97) بررسى شاءن نزول آیه فوق انسان را بار دیگر به یاد بهانه جوئیهاى ملت یهود مى اندازد که از زمان پیامبر بزرگوار موسى (علیه السلام ) تا کنون این برنامه را دنبال کرده اند، و براى شانه خالى کردن از زیر بار حق هر زمان به سراغ بهانه اى مى روند.
در اینجا چنانکه مشاهده مى کنیم : تنها بهانه این است که چون جبرئیل فرشته وحى تو است و تکالیف سنگین خدا را ابلاغ مى کند ما ایمان نمى آوریم ، ما دشمن او هستیم اگر فرشته وحى میکائیل بود، بسیار خوب بود، ایمان مى آوردیم ؟.
از اینان باید پرسید مگر فرشتگان الهى با یکدیگر از نظر انجام وظیفه فرق دارند؟ اصولا مگر آنها طبق خواسته خودشان عمل مى کنند یا از پیش خود چیزى مى گویند؟ آنها همانگونه اند که قرآن معرفى کرده لا یعصون الله ما امرهم : ((هر چه خداوند دستور دهد همان را انجام مى دهند)) (تحریم 6).
به هر حال قرآن در پاسخ این بهانه جوئیها چنین مى گوید: ((به آنها بگو
هر کس دشمن جبرئیل باشد (در حقیقت دشمن خدا است ) چرا که او به فرمان خدا قرآن را بر قلب تو نازل کرده است )) (قل من کان عدوا لجبریل فانه نزله على قلبک باذن الله ).
((قرآنى که کتب آسمانى پیشین را تصدیق مى کند)) (و هماهنگ با نشانه هاى آنها است ) (مصدقا لما بین یدیه ).
((قرآنى که مایه هدایت و بشارت براى مؤ منان است )) (و هدى و بشرى للمؤ منین ).
در حقیقت در این آیه سه پاسخ به این گروه داده شده است :
نخست اینکه جبرئیل چیزى از نزد خود نمى آورد هر چه هست ((باذن الله )) است .
دیگر اینکه نشانه صدق از کتب پیشین در آن وجود دارد چرا که مطابق نشانه هاى آنها است .
سوم اینکه محتواى آن خود دلیل بر اصالت و حقانیت آن مى باشد.
آیه بعد همین موضوع را با تاءکید بیشتر تواءم با تهدید بیان مى کند و مى گوید: ((هر کس دشمن خدا و فرشتگان و فرستادگان او و جبرئیل و میکائیل باشد خداوند دشمن او است ، خدا دشمن کافران است )) (من کان عدوا لله و ملائکته و رسله و جبریل و میکال فان الله عدو للکافرین ).
اشاره به اینکه اینها قابل تفکیک نیستند الله ، فرشتگان او، فرستادگان او، جبرئیل ، میکائیل و هر فرشته دیگر، و در حقیقت دشمنى با یکى دشمنى با بقیه است .
به تعبیر دیگر دستورات الهى که تکامل بخش انسانهاست از سوى خداوند
بوسیله فرشتگان بر پیامبران نازل مى شود و اگر تفاوتى بین ماءموریتهاى آنها باشد از قبیل تقسیم مسئولیت است نه تضاد در ماءموریت ، آنها همه در مسیر یک هدف قرار دارند، بنابراین دشمنى با یکى از آنها، دشمنى با خدا است .
((جبریل )) و ((میکال ))
نام ((جبریل )) سه بار، و نام ((میکال )) یکبار در قرآن مجید، در همین مورد آمده است و از همین آیات استفاده مى شود که هر دو از فرشتگان بزرگ و مقرب خدایند (در تلفظات معمولى مسلمین جبرئیل و میکائیل هر دو با همزه و یاء تلفظ مى شود، ولى در متن قرآن تنها به صورت جبریل و میکال آمده است ) جمعى عقیده دارند که ((جبریل )) لفظى است عبرانى و اصل آن ((جبرئیل )) به معنى ((مرد خدا)) یا ((قوت خدا)) است ( ((جبر)) به معنى ((قوت یا مرد)) و ((ئیل )) به معنى ((خدا)) است ).
به موجب آیات مورد بحث جبرئیل پیک وحى خدا بر پیامبر، و نازل کننده قرآن بر قلب پاک او بوده است ، در حالى که در سوره نحل آیه 102 واسطه وحى ((روح القدس )) معرفى شده .
و در سوره ((شعراء آیه 191)) مى خوانیم قرآن را روح الامین براى آن حضرت آورده ، ولى همانگونه که مفسران تصریح کرده اند: منظور از روح القدس و روح الامین همان جبرئیل است .
ضمنا احادیثى در دست داریم که به موجب آنها جبرئیل به صورتهاى گوناگون بر پیامبر نازل مى شد و در مدینه جبرئیل غالبا به صورت دحیه کلبى که مردى بسیار زیبا بود بر آن حضرت نمایان مى گشت .
از سوره نجم استفاده مى شود که پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلم ) جبرئیل را دو بار
(به صورت اصلیش ) مشاهده کرد.
در کتب اسلامى معمولا چهار فرشته مقرب خدا را جبرئیل و میکائیل و اسرافیل و عزرائیل شمرده اند که از میان اینها جبرئیل از همه برتر است .
در منابع یهود نیز سخن از جبریل و میکال آمده است ، از جمله در کتاب دانیال جبرئیل به عنوان مغلوب کننده رئیس شیاطین و میکائیل به عنوان حامى قوم اسرائیل معرفى شده .
بعضى از محققان مى گویند در منابع یهود چیزى که دلالت بر خصومت جبریل با آنها داشته باشد دیده نشده ، و این خود مؤ ید آن است که اظهار عداوت یهودیان معاصر پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلم ) نسبت به جبریل یک بهانه بیش نبوده ، تا بوسیله آن از پذیرش اسلام سر باز زنند، چرا که در منابع مذهبى خودشان ریشه اى نداشته است .
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : ررسى شاءن نزول آیه فوق انسان را بار دیگر به یاد بهانه جوئیهاى ملت یهود مى اندازد
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]