1- انسان موجودى آسیبپذیر است. «مسّ الانسان ضُرّ»
2- انسان به قدرى عاجز است که به مجرّد رسیدن خطر فریاد مىزند. «مَسّ الانسان ضُرّ دَعانا»
3- تلخىها، نتیجهى عملکرد انسان و مایهى آزمایش است، «مسّ الانسان ضُرّ» ولى نعمتها لطف الهى است. «نعمة منّا»
4- فشارها و حوادث، انسان را به ناتوانى خود معترف و فطرت خداجویى را در انسان بیدار و شکوفا مىکنند. «فاذا مسّ الانسان ضُرّ دعانا»
5 - نیایش خالصانه سبب جلب رحمت خداست. «دعانا... خوّلناه نعمة»
6- رفاه و آسودگى، بستر غفلت و غرور است. «خوّلناه نعمة... انّما اوتیته على علمٍ»
7- انسان، موجودى ناسپاس است. «خوّلناه نعمة... انّما اوتیته على علمٍ»
8 - آنچه مورد انتقاد است نادیده گرفتن لطف خداست، نه آنکه علم و دانش در رشد و توسعه زندگى بىاثر است. «قال انّما اوتیته» (انتقاد الهى براى این بود که آنان دارایى و نعمتهایشان را تنها به سبب علم و تدبیر خود مىدانستند نه لطف و قدرت خدادادى)
9- بیشتر مردم نمىدانند که نعمتها و تلخىها وسیله آزمایش هستند تا سپاسگزار و ناسپاس از هم شناخته شوند. «بل هى فتنة ولکن اکثرهم لا یعلمون»
[ نظرات / امتیازها ]
قوله تعـــالی: {فَإِذا مَسَّ الْإِنْسانَ ضُرٌّ دَعانا ثُمَّ إِذا خَوَّلْناهُ نِعْمَةً مِنَّا قالَ إِنَّما أُوتیتُهُ عَلی عِلْمٍ}
پــــروردگار در این آیه یکی از خصال بد انسان را بیان نموده و میفرماید: همینکه آسیب و رنج و محنتی به آدمی روی کند ما را بخواند تا آن بلا و محنت را از او دور کنیم و چون به او نعمت و دولت عطا کنیم میگوید این نعمت دانسته و به استحقاق نصیب من گردیده و از راه معرفت و تدیبر در کسب و تجارت به من رسیده و حال آنکه آن نعمت و اقبال امتحان و آزمایش است برای او تا معلوم شود در قبال آن نعمت چگونه شکر و سپاس بجای آورده و یا کفران بعمل می آورد, پس پاداش یا کیفر داده شده به حسب اعمالش می باشد, اما بیشتر مردم از سِـــر آن بی خبرند و نمی دانند.
[ نظرات / امتیازها ]