معناى اینکه فرموده: «ترجیح ندارد خورشید به ماه برسد» این است که چنین چیزى از خورشید سرنزده، و منظور از این تعبیر این است که بفهماند تدبیر الهى چیزى نیست که روزى جارى شود و روزى از روزها متوقف گردد، بلکه تدبیرى است دائمى و خلل ناپذیر، مدت معینى ندارد تا بعد از تمام شدن آن مدت به وسیله تدبیرى نقیض آن نقض گردد.
پس معناى آیه این است که: شمس و قمر همواره ملازم آن مسیرى هستند که برایشان ترسیم شده، نه خورشید به ماه مىرسد تا به این وسیله تدبیرى که خدا به وسیله آن دو جارى ساخته مختل گردد، و نه شب از روز جلو مىافتد، بلکه این دو مخلوق خدا در تدبیر پشت سر هم قرار دارند، و ممکن نیست از یکدیگر جلو بیفتند، و در نتیجه دو تا شب به هم متصل شوند یا دو تا روز به هم بچسبند.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : در این آیه شریفه تنها فرمود: خورشید به ماه نمىرسد، و شب از روز جلو نمىزند، و دیگر نفرمود: ماه هم به خورشید نمىرسد، و روز هم از شب جلو نمىزند، و این بدان جهت است که مقام آیه مقام بیان محفوظ بودن نظم و تدبیر الهى از خطر اختلاف و فساد بود، و براى افاده این معنا خاطرنشان ساختن یک طرف قضیه کافى بود، و چون خورشید بزرگتر و قوىتر از ماه، و ماه کوچکتر و ضعیفتر از خورشید است، لذا نرسیدن خورشید به ماه را ذکر کرد و از ذکر آن، حال عکسش هم روشن مىشود، و شنونده خودش مىفهمد وقتى خورشید با آن بزرگى و قوتش نتواند به ماه برسد، ماه به طریق اولى نمىتواند به خورشید برسد.
و همچنین است شب، چون شب عبارت است از نبود روزى که این شب، شب آن روز است، و وقتى شب که یک امر عدمى است، و طبعا متاخر از روز است، نتواند از روز پیشى گیرد، عکسش هم معلوم است، یعنى شنونده خودش مىفهمد که روز هم از شب یعنى از عدم خودش پیشى نمىگیرد.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
اگر در جمله «یسبحون» ضمیر جمعى آورده که خاص عقلا است، براى این است که: اشاره کند به اینکه هر یک از اجرام فلکى در برابر مشیت خدا رام است و امر او را اطاعت مىکند، عینا مانند عقلا، هم چنان که این تعبیر در جاى دیگر نیز آمده و فرموده: «ثُمَّ اسْتَوى إِلَى السَّماءِ وَ هِیَ دُخانٌ فَقالَ لَها وَ لِلْأَرْضِ ائْتِیا طَوْعاً أَوْ کَرْهاً قالَتا أَتَیْنا طائِعِینَ» (حم سجده/11).
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : مفسرین (تفسیر قرطبى، ج 15، ص 33. و تفسیر فخر رازى، ج 26، ص 75) در جملات آیه مورد بحث آراى دیگرى دارند، آرایى مضطرب که ما از نقل آنها خوددارى کردیم، اگر کسى بخواهد مىتواند به تفاسیر مفصل مراجعه کند.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]