● حاجيه تقي زاده فانيد -
تفسیر انگلیسی- ابن کثیر
Allah said,
﴿فَوَیْلٌ لِّلَّذِینَ یَکْتُبُونَ الْکِتَـبَ بِأَیْدِیهِمْ ثُمَّ یَقُولُونَ هَـذَا مِنْ عِندِ اللَّهِ لِیَشْتَرُواْ بِهِ ثَمَنًا قَلِیلاً﴾
(Then Waylun (woe) to those who write the book with their own hands and then say, "This is from Allah,'' to purchase with it a little price!).
This is another category of people among the Jews who called to misguidance with falsehood and lies about Allah, thriving on unjustly amassing people's property. `Waylun (woe)' carries meanings of destruction and perishing, and it is a well-known word in the Arabic language. Az-Zuhri said that `Ubadydullah bin `Abdullah narrated that Ibn `Abbas said, "O Muslims! How could you ask the People of the Book about anything, while the Book of Allah (Qur'an) that He revealed to His Prophet is the most recent Book from Him and you still read it fresh and young Allah told you that the People of the Book altered the Book of Allah, changed it and wrote another book with their own hands. They then said, `This book is from Allah,' so that they acquired a small profit by it. Hasn't the knowledge that came to you prohibited you from asking them By Allah! We have not seen any of them asking you about what was revealed to you.'' This Hadith was also collected by Al-Bukhari. Al-Hasan Al-Basri said, "The little amount here means this life and all that it contains.''
Allah's statement,
﴿فَوَیْلٌ لَّهُمْ مِّمَّا کَتَبَتْ أَیْدِیهِمْ وَوَیْلٌ لَّهُمْ مِّمَّا یَکْسِبُونَ﴾
(Woe to them for what their hands have written and woe to them for that they earn thereby) means, "Woe to them because of what they have written with their own hands, the lies, falsehood and alterations. Woe to them because of the property that they unjustly acquired.'' Ad-Dahhak said that Ibn `Abbas commented,
﴿فَوَیْلٌ لَّهُمْ﴾
(Woe to them), "Means the torment will be theirs because of the lies that they wrote with their own hands,
﴿وَوَیْلٌ لَّهُمْ مِّمَّا یَکْسِبُونَ﴾
(And woe to them for that they earn thereby), which they unjustly acquired from people, be they commoners or otherwise.''
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر راهنما
1 - تحریر و نوشتن افکار و اندیشه ها به عنوان کتاب الهى و قوانین دینى، جرم و گناهى بزرگ، و در پى دارنده عذاب الهى است.
فویل للذین یکتبون ... فویل لهم ممّا کتبت أیدیهم
کلمه «ویل» کلمه اى است که انسان به هنگام گرفتار شدن به عذاب، آن رابر زبان جارى مى کند. بنابراین مراد از «فویل للذین ...» گرفتار شدن بدعتگذاران به عذاب است.
2 - ارائه و نشر افکار و اندیشه ها به عنوان کتاب آسمانى و فرمانهاى الهى، حرام و گناهى بزرگ و در پى دارنده عذاب الهى است.
فویل للذین ... ثم یقولون هذا من عند اللّه
3 - ارائه و نشر افکار خود به عنوان کتاب آسمانى، داراى حرمتى شدیدتر نسبت به تحریر و نوشتن آن
ثم یقولون هذا من عند اللّه
جمله «فویل للذین ...» بیانگر حرمت نوشتن بافته هاى خویش به عنوان کتاب آسمانى است و جمله «یقولون ...» بیانگر حرمت نشر و ارائه آنهاست. از آن جا که جمله دوم با حرف «ثم» آمده و «ثم» در این جا براى تراخى رتبه اى است نه زمانى، دلالت مى کند که: حرمت نشر و ارائه، از حرمت اصل کتابت شدیدتر است.
4 - گرفتارى عوام به خیالات واهى درباره دین و کتابهاى آسمانى، پیامد تحریفگرى و عملکرد عالمان سوء است.
و منهم أمیون ... فویل للذین یکتبون الکتب بأیدیهم
تفریع جمله «فویل للذین ...» بر آیه قبل - که درباره جهل مردم به کتاب آسمانى بود - گویاى این معناست که: عالمان سوء و تحریفگر، داراى نقشى بسزا در جهل و خرافه گرایى مردم هستند.
5 - گروهى از عالمان یهود، افکار تحریر یافته خویش را حقایقى (معارف، احکام و ...) از جانب خدا قلمداد نموده، به مردم ارائه مى کردند.
فویل للذین یکتبون الکتب بأیدیهم ثم یقولون هذا من عند اللّه
«بأیدیهم» (با دستهاى خود)، تأکید بر این است که عالمان یهود آنچه را به عنوان کتاب الهى مى نوشتند، ساخته و پرداخته خود آنان بود، همانند جمله هاى «یقولون بأفواههم» و «نظرته بعینى ...» و ... .
6 - دستیابى به متاعهاى دنیوى (مال، ریاست، وجاهت و ...) هدف عالمان یهود از ارائه خود ساخته ها به عنوان کتاب آسمانى
لیشتروا به ثمناً قلیلا
7 - عوام یهود، خریداران تحریفها و بدعتهاى عالمانشان
لیشتروا به ثمناً قلیلا
8 - گروهى از عالمان یهود، مردمانى بدعتگذار و دین ساز بودند.
فویل للذین یکتبون الکتب بأیدیهم
9 - عالمان بدعتگذار و دین ساز یهود، به عذاب الهى گرفتار خواهند شد.
فویل للذین یکتبون الکتب ... فویل لهم مما کتبت أیدیهم
10 - عالمان تحریفگر و بدعتگذار یهود، زمینه سازان گمراهى مردم خویش
ثم یقولون هذا من عند اللّه لیشتروا به ثمناً قلیلا
11 - درآمدهاى به دست آمده از راه دین سازى و بدعتگذارى، حرام و موجب عذاب الهى خواهد شد.
و ویل لهم مما یکسبون
مراد از «ما»ى موصوله در «مما یکسبون» مى تواند درآمدهایى باشد که عبارت «لیشتروا به ثمناً قلیلا» آن را بیان داشت و نیز مى تواند منظور از آن مطلق اعمال و رفتار ناپسند باشد. برداشت فوق ناظر به احتمال اول است.
12 - هر درآمدى که از طریق بدعتگذارى و دین سازى به دست آید - هر چند فراوان باشد - ناچیز و بى ارزش است.
لیشتروا به ثمناً قلیلا
ظاهر این است که «قلیلا» صفت توضیحى براى «ثمناً» باشد. بنابراین «ثمناً قلیلا» به این معناست که: هر ثمنى در قبال دین سازى گرفته شود، ناچیز است هر چند به ظاهر فراوان باشد.
13 - جلب منافع مادى و دنیوى، انگیزه بدعتگذاران و دین سازان
لیشتروا به ثمناً قلیلا
14 - حرمت درآمدها و اموال به دست آمده در مقابل انجام کارهاى حرام
و ویل لهم مما یکسبون
15 - وجود کتاب و صنعت کتابت در عصر بعثت
یکتبون الکتب بأیدیهم
16 - «و قیل کتابتهم بأیدیهم انهم عمدوا إلى التوراة و حرفوا صفة النبى (ص) لیوقعوا الشک بذلک للمستضعفین من الیهود و هو المروى عن ابى جعفر(ع) ...;(1)
از امام باقر(ع) روایت شده که: «علماى یهود به سراغ تورات رفتند و اوصاف حضرت محمّد(ص) را در آن تغییر دادند تا به این وسیله در دل مستضعفان فکرى یهود، شک ایجاد کنند».
17 - از رسول خدا(ص) درباره «فویل لهم مما کتبت أیدیهم» روایت شده که فرموده اند: «الویل جبل فى النار و هو الذى انزل فى الیهود لانهم حرفوا التوراة زادوا فیها ما احبوا و محوا منها ما یکرهون و محوا إسم محمّد(ص) من التوراة;(2)
«ویل کوهى است در جهنم که [در آیات قرآن] در مورد یهود نازل گشته است; زیرا آنان تورات را با افزودن آنچه دوست داشتند و از بین بردن آنچه ناخوشایند داشتند، تحریف کردند و نام حضرت محمّد(ص) را از تورات محو نمودند».
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر مجمع البیان
«فویلٌ للّذین یکتبون الکتاب بایدیهم»
آنگاه قرآن به دانشمندان دنیاپرست یهود هشدار مى دهد که:
پس واى بر کسانى که با دستهاى خود کتاب تحریف شده اى را مى نگارند و آنگاه مى گویند این بافته هاى میان تهى ازسوى خدا آمده است.
درمورد واژه «ویل»، عدّه اى گفته اند: منظور، شکنجه و عذاب دردناک است؛ و دسته اى نیز معتقدند کوهى از آتش است که در دوزخ قرار دارد.
از پیامبر گرامى (ص) نقل کرده اند که فرمود:
«انّه واد فى جهنّم یهوى فیه الکافر اربعین خریفاً قبل اَن یبلغ قعره.»
«ویل» درّه بسیار ژرفى در دوزخ است که پس از پرتاب شدن انسان کافر و ستمکار در آن، چهل سال طول مى کشد تا به اعماق آن برسد.
به هر حال، این واژه تکان دهنده، هماره در موقعیتهاى خطرناک و یا در اوج اندوه و دریغ و شدّت مصیبت و رنج، بر زبان جارى مى شود.
«ثمّ یقولون هذا من عنداللّه»
منظور این است که دانشمندان قدرت پرست یهود، خواسته ها و آرزوهاى جاه طلبانه خویش را به دست خود مى نویسند و آنگاه آن را به نام کتاب خدا و مقررّات او، به خورد ساده دلان مى دهند.
این فراز از آیه، نظیر این آیه شریفه است که مى فرماید:
«اَوَلَمْ یَرَوْا اَنّا خَلَقْنا لَهُمْ مِمّا عَمِلَتْ اَیْدینا اَنْعامَاً ...»(180)
آیا ندیدند که ما به قدرت خویش، براى آنان چهارپایانى آفریدیم ...؟!
که منظور از «ممّاعملت ایدینا»، به دست خویش یا به قدرت خویش است.
و با این بیان، قرآن تأکید مى کند که آنان هواهاى جاه طلبانه خود را به دستِ خویش مى نوشتند و آنگاه مى گفتند این کتاب خداست، درحالیکه خود مى دانستند دروغى رسوا است.
به هر صورت، گاه انسان مطلبى را خود مى نویسد و یا کارى را خود انجام مى دهد و به دیگرى نسبت مى دهد؛ و گاه به دست دیگرى انجام مى دهد، بسان فرعون که قرآن مى فرماید: «یذبح ابنائهم ...» (فرعون پسران بنى اسرائیل را سرمى برید). امّا مى دانیم که فرعون خود سر نمى برید، بلکه به دست دیگرى چنین مى کرد؛ ولى چون نقشه و طرح و دستور و امکانات از او بود، کار به او نسبت داده شده است.
پس منظور آیه شریفه این است که آنان کتاب را بى واسطه یا باواسطه به دست خود مى نویسند و آنگاه آن را به خدا نسبت مى دهند.
و نیز گفته اند: مقصود این است که آنان این کار را طبق هواهاى دل خود انجام مى دادند؛ همانند فردى که مذهبى ابداع مى کند و یا راه و رسم بى سابقه اى پى مى نهدکه آن را به خود او نسبت مى دهیم و مى گوییم این مذهب توست، گرچه همه آن را او نساخته باشد؛ چرا که منظور این است که تو بنیانگذار این بدعت هستى.
گروهى نیز گفته اند: منظور این است که آنان تورات را تحریف کردند و همه نشانه ها و ویژگیهایى را که درمورد پیامبر گرامى (ص) و نوید آمدنش در آن بود، تغییر دادند تا توده هاى ساده دل را گمراه سازند.
«لیشتروا به ثمناً قلیلاً»
تا از طریق آن، بهایى اندک بدست آورند [و از مردم، ثروت و امکاناتى بگیرند]
واژه «اشترى» در آیه شریفه مجازاً بکار رفته و منظور این است که دین فروشى و پایمال ساختن حق به دست دنیاطلبان را، که براى کسب ثروت انجام مى شد، نشان دهد.
و «ثمناً قلیلاً» بیانگر این حقیقت است که هرآنچه دربرابر این خیانت بگیرند، بهایى اندک است؛ چرا که به هر اندازه هم پول بگیرند، چون ارزشهاى مادّى است، اندک و ناچیز است: «قل متاع الدّنیا قلیلٍ ...».
و برخى نیز گفته اند: این ثروت اندوزى از آن جهت «اندک» خوانده شده که از راه حرام است و حرام هرچه زیاد باشد، ناچیز است.
«فویلٌ لهم ممّا کتبت ایدیهم»
باز هم واى بر آنان از آنچه به دست خویش نوشتند!
و راستى که عذاب دردناک و رسوایى جاودانه بر آنان باد که کتاب آسمانى خویش را تحریف کردند.
«و ویلٌ لهم ممّایکسبون»
و واى بر آنان از آنچه بدست مى آورند!
دستاورد آنان ممکن است گناه سهمگین آنان باشد، یا ثروتهاى حرام و بادآورده و یا هر دو.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر کشاف
(یکتبون الکتاب ) المحرف (بأیدیهم ) تأکید، و هو من محاز التأکید، کما تقول لمن ینکر معرفة ما کتبه : یا هذا کتبته بیمینک هذه . (مما یکسبون ) من الرشا.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● عبدالله عبداللهي -
اثنی عشری
فَوَیْلٌ لِلَّذِینَ یَکْتُبُونَ الْکِتابَ بِأَیْدِیهِمْ ثُمَّ یَقُولُونَ هذا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ لِیَشْتَرُوا بِهِ ثَمَناً قَلِیلاً فَوَیْلٌ لَهُمْ مِمَّا کَتَبَتْ أَیْدِیهِمْ وَ وَیْلٌ لَهُمْ مِمَّا یَکْسِبُونَ (79)
فَوَیْلٌ لِلَّذِینَ یَکْتُبُونَ الْکِتابَ بِأَیْدِیهِمْ: پس واى و اندوه و حسرت و هلاکت و عقوبت، یا وادى که در جهنم براى کسانى است که مىنویسند کتاب تحریف شده را به دستهاى خود.
در منهج ویل، وادى است در جهنم که چون کافر را در آن اندازند تا چهل سال به قعر آن نرسد.
از سعید بن جبیر نقل است که: اگر تمام کوههاى عالم را در آن اندازند هیچ شود.
چنین مکان براى کسانى است که تغییر و تبدیل دهند کتاب الهى را.
ثُمَّ یَقُولُونَ هذا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ: پس مىگویند محرّفین: این کتاب و نوشته از جانب خدا است. گویا سائلى سؤال کند که چرا چنین کنند، مىفرماید: لِیَشْتَرُوا بِهِ ثَمَناً قَلِیلًا: براى این که بدل کنند به آن کلام تحریف شده قیمت کمى را، یعنى به آن تحصیل غرضى از اغراض دنیوى نمایند. و این قیمت هر چند جلیل باشد، نسبت به عقاب دائمى قلیل است، زیرا این فانى و آن باقى است.
خلاصه علماى یهود براى ریاست و گرفتن رشوه، اوصاف حضرت رسالت صلّى اللّه علیه و آله و سلّم را- که در تورات بر این وجه مروى است: نیکو روى، جعد موى، گندم گون، سیاه چشم، میانه بالا- تغییر دادند و به جاى آن نوشتند: پیغمبر آخر الزمان شخصى باشد، دراز قامت، ازرق چشم، سفید پوست، فروهشته موى. و به عوام گفتند: پانصد سال بعد مبعوث شود، و این پیغمبر موعود نیست، به جهت آنکه در شک اندازند.
فَوَیْلٌ لَهُمْ مِمَّا کَتَبَتْ أَیْدِیهِمْ: پس واى و ویل براى ایشان است از آنچه
نوشته دستهاى ایشان، یعنى کلام محرّف. وَ وَیْلٌ لَهُمْ مِمَّا یَکْسِبُونَ: و واى برایشان از آنچه کسب مىکنند، یعنى رشوه و مال حرام را. و این جماعت عالما و عامدا اوصاف حضرت خاتم صلّى اللّه علیه و آله و سلّم را تغییر دادند و بعد از بعثت پیغمبر، جماعتى شناختند که این همان پیغمبر موعود و موصوف در تورات است. نزد رؤسا و احبار آمدند، واقعه را گفتند. آنها کتابهاى محرّف را آوردند، نشان دادند و آنها را گمراه نمودند.
عیاشى از ابى بصیر روایت نموده که فرمود حضرت صادق علیه السلام:
بیرون آمد عبد اللّه پسر عمرو عاص از نزد عثمان، پس ملاقات نمود حضرت امیر المؤمنین علیه السلام را. عرض کرد: بیدارى کشیدیم شب را در امرى، امیدواریم خدا ثابت بدارد این امت را. پس حضرت فرمود: هرگز براى من پنهان نباشد آنچه را که بیدارى کشیدید در آن، تحریف کردید و تغییر دادید و تبدیل نمودید نهصد حرف را. سیصد تا را تحریف و سیصد تا را تغییر و سیصد تا را تبدیل نمودید. پس واى و ویل مر کسانى را که مىنویسند نوشته را به دستهاى خود و گویند از جانب خدا است، براى آنکه بدل کنند به آن کلام محرّف قیمت کمى را، پس واى بر آنچه نوشتند و واى بر آنچه کسب کردند «1».
تنبیه: آیه شریفه عام است نسبت به هر عصرى و هر جماعتى که تغییر و تبدیل دهند کتاب آسمانى و احکام الهى را، یا افترا و دروغ بندند بر خدا.
بنابراین پس از خاتمیت حضرت پیغمبر اسلام، دیگر پیغمبرى مبعوث نخواهد شد تا انقراض عالم. و بعد از نزول قرآن دیگر کتابى از آسمان نازل نخواهد شد. پس واى بر کسانى که معتقد شوند پیغمبرى بعد از حضرت خاتم صلّى اللّه علیه و آله و سلّم و کتابى بعد از قرآن مجید آمده و نسبت دهند آن را به خداى تعالى.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» روان جاوید
فَوَیْلٌ لِلَّذِینَ یَکْتُبُونَ الْکِتابَ بِأَیْدِیهِمْ ثُمَّ یَقُولُونَ هذا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ لِیَشْتَرُوا بِهِ ثَمَناً قَلِیلاً فَوَیْلٌ لَهُمْ مِمَّا کَتَبَتْ أَیْدِیهِمْ وَ وَیْلٌ لَهُمْ مِمَّا یَکْسِبُونَ (79)
ترجمه
پس واى بحال آنانکه مینویسند کتاب را بدستهاشان پس میگویند این از نزد خدا است تا بگیرند بعوض آن بهاى اندکى را پس واى بآنها از آنچه نوشت دستهاشان و واى بآنها از آنچه کسب میکنند..
تفسیر
ویل عذاب شدیدى است در بدترین درکات جهنم و از پیغمبر (ص) روایت شده که نام وادىئیست در جهنم که مهیا شده است از براى آنانکه مینویسند کتاب را و تغییر میدهند احکام توریة را در آن و نسبت بخدا میدهند و این براى آنستکه آنها صفت پیغمبر را بدلخواه خودشان مینویشتند با آنکه برخلاف صفت او بود و میگفتند بمردمان ضعیف العقل این صفت پیغمبر مبعوث در آخر الزمان است که بلند قد است و بدن
و شکمش بزرگ است و رنگ مویش مایل بسرخى است و محمد برخلاف این است و او میآید بعد از پانصد سال تا باقى بماند بر آن ضعفاء العقول ریاست آنها و ادامه پیدا کند استفادات آنها از آنمردم و بازدارند خود را از زحمت اطاعت پیغمبر (ص) پس ویل براى آنها است یعنى عذاب شدید اولا از تحریف کتاب و ثانیا از آنچه کسب میکنند از اموالى که میگیرند آنرا در وقتى که ثابت داشتند عوام خودشان را بر کفر نعوذ باللّه از حب مال و جاه.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.