از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید نکته ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
  معنای کلمه «نذر»
کلمه «نذر» به معناى این است که انسان چیزى بر خود واجب کند که واجب نباشد. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏3، ص: 266 قالب : لغوی موضوع اصلی : نذر گوینده : علامه طباطبایی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  معنای کلمه «تحریر»
کلمه «تحریر» که مصدر کلمه اسم مفعول "محرر" است، به معناى آزاد کردن از قید و زنجیر است، و به همین جهت آزاد کردن برده را هم تحریر مى‏گویند، و نیز نوشتن کتاب را هم تحریر مى‏گویند، چون با این عمل مفاهیم و آن معانى که در محفظه ذهن و فکر زندانى است آزاد مى‏شود. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏3، ص: 266 قالب : لغوی موضوع اصلی : بدون موضوع گوینده : علامه طباطبایی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  معنای کلمه «تقبل»
کلمه «تقبل» به معناى قبول کردن چیزى است از روى رغبت و رضا، مانند تقبل هدیه و تقبل دعا و امثال آن. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏3، ص: 266 قالب : لغوی موضوع اصلی : کلمه گوینده : علامه طباطبایی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  معنای تحریر در نذر مادر حضرت مریم
اینکه مادر حضرت مریم فرمود: «قالَتِ امْرَأَتُ عِمْرانَ رَبِّ إِنِّی نَذَرْتُ لَکَ ما فِی بَطْنِی» دلالت دارد بر اینکه این مناجات را وقتى کرده که به فرزندش حامله بوده است، و حملش از عمران بوده، و این مناجات خالى از اشاره به این نکته نیست که همسر وى عمران در آن روزها زنده نبوده و گرنه او حق نداشت فرزند در شکم خود را مستقلا تحریر کند. هم چنان که آیه شریفه:« وَ ما کُنْتَ لَدَیْهِمْ إِذْ یُلْقُونَ أَقْلامَهُمْ أَیُّهُمْ یَکْفُلُ مَرْیَمَ» که سخن از این دارد که براى تعیین کفیلى براى مریم قرعه‏کشى کردند، نیز به بیانى که در تفسیرش مى‏آید دلالت دارد بر اینکه همسر وى در آن روز زنده نبوده. این نکته هم روشن است که تحریر فرزند چه به وسیله پدر باشد یا مادر، تحریر از بردگى نیست و دختر عمران برده نبوده، تا مادرش او را آزاد کند، پس تحریر در این آیه آزاد کردن از قید ولایتى است که والدین بر فرزند خود دارند، و با داشتن آن ولایت، او را تربیت مى‏کنند، و در مقاصد خود بکار مى‏برند و اطاعتشان بر فرزند واجب است.

پس با تحریر، فرزند از تسلطى که پدر و مادر بر او دارند خارج مى‏شود، دیگر پدر و مادر، او را بخدمت نمى‏گیرند، و اگر این تحریر به وسیله نذر و بخاطر خدا انجام شود، معنایش این مى‏شود که این فرزند در ولایت خدا داخل شود، تنها او را بپرستد و خدمت کند و خدمت خدا کردن به این است که در مسجد و کلیسا و اماکن مقدسه‏اى که مختص عبادت خدا است خدمت کند، در حالى که اگر این نذر نبود، فرزند مى‏بایست پدر و مادر خود را خدمت مى‏کرد.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏3، ص: 266 و 267 قالب : تفسیری موضوع اصلی : داستان حضرت مریم (سلام الله علیها) گوینده : علامه طباطبایی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  وحی خدا به عمران درباره فرزندی پربرکت
از امام صادق (ع) روایت آمده که فرمود: خداى تعالى به عمران وحى کرد که من فرزندى به تو خواهم بخشید، پسرى تام الخلقة، و پر برکت که افراد کور مادر زاد و مبتلا به مرض برص را شفا مى‏دهد و به اذن خدا مردگان را زنده مى‏کند و من او را رسولى براى بنى اسرائیل قرار مى‏دهم.
عمران این جریان را با همسرش حنه در میان گذاشت و حنه همان مادر مریم است، همین که مریم را حامله شد پیش خود خیال کرد که حملش پسر است و وقتى آن را دختر زایید عرضه داشت:" پروردگارا من او را دختر آوردم و معلوم است که پسر چون دختر نیست و دختر نمى‏تواند پیغمبر شود".
خداى تعالى در پاسخش مى‏فرماید:" خدا بهتر مى‏داند که حنه چه زاییده"، و بعد از آنکه عیسى (ع) را به مریم داد، معلوم شد آن پسرى که مژده‏اش را به عمران داده بودند عیسى بوده، امروز هم وقتى در باره مردى پیشگویى‏هایى مى‏کنیم منکرش نشوید، چون ممکن است پیش‏گویى ما راجع به فرزند او و یا نوه او باشد.

مؤلف: قریب به این معنا در کافى(و در برهان ج 1 ص 280 ح 2) از آن جناب نقل شده و در تفسیر عیاشى(تفسیر عیاشى ج 1 ص 171 ح 39) از امام باقر (ع) و نیز در ذیل همین آیه از امام صادق (ع) روایت شده‏ است.

و از این روایت که مى‏فرمود: "خداوند به عمران وحى کرد" برمى‏آید که عمران پیامبرى بوده که به او وحى مى‏شده است.
روایتى هم که مرحوم مجلسى در بحار از ابى بصیر نقل کرده مؤید این دلالت است، در آن روایت ابا بصیر مى‏گوید: من از ابى جعفر (ع) وضع عمران را پرسیدم که آیا پیامبر بوده یا نه؟ فرمود:" بلى پیامبرى مرسل بوده که خدا او را به سوى قومش روانه کرد. (تا آخر حدیث)" (بحار ج 14 ص 202 حدیث 14).

این روایت دلالت بر این معنا هم دارد که همسر عمران نامش حنه بوده و این نام معروف است: و در بعضى از روایات آمده که نامش مرثار بوده، و بحث در این باره براى ما اهمیتى ندارد.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏3، ص: 286 و 287 و 288 قالب : روایی موضوع اصلی : داستان حضرت مریم (سلام الله علیها) گوینده : علامه طباطبایی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  نذر مادر مریم(سلام الله علیها) در تحریر فرزندش
1و2- از امام باقر (ع) و نیز در ذیل همین آیه از امام صادق (ع) روایت شده که فرمود:" محرر کسى است که وقف کنیسه مى‏شده و از آن بیرون نمى‏آمده است. حنه وقتى فرزندش را زایید عرضه داشت: پروردگارا من او را دختر زاییدم و پسر مثل دختر نیست، دختر حیض مى‏شود و ناگزیر مى‏گردد تا از مسجد بیرون شود، و محرر نمى‏تواند از مسجد در آید".

3- و نیز در همان کتاب از یکى از آن دو بزرگوار، حدیث آورده که فرمود:" همسر عمران نذر کرده بود کودکى که در رحم دارد وقف کنیسه نموده و براى خدمت و عبادت در آنجا بگمارد، و پسر براى اینکار، چون دختر نیست، آن گاه فرمود مریم رشد کرد و در کنیسه اهل کنیسه را خدمت مى‏کرد و حوائج آنان را در دسترسشان قرار مى‏داد، تا آنکه به حد بلوغ رسید، زکریا دستور داد براى خود حجابى ترتیب دهد و در آن حجاب دور از انظار عابدان به عبادت بپردازد" .

علامه طباطبایی: این روایات بطورى که ملاحظه مى‏فرمائید درست مطابق بیان ما است، چیزى که هست از ظاهر آنها برمى‏آید که جمله: «وَ لَیْسَ الذَّکَرُ کَالْأُنْثى‏» (آل عمران/36) کلام همسر عمران است، نه کلام خداى تعالى، که اگر بخواهیم این ظاهر را بپذیریم، باید اشکال قبلى را که چرا کلمه" ذکر" را بر کلمه" انثى" مقدم آورد پاسخ دهیم، و این مطلب پاسخى ندارد، چون علاوه بر اشکال گذشته مقتضاى قواعد عربیت هم، خلاف آن است.

و نیز این اشکال باقى مى‏ماند که چرا دختر عمران را مریم نامید با اینکه کلمه" مریم" به معناى تحریر است، مگر اینکه بگوییم بین تحریر و خدمتگزارى معبد فرق هست (دقت فرمائید).

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏3، ص: 287 قالب : روایی موضوع اصلی : داستان حضرت مریم (سلام الله علیها) گوینده : علامه طباطبایی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  چگونگی ولادت حضرت مریم و یحیی و تربیت آنها - داريوش بيضايي
در کافی ذیل این آیه بسند خود از حضرت صادق ع روایت کرده فرموده: خداوند به عمران وحی نمود: فرزندى به تو عطا خواهم کرد که کوران و بیماران را شفا بدهد و رسولی باشد برای بنی اسرائیل, عمران این بشارت را به عیال خود داد و او نذر کرد هر گاه بسلامت متولد شود آن فرزند وقف مسجد اقصی باشد وقتی بار خود را به زمین گذاشت دید فرزند دختری میباشد و برای خدمت مسجد نشاید عرض کرد پروردگارا مولود من دختر است خطاب رسید: ما او را قبول داریم و به جای پسر میپذیریم, و نام او را مریم گذاشت مطابق کردارش چه مریم بمعنای عبادت کننده باشد, سپس آنحضرت فرمود: هنگامیکه عیسی از مریم متولد شد وحی خداوند راست آمد و هرگاه گوئیم مردی دارای وصفی است و آن صفت در فرزندانش باشد این کلام ما صحیح باشد و تفصیل او از اینقرار است شخصی بود از فرزند زادگان سلیمان بن داود بنام عمران بن ماتان که در سال پنج هزار پانصد هفتاد دو سال بعد از هبوط آدم در فلسطین میزیست برای او عیالی بود بنام حنه (به زبان عبرانی انائی خوانند) که او نیز از پیغمبر زادگان بود و او فرزندی به جز ایشاع که همسر زکریای پیغمبر بود نداشت روزی در سایۀ درختی استراحت نموده بود مرغی را مشاهده کرد که با منقارش تخمی را شکند و جوجه از آن خارج شد از دیدن آن منظره بخاطرش گذشت که چه خوب بود پروردگار مرا پسری عطا میفرمود و دست به دعا برآورد گفت خدایا مرا فرزند ذکور صالحی مرحمت بفرما تا به عبادت قیام نماید و در همانحال درخواست او به اجابت مقرون شد و فرشتگان به عمران مژده فرزند را دادند, طولی نکشید که حنه از عمران باردار شد و نذر کرد هرگاه این حمل را بسلامت فرو گذارد او وقف و محرر مسجد اقصی باشد و آن زمان رسم بود در میان احبار و نیکان که برای تقرب به درگاه ربوبی یکی از فرزندان خود را اختصاص میدادند به عبادتگاه مسجد اقصی میفرستادند تا در آنجا مشغول عبادت شود (و این عمل را محرر نام گذاشته بودند) ولی دختران را به جهاتی محرر نمینمودند یکی برای حفظ آنان از مردان و دیگر برای عذر آنها از قبیل حیض و استحاضه, اما خداوند مریم را امتیازی بخشید و به محرری قبول فرمود او را مانند پسر چنانچه میفرماید: (فَتَقَبَّلَها رَبُّها بِقَبُولٍ حَسَنٍ) و وقتی خبر قبولی نذر را حنه شنید شاد و خرم شد مریم را در خرقهٔ پیچید و به مسجد اقصی نزد خدمه برد و آنها در پرستاری مریم با هم اختلاف کردند و هر یک میخواستند که شرافت و پرستاری را بخود اختصاص بدهند چه مریم از نژاد پیغمبران و سلاطین بنی اسرائیل بود, زکریا گفت من سزاوار به پرستاری او میباشم زیرا خواهرش بحباله من باشد ایشان گفتند اگر اینطور است مادرش به او از همه نزدیکتر است عاقبت کار قرعه قرار گرفت و هر کدام اینها قلمهائی تراشیده و نام خود را بر او نقش کردند و بنا گذاشتند قلم هر یک که به آب فرو نرفت تربیت مریم با او باشد و به کنار نهر اردن رفتند و نشان های خود را در آب انداختند تمام فرو رفت جز نشانه زکریا چنانچه خداوند میفرماید: (وَمَا کُنْتَ لَدَیْهِمْ إِذْ یُلْقُونَ أَقْلَامَهُمْ أَیُّهُمْ یَکْفُلُ مَرْیَمَ وَمَا کُنْتَ لَدَیْهِمْ إِذْ یَخْتَصِمُونَ) و باز میفرماید: (وَ کَفَّلَها زَکَرِیَّا) آنحضرت مریم را در یکی از غرفهای مسجد جا داد و به تربیتش اقدام نمود وقتی بیرون می آمد درها را برویش میبست چون مراجعت مینمود بهمان حال باقی بود و مریم چنان رشد و کمالی پیدا کرد که بر تمام عباد و زهاد پیشی گرفت و کرامات بسیاری از او ظاهر میشد و فرشتگان با او حدیث میکردند و هرگاه زکریا به نزد او میرفت میدید میوه های زمستانی در تابستان و تابستانی در زمستان حضورش است, سؤال مینمود ای مریم از کجا این میوه ها را یافتی؟ پاسخ میداد خداوند مرحمت فرموده چنانچه میفرماید: (کُلَّمَا دَخَلَ عَلَیْهَا زَکَرِیَّا الْمِحْرَابَ وَجَدَ عِنْدَهَا رِزْقًا ۖ قَالَ یَا مَرْیَمُ أَنَّىٰ لَکِ هَٰذَا ۖ قَالَتْ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ ۖ إِنَّ اللَّهَ یَرْزُقُ مَنْ یَشَاءُ بِغَیْرِ حِسَابٍ)
و گویند مریم از هیچ پستانی شیر نخورد و از میوهای بهشتی پروریده شد و چون زکریا این واقعه را مشاهده کرد با خود گفت خدائی که بی موقع میوها و نعمتهای گوناگون به مریم عطا میفرماید البته قادر است فرزندی در حال پیری به من مرحمت فرماید مشغول مناجات شد و به درگاه خدا راز و نیاز کرد و گفت (رَبِّ هَبْ لِی مِنْ لَدُنْکَ ذُرِّیَّةً طَیِّبَةً) پروردگارا به من هم فرزند نیکو و پاکیزه عطا بفرما در آن هنگام فرشتگان او را صدا زدند: (أَنَّ اللَّهَ یُبَشِّرُکَ بِیَحْیَىٰ مُصَدِّقًا بِکَلِمَةٍ مِنَ اللَّهِ) ای زکریا خدا بشارت میدهد تو را به فرزندی که نامش یحیی میباشد و پیش از این کسی را به این نام نخوانده اند و او تصدیق کلمه خداست که عیسی میباشد (و عیسی را از اینجهت کلمة الله گویند چون خداوند او را به کلمه و بدون پدر آفرید) و چون این خطاب را شنید گفت: ( رَبِّ أَنَّىٰ یَکُونُ لِی غُلَامٌ وَقَدْ بَلَغَنِیَ الْکِبَرُ وَامْرَأَتِی عَاقِرٌ) پروردگارا پیر ناتوانی هستم و عیالم نازا و یائسه است چون در آنوقت زکریا نود و هشت سال و عیالش نیز همان مقدار بود لذا به شگفت آمدند جبرئیل گفت: کار خدا چنین است هر چه اراده فرماید بوجود آید, زکریا گفت ای جبرئیل خدا ما را جوان گرداند یا به این حالت عطا بفرماید؟! سپس تقاضا نمود از پروردگار علامتی برایش قرار بدهد تا وقت حمل را بداند و در شکر و عبادت بیفزاید, خطاب رسید: علامت آن باشد که سه روز نتوانی با کسی سخن بگوئی جز با رمز و اشاره با آنکه صحیح و تندرست میباشی و ایشاع به یحیی حامله شد و بعد از شش ماه او را به زمین نهاد و یحیی از پیغمبران بنی اسرائیل بود مانند پدرش زکریا و زکریای پیغمبر سه نفر بودند یکی زکریا بن اذن دوم زکریا بن یهودا سوم زکریا بن برخیا که رئیس خدام بیت المقدس و بزرگ احبار و پدر حضرت یحیی بود.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر هفت جلدی جامع قرآن بقلم و جمع آوری مرحوم علامه حاج سید ابراهیم بروجردی قالب : تاریخی موضوع اصلی : داستان حضرت مریم (سلام الله علیها) گوینده : بیضائی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.