از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
شماره صفحه : 312 حزب : 63 جزء : شانزدهم سوره : طه
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید نکته ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
  اعراب بعض آیه
این جمله به منزله نتیجه براى بیانات گذشته است، و لذا مناسب‏تر آن است که اسم جلاله خبر باشد براى مبتداى محذوف، و تقدیر چنین باشد: «این کسى که در این آیات سابقه گفتگویش شد، همان اللَّه است که معبودى جز او نیست ... » هر چند که از نظر استقلال مضمون آیه و جامعیت آن، به نظر نزدیک‏تر چنین مى‏آید که کلمه جلاله مبتدا، و جمله «لا إِلهَ إِلَّا هُوَ» خبرش باشد، و جمله «لَهُ الْأَسْماءُ الْحُسْنى‏» خبر بعد از خبر. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏14، ص: 169 قالب : قواعد عربی موضوع اصلی : بدون موضوع گوینده : علامه طباطبایی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  شایستگی خداوند برای عبادت شدن
جمله «اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ» ممکن است با مطالبى که در آیات سابق گذشت، و توحید خداى را در ربوبیت مطلقه اثبات کرد تعلیل شود، و ممکن هم هست با جمله بعدیش که مى‏فرماید «لَهُ الْأَسْماءُ الْحُسْنى‏» تعلیل شود.
اما اولى ممکن است، براى اینکه کلمه «اله» در جمله «لا إِلهَ إِلَّا هُوَ» یا به معناى معبود است و یا معبود به حق، و معناى کلام این مى‏شود «اللَّه معبود حقى جز او نیست» و یا «معبود به حق جز او موجود نیست» و همین معبودیت از شؤون ربوبیت، و لواحق آنست براى اینکه عبادت نوعى تجسم دادن و ترسیم کردن عبودیت و مملوکیت و اظهار حاجت به خدا است، پس باید معبود مالک عابد خود و مدبر امر او باشد که خلاصه‏ترش این است که باید رب او باشد و چون خدا رب هر چیز است و غیر او ربى نیست پس تنها معبود هم‏ او است و غیر او معبودى نیست.
و اما دومى ممکن است، براى اینکه عبادت براى خاطر یکى از سه جهت است، یا از باب امید به خیرى است که نزد معبود است، که به طمع آن او را عبادت مى‏کند، و یا از باب ترس از شرورى است که در اعراض از او و بى‏اعتنایى به امر او احتمال مى‏دهد، و یا از باب این است که او را شایسته و اهل آن مى‏بیند که در برابرش عبادت و خضوع کند.
و خداى سبحان، یگانه مالکى است که مالک تمامى خیرات است، و هیچ کس مالک هیچ چیز نیست مگر آنچه را که خدا تملیکش کرده باشد، تازه در عین اینکه تملیک کرده باز مالکیتش از آن سلب نشده، و نیز خداى سبحان یگانه قادرى است که هیچ کس هیچ قدرتى ندارد مگر آن مقدار که او تملیکش کرده باشد، و به همین معنا او یگانه منعم، مفضل، حیات ده، شفا بخش، رازق، غفور، رحیم، غنى، و عزیز است، و تمامى اسمهایى که در آن معنایى از خیر باشد براى او است، پس خداى سبحان تنها کسى است که مستحق عبادت است، و باید به امید خیراتى که نزد او است پرستش شود، نه غیر خدا.
و نیز خداى سبحان یگانه مقتدر قاهرى است که احدى تاب قهر او را نمى‏آورد، و تنها منتقم نیرومندى است شدید العقاب، که هیچ شرى نزد هیچ کس و هیچ چیز نیست مگر آنکه به اذن او به ما مى‏رسد، پس باز تنها او سزاوار بندگى است، تا از ترس غضبش پرستش شود، آن غضبى که ممکن است خضوع نکردن در برابر عظمت و کبریایش مستلزم آن باشد.
و نیز خداى سبحان یگانه کسى است که اهلیت پرستش را دارد، چون اهلیت اینکه دیگران براى کسى خاضع شوند جز به خاطر کمالى که در آن کس هست نمى‏باشد پس تنها و تنها کمال است که نقص در برابرش خاضع مى‏شود و نمى‏تواند نشود و آن کمال یا عبارت است از جمالى که نفس به سوى آن مجذوب مى‏شود و یا جلالى است که عقل در برابرش زمین ادب مى‏بوسد، و قلب از خود بیخود مى‏گردد، هر کدام را که در نظر بگیریم حد اعلایش در خدا است، بلکه تمامى جمالها از او است، چون هیچ جمالى در هیچ موجودى نیست مگر آنکه آیتى از جمال او است، و نیز هیچ جلالى نیست مگر آنکه قطره‏اى از دریاى بیکران جلال او است، پس خداى سبحان معبودى است که «لا اله الا هو و لا معبود سواه»، چون همه اسماء حسنى مال او است. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏14، ص: 169 و 170 قالب : تفسیری موضوع اصلی : صفات خداوند گوینده : علامه طباطبایی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  اسمای حسنی خداوند
هر اسمى که فرض شود که نسبت به نظائر خود بهترین اسم بوده باشد آن اسم از خداى تعالى است، توضیح اینکه اگر خود اسم را به وصف حسن توصیف فرموده، خود دلیل بر این است که مراد از آن همان چیزى است که در اصطلاح علم صرف به آن صفت گویند، مانند اسم فاعل و (اسم) صفت مشبهه، نه اسم به معناى علم ذات براى اینکه علم‏ها و نامها را تنها براى اشاره به ذات قرار مى‏دهند (مثلا نام کودکى را که على مى‏گذارند براى این است که هر وقت این کلمه را گفتند شنونده بفهمد اشاره به کیست) ولى اتصاف به حسن و یا قبح را صفات مى‏فهماند، مانند عادل، ظالم، عالم، جاهل و امثال آن، پس مراد از اسماء حسنى الفاظى است که دلالت بر معانى وصفى دارد و صفات جمیله او را که نهایت درجه جمال را دارد مى‏فهماند، مانند حى و علیم و قدیر، و در قرآن کریم موارد بسیارى هست که اسم نهادن را بر توصیف اطلاق کرده، مثلا فرموده «قُلْ سَمُّوهُمْ» یعنى بگو آنها را توصیف کنید.
دلیل دیگر این مدعا آیه شریفه «وَ لِلَّهِ الْأَسْماءُ الْحُسْنى‏ فَادْعُوهُ بِها وَ ذَرُوا الَّذِینَ یُلْحِدُونَ فِی أَسْمائِهِ» (اعراف/18) است که انحراف از صفات خداى را الحاد در اسماء او خوانده است.
پس مراد از اسماء حسنى هر چیزى است که بر معانى وصفى دلالت کند، مانند اله، وحى، علیم و قدیر، نه اسم جلاله‏اى که علم و نام براى ذات مقدس او است، و البته اسماء دو قسمند: یک قسم اسماء زشت، مانند ظالم، جائر، جاهل، قسم دیگر اسماء زیبا، مانند عادل و عالم. و اسماء زیبا هم دو قسم است، یکى اسمایى که سهمى از کمال در آنها هست یا کم یا زیاد، هر چند که از شائبه نقص و امکان خالى هم نباشد، مانند خوشگل و معتدل القامه، و مو فرفرى، و امثال آن، قسم دیگر آن اسمایى است که حاکى از کمال محض باشد، و آمیخته با شائبه نقص نباشد مانند حى و علیم و قدیر، البته به شرطى که از لوازم امکان مادى و ترکیب مجرد شود، این قسم از اسماء، احسن الاسماءاند، چون نقص و عیب در آنها نیست و چون چنین است همین اسماء لایق‏اند که در حق خداى تعالى اطلاق شوند، و خدا را با آنها توصیف کرد.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏14، ص: 170 و 171 قالب : فلسفی موضوع اصلی : اسم‌های خداوند گوینده : علامه طباطبایی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  مالکیت اسمای الهی برای خداوند
معناى «بودن این اسماء براى خداى تعالى»، این است که او بالذات مالک آنها است، و اگر از آنها در غیر خدا هم دیدیم مى‏دانیم که خدا به او داده، و به قدرى که خواسته‏ داده، همانطور که سیاق آیات آینده نیز که سیاق انحصار است آن را افاده مى‏کند، و آن آیات زیر است: «هُوَ الْحَیُّ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ» (مومن/65)، «وَ هُوَ الْعَلِیمُ الْقَدِیرُ» (روم/54)، «هُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ» (مومن/56)، «أَنَّ الْقُوَّةَ لِلَّهِ جَمِیعاً» (بقره/165)، «فَإِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِیعاً» (نساء/139)، «وَ لا یُحِیطُونَ بِشَیْ‏ءٍ مِنْ عِلْمِهِ إِلَّا بِما شاءَ» (بقره/265) و همچنین آیاتى دیگر.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏14، ص: 171 و 172 قالب : اعتقادی موضوع اصلی : اسم‌های خداوند گوینده : علامه طباطبایی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  سختی دادن به خود در نماز
در الدر المنثور (ج 4، ص 288) است که ابن مردویه از على (علیه السّلام) روایت کرده که فرمود: وقتى آیه «یا أَیُّهَا الْمُزَّمِّلُ قُمِ اللَّیْلَ إِلَّا قَلِیلًا» نازل شد، همه شب‏ها تمامى شب را به عبادت پرداخت، تا آنجا که پاهایش متورم شد، ناگزیر یک پا را بلند مى‏کرد تا خستگیش رفع شود، بار دیگر آن را به زمین مى‏گذاشت، پاى دیگر را بلند مى‏کرد تا آنکه جبرئیل نازل شد و گفت: «طه» یعنى هر دو پایت را به زمین بگذار اى محمد «ما أَنْزَلْنا عَلَیْکَ الْقُرْآنَ لِتَشْقى‏» و نیز این آیه را آورد: «فَاقْرَؤُا ما تَیَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ».

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏14، ص: 172- 176 قالب : روایی موضوع اصلی : پیامبر اعظم (صل‍ی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) گوینده : علامه طباطبایی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.