إِنَّ اللَّهَ یُدْخِلُ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ إِنَّ اللَّهَ یَفْعَلُ ما یُرِیدُ «14»
بعد از ذکر شاکین در اسلام بیان ثواب ثابتین را مىفرماید:
إِنَّ اللَّهَ یُدْخِلُ الَّذِینَ آمَنُوا: بدرستى که خداى تعالى در مىآورد آنان را که تصدیق نمودهاند رسول را. وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ: و بجا آوردند کارهاى شایسته را.
جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ: بوستانهائى که جارى مىشود زیرا اشجار یا جلو غرفههاى آن نهرها، زیرا نزهت و نضارت بستان به جریان نهر آب است در آن.
إِنَّ اللَّهَ یَفْعَلُ ما یُرِیدُ: بدرستى که خداوند سبحان بجا مىآورد آنچه خواهد بر وجه حکمت و مصلحت از مکافات موحد و مجازات مشرک، و هیچکس نیست که دافع و مانع اثابت و عقوبت او شود.
تنبیه: 1- چون آیه شریفه بعد از بیان حال مترددین در ایمان است، پس دلالت دارد بر آنکه ایمانى که موجب وارد شدن بهشت شود ایمانى است که صاحبش ثابت باشد بر آن تا آخر عمر، و الا ایمانى که بعد از آن شرک و تردید حاصل یا ارکان ایمانى متزلزل گردد قطعا موجب ثواب دائمى اخروى نخواهد بود.
2- آیه شریفه دال است بر آنکه تصدیق قلبى بدون عمل جوارحى فایده اى بر آن مترتب نخواهد بود، زیرا هر جا در قرآن شریف ثواب اخروى را براى اهل ایمان مقرر داشته، اعمال صالحه را هم قرین آن ساخته؛ پس این تقارن دال است بر آنکه طاعات و عبادات مدخلیت در ایمان، یا به نحو جزئیت و یا شرطیت بلکه در بعض اخبار امام مىفرماید: ایمان عمل است تماما و قول بعض آن عمل باشد.
در کافى- ابى عمرو زبیرى روایت نموده که به حضرت صادق علیه السلام عرض کردم: ایّها العالم اخبرنى اىّ الاعمال افضل عند اللّه؟ قال: ما لا یقبل اللّه شیئا الّا به قلت و ما هو؟ قال: الایمان باللّه الّذى لا اله الّا هو اعلى الاعمال درجة و اشرفها منزلة و اسناها حظا قال: قلت الا تخبرنى عن الایمان، اقول هو و عمل ام قول
بلا عمل فقال: الایمان عمل کله و القول بعض ذلک العمل بفرض من اللّه:
(الحدیث) «1» اى عالم، خبر فرما کدام اعمال افضل است نزد خدا؟ فرمود: آن عملى که قبول نمىفرماید خدا چیزى را مگر به سبب آن. عرض کردم: چیست آن؟
فرمود: ایمان به خدائى که نیست خدائى مگر ذات یگانه او، اعلاى اعمال است از جهت درجه، و شریفترین آنهاست از حیث منزلت و رفیع بودن از جهت حظ و بهره. عرض کردم: خبر نمىفرمائى از ایمان، آیا قول و عمل است یا قول است بدون عمل؟ فرمود: ایمان تماما عمل، و قول بعض آن عمل است به واجب شدن آن از جانب خدا ...
[ نظرات / امتیازها ]
إِنَّ اللّهَ یُدخِلُ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ جَنّاتٍ تَجرِی مِن تَحتِهَا الأَنهارُ إِنَّ اللّهَ یَفعَلُ ما یُرِیدُ «14»
محققا خداوند داخل میفرماید کسانی را که ایمان آوردند و عمل بصالحات نمودند بهشتها و باغاتی که جاری میشود از زیر آنها یعنی از پای عمارات نهرهایی، محققا خداوند آنچه را اراده نماید بجا میآورد.
اینکه وعده الهی تخلّف پذیر نیست چون خلف وعد قبیح است و محال است از خدا صادر شود. بلی خلف وعید مانع ندارد بلکه حسن دارد لکن اینکه وعده از راه تفضل است نه استحقاق. زیرا مؤمن هر چه ایمانش کاملتر باشد و اعمال صالحه او زیادتر باشد اداء شکر کوچکترین نعم الهی را نمیکند، لکن وعید از راه استحقاق است و زائد بر استحقاق عذاب نمیکند بلکه بسا عفو میفرماید و میآمرزد و گذشت میکند لذا میفرماید در مقابل کفّار و مشرکین و ضالّین:
(إِنَّ اللّهَ): بفضل و کرمش (یُدخِلُ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ):
ایمان به جمیع عقاید حقّه و فعل واجبات و ترک محرّمات که تقوی نام دارد.
(جَنّاتٍ): هر مؤمنی جنّاتی دارد از هشت جنّت، فردوس، عدن، جنة المأوی، جنّة الخلد و غیر اینها.
(تَجرِی مِن تَحتِهَا الأَنهارُ) چهار نهر (مِن عَسَلٍ مُصَفًّی، مِن لَبَنٍ لَم یَتَغَیَّر طَعمُهُ، مِن خَمرٍ لَذَّةٍ لِلشّارِبِینَ، مِن ماءٍ غَیرِ آسِنٍ).
(إِنَّ اللّهَ یَفعَلُ ما یُرِیدُ): اراده او علم بصلاح است مقابل کراهت که علم بفساد است، و از صفات ذات است و از شئون علم مثل حکمت که علم به مصلحت و مفسده است و سمیع علم به مسموعات و بصیر علم به مبصرات و مدرک علم به جزئیّات، و فعل بمعنی مصدری ایجاد است که به مجرّد اینکه صلاح بداند ایجاد میفرماید، و کلمه ما فعل بمعنی اسم مصدری است که موجود میشود.
[ نظرات / امتیازها ]