از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید تفسیر ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
 » تفسیر المیزان - خلاصه
(ومنهم امیون لا یعلمون الکتاب الاامانی ):(و گروهی از ایشان بی سوادهایی هستند که علمی به کتاب ندارند جز اکاذیب )(امی )کسی است که نمی خواند و نمی نویسد و تنها از مادرش تربیت گرفته است و (امانی ) جمع امنیه است که به معنای اکاذیب و اباطیل می باشد،پس بنی اسرائیل دو گروهند یاباسواد مغرض که کتاب خدا را تحریف می کنند و یا بی سواد و نادان که مشتی خرافات را به عنوان کتاب آسمانی پذیرفته اند،(و ان هم الا یظنون ):(و نیست برآنان جز آنچه پنداشته اند)یعنی آنها از یهودیت جز ظن و گمان چیزی ندارند وآرزو می کنند با این عقیده از عذاب برهند و گمان می کنند آنها تنها گروهی هستندکه خدا آنها را می آمرزد و آنها قوم برگزیده هستند. [ نظرات / امتیازها ]
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  فاطمه پورمحمدي - مجمع البیان فی تفسیر القرآن‏
وَ مِنْهُمْ ...- برخى از ایشان.
منظور همان گروهى از یهود است که خداوند در این آیات داستانهاى آنان را بیان فرمود و آرزوى ایمان آوردنشان را از بین برد.
أُمِّیُّونَ ...- خواندن و نوشتن نمى‏دانند.
ابن عباس و قتاده گویند: منظور این است: معانى تورات را نمیدانند و تنها بحفظ و تلاوت آن اکتفاء کرده‏اند.
ابو عبیده میگوید: منظور از «أُمِّیُّونَ» ملتهایى است که کتاب بر آنان نازل نشده لا یَعْلَمُونَ الْکِتابَ ...- نمیدانند کتاب را.
درک نمى‏کنند آنچه را که در کتاب است و مقررات و احکام و حدود تکالیف آن را نمیدانند و مانند چهار پایان تقلید مى‏کنند و آنچه را میگویند نمى‏فهمند و منظور ازکتاب همان تورات است و لام تعریف بر آن داخل شده.
الّا ...- مگر.
بمعناى: لکن.
امانىّ ...- آرزوها.
ابن عباس میگوید: گفتارى است دروغ که بر زبان میآورند.
کلبى میگوید: مطالبى است که بزرگان آنها بازگو میکنند.
کسایى و فراء گویند: تلاوتى است که از درک و فهم خالى است.
گفته شده. منظور از امانىّ این است: آرزو میکنند از خداوند رحمت را و شیطان بر آنها چنین وانمود کند که در نزد خداوند مقام و خیرى دارند و آرزو میکنند که اسلام پس از درگذشت نبى اکرم از بین برود و ریاست پیشین دو مرتبه نصیب آنها گردد.
و گفته شده: منظور از امانىّ دروغ بستن و گفتار باطل است و این احتمال با «وَ إِنْ هُمْ إِلَّا یَظُنُّونَ» تناسب دارد زیرا اگر منظور تلاوت بود آنها در پندار نبودند و همین طور اگر آرزو میداشتند آن را زیرا اگر تلاوت با تدبّر همراه باشد خواهند فهمید و اگر آرزوى شخص برآورده شد دیگر پندار معنا ندارد و همین طور تردید در آنچه میداند نادرست است و یهود هم عصر نبىّ اکرم تردیدى نداشتند که تورات از نزد خدا نازل شده است.
وَ إِنْ هُمْ إِلَّا یَظُنُّونَ ...- و تنها پا بست پندار و خیالند.
یعنى در حال شک و تردید میباشند. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  سيد علي بهبهاني - تفسیر تسنیم
درس نخوانده ها و بى سوادان از بنى اسرائیل از کتاب خدا، یعنى تورات آگاهى ندارند. آنان کورکوردانه از احبار و رهبان تقلید کرده، جز احادیث مجعول و کتاب محرّف چیزى نمى دانند و در اعتقاد خود تنه بر ظن و حدس غیرعلمى تکیه مى زنند؛ ا زاین رو نمى توان به حق پذیرى آنها امید بست و از آنان توقع ایمان داشت.

آن امیّون تنها افسانه هاى مجعول افسون گران و خرافه هاى مختلق جعالان و خیالات واهى و آرزوهایى را در سر مى پرورانند که اجبار یهود به ایشان القا کرده اند؛ از این رو نه اندیشه علمى دارند؛ زیرا ظن، یعنى شک و ماند آن علم نیست و از همین رو هرگز نمى توان در معارف اعتقادى به آن بسنده کرد، و نه انگیزه مقبول دارند؛ زیرا افسانه و خرافه جزو آرزوهاى خام است، نه رجا و امید پخته.

سبب اساسى تمرد و طغوا و دین گریزى یهودان، تحریف عالمانه دین شناسان بى دین است. این گروه دین شناس و محقق به دستور تحریف و تسبب آن اکتفا نکردند، بلکه خود مباشرةً با دسان نحس خوى شتورات الهى را تحریف کرده مدعى مى شدند که این همان ورات نازل شده از طرف خداست. آنان از عمل تحریف و افتراى به دین هدفى جز فروش دین و به دست آوردن متاع دنیا نداشته و ندارند. گناه این فرقه ضال مضلّ، یعنى تحریف، از آن رو که اصل دین را به خطر مى انداز، از مهمترین معاصى و از عظیم ترین ستم ها محسوب است ؛ از این رو اب تکرار و تثلیث کلمه رعب آور ویل عظمت عقوبت آنان ذکر شده و آن منحرفان محرّف و مفتریان دین فروش تهدید شدءه اند که عذابى بسیار سخت در انتظار آنهاست. در این آیه، نخست استحقاق محرّفان نسبت به اصل ولى بیان شده و آنگاه به تفصیل در برابر هر یک از دو گناه مهم آنان، یعنى اصل تحریف و دریافت عوض، یعنى ثمن یا مزد، نیز کلمه ویل ذکر شده است. البته احتمال این که ویل ها عقاب هاى سه گانه در برابر معاصى سه گانه اصل تحریف، اسناد محرّف به خدا و دریافت رشوه باشد نیز مطرح است. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  بهناز سادات متولي - از قرآن حکیم و شرح آیات منتخب با ترجمه آیت الله مکارم شیرازی ص 12
. تقلید؛ کور کورانه یا عالمانه:
آیات 75 تا 79 سوره بقره یهودیان را به دوگروه تقسیم می کند: گروه یکم، کتاب آسمانی خود را می خواندند، ولی آن را بنا به میل خود می نوشتند و تحریف می کردند و گروه دوم، خواندن و نوشتن بلد نبودند و از کتاب آسمانی جز همان تحریف ها و دروغ هایی که گروه یکم به آنها می گفتند، چیزی نمی دانستند. در ذیل این آیه، نقل شده است: " مردی به امام صادق (ع) عرض کرد: با این که عوام یهود اطلاعی از کتاب آسمانی خود جز از طریق عالمانشان نداشتند، چگونه خداوند آنها را به خاطر تقلید از علما وپذیرش آنان مذمت می کند؟! آیا عوام یهود با عوام ما که از علمای خود تقلید می کنند، تفاوت دارند؟ امام فرمود: " عوام ما و عوام یهود، از یک جهت فرق دارند و از جهتی مانند هم هستند. از آن جهت که مانند هم هستند، خداوند عوام ما را نیز مذمت کرده است؛ همان گونه که عوام یهود را نکوهش فرموده است. فرق آنها این است که عوام یهود از وضع علما ی خود آگاه بودند و می دانستند که آنها بع صراحت دروغ می گویند، حرام و رشوه می خورند و احکام خدا را تغییر می دهند. آنها با وجدان خود این حقیقت را دریافته بودند که چنین اشخاصی فاسق اند و جایز نیست سخنان آنها را درباره ی خدا و احکام او بپذیرند و گواهی آنها را درباره ی پیامبران قبول کنند. به این دلیل، خداوند آنها را نکوهش کرده است. اگر عوام ما هم از علمای خود فسق آشکار و تعصب شدید و حرص به دنیا و اموال حرام ببینند و از آنها پیروی کنند، مثل یهود خواهند بود که خداوند آنان را به خاطر پیروی از علما ی فاسق نکوهش کرده است." سپس امام فرمود:" عوام باید از دانشمندانی تقلید کنند که پاکی روح خود را حفظ می کنند، دین خود را نگه می دارند و مخالف هوی و هوس و مطیع فرمان خداوند هستند."

اقتباس از المیزان،ج1،ص214
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  حاجيه تقي زاده فانيد - تفسیر انگلیسی- ابن کثیر
Allah said,


﴿وَمِنْهُمْ أُمِّیُّونَ﴾


(And there are among them Ummyyun people) meaning, among the People of the Book, as Mujahid stated. Ummyyun, is plural for Ummi, that is, a person who does not write, as Abu Al-`Aliyah, Ar-Rabi`, Qatadah, Ibrahim An-Nakha`i and others said. This meaning is clarified by Allah's statement,


﴿لاَ یَعْلَمُونَ الْکِتَـبَ﴾


(Who know not the Book) meaning, are they not aware of what is in it.


Ummi was one of the descriptions of the Prophet because he was unlettered. For instance, Allah said,


﴿وَمَا کُنتَ تَتْلُو مِن قَبْلِهِ مِن کِتَـبٍ وَلاَ تَخُطُّهُ بِیَمِینِکَ إِذاً لاَّرْتَـبَ الْمُبْطِلُونَ ﴾


(Neither did you (O Muhammad ) read any book before it (this Qur'an) nor did you write any book (whatsoever) with your right hand. In that case, indeed, the followers of falsehood might have doubted) (29:48).


Also, the Prophet said,


«إِنَّا أُمَّةٌ أُمِّیَّةٌ لَا نَکْتُبُ وَلَا نَحْسِبُ، الشَّهْرُ هکَذَا وَهکَذَا وَهکَذَا»


(We are an Ummi nation, neither writing nor calculating. The (lunar) month is like this, this and this (i.e. thirty or twenty-nine days.)


This Hadith stated that Muslims do not need to rely on books, or calculations to decide the timings of their acts of worship. Allah also said,


﴿هُوَ الَّذِى بَعَثَ فِى الأُمِّیِّینَ رَسُولاً مِّنْهُمْ﴾


(He it is Who sent among the Ummiyyin ones a Messenger (Muhammad ) from among themselves) (62:2).
Ad-Dahhak said that Ibn `Abbas said that Allah's statement,


﴿إِلاَّ أَمَانِىَّ﴾


(But they trust upon Amani) means, "It is just a false statement that they utter with their tongues.'' It was also said that Amani means `wishes and hopes'. Mujahid commented, "Allah described the Ummiyyin as not understanding any of the Book that Allah sent down to Musa, yet they create lies and falsehood.'' Therefore, the word Amani mentioned here refers to lying and falsehood. Mujahid said that Allah's statement,


﴿وَإِنْ هُمْ إِلاَّ یَظُنُّونَ﴾


(And they but guess) means, "They lie.'' Qatadah, Abu Al-`Aliyah and Ar-Rabi` said that it means, "They have evil false ideas about Allah.''



[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر راهنما

1 - جامعه یهود در عصر بعثت متشکل از عالمانى معاند و عوامى ناآگاه

و قد کان فریق منهم ... و منهم أمیون لایعلمون الکتب إلا امانى

چنانچه در آیه «75» گذشت، مراد از «فریق منهم» - به قرینه صفات شمرده شده بر آنان - عالمان یهود است.

2 - عوام یهود، مردمى بى سواد که نه خواندن مى دانستند و نه نوشتن آموخته بودند.

و منهم أمیون

«أمیون» (جمع أمى) است و أمى به کسى گفته مى شود که نوشتن نمى داند. برخى از اهل لغت نخواندن را نیز در معناى «أمى» قید کرده اند.

3 - عوام یهود، ناآگاه به محتواى کتاب آسمانى خویش (تورات)

لایعلمون الکتب

4 - عوام یهود، خیالات واهى و نسبت داده شده به تورات را به عنوان کتاب آسمانى و دستورات الهى پذیرفته بودند.

لایعلمون الکتب إلا امانى

«امانى» (جمع امنیة) به معناى خیالات واهى و دروغهاى بافته شده است. استثنا در جمله فوق، استثناى منقطع است. بنابراین «لا یعلمون ...»; یعنى، عوام یهود به محتواى تورات آگاهى ندارند، بلکه خیالات واهى و مطالب دروغین را به عنوان کتاب مى شناسند.

5 - حدس و گمان، پایه و اساس تفکرات دینى عوام یهود

إن هم إلایظنون

6 - بى سوادى عوام یهود و آگاهى نداشتن آنان از تورات، از دلایل نابجا بودن انتظار ایمان از آنها

أفتطمعون أن یؤمنوا لکم ... و منهم أمیون لایعلمون الکتب إلا امانى

جمله «منهم أمیون» عطف بر «قد کان فریق ...» در آیه «75» است. بنابراین آیه مورد بحث نیز بیانگر علت براى «أفتطمعون ...» مى باشد.

7 - پذیرش خیالات واهى به جاى محتواى کتاب آسمانى و پایه قرار دادن حدس و گمان در تفکرات و معتقدات دینى، از دلایل نابجا بودن انتظار ایمان از عوام یهود

أفتطمعون أن یؤمنوا لکم ... و منهم أمیون ... إن هم إلا یظنون

8 - دستیابى به محتواى کتابهاى آسمانى وظیفه اى بر عهده همگان

منهم أمیون لایعلمون الکتب

لحن آیه، گویاى سرزنش کسانى است که از محتواى کتاب آسمانى خویش اطلاعى ندارند.

9 - حدس و گمان در شناخت محتواى کتابهاى آسمانى، طریقى است نادرست و بى اعتبار.

لایعلمون الکتب إلا امانى و إن هم إلا یظنون

10 - محتواى کتابهاى آسمانى و معارف آن، عارى از خیالات خام و واهى است.

لایعلمون الکتب إلا امانى

11 - ضرورت پرهیز از تفسیر کتابهاى آسمانى با حدس و گمان

لایعلمون الکتب إلا امانى و إن هم إلا یظنون

12 - زدودن خیالات و توهمات واهى درباره مسائل دینى، شرط اساسى براى ایجاد زمینه هاى ایمان واقعى در مردم

أفتطمعون أن یؤمنوا لکم ... و منهم أمیون لایعلمون الکتب إلا أمانى

جمله هاى فوق (أفتطمعون ...) حاوى این معناست که تا مردم به خیالات واهى، به عنوان مسائل دینى دل خوش کرده اند، انتظار ایمان از آنان نا به جاست. بنابراین آیات یاد شده اشاره به این نکته دارد که: داعیان اسلام و قرآن باید تلاش کنند خیالات واهى را از مردم بزدایند تا زمینه ایمان در آنان فراهم شود.

13 - بازداشتن مردم از حدس و گمان در رسیدن به حقایق دینى، شرطى لازم براى ایجاد زمینه ایمان در آنان

أفتطمعون أن یؤمنوا لکم ... إن هم إلا یظنون

جمله «إن هم إلا یظنون» همانند جمله قبل، در صدد بیان علل و ریشه هاى ایمان نیاوردن یهود است. بنابراین رساى به این نکته است که تا مردم به حدس و گمان براى رسیدن به حقایق دینى اکتفا مى کنند، انتظار ایمان از آنان نابجاست و بر داعیان است که آنان را از این روش باز دارند تا زمینه ایمان واقعى در آنان فراهم شود [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر مجمع البیان
باز هم سخن از برخى دسته هاى یهود است که مى فرماید:

و پاره اى از اینان، عوام و بیسوادانى هستند که کتاب آسمانى خویش تورات را جز پندارها و آرزوهایى خام نمى دانند. نه از مقررّات آن چیزى مى فهمند و نه از معارف و مفاهیم آن. در زندگى خویش، بسان چهارپایان، دنباله رو دیگرانند؛ و هرآنچه سردمدارانشان مى بافند و مى سازند، همان بافته ها را بازمى گویند؛ و چنین مى پندارند و آرزو مى کنند که قرآن و اسلام، پس از رحلت پیامبر (ص) نابود و میداندارى گذشته آنان احیا مى شود؛ امّا باید بدانند که تنها بر بافته هاى بى اساس و پوچى دل بسته اند.

ابن عبّاس مى گوید: منظور از «امانى»، گفتار دروغى است که بر زبان مى آورند. امّا «کلبى» بر آن است که مقصود، بافته هاى سردمداران آنان است. و برخى دیگر بر این اندیشه اند که منظور، تلاوت بدون تفکّر و تعقّل تورات است.

به هر حال، آنچه از آیه شریفه دریافت مى شود، این است که آنان در مفاهیم و مقررّات کتاب آسمانى خویش و بدست آوردن آنها، بجاى آموختن و اندیشیدن و تحقیق، تنها به خواندن آن و دنباله روى از آرزوهاى خام و پندار و گمان بسنده کرده اند؛ و روشن است که چنین برخوردى با آیات خدا و کتاب او، گناهى بزرگ است و انسان را به حق نمى رساند. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر نمونه
جمعى از دانشمندان یهود اوصافى را که براى پیامبر اسلام (صلى اللّه علیه و آله و سلم ) در تورات آمده بود تغییر دادند و این تغییر به خاطر حفظ موقعیت خود و منافعى بود که همه سال از ناحیه عوام به آنها مى رسید.
هنگامى که پیامبر اسلام (صلى اللّه علیه و آله و سلم ) مبعوث شد، و اوصاف او را با آنچه در تورات آمده بود مطابق دیدند ترسیدند که در صورت روشن شدن این واقعیت منافع آنها در خطر قرار گیرد، لذا بجاى اوصاف واقعى مذکور در تورات ، صفاتى بر ضد آن نوشتند.
عوام یهود که تا آن زمان کم و بیش صفات واقعى او را شنیده بودند، از علماى خود مى پرسیدند آیا این همان پیامبر موعود نیست که بشارت ظهور او را میدادید؟ آنها آیات تحریف شده تورات را بر آنها مى خواندند تا به این وسیله قانع شوند. <144>
نقشه هاى یهود براى استثمار عوام
در تعقیب آیات گذشته پیرامون خلافکاریهاى یهود، آیات مورد بحث جمعیت آنها را به دو گروه مشخص تقسیم مى کند: عوام و دانشمندان حیله گر (البته اقلیتى از دانشمندان آنها بودند که ایمان آوردند و حق را پذیرا شدند و به صفوف مسلمانان پیوستند).
مى گویدگروهى از آنها افرادى هستند که از دانش بهرهاى ندارند، و از کتاب خدا جز یک مشت خیالات و آرزوها نمى دانند، و تنها به پندارهایشان دل بسته اند (و منهم امیون لا یعلمون الکتاب الا امانى و ان هم الا یظنون ).
((امیون )) جمع ((امىّ)) در اینجا به معنى ((درس نخوانده )) است ، یعنى به همان حالتى که از مادر متولد شده باقى مانده و مکتب و استادى را ندیده است ، و یا به خاطر اینکه جمعى از مادران روى علاقه هاى جاهلانه فرزندان خود را از خود جدا نمى کردند و اجازه نمى دادند به مکتب بروند. <145>
((امانى )) جمع ((امنیة )) به معنى آرزو است ، و در اینجا ممکن است اشاره به پندارها و امتیازات موهومى باشد که یهود براى خود قائل بودند، از جمله
مى گفتند:((ما فرزندان خدا و دوستان خاص او هستیم )) نحن ابناء الله و احبائه (مائده 18) و یا اینکه مى گفتند: ((هرگز آتش دوزخ جز چند روزى به ما نخواهد رسید)) که در آیات بعد به این گفتار یهود بر مى خوریم .
این احتمال نیز وجود دارد که منظور از امانى ، آیات تحریف شده باشد که دانشمندان یهود در اختیار عوام مى گذاشتند، و جمله ((لا یعلمون الکتاب الا امانى )) با این معنى سازگارتر مى باشد.
به هر حال پایان این آیه (ان هم الا یظنون )دلیل بر آن است که پیروى از ظن و گمان در اساس و اصول دین و شناخت مکتب وحى کارى است نادرست و در خور سرزنش و هر کس ‍ باید در این قسمت از روى تحقیق کافى گام بردارد. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر کشاف
(و منهم أمیون ) لایحسنون الکتب فیطالعوا التوراة و یتحققوا ما فیها (لا یعلمون الکتاب ) التوراة (إلا أمانی ) إلا ما هم علیه من أمانیهم ، و أن الله یعفو عنهم و یرحمهم و لا یؤاخذهم بخطایاهم ، و أن آباءهم الانبیاء یشفعون لهم و ما تمنیهم أحبارهم من أن النار لاتمسهم إلا أیاما معدودة. و قیل : إلا أکاذیب مختلفة سمعوها من علمائهم فتقبلوها علی التقلید. قال أعرابی لابن دأب فی شی ء حدث به : أهذا شی ء رویته ، أم تمنیته ، أم اختلقته و قیل : إلا ما یقرؤن من قوله : * تمنی کتاب الله أول لیلة * و الاشتقاق من منی إذا قدر، لان المتمنی یقدر فی نفسه و یحزر ما یتمناه ، و کذلک المختلق و القارئ یقدر أن کلمة کذا بعد کذا. و إلا أمانی : من الاستثناء المنقطع . و قرئ: أمانی ، بالتخفیف . ذکر العلماء الذین عاندوا بالتحریف مع العلم و الاستیقان ، ثم العوام الذین قلدوهم ، و نبه علی أنهم فی الضلال سواء، لان العالم علیه أن یعمل بعلمه ، و علی العامی أن لا یرضی بالتقلید و الظن و هو متمکن من العلم . [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  عبدالله عبداللهي - اثنی عشری
وَ مِنْهُمْ أُمِّیُّونَ لا یَعْلَمُونَ الْکِتابَ إِلاَّ أَمانِیَّ وَ إِنْ هُمْ إِلاَّ یَظُنُّونَ (78)

وَ مِنْهُمْ أُمِّیُّونَ‌: و بعضى از یهودان جماعتى هستند امّى، یعنى ناخوانده و نانویسنده، لا یَعْلَمُونَ الْکِتابَ‌: نمى‌دانند کتاب تورات را و نمى‌شناسند آنچه در آن مى‌باشد. مراد عوام هستند که علم خواندن و نوشتن ندارند، تا مطلع شوند به احکام تورات، و آنچه در آن است بر آنها ظاهر شود. و نمى‌دانند چیزى را، إِلَّا أَمانِیَ‌: مگر آرزوهاى خود را، یعنى نیست براى آنها علمى مگر دروغهائى که مى‌شنوند از مدلّسین، و اعتقادشان اینست که آنچه در تورات مى‌باشد، موافق هوى و مشتهیات نفسانى آنها است. نزد بعضى (استثناء متصل است) یعنى: نمى‌دانند کتاب تورات را، مگر آنکه قرائت کنند بدون معرفت معانى و تدبر در آن. وَ إِنْ هُمْ إِلَّا یَظُنُّونَ‌: و نیست ایشان را در آنچه مى‌گویند، مگر آنچه گمان مى‌برند بدون علم و یقین.

تبصره: آیه شریفه دالّ است بر آنکه جایز نیست تقلید در اصول دین و اعتقادیات از معانى کتاب آسمانى و آنچه طریقه آن به علم مى‌باشد. و نیز جایز نیست اکتفا نمودن به ظنّ در اصول دیانت. و حق تعالى اتمام حجت بر جمیع مردم در هر عصرى تا انقراض عالم به کتاب الهى فرموده، اگرچه دانا نباشند؛ زیرا تمکن و قدرت دارند بر دانستن عقاید حقه اسلامیه؛ کوتاهى و تقصیر از طرف خود ایشان است. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » روان جاوید
وَ مِنْهُمْ أُمِّیُّونَ لا یَعْلَمُونَ الْکِتابَ إِلاَّ أَمانِیَّ وَ إِنْ هُمْ إِلاَّ یَظُنُّونَ (78)

ترجمه‌

و بعضى از آنها بیسوادانند که نمیدانند کتاب را مگر آنچه خوانده شود و نیستند آنها مگر آنکه گمان میکنند.

تفسیر

امّى منسوب بام است یعنى بهمان حال است که از شکم مادرش بیرون آمده نمى‌نویسد و نمیخواند و امیون جمع ام است و مراد آنست که بعضى از یهود از این قبیلند که بیان شد نمیدانند کتاب منزل از آسمان را مگر آنچه براى ایشان بخوانند و بگویند این کتاب خدا و کلام او است چون تمیز نمیدهند میان اصلى و جعلى و هیچیک را نمیشناسند و نمیدانند آنچه خوانده شده است براى آنها مخالف است با آنچه در کتاب است چون امانى جمع امنیّه است که بمعنى چیزى است که مقدر و مفروض شود بر وفق دلخواه و آرزو خلاصه آنکه علماء آنها هر چه دلخواه خودشان است جعل میکنند و بتوریة نسبت میدهند و آنها هم با آنکه یقین ندارند بمجرد گمان تقلید از رؤساى خودشان مینمایند و قبول میکنند با آنکه حرام است بر آنها تقلید از ایشان شخصى از حضرت صادق (ع) سؤال نمود وقتى که عوام یهود نشناسند کتاب را مگر بشنیدن از علماء خودشان معذورند و نباید از آن تخطى کنند پس چگونه خداوند مذمت میفرماید آنها را بسبب تقلیدشان و قبول قول علماء خودشان آیا مگر عوام آنها با عوام ما فرق دارند که تقلید میکنند از علماء خودشان اگر براى آنها جایز نباشد براى ما هم جایز نیست جواب فرمودند میان عوام و علماء ما با عوام و علماء یهود فرق است از جهتى و تساوى است از جهتى اما از آنجهت که مساویند آنستکه خداوند مذمت فرموده است عوام ما را بسبب تقلید علماء چنانچه آنها را هم مذمت فرموده اما از جهت افتراق اینطور نیست سائل عرض کرد یابن رسول اللّه بیان فرما فرق را حضرت فرمود همانا عوام یهود علماء خودشان را میشناختند که صریحا دروغ میگویند و حرام میخورند و رشوه میگیرند و تغییر میدهند احکام را از موارد وجوب بشفاعات و عنایات و مصانعات و میشناختند آنها را که تعصب شدید دارند بحدیکه دینشان را براى تعصب از دست میدهند و براى تعصب حق را از اهلش میگیرند و براى تعصب بنا اهل حق میدهند و ظلم میکنند و مرتکب محرمات الهى میشوند و ملزم شده بودند بعقل خودشان که کسانیکه این کارها را میکنند فاسقند نباید تصدیق نمود آنها را در آنچه نسبت بخدا و وسائط میان حق و خلق میدهند پس براى این مذمت فرمود آنها را که تقلید نمودند کسانیرا که شناختند و دانستند که نباید خبر آنها را قبول نمایند و نباید تصدیق کنند آنها را در آنچه حکایت میکنند از قول‌
خدا و پیغمبر و عمل کنند بر طبق آن و واجب است بر آنها که تفکر کنند نزد خودشان در امر رسالت رسول خدا چون دلائل نبوت او واضحتر بود از آنکه بر کسى مخفى شود و مشهورتر بود از آنکه بر آنها ظاهر نشود همینطور عوام امت ما وقتى به بینند از فقهاى خودشان فسق ظاهر و تعصب شدید را و تکالب بر حطام دنیا و حرام آنرا و آنکه حمایت میکنند از کسیکه مستحق توهین و تخفیف است و ضدیت مینماید با کسیکه شایسته کمک و نیکوئى است از روى تعصب پس کسانیکه تقلید کنند از عوام ما مثل این فقها را مانند یهودانى هستند که خداوند آنها را مذمت فرموده براى آنکه تقلید فقهاء فاسق خودشان را نمودند و اما اگر از فقها کسى باشد که نگهدار دین خود و حافظ نفس خود و مخالف با هواى خویش و مطیع امر مولاى خویش باشد پس بر عوام است آنکه تقلید او را نمایند و این نمیباشد مگر در بعضى از فقها شیعه نه همه آنها پس همانا کسانیکه مرتکب شوند از فواحش و قبائح آنچه را فسّاق فقها اهل سنت مرتکب میشوند پس قبول نکنید از چنین اشخاصى از ما خبرى را و کرامتى نیست براى آنان، حقیر عرض میکنم علاوه بر اینها تقلید آنها در اصول دین بوده و در اصول تقلید راه ندارد و باید یقینى باشد و آنها چون علماء خودشان را باوصاف مذکوره میشناختند از قول آنها یقین پیدا نمیکردند چنانچه در ذیل آیه تصریح شده است. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.