قالَ اهْبِطا مِنْها جَمِیعاً بَعْضُکُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ فَإِمَّا یَأْتِیَنَّکُمْ مِنِّی هُدىً فَمَنِ اتَّبَعَ هُدایَ فَلا یَضِلُّ وَ لا یَشْقى (123)
قالَ اهْبِطا مِنْها جَمِیعاً: فرمود خداى تعالى به آدم و حوا، پائین روید از بهشت در حالتى که مجتمع باشید، یعنى همه با هم به زمین روید. بَعْضُکُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ: در حالتى که بعض اولاد شما مر بعض دیگر را دشمن باشند. فَإِمَّایَأْتِیَنَّکُمْ مِنِّی هُدىً: پس اگر بیاید شما را راهنمائى که رسالت و دلائل حق است. فَمَنِ اتَّبَعَ هُدایَ: پس هر که پیروى کند هدایت مرا. فَلا یَضِلُّ وَ لا یَشْقى: پس گمراه نشود در دنیا و به رنج نیفتد در آخرت. ابن عباس گوید:
خداوند سبحان ضمانت فرموده که هر که قرائت کند قرآن را و عمل به آن نماید، اینکه در دنیا گمراه نشود و در آخرت به رنج نیفتد؛ بعد این آیه را تلاوت نمود «1».
تنبیه: بیرون شدن آدم و حوا از بهشت، بر وجه عقوبت نبوده؛ زیرا عقاب عبارت است از زجر و مضرتى که بالاستحقاق و مقرون به اهانت و استخفاف باشد. بنابراین فوت اجر و بهره و نفع از شخصى، عقاب نخواهد بود، و الّا لازم آید که انبیاء و اولیاء همیشه معاقب باشند؛ زیرا قدرت الهى نسبت به اجر و منافع که مىتواند به آنها رساند در دنیا و آخرت، غیر متناهى است. پس اخراج آدم و حوا از بهشت و اهباط به زمین، بر وجه مصلحت بوده، و آنچه تعلق به مصلحت دارد نسبت به اوقات و اشخاص، مختلف گردد؛ تا از میوه درخت تناول نکرده بودند، مصلحت ایشان آن بود که در بهشت باشند؛ و چون تناول کردند، صلاح آن بود که به زمین آیند، و خداى تعالى، آدم را براى زمین آفریده بود چنانچه فرماید: (إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَةً) «2».
نکته: قوله (فَإِمَّا یَأْتِیَنَّکُمْ) در وجه جمع بودن آن چند وجه ذکر شده: 1- خطاب به آدم و با او ذریه او، و ابلیس و با او ذریهاش بوده، و به اعتبار جنسین خطاب «اهبطا» و به اعتبار اشتمال هر یک از جنسین بر کثرت فرمایش «فَإِمَّا یَأْتِیَنَّکُمْ» واقع شده. 2- زمخشرى گفته: چون آدم و حوا اصل بشرند، گویا این دو نفس بشرند، لذا خطاب به جمع فرموده. 3- قاضى گفته: ابلیس و شیطان دشمن انسان، و مردم دشمن آنان، وقتى عداوت بعض از این دو فرقه به بعض دیگر اضافه شود، ممتنع نباشد دخول آن در کلام.
[ نظرات / امتیازها ]
قالَ اهبِطا مِنها جَمِیعاً بَعضُکُم لِبَعضٍ عَدُوٌّ فَإِمّا یَأتِیَنَّکُم مِنِّی هُدیً فَمَنِ اتَّبَعَ هُدایَ فَلا یَضِلُّ وَ لا یَشقی (123)
فرمود: بآدم و حوّا هبوط کنید از بهشت پس از هبوط و کثرت نسل جمیعا در روی زمین بعض شما با بعضی دیگر عداوت میورزید پس زمانی که میآید شما بنی آدم را از جانب من هدایت کننده پس کسی که متابعت کرد هدایت مرا پس گمراه نمیشود و بد عاقبت نمیگردد.
(قالَ اهبِطا) هبوط تنزّل است از بهشت که هیچگونه عیب و نقصی در او نبود و هیچگونه بلا و مصیبتی نداشت نزول در دنیا که دار محنت و بلیّة است و دار فناء و زوال است و دار مجاز است باید از دروازه رحم وارد شد و از دروازه قبر خارج شد.
(مِنها) از آن بهشتی که فرمود: قبلا (إِنَّ لَکَ أَلّا تَجُوعَ فِیها وَ لا تَعری وَ أَنَّکَ لا تَظمَؤُا فِیها وَ لا تَضحی).
(جَمِیعاً) جمله در تقدیر است یعنی پس از هبوط و تناکح و تناسل و کثرت نسل در اولاد آدم جمیع شما در زمین و دنیا هستید حافظ میگوید:
(من ملک بودم فردوس برین جایم بود
آدم آورد در این دیر خراب آبادم).
تمام ولد آدم تا دامنه قیامت در صلب آدم بودند و خداوند تمام آنها را اخراج فرمود و از آنها عهد و میثاق گرفت بدلیل آیه شریفه (وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّکَ مِنْ بَنِی آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَ أَشْهَدَهُمْ عَلى أَنْفُسِهِمْ أَ لَسْتُ بِرَبِّکُمْ قالُوا بَلى الآیة) اعراف آیه 171 و از این جهت پس از این جمله خطاب جمعى میفرماید:
(بَعْضُکُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ) عداوت در اولاد آدم از زمان خود آدم شروع شد قضیّه هابیل و قابیل که میفرماید: (وَ اتْلُ عَلَیْهِمْ نَبَأَ ابْنَیْ آدَمَ بِالْحَقِّ إِذْ قَرَّبا قُرْباناً فَتُقُبِّلَ مِنْ أَحَدِهِما وَ لَمْ یُتَقَبَّلْ مِنَ الْآخَرِ الآیات) مائده آیه 30 و تا انقراض عالم باقیست چه عداوت دینى مسلم و کافر موافق و مخالف موالى و معاند مؤمن و ضال متّقى و عاصى عادل و فاسق و غیر اینها و چه عداوت دنیوى غنى و فقیر ظالم و مظلوم رئیس و مرءوس متکبّر و متواضع و غیر اینها بسیار است.
(فَإِمَّا یَأْتِیَنَّکُمْ مِنِّی هُدىً) بارسال رسل و انزال کتب و جعل احکام و ارائه طریق و ارشاد و دلالت بسعادت و انذار از شقاوت.
(فَمَنِ اتَّبَعَ هُدایَ) بایمان و تقوى و عمل صالح و اطاعت انبیاء و اوصیاء و نمایندهگان آنها از علماء اعلام.
(فَلا یَضِلُّ) گمراه نمیشود.
(وَ لا یَشْقى) شقى و بد عاقبت نمیگردد در دنیا و آخرت سعادتمند و رستگار میشود.
[ نظرات / امتیازها ]