ص: 208 قالب : تفسیری موضوع اصلی : داستان حضرت آدم (علیه‌السلام) گوینده : علامه طباطبایی
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  پاسخ به اشکال ورود شیطان به بهشت
اینکه مسئله داخل شدن ابلیس در بهشت و اغواى حضرت آدم (علیه السلام) در آنجا، با اینکه بهشت اولا مقام قرب و نزاهت و طهارت است و به حکم آیه «لا لَغْوٌ فِیها وَ لا تَأْثِیمٌ» (طور/23) جاى لغو و گناه و نیرنگ نیست و ثانیا بهشت در آسمان قرار دارد و ابلیس بعد از امتناعش از سجده بر حضرت آدم (علیه السلام) به فرمان «فَاخْرُجْ مِنْها فَإِنَّکَ رَجِیمٌ» (حجر/34) و نیز به حکم «فَاهْبِطْ مِنْها فَما یَکُونُ لَکَ أَنْ تَتَکَبَّرَ فِیها» (اعراف/12) از بهشت رانده شد و چون می خواست تکبر کند و بهشت جاى تکبر نبود فرود آمد و با این حال چطور دوباره به بهشت راه یافت؟

پاسخ:

1- جواب از اشکال اول این است که همانطور که بعضى دیگر نیز گفته ‏اند قرآن کریم آنچه از لغو و تاثیم که از بهشت نفى کرده است، از بهشت خلد نفى کرد یعنى آن بهشتى که مؤمنین در آخرت داخل آن می شوند و همچنین از بهشت برزخى که بعد از مرگ و رحلت از دار تکلیف در آنجا به سر مى ‏برند. اما بهشت دنیایى که حضرت آدم (علیه السلام) و همسرش داخل آن شدند و هنوز در دار تکلیف و مورد توجه امر و نهى قرار نگرفته بودند، قرآن کریم درباره آن بهشت هیچ مطلبى بیان نکرده است و بلکه می توان گفت بالعکس گفتار اشکال کننده جایى بوده است که لغو و تاثیم در آن ممکن بوده است و شاهد بر آن همین کافى است که قرآن وقوع عصیان حضرت آدم (علیه السلام) را در آن حکایت کرده است. علاوه بر اینکه لغو و تاثیم از امور نسبى است که وقتى تحقق پیدا مى ‏کند که انسان در دنیا آمده باشد و امر و نهى متوجه او شده باشد و خلاصه انسان مکلف شده باشد.

2- جواب از اشکال دوم این است که اولا برگشتن ضمیر (هاء) در جمله (فاخرج منها) و جمله (فاهبط منها) الخ، به کلمه (سماء) از آیه روشن نیست و دلیلى نداریم که به آن برگردد براى اینکه در کلام سابق نامى از سما برده نشد و معهود ذهن نبود. پس ممکن است به عنایتى بگوئیم: مراد خروج از میانه ملائکه و هبوط از میان آنان باشد و یا مراد خروج و هبوط از منزلت و کرامت باشد. ثانیا ممکن است امر به خروج و هبوط کنایه باشد از نهى از ماندن در آن بهشت و میانه ملائکه نه از اصل بودن در آنجا و عروج و عبور. خلاصه ماندن ابلیس چون ملائکه در بهشت ممنوع شد نه بالا رفتن و عبورش از آن.

و این معنا از آیاتى که مى‏فرماید ابلیس به آسمان مى ‏رفت تا استراق سمع کند نیز استفاده می شود در روایات هم آمده است که شیطان ها تا قبل از بعثت حضرت عیسى (علیه السلام) تا آسمان هفتم بالا مى ‏رفتند. همین که آن جناب مبعوث شد از آسمان چهارم به بالا ممنوع شدند و سپس وقتى پیامبر اسلام (صلّی الله علیه و آله) مبعوث شد از همه آسمان ها ممنوع گردیدند و هدف تیرهاى شهاب قرار گرفتند. ثانیا اینکه در کلام خداى تعالى نیامده است که ابلیس داخل بهشت شده باشد و بنابراین اصلا موردى براى اشکال نمى ‏ماند. آنچه در این باره آمده است در روایات است که آن هم به خاطر اینکه روایات آحاد است و به حدّ تواتر نمى ‏رسد قابل اعتنا نیست. علاوه بر اینکه احتمال آن هست که راویان آن ها روایت را نقل به معنا کرده باشند و عین الفاظ امام را نیاورده باشند و به همین خاطر چیزى در کلمات آنان اضافه شده باشد.

تنها آیه ‏اى از قرآن که دلالت دارد بر اینکه ابلیس داخل بهشت شده است حکایت کلام ابلیس به آدم است که مى ‏فرماید: «وَ قالَ ما نَهاکُما رَبُّکُما عَنْ هذِهِ الشَّجَرَةِ إِلَّا أَنْ تَکُونا مَلَکَیْنِ أَوْ تَکُونا مِنَ الْخالِدِینَ» (اعراف/20). و دلالتش بر این معنا از این جهت است که کلمه (هذا) در آن آمده است و چون این کلمه مخصوص اشاره به نزدیک است، پس گویا ابلیس در نزدیکى آن درخت به آن اشاره کرد و این سخن را به آدم گفت. ولکن استدلال به این آیه نیز درست نیست براى اینکه اگر کلمه (هذا) همه جا دلالت بر نزدیک بودن مکانى مشارالیه باشد باید در آیه «وَ لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَکُونا مِنَ الظَّالِمِینَ» (اعراف/19) که نهى خدا و خطابش به حضرت آدم (علیه السلام) و همسر اوست، این دلالت را بکند و حال آنکه خداوند بزرگتر از آن است که به نزدیکى و دورى مکانى توصیف شود (پس همچنانکه در این آیه دلالت ندارد چه مانعى دارد که بگوئیم در آن آیه نیز دلالت ندارد). [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏1، ص: 215 قالب : تفسیری موضوع اصلی : داستان حضرت آدم (علیه‌السلام) گوینده : علامه طباطبایی
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  عدم توانایی آدم(علیه‌السلام) در جمع بین بهره ‏مندى از بهشت و خوردن از درخت ممنوعه
در اینجا دو روایت یکى از امام باقر (علیه السلام) و یکى دیگر از یکى از دو امام باقر و صادق (علیهما السلام) آمده است که به ظاهر با هم متنافیند ولى با بیانی که در ذیل می آید، تنافى آن دو از بین مى ‏رود.

1- امام باقر (ع) فرمودند: خداى عزوجل به آدم عهد کرده بود که به درخت نامبرده نزدیک نشود ولى وقتى آن هنگام رسید که در علم خدا گذشته بود که آدم بالآخره از آن درخت خواهد خورد، آدم عهد نامبرده را فراموش کرد و از آن درخت بخورد و این است مراد خداى تعالى به اینکه فرمود: «وَ لَقَدْ عَهِدْنا إِلى‏ آدَمَ مِنْ قَبْلُ فَنَسِیَ وَ لَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْماً» (طه/115) تا آخر حدیث.

2- یکى از دو امام باقر و صادق (علیهما السلام) در پاسخ به سوال چگونه خداى تعالى آدم را به فراموشى مؤاخذه کرد (با اینکه فراموش کار مؤاخذه نمی شود)؟ فرمودند: «آدم فراموش نکرد و چگونه ممکن است بگوئیم فراموش کرد؟ با اینکه ابلیس او را به یاد نهى خداوند انداخت و به او گفت: «پروردگار شما، شما را از این درخت نهى نکرد مگر براى اینکه فرشته نشوید و یا جاودانه در بهشت باقى نمانید) (تا آخر حدیث).

با دقت در بیان گذشته که گفتیم آدم می خواست میان بهره ‏مندى از بهشت و میان خوردن از درخت را جمع کند ولى نتوانست. این تنافى برداشته می شود.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏1، ص: 218 قالب : روایی موضوع اصلی : داستان حضرت آدم (علیه‌السلام) گوینده : علامه طباطبایی
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  معصیت حضرت آدم(علیه‌السلام) در امر ارشادى نه مولوى
روزى که مامون دانشمندان مذاهب اسلام و دیانت هاى یهود و نصارى و مجوس و صابئیان و سایر صاحبان نظریه را براى بحث با على بن موسى الرضا (علیه السلام) جمع کرد، هیچ یک با آن جناب طرف بحث نشد مگر آنکه امام او را ملزم کرد به طورى که گویى سنگ به دهانش انداخته است تا آنکه على بن محمد بن جهم برخاسته و عرضه داشت: «یا بن رسول اللَّه (صلّی الله علیه و آله) آیا نظر شما درباره انبیا این است که معصومند؟». ایشان فرمودند: «بله»، پرسید: «با این کلام خداى عزوجل چه مى ‏کنى که فرمود: «وَ عَصى‏ آدَمُ رَبَّهُ فَغَوى» (طه/121)» تا آنجا که می گوید: مولانا حضرت رضا (ع) فرمودند: «واى بر تو اى على، از خدا بترس و نسبت کارهاى زشت به انبیا نده و کتاب خداوند را براى خودت تاویل نکن، چون خداى عزوجل مى ‏فرماید: «وَ ما یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ» (آل عمران/7). اما اینکه خداى عزوجل فرمود: «وَ عَصى‏ آدَمُ رَبَّهُ فَغَوى» در این زمینه بوده است که آدم را به منظور اینکه حجت و خلیفه ‏اش در زمین باشد خلق کرد، نه براى اینکه در بهشت بماند. نافرمانى او در بهشت بود نه در زمین و تازه آن نافرمانى هم به مقتضاى تقدیر الهى بوده است. همین که به زمین هبوط کرد و حجت و خلیفه او در زمین گردید به مقام عصمت نیز برسید که خداى عزوجل درباره عصمتش فرمود: «إِنَّ اللَّهَ اصْطَفى‏ آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إِبْراهِیمَ وَ آلَ عِمْرانَ عَلَى الْعالَمِینَ» (تا آخر حدیث) (آل عمران/33).

علامه طباطبایی: اینکه امام فرمود: «نافرمانى آدم در بهشت بود» اشاره است به آن بیانى که ما کردیم که تکلیف نخوردن از درخت تکلیف مولوى نبود، بلکه ارشادى بوده است. چون در بهشت هنوز تکالیف دینى جعل نشده بود و موطن تکلیف دینى زندگى زمینى است که خداوند براى آدم از پیش مقدر کرده بود. پس معصیت نامبرده معصیت امر ارشادى بوده است نه مولوى. پس دیگر جا ندارد که مانند بعضى از مفسرین خود را به زحمت انداخته و حدیث نامبرده را تاویل کنیم.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏1، ص: 218 و 219 قالب : روایی موضوع اصلی : حضرت آدم (علیه‌السلام) گوینده : علامه طباطبایی
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  عصمت حضرت آدم(علیه‌السلام) قبل و بعد از نبوت
على بن محمد بن جهم گفت: به مجلس مامون درآمدم و دیدم که على بن موسى (علیه السلام) نیز در آنجا هستند. مامون به آنجناب گفت: «یا بن رسول اللَّه آیا نظر شما این نیست که انبیا معصومند؟» ایشان فرمودند: «بله، همین است». پرسید: «پس چرا خداى تعالى فرموده است: «وَ عَصى‏ آدَمُ رَبَّهُ فَغَوى». ایشان فرمودند: خداى تعالى به آدم دستور داده بود که تو و همسرت در بهشت سکنى کنید و از هر چه می خواهید بخورید، ولى نزدیک این درخت نشوید. و اشاره فرمود به درخت معینى از گندم که در آنجا بود و فرمود: «اگر از این بخورید از ستمکاران می شوید» و نفرموده بود که از جنس این درخت نخورید. آدم هم خیال کرد تنها از آن بوته معین نهى شده است و لذا از آن بوته معین نخورد، بلکه از بوته ‏اى دیگر خورد، آن هم به وسوسه شیطان خورد. چون شیطان به او و همسرش گفت: «پروردگارتان از خصوص این بوته شما را نهى کرده است که از آن نخورید و اما غیر این بوته را فرموده نزدیکش نشوید نه اینکه از آن نخورید. از خوردن آن هم که نهى کرده است، براى این نهى کرد که مبادا فرشته و یا از جاودانان در بهشت شوید. برایشان سوگند هم خورد که من از خیر خواهان شما هستم. آدم و حوا هم تا آن روز به کسى برنخورده بودند که به دروغ سوگند خورده باشد. به همین جهت فریب او را خورده و به سوگند او اعتماد نمودند و از آن درخت خوردند. تازه این جریان قبل از رسیدن او به مقام نبوت بود و این نافرمانى هم گناه کبیره نبوده که به خاطر آن مستحق آتش شود بلکه از صغیره ‏هایى بوده است که خداوند کسى را به خاطر آن عذاب نمى ‏کند و صدور آن از انبیا قبل از آنکه مورد وحى قرار گیرند جائز است.

و اما بعد از آنکه خدا او را اجتبا کرد و به مقام نبوتش برگزید، از معصومین شد که نه گناه صغیره مى ‏کنند و نه کبیره. به همین جهت است که خداى عزوجل درباره او هم فرموده است: «وَ عَصى‏ آدَمُ رَبَّهُ فَغَوى، ثُمَّ اجْتَباهُ رَبُّهُ فَتابَ عَلَیْهِ وَ هَدى» (طه/122) و هم فرمود: «إِنَّ اللَّهَ اصْطَفى‏ دَمَ، وَ نُوحاً وَ آلَ إِبْراهِیمَ وَ آلَ عِمْرانَ عَلَى الْعالَمِینَ) (تا آخر حدیث) (آل عمران/33).

علامه طباطبایی: صدوق علیه الرحمه بعد از نقل این حدیث که حدیثى است طولانى، گفته است: «این حدیث از طریق على بن محمد بن جهم که یک مرد ناصبى و دشمن اهل بیت بوده است خیلى عجیب است» (این بود گفتار مرحوم صدوق).

و این حدیث آن مرحوم را به تعجب درنیاورده است مگر به خاطر اینکه مشتمل است بر تنزیه انبیا و آن مرحوم در اصولى که در حدیث مزبور مسلم گرفته شده است دقت نکرده است وگرنه متوجه می شد که با مذهب ائمه اهل بیت سازگار نیست. چون مذهب امامان اهل بیت این است که صدور نافرمانى از انبیا به خاطر اینکه معصومند هم قبل از نبوت آنان محال است و هم بعد از نبوت هم نافرمانی هاى صغیره و هم کبیره. علاوه بر اینکه آن طور که این مرد ناصبى حدیث را نقل کرده است مستلزم آن است که جمله ‏اى از آیه حذف شده باشد و تقدیر (ما نَهاکُما رَبُّکُما عَنْ هذِهِ الشَّجَرَةِ إِلَّا أَنْ تَکُونا)، جمله (ما نهاکما ربکما عن هذه الشجرة و انما نهاکما عن غیرها و ما نهاکما عن غیرها الا ان تکونا) الخ، باشد یعنى خدا اصلا شما را از این بوته نهى نکرده است بلکه از غیر این نهى کرده است و از آن غیر هم نهى نکرده است مگر براى اینکه فرشته و یا جاودان نباشید) در حالیکه آیه «ى آدم آیا می خواهى تو را به درختى راهنمایى کنم که درخت جاودانگى و ملک دائمى است» (طه/120) دلالت دارد بر اینکه ابلیس وى را تشویق مى ‏کرد بر اینکه از عین آن درخت که ممنوع شده بود بخورد و به این منظور او را تطمیع مى ‏کرد به اینکه اگر از آن بخورى جاودان می شوى تا از آن درخت که با نهى خدا از آن محجوب‏ شده بود، بخورد.

از این هم که بگذریم اصلا این مرد یعنى على بن محمد بن جهم در حدیث سابق جواب صحیح و تمام را خودش در مجلس مامون از آن جناب گرفت، پس این روایت که صدوق آورده است خالى از اشکال نیست هر چند که بعضى از وجوه اشکالى که گفتیم امکان حمل بر محملى صحیح داشته باشد.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏1، ص: 219 تا 221 قالب : روایی موضوع اصلی : حضرت آدم (علیه‌السلام) گوینده : علامه طباطبایی
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  بیرون شدن حضرت آدم (علیه‌السلام) و همسرش از بهشت
شخصى از امام صادق(علیه‌السلام) سؤالى کرد و آن این بود که آدم و همسرش چقدر در بهشت ماندند که به خاطر خطایى که کردند بیرون شدند؟ ایشان فرمودند: خداى تبارک و تعالى بعد از ظهر روز جمعه بود که از روح خود در آدم بدمید و آن گاه از پائین دنده ‏هایش همسرش را خلق کرد و بعد فرشتگان را به سجده بر او امر فرمود و بعد در همان روز او را داخل بهشت کرد و به خدا سوگند که بیش از شش ساعت از همان روز در بهشت نماند که دچار نافرمانى خداوند شد و خدا او و همسرش را از آنجا بیرون کرد، در حالیکه آفتاب تازه غروب کرده بود. آن شب را تا صبح پشت در بهشت به سر بردند تا صبح شد. ناگهان متوجه عریانى خود شدند. پروردگارشان نداشان داد که آیا شما را از آن درخت که می دانید نهى نکردم؟ آدم خجالت کشیده و سر به زیر افکند و گفت: «پروردگارا ما به نفس خود ستم کردیم و اینک به گناهان خود اعتراف مى ‏کنیم. پس ما را بیامرز». خداى تعالى در پاسخشان فرمود: «باید که از آسمان هاى من به زمین هبوط کنید چون هیچ نافرمان و سرکش در آسمان هاى من همجوار من نمی شود.

علامه طباطبایی: ممکن است از آنچه این روایت مشتمل بر آن است کیفیت بیرون شدن آن دو را از بهشت استفاده کرد و فهمید که آن دو نخست از بهشت بیرون شدند و در بیرون در بهشت قرار گرفتند و سپس از بیرون در بهشت به زمین هبوط کردند. چون در قرآن کریم و آیات این قصه که همان آیه فوق باشد دو بار امر به هبوط شده است با اینکه این امر امر شرعى نبود بلکه امر تکوینى بود که به هیچ وجه قابل تخلف نیست. و همچنین از اینکه سیاق را تغییر داده است در آیه «وَ قُلْنا یا آدَمُ اسْکُنْ» تا به آخر به سیاق (متکلم مع الغیر گفتیم) و در آیه «وَ ناداهُما رَبُّهُما» (اعراف/22) الخ به سیاق غایب (پروردگارشان ندایشان کرد) آورد و نیز در اولى تعبیر به (بگفتار) و در دومى به ندا که صدا زدن از دور است تعبیر کرد و باز در اولى با کلمه (هذا) که مخصوص باشاره به نزدیک است و در دومى با کلمه (تلک) که مخصوص اشاره به دور است بیاورد. از این تعبیرات می توان فهمید که امر به هبوط یک بار در داخل بهشت صورت گرفته است و با آن آدم از بهشت بیرون شد. یک بار هم در بیرون بهشت صورت گرفت و از آنجا به زمین هبوط کرد.

نقطه ضعفى که در این روایت است این است که در این روایت خلقت حوا را مطابق تورات از دنده آدم دانسته است و این معنا را در روایات وارده از ائمه اهل بیت (علیه السلام) به طورى که در بحث از خلقت آدم خواهى دید تکذیب مى ‏کند، هر چند که ممکن است این نقطه ضعف را جبران نموده و گفت: مراد از دنده پائین آدم زیادى گل آدم است. آن گلى که با آن اضلاع و دنده ‏هاى آدم را آفرید (دقت بفرمائید). اما ساعت هایى که براى مکث آدم در بهشت تعیین نمود؛ در یک جا شش ساعت و جایى دیگر هفت ساعتش خوانده است. علاج این اختلاف آسان است براى اینکه مى ‏گوییم: منظور از ساعت شصت دقیقه نیست بلکه منظور بیان زمان تقریبى جریان است.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏1، ص: 221 و 222 قالب : روایی موضوع اصلی : داستان حضرت آدم (علیه‌السلام) گوینده : علامه طباطبایی
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  خطای حضرت آدم(علیه‌السلام)
امام صادق(علیه‌السلام) فرمودند: حضرت موسى(علیه‌السلام) از پروردگارش مسئلت کرد که بین او و حضرت آدم(علیه‌السلام) جمع کند و خداوند هم جمع نمود و وى را موفق به زیارت او نمود. حضرت موسى(علیه‌السلام) گفت: «اى پدر، مگر جز این بود که خدا تو را به دست قدرت خود بیافرید و از روح خود در تو بدمید و ملائکه را به سجده بر تو وادار نمود؟ پس چرا وقتى دستور داد از یک درخت بهشت نخورى نافرمانى کردى؟». حضرت آدم(علیه‌السلام) گفت: «اى موسى بگو ببینم خطیئه من در تورات چند سال قبل از خلقتم نوشته شده است؟» حضرت موسى(علیه‌السلام) گفت: «سى هزار سال». حضرت آدم(علیه‌السلام) گفت: «همین طور است»». آن گاه امام صادق (علیه السلام) فرمودند: حضرت آدم(علیه‌السلام) با همین کلام حضرت موسى(علیه‌السلام) را قانع ساخت.

علامه طباطبایی: قریب به این معنا را علامه سیوطى در الدرالمنثور (ج 1 ص 54) به چند طریق از رسول خدا(صلّی‌الله‌علیه‌وآله) نقل کرده است.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏1، ص: 225 قالب : روایی موضوع اصلی : حضرت آدم (علیه‌السلام) گوینده : علامه طباطبایی
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  ظلم به خوشتن - سمانه بيات
تخلّف از راهنمایى هاى الهى، ظلم به خویشتن است . همانطو رکه حضرت آدم و حوا با تخلف از فرمان خدا از بهشت رانده شدند و با این هبوط به خوشتن خویش ستم کردند. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : قالب : تفسیری موضوع اصلی : ظلم گوینده : سمانه بیات
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
1) رمضانی (داور) : شماره آیه 35 می باشد. لطفا اصلاح کنید و مجددا ارسال نمایید تا قابلیت نمایش پیدا کند.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  داستان هبوط آدم - سمانه بيات
این آیات متعرض آن فرضی است که بخاطر آن انسان بسوی دنیا پائین آمد، و نیز حقیقت خلافت در زمین، و آثار و خواص آنرا بیان می‏کند، و این مطلب بر خلاف سائر داستانهائیکه در قرآن آمده، تنها در یکجا آمده است، و آن همین جا است. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر المیزان قالب : تفسیری موضوع اصلی : داستان حضرت آدم (علیه‌السلام) گوینده : سمانه بیات
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
1) شاه آبادی (داور) : در سوره طه آیه 121نیز تکرار شده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  تاکتیکهای شیطان - سيد علي بهبهاني
شیطان براى ایجاد لغزش، دست به هر نوع تاکتیک روانى وتبلیغاتى زد، از جمله:
الف: براى آدم و حوّا سوگند یاد کرد. «قاسمهما»
ب: قیافه‏ى خیرخواهانه به خود گرفت و گفت: من از خیرخواهان شما هستم. «انّى لکما لمن النّاصحین»
ج: وعده ابدیّت داد، که اگر این گیاه را بخورید، زندگى و حکومت ابدى خواهید داشت. «شجرة الخلد و ملک لا یبلى»
د: دروغ گفت و به ذات حقّ تهمت زد. «مانهیکما ربّکما عن هذه الشجرة الا ان تکونا ملکین او تکونا من الخالدین» یعنى پروردگارتان شما را نهى نکرد مگر از ترس اینکه شما فرشته شوید یا به زندگى ابدى برسید. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور قالب : تفسیری موضوع اصلی : شیطان- ابلیس گوینده : حجت الاسلام قرائتی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  فریفته شدن - سجاد حسني پازکي
خداوند در این آیه نمی فرماید شیطان حوا را فریفت و حوا آدم را. می فرماید آن دو را فزیفت [ نظرات / امتیازها ]
منبع : قالب : تفسیری موضوع اصلی : حضرت آدم (علیه‌السلام) گوینده : سجاد حسنی پازکی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
1) رمضانی (داور) : لطفا مطلب خود را در قسمت پیام وارد نمایید و مجددا ارسال کنید تا قابلیت نمایش پیدا کند.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  معنای هبوط - مجيد سرابي
هبوط به معنای پایین آمدن است ؛ نزول هم به همین معناست. اما تفاوت نزول قرآن با هبوط حضرت آدم(علی نبینا واله وعلیه السلام) در این است که در نزول ، از شأن و رتبة آنچه نازل می شود کاسته نمی گردد؛ اما هبوط حضرت آدم(ع) بعنوان تنبیهی است درمقابل ترک اولی و هبوط به معنای پایین آمدن شأن است هرچند در هر دو مورد (قرآن و آدم) ظاهراً سفر از عالم ملکوت به زمین بوده است اما اعتبار قرآنی که در دسترس ماست به اندازة همان کتاب محفوظی است که قرآن مرتبة نازلة آن است. ولی اعتبار انسانی که در زمین زندگی می کند به شرط ... برابر انسان کامل است و باید این نقص شأن را جبران کند تا به آن مقام برسد. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : قالب : لغوی موضوع اصلی : تنبیه گوینده : مجید مهدی زاده
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  خدا چرا شیطان را آفرید؟ - مسعود ورزيده
بسیارى مى پرسند شیطان که موجود اغواگرى است اصلا چرا آفریده شد و فلسفه وجود او چیست ؟! در پاسخ مى گوئیم :
اولا: خداوند شیطان را، شیطان نیافرید، به این دلیل که سالها همنشین
فرشتگان و بر فطرت پاک بود، ولى بعد از آزادى خود سوء استفاده کرد و بناى طغیان و سرکشى گذارد، پس او در آغاز پاک آفریده شد و انحرافش بر اثر خواست خودش بود.
ثانیا: از نظر سازمان آفرینش وجود شیطان براى افراد با ایمان و آنها که مى خواهند راه حق را بپویند زیانبخش نیست ، بلکه وسیله پیشرفت و تکامل آنها است ، چه اینکه پیشرفت و ترقى و تکامل ، همواره در میان تضادها صورت مى گیرد.
به عبارت روشنتر: انسان تا در برابر دشمن نیرومندى قرار نگیرد هرگز نیروها و نبوغ خود را بسیج نمى کند و بکار نمى اندازد، همین وجود دشمن نیرومند سبب تحرک و جنبش هر چه بیشتر انسان و در نتیجه ترقى و تکامل او مى شود.
یکى از فلاسفه بزرگ تاریخ معاصر ((تواین بى )) مى گوید: ((هیچ تمدن درخشانى در جهان پیدا نشد، مگر این که ، ملتى مورد هجوم یک نیروى خارجى قرار گرفت و بر اثر این تهاجم نبوغ و استعداد خود را بکار انداخت و آنچنان تمدن درخشانى را پى ریزى کرد
توضیح : فرشتگان و بر فطرت پاک بود، ولى بعد از آزادى خود سوء استفاده کرد و بناى طغیان و سرکشى گذار

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیرنمونه قالب : تفسیری موضوع اصلی : شیطان- ابلیس گوینده : مسعود ورزیده
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.