از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید تفسیر ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
 » تفسیر المیزان - خلاصه
(فوسوس الیه الشیطان قال یا ادم هل ادلک علی شجره الخلد و ملک لا یبلی ) (پس شیطان او را وسوسه کرد و گفت : ای آدم آیا تو را به درخت جاودانگی وسلطنتی که هرگز کهنه نمی شود هدایت کنم ؟) [ نظرات / امتیازها ]
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  سيد علي بهبهاني - تفسیر تسنیم
امرِ تکوینی خب با عدم تکلیف هم سازگار هست آنچه ما تاکنون رسیدیم این است که وجود مبارک حضرت آدم نشئه‌ای داشت که در آن نشئه شریعت نبود ولی امتحان بود و در آن امتحان بخشی از کارهای او با لغزش همراه شد بعد به زمین آمدند وقتی که به زمین آمدند تکلیف آمده و شریعت آمده تا اینجا مشخص است این برای مقدار اگر برای ما روشن بشود که وجود مبارک حضرت آدم قبل از اینکه پیغمبر بشود قبل از اینکه تکلیف بیاید در جنّتی قرار داشت حالا این حالت در زمین برای حضرت پیدا شد چه اینکه ظاهر بیان سیدناالاستاد در آن تفسیر پنج جلدی است یعنی باری‌تعالی آدم را در زمین خلق کرد و جریان سجدهٴ ملائکه مطرح شد بعد آن حالت برایش پیش آمد که این حالت تمثّل برزخی است یک چند لحظه‌ای در آن حالت بود بعد دوام پیدا نکرد و از آن حالت خارج شد و مسئلهٴ تکلیف طرح شد که این یکی از وجوه و مُحتملات است یا نه, مربوط به یک عالَم دیگری باشد قبل از هبوط به ارض ولی به هر حال این جریان آزمون قبل از تکلیف است قبل از احکام ارضی است چون اگر حضرت در زمین باشد بالأخره موجود زمینی بی‌تکلیف نیست اوّلین انسانی که در زمین پیدا شده یا پیغمبر است یا پیغمبر دارد ممکن نیست بشر خلق بشود و هادی و راهنما نداشته باشد این برهان معروف نبوّت که انسان مدنی بالطبع است قانون می‌خواهد این برای برهان یک امر روشن و شفاف و همگانی و همه‌گیر است وگرنه بشر پیغمبر می‌خواهد چه اجتماعی باشد چه تنها, اوّلین بشری که روی زمین آمده این یا خودش پیغمبر است یا پیغمبر دارد ولو نیاز به قانون اجتماعی و قانون سیاسی و قانون نظامی و امثال ذلک نداشته باشد آن برهان نبوّت که قبلاً آیه‌اش از سورهٴ مبارکهٴ «نساء» گذشت می‌گوید اگر کسی را خدا آفرید حتماً باید برای او راهنما باشد و ممکن نیست بشر خلق بشود بدون راهنما ولو یک نفر باشد منتها حالا رواجش در همان برهان انسان مدنی بالطبع است خب, به هر تقدیر ما در جریان آدم صحنه‌ای داریم که قبل از اینکه زمینی بشود آزمونی برای او حاصل شد و لغزشی هم رخ داد ما اگر این معنا را تا حدودی باور کردیم آن وقت این جریان زیارت حضرت زهرا(سلام الله علیها) که الآن چند جمله‌اش را می‌خوانیم برای ما مشخص می‌شود قبل از اینکه این زیارت حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) را بخوانیم این جریانی را که مرحوم کلینی(رضوان الله علیه) نقل کرده که از ابوحمزه ثمالی نقل شده که وجود مبارک ابی‌جعفر امام باقر(سلام الله علیه) فرمودند این نسیان مربوط به نسیانِ نهی است و آن نهیی را که خدای سبحان نسبت به آدم کرده آن نهی را فراموش کرد یک چند جمله‌ای دربارهٴ این حدیث سخن بگوییم بعد وارد آن زیارت بشویم. مرحوم کلینی(رضوان الله علیه) در جلد هشتم کافی صفحهٴ 113 حدیث مبسوطی را تحت عنوان «حدیث آدم(علیه السلام) مع الشجرة» نقل می‌کند که این تقریباً چندین صفحه است شاید هفت, هشت صفحه باشد که به صورت داستان طولانی است در آنجا آمده است که منشأ ارتکاب آن درخت نسیان بود که نهی یادش رفته که این با ظاهر آیه هماهنگ نیست که عرض شد, اما از نظر سند یک مقدار که برای خود من فرصت بود حالا مطالعه کردم مقداری هم دو نفر از آقایان تلاش و کوشش کردند که سعی‌شان مشکور باشد هیچ کدام از ماها به نتیجه‌ای نرسیدیم که این روایت قابل اعتماد باشد اصل روایت را مرحوم کلینی از علی‌بن‌ابراهیم که خب موثّق است نقل کردند أبیه عن الحسن‌بن‌محبوب تا اینجا قابل پذیرش است عن محمدبن‌الفُضیل این محمدبن‌الفضیل در رجال برخیها اصلاً نقل نکردند که چه کسی است این بعضیها که نقل کردند گفتند «مجهولٌ» بعضیها که نقل کردند گفتند «قالٍ مرمیٌ بالضعف» بنابراین وضع محمدبن‌فضیل به این عناوین سه, چهارگانه مبتلاست یا اصلاً تعرّض نکردند یا اسمش را بردند گفتند «مجهولٌ» یا گفتند «قالٍ مرمیٌ بالضعف» ابی‌حمزه هم ابی‌حمزهٴ ثمالی معروف نیست این ابی‌حمزه بطائنی است چون ابی‌حمزه ثمالی حسابش دیگر است این ابی‌حمزه بطائنی است ابی‌حمزه بطائنی قائد عصاکش ابوبصیر بود ابوبصیر نابینا بود و این ابی‌حمزه بطائنی عصاکش او بود شما اگر تقریرات درس مرحوم آقای داماد یا بحث خمسش یا بحث حجّش را ملاحظه فرموده باشید مرحوم آقای داماد یک بحث مبسوطی دربارهٴ این ابی‌حمزه بطائنی قائد ابی‌بصیر داشتند که این واقفی‌مذهب است روایاتی که بعد از وقف نقل کرده است آن معتبر نیست روایاتی که قبل از وقف نقل کرده است دلیلی بر عدم اعتبارش نیست ممکن است حجّت باشد باید ثابت بشود که این را بعد از وقف نقل نکرده است یا قبل از وقف, به هر تقدیر قبل از ابی‌حمزه بطائنی, محمدبن‌فضیل است که برخیها اصلاً نام نبردند برخیها گفتند «مجهولٌ» برخیها گفتند «قالٍ مرمیٌ بالضعف» روایت این‌چنینی نمی‌تواند مشکل آیه را حل بکند با آنکه خودش چندین مشکل را به دوش می‌کشد گذشته از اینکه مطابق با ظاهر آیه هم نیست این تلاشی است که ما سه نفر داشتیم حالا شما ممکن است بخشهای دیگر داشته باشیم. حالا برسیم به زیارت حضرت صدیقه کبرا چون در آستانهٴ فاطمیه دومیم و این هفته هم تعطیل است و شما اگر بخواهید به برکت حضرت زهرا(سلام الله علیها) برسید گذشته از آن عزاداری آن خطبهٴ نورانی حضرت و معارفی که از آن حضرت نقل شده است آنها را هم واقعاً به بحث بگذرانید وگرنه این اتلاف عمر است که آدم یک هفته را این حوزه را به تعطیلی بکشاند و محصولِ علمی نداشته باشد.
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  مسعود سلطاني - تفسیر نور محسن قرائتی
نکته ها
شیطان، نام دیگر ابلیس است. «فسجدوا الا ابلیس... فوسوس الیه الشیطان»
وسوسه شدن آدم، قبل از رسیدن او به مقام نبوّت بوده است.(134)
سیدبن طاووس‏قدس سره در بیان لطیفى مى‏فرماید: شیطان ابتدا با شعار راهنمایى و دلالت به سراغ آدم آمد، «هل ادلّک» وبعد او را تدلیه و وسوسه کرد، «فدلاّهما بغرور»(135)، پس واى به حال ما که شیطان از ابتدا به قصد اغرا و فریب ما مى‏آید. «فبعزّتک لاغوینّهم اجمعین»(136)
کلمه «غَوى‏» از «غَىّ» در برابر رشد است، یعنى راهى که انسان را از مقصد باز مى‏دارد. خداوند درباره‏ى آدم فرمود: «فغوى» امّا درباره‏ى پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله مى‏فرماید: «ما ضلّ صاحبکم و ما غوى»(137)
وسوسه‏ى شیطان، اختیار انسان را سلب نمى‏کند، از این رو بعد از وسوسه شدن، انسان مورد ملامت خود و دیگران قرار مى‏گیرد، در حالى که اگر وسوسه، اختیار انسان‏ها را سلب مى‏کرد، دیگر کسى از آنها انتقاد نمى‏کرد.
گناه حضرت آدم‏
در ارتباط با جمله «عصى آدم ربّه فغوى» چند احتمال داده شده است:
الف: آدم گناه نکرد، بلکه مرتکب ترک اولى شد و«غوى» یعنى رشد نکرد، نه‏اینکه گمراه شد.
ب: نهى آدم از درخت ممنوعه، نهى ارشادى بود، نه نهى مولوى.(138)
ج: «عصیان» هم در ترک واجب بکار مى‏رود و هم در ترک مستحب.(139)
امّا هیچ کدام از این احتمالات مورد پذیرش نیست زیرا؛
اوّلاً: این آیه و آیات مشابه آن صراحت در عصیان آدم دارند.
ثانیاً: دلیلى بر ارشادى بودن نهى نداریم.
ثالثاً: ادعاى نبودن حکم تکلیفى در آن زمان درست نیست، زیرا در این صورت باید بگوییم که شیطان هم مرتکب خلافى نشده و گناه نکرده است.
رابعاً: مگر توبه از کار منهىّ‏عنه با نهى ارشادى معنا دارد؟
خامساً: عصیان در قرآن، تنها به معناى گناه بکار رفته است.
بنابراین بهتر است به سراغ امام معصوم برویم آنجا که مأمون از امام رضا علیه السلام پرسید: اگر پیامبران معصومند، پس معناى آیه «و عصى آدم ربّه فغوى» چیست؟ امام علیه السلام فرمودند: «کان ذلک من آدم قبل النبوة... من الذنوب الّتى تجوز على الانبیاء قبل نزول الوحى علیهم...»(140) یعنى نافرمانى حضرت آدم قبل از بعثت او بوده است و خلافى بوده که ارتکاب آن با مقام نبوّت منافاتى ندارد.134) تفسیر کبیر فخررازى.
135) اعراف، 22.
136) ص، 82.
137) نجم، 2.
138) تفسیر المیزان.
139) تفسیر نمونه.
140) بحار، ج‏11، ص 164 ؛ عیون اخبارالرضا، ج‏1، ص 195.
پیام ها
1- راه نفوذ شیطان، تمایلات انسانى است. «هل ادلّک على شجرة الخلد» (شیطان بر نیازها وخواسته‏هاى آدمى آگاه بوده است لذا آدم را از راه میل به جاودانگى، اغفال کرد. آرى آرزوهاى طولانى ودراز، انسان را به گناه مى‏کشاند.)
2- شیاطین از نام‏ها و عناوین زیبا و جذاب براى انحراف مردم و مقاصد شوم خود استفاده مى‏کنند. «هل ادلّک على شجرة الخلد»
3- دروغ، ابزار شیطان براى فریفتن انسان‏هاست. «هل ادلّک على شجرة الخلد»
4- اگر اولیاى الهى لغزش داشته باشند، فوراً تنبیه مى‏شوند. «فبدت»
5 - ظاهر شدن زشتى‏ها وبرهنگى، اوّلین اثر عصیان آدم بود. «فبدت لهما»
6- پوشش براى انسان، کرامت وزیبایى، وبرهنگى، پستى وزشتى است. «سوءاتهما»
7- لقمه‏ى نابجا، سبب ریختن شرم وحیا و ظهور زشتى‏ها مى‏شود. «فاکلا... فبدت لهما سوءاتهما»
8 - پوشش و پوشاندن شرمگاه، در فطرت تمام انسان‏هاست. «و طفقا یخصفان»
9- مخالفت با امر خدا، مخالفت با رشد وتربیت خود انسان است. «عصى‏آدم‏ربّه»
10- پیامدهاى گناه براى تمامى مرتکبان آن یکسان نیست. «فاکلا... عصى آدم» (با اینکه هر دو نافرمانى کرده و از درخت ممنوعه خوردند، ولى معصیت به آدم نسبت داده شده است.)
11- گناه سبب محرومیت انسان مى‏شود. «عصى... فغوى» [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  بي تا سادات شريفي - تفسیر نمونه
اما با این همه شیطان کمر عداوت و دشمنى را با آدم بسته بود، به همین دلیل آرام ننشست «پس شروع به وسوسه آدم کرد و گفت: اى آدم! آیا درخت عمر جاویدان را به تو نشان بدهم (که هر کس از میوه آن بخورد همیشه زنده خواهد بود) آیا راه رسیدن به حکومت و سلطنت همیشگى را مى‏خواهى بدانى»؟! (فَوَسْوَسَ إِلَیْهِ الشَّیْطانُ قالَ یا آدَمُ هَلْ أَدُلُّکَ عَلى‏ شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَ مُلْکٍ لا یَبْلى‏).

در واقع شیطان حساب کرد تمایل آدم به چیست و به اینجا رسید که او تمایل به زندگى جاویدان و رسیدن به قدرت بى‏زوال دارد، لذا براى کشاندن او به مخالفت فرمان پروردگار از این دو عامل استفاده کرد.

[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  عبدالله عبداللهي - اثنی عشری
فَوَسْوَسَ إِلَیْهِ الشَّیْطانُ قالَ یا آدَمُ هَلْ أَدُلُّکَ عَلى‌ شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَ مُلْکٍ لا یَبْلى‌ (120)
فَوَسْوَسَ إِلَیْهِ الشَّیْطانُ‌: پس وسوسه کرد به سوى آدم ابلیس، یعنى برسانید وسوسه خود را به آدم، به این وجه که حوا را ملاقات و او را از مرگ بترسانید و حوا به آدم گفت، و او هم ترسان شد. چون آن حال را دید، قال یا آدم: پس گفت اى آدم. هَلْ أَدُلُّکَ عَلى‌ شَجَرَةِ الْخُلْدِ: آیا دلالت کنم تو را بر درخت پاینده. وَ مُلْکٍ لا یَبْلى‌: و سلطنتى که کهنه و زایل نشود. خلاصه کلام آنکه شیطان وسوسه نمود که آیا دلالت نمایم تو را به درختى که هر کس از میوه آن بخورد نمیرد و سلطنتش کهنگى نیابد و همیشه جاوید باشد، او را دلالت به شجره منهیه نمود. آدم قبول نمى‌نمود کلام او را، شیطان قسم خورد که من ناصح شما هستم، آدم گمان نمى‌کرد قسم دروغ را، لذا بعد از قسم شیطان، قولش را قبول نمود. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » اطیب البیان
فَوَسوَس‌َ إِلَیه‌ِ الشَّیطان‌ُ قال‌َ یا آدَم‌ُ هَل‌ أَدُلُّک‌َ عَلی‌ شَجَرَةِ الخُلدِ وَ مُلک‌ٍ لا یَبلی‌ (120)
‌پس‌ وسوسه‌ کرد بسوی‌ آدم‌ شیطان‌ و ‌گفت‌: ای‌ آدم‌ آیا دلالت‌ کنم‌ ترا ‌بر‌ درختی‌ ‌که‌ ‌اگر‌ ‌از‌ ‌آن‌ درخت‌ اکل‌ کنی‌ همیشه‌ باقی‌ هستی‌ و فناء ندارد و ‌بر‌ سلطنت‌ و مالکیّتی‌ ‌که‌ کهنه‌ شدن‌ ندارد.
(فَوَسوَس‌َ إِلَیه‌ِ الشَّیطان‌ُ) وسوسه‌ شیطان‌ خطورات‌ قلب‌ ‌است‌ چون‌ مقدّمات‌ فعل‌ انسان‌ تمامش‌ اختیاری‌ ‌است‌ ‌غیر‌ ‌از‌ خطور قلبی‌ ‌که‌ تعبیر بتصوّر میکنند ‌که‌
جلد 13 - صفحه 114
بدون‌ اختیار ‌در‌ قلب‌ خطور میکند ‌پس‌ ‌از‌ خطور تصدیق‌ بفائده‌ و ثمره ‌آن‌ میکند ‌پس‌ ‌از‌ تصدیق‌ عزم‌ و جزم‌ و اراده‌ ‌که‌ تعبیر بعلم‌ ‌که‌ محرّک‌ عضلات‌ میشود نحو الفعل‌ و ‌آن‌ خطور قلبی‌ ‌اگر‌ ‌از‌ ناحیه ملک‌ ‌باشد‌ الهامش‌ گویند: و ‌اگر‌ ‌از‌ ناحیه شیطان‌ ‌باشد‌ وسوسه‌اش‌ نامند.
(قال‌َ یا آدَم‌ُ هَل‌ أَدُلُّک‌َ عَلی‌ شَجَرَةِ الخُلدِ) چنین‌ تصوّر کرد ‌که‌ ‌اینکه‌ شجره‌ باعث‌ بقاء ابدی‌ میشود.
(وَ مُلک‌ٍ لا یَبلی‌) عبارة اخری‌ جمله‌ اولی‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌اینکه‌ مقام‌ و رتبه‌ ‌را‌ ‌که‌ واجد ‌است‌ تنزّل‌ ندارد و کهنه‌ نمیشود و ‌برای‌ ‌او‌ باقی‌ میماند و حضرت‌ آدم‌ ‌هم‌ نمیدانست‌ ‌اینکه‌ خیال‌ و تصوّر ‌از‌ ناحیه‌ شیطان‌ ‌است‌، بلکه‌ ممکن‌ ‌است‌ ‌از‌ ناحیه ملک‌ ‌باشد‌ و خداوند ‌در‌ آیه قبل‌ فرمود: شیطان‌ دشمن‌ ‌شما‌ ‌است‌ و میآید ‌شما‌ ‌را‌ ‌از‌ بهشت‌ بیرون‌ کند ‌اگر‌ آدم‌ میدانست‌ ‌از‌ ناحیه ‌او‌ ‌است‌ البته‌ مخالفت‌ میکرد و اشتباه‌ آدم‌ همین‌ ‌بود‌ ‌که‌ خداوند ‌که‌ نهی‌ ‌از‌ شجره‌ کرده‌ حکمت‌ و مصلحت‌ داشته‌ و ‌اینکه‌ خیال‌ تصوّر ‌بر‌ خلاف‌ صلاح‌ ‌او‌ ‌است‌ و ‌اینکه‌ مسلّما ‌از‌ ناحیه شیطان‌ ‌است‌. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » ترجمه تفسیر جوامع الجامع
فَوَسْوَسَ إِلَیْهِ اَلشَّیْطٰانُ ؛ شیطان آدم را وسوسه کرد فعل «وسوس» به الى متعدى شده، زیرا وسوسه به آدم ابلاغ شد، مثل اسرّ الیه: راز را به او رسانید «شَجَرَةِ اَلْخُلْدِ» شجره را به خلد که به معناى خلود و همیشگى است اضافه کرده زیرا به نظر شیطان هر کسى از آن گیاه مى خورد در بهشت مخلّد مى شد «وَ طَفِقٰا» طفق یفعل کذا مثل «جعل یفعل» و «اخذ یفعل» یعنى به انجام دادن کارى آغاز کرد؛ «طفق» به معناى شروع در کار است و «کاد» به معناى نزدیک شدن به کارى است و خبر هر دو، فعل مضارع مى باشد یَخْصِفٰانِ عَلَیْهِمٰا ؛ آدم و حوّا در بهشت براى پوشاندن عورتهایشان از برگ درخت انجیر استفاده کردند وَ عَصىٰ آدَمُ رَبَّهُ ؛ آدم با امر پروردگارش مخالفت کرد معصیت به معناى مخالفت امر است چه واجب باشد و چه مستحبّ «فغوى» آدم، با خوردن از درخت ممنوع، از ثوابى که در مقابل اطاعت فرمان خدا استحقاق داشت، و یا از آنچه با خوردن از آن درخت انتظار داشت ناامید (محروم) شد براى این معنا به شعر ذیل استشهاد مى شود فمن یلق خیرا یحمد الناس امره و من یغو لا یعدم على الغىّ لائما [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر احسن الحدیث
فَوَسْوَسَ إِلَیْهِ اَلشَّیْطٰانُ قٰالَ یٰا آدَمُ هَلْ أَدُلُّکَ عَلىٰ شَجَرَةِ اَلْخُلْدِ وَ مُلْکٍ لاٰ یَبْلىٰ وسوسه شیطان همان قٰالَ یٰا آدَمُ از سورۀ اعراف ظاهر مى شود که شیطان بر آدم و حوا مجسم شد و چنین گفت در سورۀ هود گذشته است که ملائکه مى توانند به صورت انسان در بیایند هکذا جن، چنان که در سوره نمل در جریان قٰالَ عِفْرِیتٌ مِنَ اَلْجِنِّ آمده است «و ملک» عطف است بر «الخلد» یعنى دلالت کنم تو را بر درختى که با خوردن میوۀ آن به حیات ابدى و حکومت دائمى برسى ؟ در سورۀ اعراف آمده است: مٰا نَهٰاکُمٰا رَبُّکُمٰا عَنْ هٰذِهِ اَلشَّجَرَةِ إِلاّٰ أَنْ تَکُونٰا مَلَکَیْنِ أَوْ تَکُونٰا مِنَ اَلْخٰالِدِینَ 20 [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.