● مرضيه اسدي -
تفسیرنمونه
در اینجا خداوند به عنوان توبیخ و سرزنش این بتپرستان مى گوید: آیا آنها نمى بینند که این گوساله پاسخ آنها را نمى دهد و هیچگونه ضررى از آنها دفع نمى کند و منفعتى براى آنها فراهم نمى سازد (ا فلا یرون الا یرجع الیهم قولا و لا یملک لهم ضرا و لا نفعا).
یک معبود واقعى حداقل باید بتواند سؤ الات بندگانش را پاسخ گوید آیا تنها شنیده شدن صداى گوساله از این مجسمه طلائى ، صدائى که هیچ اراده و اختیارى در آن احساس نمى شد میتواند دلیل پرستش باشد.
و به فرض که پاسخ سخنان آنها را هم بدهد، تازه موجودى مى شود همچون یک انسان ناتوان که مالک سود و زیان دیگرى و حتى خودش نیست آیا با این حال میتواند معبود باشد؟!
کدام عقل اجازه مى دهد که انسان یک مجسمه بیجان را که گاهگاه صدائى نامفهوم از آن برمیخیزد پرستش کند و در برابرش سر تعظیم فرود آورد؟
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● عبدالله عبداللهي -
اثنی عشری
أَ فَلا یَرَوْنَ أَلاَّ یَرْجِعُ إِلَیْهِمْ قَوْلاً وَ لا یَمْلِکُ لَهُمْ ضَرًّا وَ لا نَفْعاً (89)
بعد از آن حق تعالى، حجت لازم گرداند بر گوسالهپرستان و مىفرماید:
أَ فَلا یَرَوْنَ أَلَّا یَرْجِعُ إِلَیْهِمْ قَوْلًا: آیا پس نمىبینند، یعنى نمىدانند گوسالهپرستان آنکه باز نمىگرداند گوساله به سوى ایشان سخنى را، یعنى هر چند او را مىطلبند و سؤال مىکنند جواب نمىدهد. وَ لا یَمْلِکُ لَهُمْ ضَرًّا وَ لا نَفْعاً: و قدرت ندارد به رسانیدن به سوى ایشان زیان و سودى را، و چنین چیز را که خواننده خود را جواب ندهد و بر اضرار و انتفاع ایشان قادر نبود، چگونه توان پرستید؛ و البته عقل هیچ جایز نداند انسان با شعور و ادراک و چشم بینا و گوش شنوا و زبان گویا، پرستش و ستایش کند چیزى را که هزاران درجه از خود پستتر باشد.
تنبیه: آیه شریفه دلیل است بر وجوب نظر و تأمل، زیرا حق تعالى مذمت و سرزنش فرماید گوسالهپرستان را که بدون تفکر و نظر و استدلال عقیده فاسدهاى را فراگرفتند
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» اطیب البیان
أَ فَلا یَرَونَ أَلاّ یَرجِعُ إِلَیهِم قَولاً وَ لا یَملِکُ لَهُم ضَرًّا وَ لا نَفعاً (89)
آیا پس از اینکه خوار نمیبینند اینکه که برنمیگردد بسوی آنها کلامی و مالک نمیشود از برای آنها ضرری و نه نفعی، بعضی گفتند: سامری از اهل کرمان بوده، بعضی گفتند: از بلدی بوده که عبادت گاو میکردند گاوپرست بودند و قلبا متمایل باین عقیده بودند. و بعضی گفتند: از بنی اسرائیل بوده و
منافق بوده و چون بنی اسرائیل بحضرت موسی گفتند: در موقعی که رسیدند بقریه بت پرستان (اجعَل لَنا إِلهاً کَما لَهُم آلِهَةٌ) سامری موقع را غنیمت شمرد و حلی و حلل فرعونیان را از بنی اسرائیل گرفت و مطاع بود در بنی اسرائیل و در مدت اینکه ده روز که آمدن موسی عقب افتاده بود عجل را ساخت و آنها را بعبادت او دعوت نمود.
(أَ فَلا یَرَونَ) یعنی درک نمیکنند و نمیفهمند که ساخته سامری بمجرد یک خوار خدا نمیشود و هر چه با او تکلم کنند جواب نمیدهد.
(أَلّا یَرجِعُ إِلَیهِم قَولًا) و قدرت بر اینکه دفع ضرری از شما بکند یا جلب نفعی.
(وَ لا یَملِکُ لَهُم ضَرًّا وَ لا نَفعاً) ندارد بسیار تعجب است از اینها با آن معجزات محیّر العقول که دریا شکاف بردارد و فرعونیان غرق شوند و از سنگ چشمه آب خارج شود و عصای موسی سحر سحره فرعون را ببلعد و غیر آنها از معجزات بمجرد اینکه چند روز از آمدن موسی تأخیر شد مشرک شوند و گوسالهپرست شوند با اینکه حضرت موسی امر فرموده بود باطاعت هارون و او را خلیفه خود قرار داد و هر چه هارون آنها را منع کرد مخالفت کردند حتی قصد کشتن او را نمودند و فریب سامری را خوردند و بضلالت افتادند.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر احسن الحدیث
أَ فَلاٰ یَرَوْنَ أَلاّٰ یَرْجِعُ إِلَیْهِمْ قَوْلاً وَ لاٰ یَمْلِکُ لَهُمْ ضَرًّا وَ لاٰ نَفْعاً این آیه و آیۀ بعدى در رد عذر آنهاست یعنى: بر معبود نبودن گوساله هم دلیل عقلى داشتند و هم ارشادى امّا دلیل عقلى آنست که: معبود اقلا باید حرف بندگان خود را بشنود و بتواند نسبت به آنها جلب منفعت و دفع ضرر بکند ولى آنها مى دیدند که گوساله به آنها جواب نمى دهد و به آنها نفع نمى رساند و دفع ضرر نمى کند، البته این صفات، ابتدایى ترین صفت معبود است دوم اینکه: هارون به آنها گفته بود: این کار خلاف است این کار را نکنید
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر مخزن العرفان در علوم قرآن
أَ فَلاٰ یَرَوْنَ أَلاّٰ یَرْجِعُ إِلَیْهِمْ قَوْلاً وَ لاٰ یَمْلِکُ لَهُمْ ضَرًّا وَ لاٰ نَفْعاً در مقام اعتراض به آنها است و گویا فرموده چگونه آن جماعت فریب سامرى را خوردند و باآن همه معجزاتى که از موسى(ع)مشاهده نمودند و بااینکه مى دانستند که گوساله عمل سامرى است که براى اغواء آنان بکار برده از یک صدایى مفتون گردیده و به گوساله سجده نمودند آیا ندیدند که گوساله جمادى است و قدرت بر تکلّم ندارد و سخن آنها را جواب نمى دهد و نه تواند به آنان نفعى رساند و نه ضررى را دفع گرداند
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر کاشف
أَ فَلاٰ یَرَوْنَ أَلاّٰ یَرْجِعُ إِلَیْهِمْ قَوْلاً وَ لاٰ یَمْلِکُ لَهُمْ ضَرًّا وَ لاٰ نَفْعاً چگونه گوساله خداى آنان باشد، درحالى که این گوساله ساخته و پرداختۀ دست خود آنهاست، نه سخن آنها را مى شنود و نه پاسخشان را مى دهد، نه سودى براى آنان و خودش جلب مى کند و نه زیانى را از آنان و خودش دفع مى نماید؟ برخى از مفسّران مى گویند: «بالاتر از این، آن گوساله نه شاخ مى زد و نه لگد، نه آسیابى را مى چرخاند و نه چرخ چاهى را» در تفسیر رازى آمده است که یک یهودى به على علیه السّلام گفت: هنوز پیامبرتان را دفن نکرده بودید که دچار اختلاف شدید امام علیه السّلام فرمود: ما بر سر جانشینى او اختلاف کردیم و نه دربارۀ خود او امّا شما هنوز قدم هایتان از آب دریا خشک نشده بود که به پیامبرتان گفتید: براى ما خدایى قرار بده، چنان که آنان خدایانى دارند اگر بر ما روا بود که قرآن را برطبق رأى خود تفسیر و براساس حدس خود تأویل کنیم، مى گفتیم: ساختن گوساله از طلا و خدا قرار دادن آن توسط اسرائیلیان، اشاره بدین نکته دارد که آنان از دیرزمان، ثروت را مى پرستیدند و همان خداى بى شریک آنان بوده است و تاریخ گذشته و حال آنان به طور آشکار و روشن نشان دهندۀ این ادّعاست و آنان هر چیزى را حتى ریختن خون ها، فحشا و نیرنگ را براى به دست آوردن مال، حلال مى دانند موسى علیه السّلام هارون را سرزنش مى کند
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.