● عصاره قصه -
سيد علي بهبهاني
در پى کشته شدن فردى از بنى اسرائیل خداى سبحان فرمودگ گاوى ذبح کنید و برخى از اضاى گاو مذبوح را به بدن مقتول بزنید تا زنده شود و قاتل رامعرفى کند، لیکن از آن جا که قرآن کتاب هدایت است نه کتاب قصّه، گاهى ترتیب زمانى قضایاى تاریخى را رعایت نمى کند؛ چنان که به بسیارى از ویژگى هاى دیگرى که عبرت آموز نیست و در هدایت نقشى ندارد نیز اشاره اى نمى کند. البته احتمال دیگرى مطرح است که در تفسیر به آن اشاره مى شود.
حضرت موسى علیه السلام به بنى اسرائیل گفت : خداوند به شما فرمان مى دهد که گاوى را ذبح کنید. آنها به جاى آن که بدون چون و چرا فرمان آن حضرت را اطاعت کنند، به بهانه این که میان مشخص شدن قاتل ناشناس با ذبح گاو پیوندى نیست، به حضرت موسى علیه السلام گفتند:آیا ما را به استهزا مى گیرى ؟ آن حضرت در جواب این تعبیر ناروا گفت : به خدا پناه مى برم از این که از جاهلان باشم ؛ ون استهزا و دیگر معاصى از جهالت اشى مى شود و من از آن جا که از وحى نشاءت مى یگرد و اگر اندکى تاءمل کید، روشن مى شود که بین ذبح گاو و یافتن قاتل ناشناس چه پیوندى است.
بنى اسرائیل لجوج و بهانه گیر در پاسخ حضرت موسى علیه السلام بى ادبانه گفتند: از پروردگارت بخواه که سن گاو را براى ما روشن سازد. حضرت موسى علیه السلام گفت : خداوند مى فرماید: این گاو نه کهن سال و پیر باشد و نه نو سال، بلکه میان سال باشد. سپس فرمود: آنچه را به آن ماءمور شده اید، انجام دهید.
بنى اسرائیل باز هم لجوجانه گفتند: از پروردگارت بخواه تا رنگ گاو را براى ما بیان کند. موساى کلیم پاسخ داد: خداوند مى فرماید: گاوى زرد رنگ ذبح کنید آن هم زردى خالص که مایل به رنگ دیگرى نباشد؛ به گونه اى که چنین گاوى سبب سرور بینندگان شود.
بنى اسرائیل بر لجاجت خود پاى فشرده، گفتند: از پروردگارت بخواه تا بیشتر برایمان روشن سازد که چگونه گاوى است ؛ چون امر آن گاو بر ما مشتبه شده است واگر خدا بخواهد ما از هدایت یافتگانیم.
کلیم خداعلیه السلام پاسخ داد: خداوند مى فرماید: گاوى است که نه براى شخم زدن رام است ونه براى زراعت آب کشى مى کند؛ از هر عیبى سالم است و از جهت رنگ نیز، یک دست است و هیچ آمیزه اى ندارد.
آنگاه بنى اسرائیل تسلیم شدند؛ اگرچه باز هم در مقام اظهار قبول، بى ادبانه گفتند: (الان جئت بالحقّ)؛ هم اکنون حقّ مطلب را آوردى ! آنان گاوى با ویژگى هاى یاد شده یافتند و آن را سر بریدند.
سپس ماءمور شدند قسمتى از گاو مذبوح را به بدن مقتول بزنند تا زنده شود و قاتل خود را معرفى کند. این نزاع به جاى آن که به صورت عادى و از طریق داورى در محکمه حلّ شود، به صورت معجزه پایان یافت ؛ معجزه اى که از آیات و بیّنات الهى است و مى تواند افزون بر پایان دادن به نزاعى حقوقى و فقهى، دلیلى بر قدرت خداوند بر زنده کردن مردگان در قیامت، یعنى مساءله کلامى نیز باشد. از این رو در ادامه مى فرماید: خداوند این گونه، مردگان را زنده مى کند و یات خود را به شما نشان مى دهد. شاید اندیشه کنید و از تبه کارى بازگردید.
غالب بنى اسرائیل اهل تعقّل و اندیشه نبودند تا از معجزه و بیّنه، استنباط عقلانى داشته باشند، بلکه گرفتار حسّ بوده، مادامى که در محدوده حسّ به سر مى بردند، مطالب محسوس را متذکر و متنبّه بودند و آنگاه که ازاین محدوده خارج مى شدند، غافل گشته و به جهل علمى و جهالت عملى و قساوت دل منتهى مى شدند؛ قساوتى که از قساوت و سختى سنگ نیز شدیدتر بود. ازاین رو در پایان این جریان، مى فرماید: سپس دل هاى شما پس از این واقعه سخت شد، همچون سنگ یا سخت تر از آن ! زیرا پاره اى از سنگ ها منفجر مى شود و از آن نهرها جارى مى شود و پاره اى از آنها ارگ چه در حدّ انفجار نمى شکافد، ولى در حدّ انشقاق شکاف برمى دارد و آب کمترى (نه در حدّ نهر) از آن تراوش مى کند و پاره اى از سنگ ها از خوف خدا، از فراز کوه به زیر مى افتد، اما دل هاى شما هیچ اثرى نمى پذیرد و چیزى در آن نفوذ نمى کند و فایده اى بر آن مترتّب نمى شود و در غفلت و قساوت محض به سر مى برد. بدانید که خداوند از اعمال شما غافل نیست.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر تسنیم |
قالب : تاریخی |
موضوع اصلی : داستان قوم بنی اسرائیل |
گوینده : آیت الله جوادی آملی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● استهزاء -
سجاد حسني پازکي
منبع : تفسیر نمونه |
قالب : اخلاقی |
موضوع اصلی : استهزا- تمسخر |
گوینده : آیت الله مکارم شیرازی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● پیام -
مسلم ازادبخت
اگر فرمان خداوند، با ذهن و سلیقهی ما مطابق نیامد و راز آن را نفهمیدیم، نباید آن را انکار کنیم. «إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُکُمْ»، «أَ تَتَّخِذُنا هُزُواً»
2ـ موسی علیهالسلام دستور ذبح گاو را از سوی خدا معرّفی میکند تا بلکه رعایت ادب نموده و تسلیم شوند، ولی آنها باز بهانه گیری میکنند. «إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُکُمْ»
«ذَلُولٌ» به معنای حیوان رام شده، «تُثِیرُ» از «أَثارَةٍ» به معنای شخم زدن، «مُسَلَّمَةٌ» به معنای سالم از هر عیب و نقص عضوی و «شِیَةَ» از «وشی» به معنای خال، و «لا شِیَةَ» یعنی خال یا رگهی رنگ دیگری نداشته باشد
3ـ خداوند اگر اراده نماید، از به هم خوردن دو مرده، مردهای زنده میشود. «تَذْبَحُوا بَقَرَةً»
4ـ در کشتن گاو، تقدّس گاو کوبیده میشود. همانند بتشکنی ابراهیم علیهالسلام و آتش زدن گوسالهی طلایی سامری. «تَذْبَحُوا بَقَرَةً»
5ـ درجهی ایمان مردم به پیامبرشان، از برخورد آنها در مقابل دستورات وی فهمیده میشود. «أَ تَتَّخِذُنا هُزُواً»
6ـ استعاذه و پناه بردن به خدا، یکی از راههای بیمه شدن است. عصمت انبیا در سایهی استعاذه و امثال آن است. «أَعُوذُ»
7ـ مسخره کردن، کار افراد جاهل و بیخرد است. «أَکُونَ مِنَ الْجاهِلِینَ»
8 جهل، خطری است که اولیای خدا، از آن به خدا پناه میبرند. «أَعُوذُ بِاللَّهِ أَنْ أَکُونَ مِنَ الْجاهِلِینَ»
9ـ خداوند در یک ماجرا، توحید قدرت نمایی خود، نبوّت معجزه موسی، و معاد زنده شدن مرده را به اثبات میرساند.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : قرانی |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سوره بقره |
گوینده : مسلم ازادبخت |
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● از حکمت های اسباب -
سيد حسين اخوان بهابادي
تحقق خواسته و اراده ی خداوند از مجرای اسباب صورت می گیرد و این یک سنت الهی است که تغییر ناپذیر است سنت های خداوند همچنین دارای حکمت های متعددی هستند و این سنت هم از این قاعده مستثنی نیست یکی از حکمت های مهم و اصلی این سنت، بحث تفکر و اندیشیدن است خداوند از یک سو زمینه های مختلفی بوجود اورده است تا انسان در آن بیندیشد و از سوی دیگر به تفکر سفارش و دعوت نموده است مانند دنیای پر از نظم تا آدمی پی به ناظم ببرد و یا پرسش هایی که برانگیزنده تفکر و تعقل خواهند بود پرسش های صریح بعضی آیات قرآن یا چراهایی که در اثر تفکر در عالم گیتی و همچنین آیات کتاب خدا می تواند شکل بگیرد تا ذهن را به تکاپو برای بدست آوردن پاسخ ها وادارد البته فکر برای پاسخ بهتر به سوالات از آیات وحی کمک می گیرد و راهنمایی از نبی و امام معصوم تقاضا می کند در این زمینه قرآن صامت هم از یک سو فرد را به تدبر در آیات حق دعوت می کند و از سوی دیگر برای تشخیص درست از نادرست انسان را به سمت قرآن ناطق سوق می دهد تا مبادا تدبر به خروج انسان از صراط مستقیم بینجامد و بدین صورت نتیجه ی تدبری پذیرفته می گردد که با ملاک ها و معیارها در تضاد و دوگانگی قرار نگیرد بنابراین از زمینه های واداشتن انسان به تفکر می توان به اسباب اشاره کرد و این خود نشان دهنده ی جایگاه رفیع تفکر است تفکر از حکمت های کلیدی این سنت است و می تواند مراحل یا حکمت هایی را در پی داشته باشد انسان می اندیشد امید انکه پرسش هایی هم شکل بگیرد و باشد که این پرسش ها هم بتواند تلاش هایی را برای یافتن پاسخ ها (با استفاده از منابع متنی و یا طرح آن نزد افراد خبره) به همراه داشته باشد لذا بطور خلاصه از حکمت های تحقق اراده خداوندی از مسیر اسباب می توان به تفکر، ایجاد پرسش و تلاش برای یافتن پاسخ ها اشاره نمود که البته قرارگیری در هر قسمت دارای ارزش و اهمیت است. در ادامه ی حکمت ها می توان به خود پاسخ ها هم اشاره کرد این پاسخ ها معادن و گنج هایی هستند که با تلاش و کوشش عیان و آشکار گردیدند که باید از آن ها بهره برد همانند طلایی که سرانجام به زینت آلات تبدیل می گردد و انسان می تواند خود را به آن آراسته کند شکل گیری پیام ها یعنی کاربردی کردن پاسخ ها که آن را می توان از قسمت های انتهایی این جریان حکمت ها دانست پیام ها می توانند همچون مشعلی گردند که در مسیر زندگی انسانی نورافشانی کنند تا بتوان بهتر راه یافت . اما اکنون در داستان رفع نزاع بنی اسرائیل از طریق ذبح گاو مشاهده می شود که تحقق خواسته و اراده ی خداوند حتی در معجزه ی پیامبران هم از مجرای اسباب صورت می گیرد و در اثر تفکر در این سرگذشت سوالاتی شکل گرفته است که البته می تواند سوالات جدیدی در پی داشته باشد که در اینجا یکی دو سوال برای نمونه بیان می شود:
1. چرا خداوند برای اجرای خواسته خود از مجرای ذبح حیوان استفاده می کند؟
2. چرا خدا از میان حیوانات گوناگون دستور داد گاو را سر ببرند؟
اما پاسخ ها؛ در تفسیرها می بینیم که در پاسخ سوال اول برای نمونه آمده است که اراده خداوند بر این تعلق گرفته بود که پاداش احسان فرزندی را به پدر عطا کند یا دعای پدری را درحق فرزند، به بهترین وجه اجابت کند و یا خداوند خواسته است از طریق این اسباب سیمای بنی اسرائیل را نشان دهد؛ از بی ادبی آنها نسبت به خداوند و پیامبرش تا حس گرایی شدید انها و اصرار انها بر پرسش سوالات بی فایده اما در پاسخ به سوال دوم برای نمونه گفته شده است که در آن روزگار، گویا مردمى بودند که گاو را مى پرستیدند. قصد این بود که تقدّس و عظمت موهوم گاو درهم شکسته شود و همگان دریابند که حیوانى اینگونه اسیر و ذلیل، زیبنده پرستش نیست.
حال نوبت به استخراج پیام ها از پاسخ ها می رسد که این قسمت می تواند مشکل گشای انسان امروزی گردد که فقط به یکی آن هم برای بیان این فرایند اکتفا می شود؛ تو نیکی می کن و در دجله انداز که ایزد در بیابانت دهد باز، مخصوصا نیکی به پدر و مادر که خداوند به نحو احسن جبران می کند.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : اسباب- وسائط |
گوینده : سید حسین اخوان بهابادی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.