● مرضيه اسدي -
تفسیرنمونه
اهمیت فریضه نماز
بدنبال دستور نماز خوف در آیه گذشته و لزوم بپاداشتن نماز حتى در حال جنگ در این آیه مى فرماید: پس از اتمام نماز یاد خدا را فراموش نکنید، و در حال ایستادن و نشستن و زمانیکه بر پهلو خوابیده اید به یاد خدا باشید و از او کمک بجوئید.
(فاذا قضیتم الصلوة فاذکروا الله قیاما و قعودا و على جنوبکم )
منظور از یاد خدا در حال قیام و قعود و بر پهلو خوابیدن ، ممکن است همان حالات استراحت در فاصله هائى که در میدان جنگ واقع مى شود باشد و نیز ممکن است به معنى حالات مختلف جنگى که سربازان گاهى در حال ایستادن و زمانى نشستن و زمانى به پهلو خوابیدن ، سلاحهاى مختلف جنگى از جمله وسیله تیراندازى را بکار مى برند، بوده باشد.
آیه فوق در حقیقت اشاره به یک دستور مهم اسلامى است ، که معنى نماز خواندن در اوقات معین این نیست که در سایر حالات انسان از خدا غافل بماند بلکه ، نماز یک دستور انضباطى است که روح توجه به پروردگار را در انسان زنده مى کند و مى تواند در فواصل نمازها خدا را به خاطر داشته باشد خواه در میدان جنگ باشد و خواه در غیر میدان جنگ .
آیه فوق در روایات متعددى به کیفیت نماز گزاردن بیماران تفسیر شده که اگر بتوانند ایستاده و اگر نتوانند نشسته و اگر باز نتوانند به پهلو بخوابند و
نماز را بجا آورند، این تفسیر در حقیقت یکنوع تعمیم و توسعه در معنى آیه است اگر چه آیه مخصوص به این مورد نیست .
سپس قرآن مى گوید: دستور نماز خوف یک دستور استثنائى است و به مجرد اینکه حالت خوف زائل گشت ، باید نماز را به همان طرز عادى انجام دهید.
(فاذا اطماننتم فاقیموا الصلوة ).
و در پایان سر این همه سفارش و دقت را درباره نماز چنین بیان مى دارد: زیرا نماز وظیفه ثابت و لایتغیرى براى مؤ منان است .
(ان الصلوة کانت على المؤ منین کتابا موقوتا).
کلمه موقوت از ماده وقت است بنابراین معنى آیه چنین است که اگر ملاحظه مى کنید حتى در میدان جنگ مسلمانان باید این وظیفه اسلامى را انجام دهند به خاطر آن است که نماز اوقات معینى دارد که نمى توان از آنها تخلف کرد.
ولى در روایات متعدى که در ذیل آیه وارد شده است موقوتا به معنى ثابتا و واجبا تفسیر شده است که البته آن هم با مفهوم آیه سازگار است ، و نتیجه آن با معنى اول تقریبا یکى است .
سؤ ال :
بعضى مى گویند ما منکر فلسفه و اهمیت نماز و اثرات تربیتى آن نیستیم اما چه لزومى دارد که در اوقات معینى انجام شود آیا بهتر نیست که مردم آزاد
گذارده شوند و هر کس به هنگام فرصت و آمادگى روحى این وظیفه را انجام دهد.
پاسخ :
تجربه نشان داده که اگر مسائل تربیتى تحت انضباط و شرائط معین قرار نگیرد عده اى آن را به دست فراموشى مى سپارند، و اساس آن به کلى متزلزل مى گردد، این گونه مسائل حتما باید در اوقات معین و تحت انضباط دقیق قرار گیرد تا هیچکس عذر و بهانه اى براى ترک کردن آن نداشته باشد به خصوص اینکه انجام این عبادات در وقت معین مخصوصا به صورت دسته جمعى داراى شکوه و تاثیر و عظمت خاصى است که قابل انکار نمى باشد و در حقیقت یک کلاس بزرگ انسان سازى تشکیل مى دهد.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» نسیم حیات
یعنی وقتی از نماز فارغ شدید خدا را در همۀ حالات، ایستاده و نشسته و بر زمین خوابیده یاد کنید. یعنی ذکر خدا فقط به حالت نماز منحصر نباشد و یک مؤمن باید دائم الذکر باشد. نظر به این که حکم نماز خوف یک حکم اضطراری است، پس همین که خوف بر طرف گردید نماز را به همان طریق عادی که مقرر شده به جای آورید( فَاِذَا اطمَأَنَنتُم فَاَقیموُا الصَّلوةَ). همانا نماز یک وظیفهل عبادی ثابت و زمانداری است. بنابراین نماز را باید به وقت آن ادا کنید(اِنَّ الصَّلوةَ کانَت عَلَی المُؤمِنینَ کِتابًا مَوقُوتًا). یعنی وقتی آتش جنگ خوابید و امنیت حاصل شد، خصوصیات نماز را محترم شمارید. نظر به این که اوضاع جنگ بر انسان تحمیل می کند که نماز خوف بخواند،و یا آن را در وقت معینش ادا نکند،لذا فرمود: پس از خوابیدن آتش جنگ نماز ها را کما کان در اوقات معین خود و با شرایط خاصی که تعیین شده به جا آورید.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● ابراهيم چراغي -
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 103)- اهمیت فریضه نماز! به دنبال دستور نماز خوف در آیه قبل و لزوم بپاداشتن نماز حتى در حال جنگ در این آیه مىفرماید: «پس از اتمام نماز یاد خدا را فراموش نکنید، و در حال ایستادن و نشستن و زمانى که بر پهلو خوابیدهاید به یاد خدا باشید و از او کمک بجویید» (فَإِذا قَضَیْتُمُ الصَّلاةَ فَاذْکُرُوا اللَّهَ قِیاماً وَ قُعُوداً وَ عَلى جُنُوبِکُمْ).
منظور از یاد خدا در حال قیام و قعود و بر پهلو خوابیدن، ممکن است همان حالات مختلف جنگى که سربازان گاهى در حال ایستادن و زمانى نشستن و زمانى به پهلو خوابیدن، سلاحهاى مختلف جنگى از جمله وسیله تیراندازى را به کار مىبرند، بوده باشد.
آیه فوق در حقیقت اشاره به یک دستور مهم اسلامى است، که معنى نماز خواندن در اوقات معین این نیست که در سایر حالات انسان از خدا غافل بماند.
سپس قرآن مىگوید: دستور نماز خوف یک دستور استثنایى است و «به مجرد این که حالت خوف زائل گشت، باید نماز را به همان طرز عادى انجام دهید» (فَإِذَا اطْمَأْنَنْتُمْ فَأَقِیمُوا الصَّلاةَ).
و در پایان سرّ این همه سفارش و دقت را در باره نماز چنین بیان مىدارد: «زیرا نماز وظیفه ثابت و معینى براى مؤمنان است» (إِنَّ الصَّلاةَ کانَتْ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ کِتاباً مَوْقُوتاً).
[ نظرات / امتیازها ]
1)
: بهتر بود معنی آیه هارا به صورت ساده می نوشتید
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● عبدالله عبداللهي -
اطیب البیان
پس زمانى که نماز را بجا آوردید پس ذکر الهى را چه در حال ایستادن یا نشستن یا بپهلو افتادن باشد بگوئید پس زمانى که مطمئن شدید پس بپا دارید نماز را زیرا نماز بر مؤمنین نوشته شده لازم است و فرض واجب
فَإِذٰا قَضَیْتُمُ اَلصَّلاٰةَ بآن کیفیت که در آیه قبل بیان شد باید خدا را متذکر باشید و دائما مشغول ذکر باشید فَاذْکُرُوا اَللّٰهَ پس از فراغ نماز قِیٰاماً وَ قُعُوداً وَ عَلىٰ جُنُوبِکُمْ حال است براى فاذکروا، و على جنوبکم جار و مجرور در محل نصب است
فَإِذَا اِطْمَأْنَنْتُمْ از حملات دشمن پس بپا دارید نماز را بکیفیت کامل فَأَقِیمُوا اَلصَّلاٰةَ إِنَّ اَلصَّلاٰةَ کٰانَتْ عَلَى اَلْمُؤْمِنِینَ کِتٰاباً مَوْقُوتاً اى فرضا واجبا
(تنبیهان)
الاول- راجع بصلاة مغرب در باب مطارده اخبار مختلف است در بعضى دارد که طائفه اولى دو رکعت آن را بجماعت کنند و پس از تشهد اول قصد فرادى نمایند یک رکعت دیگر را تمام کنند و بروند مقابل دشمن و طائفه دوم در رکعت سوم اقتداء کنند، و در بعض دیگر دارد یک رکعت با طائفه اولى و دو رکعت با طائفه ثانیه، و تحقیق کلام تخییر است چنانچه در غیر مورد مطارده هم مأمومین میتوانند در اثناء نماز قصد فرادى کنند و بقیه را تمام کنند و میتوانند در هر رکعتى اقتداء کنند.
(تنبیه دوم)
اینکه اگر محاربه بجایى رسید که دست و بغل شدند و دشمن مجال نماز و لو باین کیفیت نداد باید در حال جنگ نماز گذارند و لو بایماء و اشاره در رکوع و سجود حتى بذکر عوض هر رکعتى قناعت کنند چنانچه در جنگ صفین چهار نماز ظهر، عصر، مغرب و عشاء اصحاب امیر المؤمنین باین کیفیت انجام دادند و بالاخره بر هر تقدیرى نماز ساقط نمیشود حتى غریق و حریق و مهدوم علیه.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر شریف لاهیجى
فَإِذٰا قَضَیْتُمُ اَلصَّلاٰةَ پس هر گاه بجاى آرید نماز خوف را فَاذْکُرُوا اَللّٰهَ پس یاد کنید خداى را بطریق دعا و طلب نصرت در جمیع احوال قِیٰاماً در حالتى که ایستاده اید وَ قُعُوداً و در حالتى که نشسته اید وَ عَلىٰ جُنُوبِکُمْ و در حالتى که بر پهلو افتاده اید بنا بر این أمر در « فَاذْکُرُوا اَللّٰهَ »براى ندب است و بعضى گفته اند که: مراد از « قَضَیْتُمُ اَلصَّلاٰةَ »ارادۀ بجا آوردن نماز خوفست و از « فَاذْکُرُوا اَللّٰهَ »آنست که نماز خوف را در جمیع احوال بجاى آورید بحسب مقتضاى حال بنا برین صیغۀ امر براى وجوبست
فَإِذَا اِطْمَأْنَنْتُمْ پس هر گاه که قرار گیرید در أوطان خود و از خوف ایمن شوید فَأَقِیمُوا اَلصَّلاٰةَ پس بپاى دارید نماز را مستقیم الافعال با شرایط و ارکان إِنَّ اَلصَّلاٰةَ بدرستى که نماز کٰانَتْ عَلَى اَلْمُؤْمِنِینَ هست بر مؤمنان کِتٰاباً مَوْقُوتاً فریضۀ تعیین کرده شده بوقت معین که اخراج از آن وقت جایز نیست، و این آیت دلیل است بر اینکه أداء نماز در حین حرب و اضطراب واجب است و ابو حنیفه گفته که: «لا یملى المحارب حتى یطمئن»
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر مخزن العرفان در علوم قرآن
فَإِذٰا قَضَیْتُمُ اَلصَّلاٰةَ فَاذْکُرُوا اَللّٰهَ قِیٰاماً وَ قُعُوداً وَ عَلىٰ جُنُوبِکُمْ فَإِذَا اِطْمَأْنَنْتُمْ فَأَقِیمُوا اَلصَّلاٰةَ آیه ترجمة شده و واضح است محتاج بتوضیح نیست،بعضى از مفسرین گفته اند مقصود این است که وقتى از نماز خوف فارغ شدید (فَاذْکُرُوا اَللّٰهَ قِیٰاماً) یعنى در حال ایستاده که شمشیر مى زنید و در حال نشسته که تیر مى اندازید و درحالى که تیر خورده اید و به پهلو افتاده اید خدا را یاد کنید
و بقول دیگر مقصود این است که در همه حال ایستاده و نشسته و خوابیده خدا را یاد کنید،و بقول دیگر در همه حال از خدا بترسید حتى در حال خوردن و خوابیدن خدا را فراموش ننمائید
إِنَّ اَلصَّلاٰةَ کٰانَتْ عَلَى اَلْمُؤْمِنِینَ کِتٰاباً مَوْقُوتاً همانا نماز براى مؤمنین نوشته شده و ثبت گردیده و بر آنها ثابت است هم در سفر و هم در حضر در هیچ حالى از مکلف ساقط نمى شود حتى در جائى که روبروى دشمن باشد
در کشف الاسرار گفته بدان که نماز رازى است میان بنده و خدا که در این راز هم نیاز است و هم ناز امروز نیاز است و فردا ناز،امروز رنج است و فردا گنج،امروز بارى گران فردا روح و ریحان،امروز کد و کار و فردا کام و بازار امروز رکوع و سجود و فردا وجود و شهود
و از شرف نماز است که ربّ العالمین صد و دو جایگه در قرآن ذکر آن کرده و آن را سیزده نام نهاده:صلاة،قنوت،قرآن،تسبیح،کتاب،ذکر، رکوع،سجود،حمد،استغفار،تکبیر،حسنات،باقیات
مصطفى صلّى اللّه علیه و آله و سلّم گفت (الصلوة معراج المؤمن) و گفت (الصلوة مأدبة اللّه فى الارض) و علماء سلف گفته اند(الصلاة عرش المریدین،و نزهة العارفین، و وسیلة المذنبین،و بستان الزاهدین)
و گفته اند نمازگزارنده را هفت کرامت است:هدایت،کفالت،کفایت رحمت،قربت،درجت،مغفرت،و اول قدم شرک بى نمازى است که ربّ العزة گفت (مٰا سَلَکَکُمْ فِی سَقَرَ قٰالُوا لَمْ نَکُ مِنَ اَلْمُصَلِّینَ ) و صلاة را اسم ایمان نهاد آنجا که گفت (وَ مٰا کٰانَ اَللّٰهُ لِیُضِیعَ إِیمٰانَکُمْ ) یعنى صلاتکم،و به نماز وعده روزى داد آنجا که گفت (وَ أْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلاٰةِ ) الى قوله (نَحْنُ نَرْزُقُکَ ) و عدد نمازهاى فرائض بر وفق اصول شرایع پنج آمد
مصطفى[ص]اصول شرایع را گفت (بنى الاسلام على خمس) و اصول فرائض (خمس صلوات فى الیوم و اللیل) یعنى چون بنده این پنج نماز را بشرط و وقت خویش بگذارد ربّ العزة وى را ثواب جمله اصول شرایع بدهد
و هیأت نماز چهار است:قیام،رکوع،سجود،قعود حکمت در آن اینست که جمله موجودات بر چهار شکلند:بعضى بر هیأت قائمات راستند و آن درختانند،بعضى بر هیأت راکعان سر فرود افکنده و آن ستورانند،بعضى بر هیأت ساجدان رو به خاک نهاده و آن حشراتند:و بعضى بر زمین نشسته بر هیأت قاعدات و آن حشیش و نباتات است چنانچه ربّ العزة گفته بنده مؤمن در خدمت ما این چهار هیأت بجاى آر:قیام؛رکوع،سجود و قعود تا ثواب تسبیح همه خلایق بیایى،و اینکه این نمازها بعضى دو رکعت فرمود چون نماز بامداد و بعضى سه رکعت چون نماز شام،و بعضى چهار رکعت چون نماز پیشین و خفتن از آنست که بنده دو قسم است:یکى روح،دیگر تن نماز دوگانه اى یکى شکر روح است و دیگر شکر تن،و در باطن آدمى سه گوهر است عزیز:یکى دل،دوم عقل،سوم ایمان نماز سه گانه شکر این سه خلعت است و باز ترکیب آدمى از چهار طبع است نماز چهارگانه اى شکر آن چهار طبع است
تا آنجا که گفته از این لطیف تر شنو هر عبادتى که بندگان آرند و هر ذکرى که فرشتگان کنند جمله چون تأمّل کنى در دو رکعت نماز جمع است هم جهاد،هم حج،هم زکات و هم روزه تا آنجا که گفته در نماز معنى زکات است،زکات پاکى مال است و نماز پاکى تن (خُذْ مِنْ أَمْوٰالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَ تُزَکِّیهِمْ بِهٰا) (إِنَّ اَلْحَسَنٰاتِ یُذْهِبْنَ اَلسَّیِّئٰاتِ ) این پاکى جان است و آن پاکى مال،این از آن تمام تر و شریف تر است و فى معناه روى ان رسول اللّه رأى رجلا یقول«اللهم اغفر لی و ما أراک تغفر لی»فقال النبى صلّى اللّه علیه و آله و سلّم ما أسوأ ظنک بربّک فقال یا رسول اللّه انى اذنبت فى الجاهلیة و الاسلام فقال ما فى الجاهلیة فقد محاه الاسلام و ما فى الاسلام تمحوه صلوات الخمس،فانزل اللّه تعالى (وَ أَقِمِ اَلصَّلاٰةَ طَرَفَیِ اَلنَّهٰارِ الآیة) و در نماز معنى حج است حج احرام و احلال است و و نماز را نیز تحریم و تحلیل است و در نماز معنى حج تمام تر و شرف وى شامل تر و اللّه اعلم
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر کاشف
فَإِذٰا قَضَیْتُمُ اَلصَّلاٰةَ فَاذْکُرُوا اَللّٰهَ قِیٰاماً وَ قُعُوداً وَ عَلىٰ جُنُوبِکُمْ مراد از «الصلاة» در اینجا نماز خوف و مراد از قضا، فارغ شدن از آن است، معناى آیه آن است که ذکر خدا در هر حال خوب است، نه تنها در حال نماز امام على علیه السّلام فرمود: «خداوند ذکر خود را بر زبان هاى شما واجب کرده و شما را به تقوا دستور داده و آن را آخرین انتظارش از آفریدگان خود قرار داده است» ابن عربى در جزء چهارم از فتوحات مکیه گفته است: کسى که بر ذکر خدا در حال قیام، قعود و خوابیدن به پهلو دست یابد، به «وجود» دست یافته است
فَإِذَا اِطْمَأْنَنْتُمْ فَأَقِیمُوا اَلصَّلاٰةَ إِنَّ اَلصَّلاٰةَ کٰانَتْ عَلَى اَلْمُؤْمِنِینَ کِتٰاباً مَوْقُوتاً مراد از «کتاب» این است که نمازهاى پنجگانه مکتوب و واجب است و مراد از «موقوت» این است که این نمازها به اوقاتى مشخص در صبح و شب محدودند
مقصود آن است که هروقت جنگ پایان یافت و خوف از بین رفت، بر شماست که نماز را در اوقات خود انجام دهید و آن را سبک نشمارید ما، در آیات سابق دربارۀ نماز و اهمیتى که اسلام براى آن قائل است و اینکه ترک آن به کفر منجر مى شود سخن گفتیم
سؤال: آیه، نماز خوف را در زمانى واجب قرار داده است که جنگ با ابزارى چون شمشیر، نیزه و خنجر صورت مى گرفت، اما اکنون سلاح هاى جنگى به ابزارى جهنمى که مى دانیم، تحول یافته اند بنابراین، با برداشته شدن موضوع نماز خوف، باید این نماز نیز برداشته شود
پاسخ: سبب وجوب این نماز، خوف است، با صرف نظر از اینکه جنگ و ابزار آن قدیمى باشد و یا جدید و حتى اگر خوف به سبب عوامل دیگرى غیر از جنگ باشد، کوتاه کردن نماز چه از لحاظ مقدار و چه از لحاظ کیفیت جایز است
صاحب جواهر گفته است: «هرگاه کسى از سیل، درنده، مار، آتش سوزى و یا چیزهایى دیگر بترسد، جایز است نماز خوف به جاى آورد و نماز را، هم از لحاظ تعداد رکعات و هم از لحاظ کیفیت کوتاه کند؛ زیرا میان عواملى که موجب خوف مى شوند هیچ گونه فرقى وجود ندارد ازاین رو، از امام صادق علیه السّلام سؤال شد: کسى که از درنده و یا دزد مى ترسد، چگونه نماز بخواند؟ امام علیه السّلام فرمود: تکبیر گوید و اشاره کند»
بار دیگر تأکید مى کنیم که نماز در هیچ حالتى ساقط نمى شود و هر انسانى باید آن را به هر ترتیبى که مى تواند، چه از لحاظ لفظ و چه از لحاظ عمل، به جاى آورد و اگر از این دو ناتوان شد باید با اشارۀ چشم نماز بگزارد و اگر از اشاره هم عاجز شد باید صورت نماز را در قلبش خطور دهد
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» روان جاوید
یکى از بهترین مواقع از براى ذکر خداوند و دعا و توسل بذیل عنایت الهى براى حوائج دنیا و آخرت مخصوصا نصرت اسلام و غلبه بر دشمن بعد از فراغت از نماز است که آن به منزله پیش کش و تحفۀ است از بنده در بارگاه الهى که البته اگر قبول درگاه احدیت شده باشد دعایش به اجابت نزدیک است و این فرق ندارد که شخص ایستاده باشد یا نشسته یا یک پهلو خوابیده باشد خصوص اگر مریض یا مجروح باشد در هر حال موقعیت دارد و سرّ استحباب مؤکّد تعقیبات نماز همین است چنانچه مفاد صدر آیه است و مفاد ذیل آیه آنست که چون به اوطان خود مراجعت نمودید پس تمام کنید نمازى را که مأذون بودید در قصر و تخفیف آن در حال سفر و خوف و مراعات کنید حدود آن را یا بنا بر تحقیق سابق چون مطمئن شدید از تعرض دشمن پس برپادارید نماز را به نحوى که مأمور بودید پیش از خوف همانا نماز بر اهل ایمان واجب است در اوقات معیّنى که نباید از آن اوقات خارج شود و تقدیم و تاخیرش جائز نیست و در این مقام دو روایت از حضرت باقر (ع) و حضرت صادق (ع) در کافى نقل نموده که بنظر حقیر مستفاد از آن دو آنست که مراد از توقیت آن نیست که اگر احیانا کلاّ ام بعضا در خارج وقت واقع شود خالى از مصلحت است بلکه مراد آنست که حتما باید به جاآورد در وقت و الا در خارج وقت بهر نحو ممکن است
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.