از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید تفسیر ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
 » تفسیر المیزان - خلاصه
(ولایاتل اولوا الفضل منکم والسعه ان یؤتوآ اولی القربی و المساکین والمهاجرین فی سبیل الله ولیعفواو لیصفحوا الا تحبون ان یغفر الله لکم والله غفور رحیم ): (و نباید صاحبان ثروت و نعمت از شما، درباره خویشان و مسکینان ومهاجران در راه خدا سوگند بخورند که تقصیر و کوتاهی کنند، بلکه باید عفو و گذشت پیشه نمایند، آیا دوست ندارید که خداوند شما را بیامرزد و خدا بسیار آمرزنده ومهربان است ) (ایتلاء) به معنای تقصیر و ترک و سوگند است . می فرماید: توانگران از شما نباید در دادن اموال خود به خویشاوندان و مساکین ومهاجران در راه خدا، کوتاهی کنند و یا چنین عملی را ترک نکنند و یا سوگند نخورند که به افراد نامبرده رسیدگی نمی کنیم ، بلکه باید اگر از آنها ناملایمی دیدند چشم پوشی کنندو ببخشایند و شاید هم اشاره به ماجرای افک باشد که بعضی توانگران سوگند خوردندکه از کسانی که در منتشر ساختن قضیه افک مؤثر بوده اند کمک و دستگیری ننمایند، وخداوند با این آیه آنها را نهی کرده و در مقام تحریک ایشان به ادامه بخشش و دفع بدی با احسان ، می فرماید آیا دوست ندارید که خدا شما را ببخشاید؟ و خدا بسیارآمرزنده و مهربان است . [ نظرات / امتیازها ]
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  سيده منصوره خادم - تفسیر شریف لاهیجی،
وَ لا یَأْتَلِ أُولُوا الْفَضْلِ مِنْکُمْ وَ السَّعَةِ أَنْ یُؤْتُوا أُولِی الْقُرْبى‏ وَ الْمَساکِینَ وَ الْمُهاجِرِینَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ بعضى از مفسرین و لا یأتل را به لا یحلف تفسیر کرده‏اند و بعضى به لا یقصر، بنا بر اول مأخوذ از الیه است و «الیه» بر وزن فعیله بمعنى سوگندست و بنا بر ثانى مشتق از «الو» بمعنى تقصیرست و در تفسیر اول یؤتوا بتقدیر ان لا یؤتوا است بحذف کلمه لا یعنى و باید که قسم نخورند صاحبان غنى از شما و وسعت مال بر اینکه ندهند نفقه خداوندان قرابت و درویشان را و هجرت‏کنندگان در راه خداى تعالى را، و در تفسیر ثانى احتیاج بتقدیر کلمه لا نیست و معنى آن چنین است که: و باید که تقصیر نکنند صاحبان غنى و وسعت مال از شما بر اینکه بدهند نفقه مر جماعت مذکوره را مخفى نماند که بعضى از مفسرین را اعتقاد اینست که این آیه در شأن ابو بکر نازل شده در هنگامى که قسم خورده بود که اهل افک را که از جمله آنها مسطح خاله
زاده او بود چیزى بطریق صدقه ندهد و انفاق ایشان ننماید و بعضى دیگر گفته‏اند که «نزلت فى جماعة من الصحابة حلفوا أن لا یتصدقوا على من تکلم بشى‏ء من ذلک» و بعد ازین خواهد آمد که حضرت ابى جعفر الباقر علیه السّلام فرمودند که مراد از «اولى القربا» صاحبان قرابت حضرت رسالت پناه صلّى اللَّه علیه و آله‏اند. بهر تقدیر مشکک رازى گفته که مفسرین اجماع کرده‏اند که این آیه در شأن ابو بکر نازل شده و از اینجا لازم میآید که ابو بکر بعد از رسول اللَّه افضل ناس باشد زیرا که مراد از فضل فضیلت در دین و ثواب اخروى است، پس اگر غیرى مساوى ابو بکر باشد در درجات دین و ثواب اخرى لازم میآید که ابو بکر صاحب فضل نباشد بواسطه آنکه مساوى در فضیلت فاضل نیست. و بدو وجه ثابت کرده که مراد از فضل فضیلت در دین و ثواب اخروى است: یکى آنکه حق تعالى در این آیه در مقام مدح است و جائز نیست که خداى تعالى کسى را مدح بفضیلت دنیوى کند. دیگر آنکه مراد از سعت وسعت در احوال دنیوى است پس اگر مراد از فضل نیز فضیلت در مال باشد تکرار لازم مى‏آید.
کاتب الحروف، گوید که سخافت این کلمات بر صاحبان شعور ظاهر و هویدا است اما دعوى اجماع قبل از این دانستى که بعضى مفسرین را اعتقاد بر اینست که این آیه در شأن بعضى از صحابه نازل شده نه براى خصوص ابو بکر پس با وجود این قول دعوى اجماع درین مطلب مثل دعوى اجماعیست که در خلافت ابو بکر کرده‏اند لیس هذا اول قارورة کسرت فى الاسلام و آنچه گفته که اگر غیر مساوى ابو بکر باشد در درجات فضل باید که ابو بکر صاحب فضل نباشد. هر چند ابو بکر صاحب فضل نیست اما تساوى با فاضل دیگر در درجات فضل دینى و ثواب اخروى منافات با افضلیت او دارد نه با صاحب فضل بودن او چه متصورست که فاضل محمول بر دو شخص شود و میتوان گفت که زید و عمر هر دو فضیلت در درجات دین دارند بدون تنافى در اینکلام و اما وجه اول که براى اثبات اینمقدمه آورده که مراد از فضل فضیلت در
دینست از جمله خبطهاى عظیمست زیرا که مسلم نیست که حق تعالى درین آیه در مقام مدح باشد بلکه ظاهر اینست که در مقام عتاب و تأدیب است چنانچه خود قبل ازین استدلال گفته که اعلم «انه تعالى کما ادب اهل الافک و من سمع کلامهم فکذلک ادب ابو بکر فیما حلف انه لا ینفق مسطحا» و بر تقدیر تسلیم که مقام مقام مدحست خود در وجه دوم اعتراف کرده بر اینکه مراد از سعت وسعت در اموال دنیویست تا تکرارى که ادعا کرده لازم نیاید پس بگفته او لازم مى‏آید که حق تعالى مدح در امور دنیوى کرده باشد و ایضا مدح حق تعالى در امور دنیوى چرا جایز نباشد و حال آنکه در حق یوسف على نبینا و آله و علیه السّلام فرمود وَ کَذلِکَ مَکَّنَّا لِیُوسُفَ فِی الْأَرْضِ یَتَبَوَّأُ مِنْها حَیْثُ یَشاءُ و چون مراد از سعت مالیست که زیاده بر حاجت باشد و در فضل اینمعنى معتبر نیست پس تکرار لازم نخواهد آمد و محتملست که «و السعة» عطف تفسیرى «الفضل» باشد و ایراد عطف تفسیرى تنبیه باشد بر اینکه مراد از فضل فضل در دین نیست چنانچه فخر رازى باین حمل کرده بلکه مراد از آن احسانست چنانچه خود نیز از بعضى علماى ادب نقل کرده که «وَ لا یَأْتَلِ أُولُوا الْفَضْلِ» به این معنى است که:
و لا تقصروا فى ان تحسنوا. و بعد از ادعاء اجماع بر اینکه این آیه در شأن ابو بکر است گفته که «انه سبحانه کنى عن ابى بکر بلفظ الجمع و الواحد اذا کنى عنه بلفظ الجمع دل على علو شأنه» عجب اینست که در آیه کریمه إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللَّهُ «1» که نزد خاصه و کثیرى از عامه در حق حضرت امیر المؤمنین علیه السّلام نازل شده بیضاوى گفته که «حمل الجمع على الواحد خلاف الظاهر» و قوشچى گفته که «لیس فى حقه للجمع» و مع هذا در باب رواج متاع کاسد خود میگویند که با وجود وحدت ابو بکر ایراد جمع دلالت بر علو شأن او میکند اما این کلام دلالت بر زیادتى تعصب و عناد میکند وَ لْیَعْفُوا و باید که عفو کنند اصحاب پیغمبر صلوات اللَّه علیه و آله گناهان ایشان را وَ لْیَصْفَحُوا و در گذرند از انتقام
کردن ایشان أَ لا تُحِبُّونَ أَنْ یَغْفِرَ اللَّهُ لَکُمْ آیا دوست نمیدارید این را که بیامرزد خداى تعالى مر شما را بمکافات عمل نیک شما که آن عفو و صفحست وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ و خداى تعالى آمرزنده و مهربانست. على بن ابراهیم از حضرت امام صادق علیه السّلام روایت کرده که مراد از اولى القربى صاحبان قرابت پیغمبرند صلوات اللَّه علیه و علیهم و چون عفو و صفح گناه از ائمه هدى صاحبان قرابت رسول اللَّه صلوات اللَّه علیه و علیهم صحیح نیست لهذا در معنى «وَ لْیَعْفُوا وَ لْیَصْفَحُوا» فرمود، که باید عفو و صفح کنند بعضى از شما اى مؤمنین از بعضى دیگر. بنا برین حدیث این آیه جمله معترضه خواهد بود. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  مرضيه علمدار .ب - تفسیر نمونه
شأن نزول:
این آیه در باره گروهى از صحابه نازل شد که بعد از «داستان افک» سوگند یاد کردند که به هیچ یک از کسانى که در این ماجرا درگیر بودند و به این تهمت بزرگ دامن زدند کمک مالى نکنند، و در هیچ موردى با آنها مواسات ننمایند، آیه نازل شد و آنها را از این شدت عمل و خشونت باز داشت و دستور عفو و گذشت داد.

تفسیر:
مجازات هم حسابى دارد! قرآن مى‏گوید: «و آنها که از میان شما داراى برترى (مالى) و وسعت زندگى هستند نباید سوگند یاد کنند (یا تصمیم بگیرند) که انفاق خود را نسبت به نزدیکان و مستمندان و مهاجران در راه خدا قطع نمایند» (وَ لا یَأْتَلِ أُولُوا الْفَضْلِ مِنْکُمْ وَ السَّعَةِ أَنْ یُؤْتُوا أُولِی الْقُرْبى‏ وَ الْمَساکِینَ

وَ الْمُهاجِرِینَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ).

این تعبیر نشان مى‏دهد که جمعى از کسانى که آلوده افک شدند از مهاجران در راه خدا بودند که فریب منافقان را خوردند، و خداوند به خاطر سابقه آنها اجازه نداد که آنان را از جامعه اسلامى طرد کنند و تصمیمهایى که بیش از حد استحقاق باشد در باره آنها بگیرند.

سپس براى تشویق و ترغیب مسلمانان به ادامه این گونه کارهاى خیر اضافه مى‏کند: «و باید عفو کنند و گذشت نمایند» (وَ لْیَعْفُوا وَ لْیَصْفَحُوا).

«آیا دوست نمى‏دارید خداوند شما را بیامرزد و خداوند آمرزنده و مهربان است» (أَ لا تُحِبُّونَ أَنْ یَغْفِرَ اللَّهُ لَکُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ).

پس همان گونه که شما انتظار عفو الهى را در برابر لغزشها دارید باید در مورد دیگران عفو و بخشش را فراموش نکنید.

آیات فوق در حقیقت ترسیمى از تعادل «جاذبه» و «دافعه» اسلامى است آیات افک و مجازات شدید تهمت زنندگان به نوامیس مردم نیروى عظیم دافعه را تشکیل مى‏دهد، و آیه مورد بحث که سخن از عفو و گذشت و غفور و رحیم بودن خدا مى‏گوید بیانگر جاذبه است!
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  عبدالله عبداللهي - اثنی عشری
وَ لا یَأْتَلِ أُولُوا الْفَضْلِ مِنْکُمْ وَ السَّعَةِ أَنْ یُؤْتُوا أُولِی الْقُرْبى‌ وَ الْمَساکِینَ وَ الْمُهاجِرِینَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ لْیَعْفُوا وَ لْیَصْفَحُوا أَ لا تُحِبُّونَ أَنْ یَغْفِرَ اللَّهُ لَکُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ «22»
وَ لا یَأْتَلِ أُولُوا الْفَضْلِ مِنْکُمْ‌: و باید سوگند نخورد صاحبان فضل از شما به حسب حسب و نسب، یا صاحبان ثروت و توانگرى از شما، وَ السَّعَةِ: و صاحبان دستگاه فراخى در جاه و مال و عزت، أَنْ یُؤْتُوا أُولِی الْقُرْبى‌: اینکه ندهند نفقه را، یا باید تقصیر نکنند اغنیا و اهل وسعت در آنکه انفاق کنند خویشان خود را، وَ الْمَساکِینَ‌: و فقرا را، وَ الْمُهاجِرِینَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ‌: و هجرت کنندگان در راه خدا. این صفات موصوف واحد باشد، یعنى کسانى که جامع این صفات هستند؛ زیرا کلام در کسى است که به این صفات متصف باشد.
وَ لْیَعْفُوا: و باید که عفو کنند جرمى را که از گناهان صادر شده، وَ لْیَصْفَحُوا: و باید روى بگردانند از انتقام و اغماض فرمایند.
پس از غیبت به خطاب التفات نموده بر سبیل ترغیب بر غفران مى‌فرماید: أَ لا تُحِبُّونَ أَنْ یَغْفِرَ اللَّهُ لَکُمْ‌: آیا دوست نمى‌دارید اینکه بیامرزد خدا مر شما را و
از گناه شما بگذرد، پس شما نیز از گناه دیگران درگذرید. وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ‌: و خدا آمرزنده است با وجود کمال قدرت بر انتقام، مهربان بر اصحاب جرایم و گناهکاران، پس شما نیز متخلق به اخلاق الهى شوید.
تنبیه: آیه شریفه شمه‌اى از مکارم اخلاق را بیان مى‌فرماید از جمله آنکه:
صاحبان فضل به حسب و نسب و صاحبان دستگاه فراخى و وسعت، باید قسم نخورند بر آنکه نفقه ندهند جامعین صفات سه گانه را که هم خویشاوند باشند و هم فقیر و هم مهاجر در راه خدا، زیرا عقلا و شرعا و عرفا این اشخاص مورد ترحم خواهند بود. دیگر اینکه باید عفو کنند گناهى را که از دیگران صادر شده و چشم پوشى نموده در صدد انتقام برنیایند. و چون این طریقه حسنه رضاى الهى است، از این جهت براى ترغیب و تحریص فرماید: آیا دوست نمى‌دارید اینکه خداى تعالى گناهان شما را بیامرزد و از گناهان شما بگذرد، شما هم از خطاى همدینان خود بگذرید و عفو نمائید. و همین قدر در فضل و شرافت عفو و گذشت کافى است که از صفات پروردگار عالم و در مقام ثنا و ستایش، ذات یگانه سبحانى را به این صفت جمیله یاد کنند: «یا عفوّ یا غفور».
در معراج السعاده از حضرت پیغمبر صلّى اللّه علیه و آله مروى است که فرمود: به خدائى که جان من در قبضه قدرت اوست، سه چیز است که اگر از من قسم خواهند بر آنها قسم مى‌خورم: 1- آنکه صدقه دادن از مال هیچ کم نمى‌کند. 2- آنکه هیچکس از ظلمى که به او شده عفو نمى‌کند از براى خدا مگر اینکه خدا عزت او را در قیامت زیاد مى‌فرماید. 3- آنکه هیچکس نیست که درى از سؤال را بر خود بگشاید مگر اینکه یک درى از فقر و احتیاج بر او گشوده مى‌شود. «1» در کافى- فرمود حضرت پیغمبر صلّى اللّه علیه و آله: الا اخبرکم بخیر اخلاق الدّنیا و الآخرة العفو عمّن ظلمک و تصل من قطعک و الاحسان الى من اساء الیک‌
«1». معراج السعاده، ملا احمد نراقى، باب چهارم، مقام سوّم، صفت دهم، فصل چهارم، ص 80 چاپ قدیم.
و الاعطاء من حرمک.
مى‌خواهید خبر دهم شما را به افضل اخلاق اهل دنیا و آخرت: نزدیکى کن به هر که از تو دورى کند، و بخشش کن به کسى که تو را محروم سازد، و گذشت کن به کسى که به تو ظلم نماید، و نیکى کن به کسى که به تو بدى نماید. «1» و اخبار در این قسمت بسیار است، و اگر شخص عاقل در این آداب حسنه تأمل کند، هر آینه دریابد جامعیت و اکملیت شریعت حضرت خاتم صلّى اللّه علیه و آله را که تمام جزئیات و فروعات عادات شریفه و آداب محسنه را بیان فرموده که عمل به آنها موجب اتحاد و داد جامعه، و آسایش عموم را فراهم نمود. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » اطیب البیان
وَ لا یَأتَل‌ِ أُولُوا الفَضل‌ِ مِنکُم‌ وَ السَّعَةِ أَن‌ یُؤتُوا أُولِی‌ القُربی‌ وَ المَساکِین‌َ وَ المُهاجِرِین‌َ فِی‌ سَبِیل‌ِ اللّه‌ِ وَ لیَعفُوا وَ لیَصفَحُوا أَ لا تُحِبُّون‌َ أَن‌ یَغفِرَ اللّه‌ُ لَکُم‌ وَ اللّه‌ُ غَفُورٌ رَحِیم‌ٌ «22»
و قسم‌ نخورند صاحبان‌ فضل‌ و سعه اغنیاء، ‌از‌ ‌شما‌ مؤمنین‌ باید عطا کنند ‌یعنی‌ بدهند ‌به‌ صاحبان‌ قرابت‌ و فقراء و مهاجرین‌ ‌در‌ سبیل‌ اللّه‌ و باید عفو کنند و گذشت‌ کنند.
آیا دوست‌ نمی‌دارید اینکه‌ بیامرزد خداوند ‌برای‌ ‌شما‌ و حال‌ آنکه‌ خداوند آمرزنده‌ و رحیم‌ ‌است‌.
(وَ لا یَأتَل‌ِ) ‌یعنی‌ قسم‌ یاد نکنند ‌که‌ بذل‌ نکنند کسانی‌ ‌که‌ دارایی‌ دارند ‌که‌ بآنها
جلد 13 - صفحه 511
تفضل‌ ‌شده‌ و توسعه‌ داده‌ ‌شده‌ باید بدهند باولی‌ القربی‌ و مساکین‌ و کسانی‌ ‌که‌ مهاجرت‌ کردند ‌در‌ سبیل‌ الهی‌ و باید عفو کنند ‌از‌ تقصیراتی‌ ‌که‌ ‌در‌ حق‌ ‌آنها‌ ‌شده‌ و باید گذشت‌ کنند آیا دوست‌ نمی‌دارید ‌که‌ خداوند بیامرزد ‌شما‌ ‌را‌ و حال‌ آنکه‌ خداوند آمرزنده‌ و مهربان‌ ‌است‌.
(وَ لا یَأتَل‌ِ أُولُوا الفَضل‌ِ مِنکُم‌ وَ السَّعَةِ) مراد اغنیاء هستند ‌که‌ بآنها مال‌ و ثروت‌ عنایت‌ ‌شده‌ ‌از‌ راه‌ تفضل‌ و توسعه‌ پیدا کردند قسم‌ نخورند ‌که‌ احسان‌ و انفاق‌ نکنند مثل‌ قارون‌ نباشند ‌که‌ باو گفتند (وَ أَحسِن‌ کَما أَحسَن‌َ اللّه‌ُ إِلَیک‌َ) جواب‌ داد.
(إِنَّما أُوتِیتُه‌ُ عَلی‌ عِلم‌ٍ عِندِی‌) قصص‌ آیه 77 و مثل‌ کسانی‌ نباشید ‌که‌ [إِذا قِیل‌َ لَهُم‌ أَنفِقُوا مِمّا رَزَقَکُم‌ُ اللّه‌ُ] جواب‌ دهند [أَ نُطعِم‌ُ مَن‌ لَو یَشاءُ اللّه‌ُ أَطعَمَه‌ُ] یس‌ آیه 47.
[أَن‌ یُؤتُوا أُولِی‌ القُربی‌] مفسرین‌ گفتند ‌ان‌ ‌لا‌ یؤتوا بوده‌ کلمه ‌لا‌ حذف‌ ‌شده‌ و جواب‌.
(وَ لا یَأتَل‌ِ) ‌است‌ لکن‌ جواب‌ ‌آن‌ محذوف‌ ‌است‌ بدلالت‌ جمله و ‌ان‌ یؤتوا ‌یعنی‌ باید و واجب‌ ‌است‌ اینکه‌ ‌به‌ اولی‌ القربی‌ عطا کنند و مفسرین‌ اولوا القربی‌ ‌را‌ ارحام‌ و خویشاوندان‌ گفتند ‌که‌ صله‌ رحم‌ ‌باشد‌ و لکن‌ صله‌ رحم‌ و ‌لو‌ عبادت‌ بسیار بزرگیست‌ و قطع‌ رحم‌ معصیت‌ کبیره‌ ‌است‌ و لکن‌ صله‌ واجب‌ نیست‌ و مراد چنانچه‌ ‌در‌ خبر ابی‌ الجارود ‌از‌ حضرت‌ باقر ‌علیه‌ ‌السلام‌ ‌است‌ ‌که‌ مراد اولی‌ القربی‌ حضرت‌ ‌رسول‌ ‌است‌ ‌که‌ اشاره‌ ‌به‌ خمس‌ ‌باشد‌ ‌که‌ میفرماید:
(وَ اعلَمُوا أَنَّما غَنِمتُم‌ مِن‌ شَی‌ءٍ فَأَن‌َّ لِلّه‌ِ خُمُسَه‌ُ وَ لِلرَّسُول‌ِ وَ لِذِی‌ القُربی‌ الایة) انفال‌ آیه 42.
(وَ المَساکِین‌َ) اشاره‌ بزکوة و صدقات‌ ‌است‌.
(وَ المُهاجِرِین‌َ فِی‌ سَبِیل‌ِ اللّه‌ِ) اشاره‌ ‌به‌ جهاد ‌است‌ (أَ لا تُحِبُّون‌َ أَن‌ یَغفِرَ اللّه‌ُ لَکُم‌)
‌که‌ ‌اینکه‌ بذلها باعث‌ مغفرت‌ ذنوب‌ میشود (وَ اللّه‌ُ غَفُورٌ رَحِیم‌ٌ) ‌هم‌ می‌آمرزد ‌هم‌ رحمت‌ شامل‌ حال‌ ‌آنها‌ میشود. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.