این آیه و آیه بعدی از غرر آیات توحیدی سوره مبارکه «آل عمران»اند که ده وصف از اوصاف ذات اقدس خداوندی را درخود دارند.
در این آیه پنج وصف برای خدای سبحان آمده است: «اعطای ملک»؛ «نزع ملک»؛ «عزیز کردن»؛ «ذلیل ساختن»؛ «خیر تنها به دست خداست». برخی از این اوصاف، اعتباری و بعضی تکوینی است. در آیه بعدی نیز پنج وصف دیگر را مقارن با این اوصاف، آورده است که محور اصلی همگی مربوط به نظام تکوین است، هرچند شامل رزق اعتباری نیز میشود.
این دو آیه در این سوره، بسان «آیة الکرسی» در سوره مبارکه «بقره» و نیز همچون سوره مبارکه «فاتحة الکتاب» در قرآن است.
محتوای آیاتی چون ﴿شَهِدَ الله﴾ و ﴿قُلِ اللّهُمَّ ملِکَ المُلک﴾ که از جایگاهی ویژه برخوردارند، میتواند خط اصلی حاکم بر این سوره و به سخن دیگر، هدف سوره را بشناساند، زیرا آیه ﴿شَهِدَ الله﴾ در این سوره مانند «آیةالکرسی» در سوره «بقره»، در برابر دیگر آیات به خوبی میتابد و نشان میدهد که خط اصلی در این سوره، بیان توحید حق، به ویژه توحید افعالی اوست؛ یعنی حضور و ظهور خدای سبحان را در همه امور برمیشمرد.
جامعیت آیه
آیه ﴿قُلِ اللّهُمَّ ملِکَ المُلک﴾ جامع معارف فراوانی است؛ مثلاً درباره «علم» و «قدرت»، این آیه نه تنها خدای سبحان را «علیم» و «قدیر»، بلکه مالک علم و قدرت معرفی میکند؛ یعنی علم و قدرت هر کس از افاضه ذات اقدس خداوندی است، زیرا «علم» که نوعی سلطنت بر «وهم»، و «قدرت» که گونهای «ملک و نفوذ» است، مملوک اوست. این معنای جامع را از ﴿اِنَّکَ عَلی کُلِّ شیءٍ قَدیر﴾ در ذیل آیه به خوبی میتوان دریافت.
بر این اساس، آیه ﴿قُلِ اللّهُمّ﴾ نسبت به دیگر آیات، در این باره جامعیت دارد، زیرا بخشی از آیات قرآن کریم، تنها از مملوک بودن آسمانها و زمین برای خدا سخن میگویند: ﴿ولِلّهِ مُلکُ السَّموتِ والاَرض) 1 و پارهای از انحصار مالکیت خداوند: ﴿لَهُ المُلکُ ولَهُ الحَمد) 1 ﴿تَبرَکَ الَّذی بِیَدِهِ المُلک) 2 و دستهای به روشنی مالکیت غیر خدا را نفی میکنند؛ مانند ﴿وقُلِ الحَمدُ لِلّهِ الَّذی لَم یَتَّخِذ وَلَدًا ولَم یَکُن لَهُ شَریکٌ فِی المُلکِ ولَم یَکُن لَهُ ولِی مِنَ الذُّلِّ وکَبِّرهُ تَکبیرا) 3 آیات گروه یکم و دوم، در انحصار ظهور دارند؛ ولی آیات گروه سوم صراحت؛ لیکن آیه ﴿قُلِ اللّهُمَّ ملِکَ المُلک﴾ محتوای هر سه دسته آیات را دربرمیگیرد، زیرا در این آیه سخن تنها از ملک اعتباری زمین و آسمان یا دنیا و آخرت نیست، بلکه مفادش، گذشته از آن، ملک معنوی مانند رسالت، نبوّت و ولایت است، همانگونه که ملک ظاهری چون سلطنت را مخصوص خدای سبحان میداند و او به هر کس بخواهد میدهد و چون وی حکیم و ارادهاش حکیمانه است، بر اساس حکمت کسی را مَلِک میکند یا مُلْک را از کسی میستاند؛ همچنین به انسان هشدار میدهد تا داشتههایش را از آنِ خویش نپندارد.
[ نظرات / امتیازها ]