از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید تفسیر ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
 » تفسیر المیزان - خلاصه
(واللاتی یاتین الفاحشه من نسائکم فاستشهدوا علیهن اربعه منکم فان شهدوا فامسکوهن فی البیوت حتی یتوفهن الموت او یجعل الله لهن سبیلا):(و از زنان شما کسانی که مرتکب عمل شنیع (زنا) شوند، علیه آنان چهارگواه بگیرید، پس اگر شهادت دادند باید ایشان را در خانه ها زندانی کنید تامرگشان فرا رسد و آنان را در بر گیردیا خدا راهی برای آنان قرار دهد)(فاحشه )یعنی عمل شنیع که اغلب در مورد زنا بکار می رود، یا لواط یا مساحقه (هم جنس بازی در مردان یازنان )و منظور از چهار گواه ، چهار شاهد مرد است وامساک و حبس در خانه یا زندان را مترتب و متوقف بر شهادت قرار داده است ،نه بر اصل تحقق زنا و سیاق آیه می فهماند که حکمش دائمی نیست و به زودی نسخ می شود و این آیه بوسیله آیه (2) سوره نور که حد زنا را مشخص فرمود،نسخ شد، اما تا قبل از نزول آن آیه حکم چنین زنی حبس ابد بود. [ نظرات / امتیازها ]
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  حسين پاک دل
اشاره به مجازات زنان شوهردارى است که آلوده «فحشاء» مى‏شوند، نخست مى‏فرماید: «و کسانى از زنان (همسران) شما که مرتکب زنا شوند چهار نفر از مسلمانان را به عنوان شاهد بر آنها بطلبید» (وَ اللَّاتِی یَأْتِینَ الْفاحِشَةَ مِنْ نِسائِکُمْ فَاسْتَشْهِدُوا عَلَیْهِنَّ أَرْبَعَةً مِنْکُمْ).

سپس مى‏فرماید: «اگر این چهار نفر به موضوع (زنا) گواهى دادند، آنها را در خانه‏هاى (خود) محبوس سازید، تا مرگ آنها فرا رسد» (فَإِنْ شَهِدُوا فَأَمْسِکُوهُنَّ فِی الْبُیُوتِ حَتَّى یَتَوَفَّاهُنَّ الْمَوْتُ).

بنابراین، مجازات عمل منافى عفت براى زنان شوهردار در این آیه «حبس ابد» تعیین شده است.

ولى بلافاصله مى‏گوید: «و یا این که خداوند راهى براى آنها قرار بدهد» (أَوْ یَجْعَلَ اللَّهُ لَهُنَّ سَبِیلًا).

از تعبیر فوق استفاده مى‏شود که این حکم، یک حکم موقت بوده است.

[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
1) رمضانی (داور) : لطفا منبع تفسیر را ذکر فرمایید.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  مرضيه السادات قاسمپور - تفسیر کشاف
(یأتین الفاحشة ) یرهقنها ، یقال أتی الفاحشة و جاءها و غشیها و رهقها بمعنی . و فی قراءة ابن مسعود : یأتین بالفاحشة . و الفاحشة : الزنا لزیادتها فی القبح علی کثیر من القبائح ( فأمسکوهن فی البیوت ) قیل معناه : فخلدوهن محبوسات فی بیوتکم ، و کان ذلک عقوبتهن فی أول الإسلام ، ثم نسخ بقوله تعالی ( الزانیة و الزانی ...) الَیة و یجوز أن تکون غیر منسوخة بأن یترک ذکر الحد لکونه معلوما بالکتاب و السنة ، و یوصی بإمساکهن فی البیوت ، بعد أن یحددن صیانة لهن عن مثل ماجری علیهن بسبب الخروج من البیوت و التعرض للرجال ( أو یجعل الله لهن سبیلا ) هو النکاح الذی یستغنین به عن السفاح . و قیل : السبیل هو الحد ، لأنه لم یکن مشروعا ذلک الوقت . فإن قلت : ما معنی یتوفاهن الموت والتوفی و الموت بمعنی واحد ، کأنه قیل : حتی یمیتهن الموت ؟ قلت : یجوز أن یراد حتی یتوفاهن ملائکة الموت ، کقوله ( الذین تتوفاهم الملائکة ) ( إن الذین توفاهم الملائکة ) ، ( قل یتوفاکم ملک الموت ) أو حتی یأخذهن الموت و یستوفی أرواحهن [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  مرضيه اسدي - نسیم حیات
این آیه درباره مجازات زنان شوهر داری است که آلوده فحشا می شوند. فرمود: برای اثبات این جرم چها نفر را شاهد بگیرید(فَاستَشهِدُوا عَلَیهِنَّ اَربَعَةً مِنکُم) چنان که گواهی دادند آنان را در خانه زندانی کنید تا مرگشان فرا رسد(فَاِن شَهِدُوا فَاَمسِکُوهُنَّ فِی البُیُوتِ حَتّی یَتَوَفّاهُنَّ المَوتُ) و یا این که خدا حکم و راهی برای آن ها مقرر دارد(اَویَجعَلَ اللهُ لَهُنَّ سَبیلاً) ساختار این آیه نشان می دهد که حکم حبس ابد برای زنای محسنه (زنای زن یا مرد همسر دار) حکم موقتی است و قرار است در آینده حکمی مشخص برای آن تعیین گردد. در کتب فقهی برای اساس احادیثی از پیامبر (ص) حکم آن« سنگسار» تعیین گردید.زنا از دو راه ثابت می شود: 1- از راه اقرار شخص علیه خود چهار مرتبه.2- به وسیله گواهی چهار شاهد مسلمان وعادل. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  شهرام سليمان زاده - تفسیر نور
امام صادق‏علیه السلام فرمود: مراد از راه دیگر که خداوند قرار مى‏دهد، حدود الهى و سنگسار و شلاق است.[250]
بعضى آیه را شامل مساحقه و همجنس‏گرایى زنان نیز گرفته و از مجمع‏البیان روایتى را از پیامبرصلى الله علیه وآله نقل کرده‏اند که مؤیّد آن است.[251]
در روایتى مى‏خوانیم که مسئله‏ى حبس در خانه نسبت به زن زناکار، در جاهلیّت نیز بوده و اسلام در آغاز آن را پذیرفته است، ولى بعد از تقویت اسلام مسئله از حبس به اجراى حدّ تبدیل شده است.[252]

--------------------------------------------------------------------------------
250) تفسیربرهان، ج‏1، ص 353.
251) تفسیر راهنما.
252) وسائل، ج 28، ص‏61. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  مسعود ورزيده - تفسیرنمونه
و اللاتى یاتین الفاحشة ... واژه فاحشة چنانکه قبلا هم اشاره کرده‏ایم ، در اصل به معنى کار و یا گفتار بسیار زشت است و اگر در مورد زنا و عمل منافى عفت به کار مى‏رود ، نیز بهمین مناسبت است.
و این کلمه در 13 مورد در قرآن مجید آمده است ، که گاهى در مورد زنا و گاهى در مورد لواط و گاهى در اعمال زشت ننگین به طور کلى استعمال شده است.
همانطور که غالب مفسران از آیه شریفه فهمیده‏اند ، آیه اشاره به مجازات زنان شوهردارى است که آلوده فحشاء مى‏شوند ، و مى‏گوید : اگر همسران شما آلوده به زنا شدند ، چهار نفر را به عنوان شهود بر این کار دعوت کنید ، اگر چهار نفر به این موضوع گواهى دادند ، آنها را در خانه‏ها محبوس سازید ، تا مرگ آنها فرا رسد .
دلیل بر اینکه آیه فوق اشاره به زناى محصنه مى‏کند ، علاوه بر قرینه‏اى که در آیه بعد است ، تعبیر به من نسائکم ( از همسرانتان ) مى‏باشد ، زیرا این تعبیر در مورد همسران در قرآن مکرر وارد شده است ، بنا بر این مجازات عمل منافى عفت براى زنان شوهردار در این آیه حبس ابد تعیین شده است.
ولى بلا فاصله مى‏گوید : او یجعل الله لهن سبیلا ( و یا اینکه خداوند راهى براى آنها قرار بدهد ) بنا بر این باید مجازات حبس در باره آنها ادامه یابد ، تا مرگ آنها فرا رسد ، و یا اینکه قانون جدیدى از طرف خداوند براى آنها معین شود .
از این تعبیر استفاده مى‏شود که این حکم ، یک حکم موقت بوده ، و از همان آغاز اعلام شده است که در آینده ( پس از آماده شدن محیط و افکار ) حکم جدیدى در باره آنها نازل خواهد شد ، و در آن موقع زنانى که مشمول این قانون شده‏اند ، و هنوز در قید حیات هستند ، طبعا از زندان آزاد خواهند شد ، و مجازات دیگرى نیز در مورد آنها عملى نخواهد گردید ، آزادى آنهااز زندان بخاطر الغاى حکم سابق است ، و اما عدم اجراى مجازات جدید در باره آنها بخاطر این است که قانون مجازات شامل مواردى که قبل از آمدن قانون انجام یافته نمى‏گردد ، و به این ترتیب قانون آینده هر چه باشد راهى براى نجات این زندانیان است ، ولى البته این قانون جدید شامل حال تمام کسانى که در آینده مرتکب مى‏شوند خواهد بود ( دقت کنید).
و اما اینکه بعضى احتمال داده‏اند که منظور از جمله او یجعل الله لهن سبیلا این است که خداوند به وسیله دستور آینده در باره سنگسار کردن این گونه افراد ، راهى براى آزادى آنها گشوده است درست نیست ، زیرا هیچگاه با تعبیر لهن سبیلا ( راهى به سود آنان ) سازگار نمى‏باشد چه اینکه اعدام راه نجات نمى‏باشد .
زیرا مى‏دانیم قانونى که بعدا در اسلام براى مرتکبین زناى محصنه ، مقرر گردید ، قانون رجم ( سنگسار کردن ) بود.
(این قانون در احادیث پیامبر (صلى‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم‏) به - طور مسلم وارد شده است ، اگر چه در قرآن به آن اشاره‏اى نگردیده است).
از آنچه در بالا گفتیم ، روشن مى‏شود ، که آیه فوق هرگز نسخ نشده ، زیرا نسخ در مورد احکامى است که از آغاز به صورت مطلق گفته شود ، نه به صورت موقت و محدود ، در حالى که آیه فوق حکم حبس ابد ، را به عنوان یک حکم محدود و موقت ذکر کرده است .
و اگر مشاهده مى‏کنیم که در پاره‏اى از روایات تصریح شده ، که آیه فوق به وسیله احکامى که در باره مجازات عمل منافى عفت دارد شده ، نسخ گردیده است ، منظور از آن نسخ اصطلاحى نیست ، زیرا نسخ در زبان روایات به هر گونه تقیید و تخصیص حکم گفته مى‏شود.
(دقت کنید).
ضمنا باید توجه داشت که دستور محبوس ساختن اینگونه زنان در خانه‏ها حکمى است که از یک سو به نفع آنهاست زیرا از محبوس ساختن در زندان‏هاى عمومى به مراتب بهتر است ، و از سوى دیگر تجربه نشان داده که زندان‏هاى عمومى اثر عمیقى در آلوده شدن اجتماع دارد زیرا این مراکز معمولا به صورت آموزشگاه بزرگ مفاسد درمى‏آید که افراد مجرم در آنجا تجربیات خود را در معاشرت دائمى توام با وقت وسیع در اختیار یکدیگر مى‏گذارند .
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
1) شیشه چی : اتفاقا لهن ایه بسیار سازگار است با ده ایه ی اول سوری نور که میگوید شلاق حتی میگویید برای همسرتان 4 شاهد بیاورید واگر ندارید 4بار قسم یاد کنید و حکم زنا را شلاق میگوید والا خداوند اگر از حبس خانگی میخواست حکمش را به سنگسار تبدیل کند از کلمه ی سبیل استفاده نمیکرد
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  عبدالله عبداللهي - اطیب البیان
و کسانى که اتیان بزنا از زنان شما میکنند یعنى زنا میدهند پس استشهاد نمائید بر آنها چهار نفر شاهد از خودتان یعنى از رجال پس اگر شهادت دادند پس از شهادت آنها نگاه دارید آنها را در بیوت و حبس کنید تا مرگ آنها در رسد یا خداوند براى آنها راه نجاتى قرار دهد

این آیه شریفه مشتمل بر چند جمله است: 1 اینکه براى اثبات زنا چهار نفر شاهد از رجال لازم دارد که اگر سه نفر باشند زنا ثابت نمیشود و آن سه نفر حد قذف که هشتاد تازیانه است بر آنها جارى میشود بلى اگر خود زن اقرار بزنا کرد باید چهار مرتبه اقرار کند تا زنا ثابت شود که اگر سه مرتبه اقرار کرد ثابت نمیشود، و در هر صورت اگر معین کرد که چه کسى با او زنا کرده باید حد قذف هم بر او جارى کرد و حد زنا صد تازیانه است بنص آیه شریفه اَلزّٰانِیَةُ وَ اَلزّٰانِی فَاجْلِدُوا کُلَّ وٰاحِدٍ مِنْهُمٰا مِائَةَ جَلْدَةٍ نور آیه 2، و اگر محصنه است علاوه بر صد تازیانه باید رجم شود بمقتضى الاخبار و فتوى المشهور، و اگر عبد و امه است نصف حد الحر و اگر با محارم است قتل و اگر قبل از ثبوت توبه کند حد از او بر داشته میشود، و شاهد زنا باید شهادتش مثل میل در مکحله یا تناب در چاه باشد و الا ثابت نمیشود، و بر حسب مذهب شیعه چهار شاهد باید عادل باشند بفاسق و مجهول الحال اثبات نمیشود، و در زنا با زن شوهر دار حرمة ابدى میآورد، و اگر از روى شبهه باشد حد ندارد، لکن حرمت ابدى در صورت دخول میآید جمله دوم این آیه حکم فرموده بوجوب حبس ابد و در اخبار از ائمه اطهار داریم که این حکم نسخ شده و در مقام خود ثابت کرده ایم که نسخ آیه باخبار ممکن است و مانعى ندارد، و بعضى توهم کردند که این نسخ شده بآیه سوره نور که ذکر شد لکن این دو آیه مانعة الجمع نیست هم حد جارى شود هم حبس شود جمله سوم أَوْ یَجْعَلَ اَللّٰهُ لَهُنَّ سَبِیلاً است و مراد از سبیل راهى است که این حکم حبس ابد از آنها برداشته شود از کلمات مفسرین استفاده میشود که مراد اجراء حد مثل صد تازیانه یا رجم و استشهاد کردند بحدیث نبوى که عامى است و اعتبار ندارد

و آنچه بنظر میرسد و اللّٰه العالم اینکه کلمه لهن که از براى نفع است مناسبت با جلد و رجم و قتل ندارد بلکه مراد راهیست که رفع حبس و حد از آنها بشود و آن چند چیز است یکى توبه قبل از ثبوت چنانچه گذشت دیگر دعوى اکراه و اضطرار کند که مکروه شدم یا مضطر شدم، سوم دعوى خوف نفس که اگر زنا نمیدادم یا کشته میشدم یا در حرام اشد از زنا مثل رده یا کفر و امثال اینها واقع میشدم، چهارم دعوى شبهه که خیال کردم شوهر خودم هست یا جهل بحکم یا جهل بموضوع و امثال اینها زیرا تدرأ الحدود بالشبهات و همچنین است جرح شهود زنا یا اختلاف شهود در اداء شهادت بلکه توبه بعد از ثبوت این حکم حبس ابد برداشته میشود و لو حد برداشته نشود چنانچه در آیه بعد بیاید [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » پرتوی از قرآن
وَ اَللاّٰتِی یَأْتِینَ اَلْفٰاحِشَةَ مِنْ نِسٰائِکُمْ فَاسْتَشْهِدُوا عَلَیْهِنَّ أَرْبَعَةً مِنْکُمْ فَإِنْ شَهِدُوا فَأَمْسِکُوهُنَّ فِی اَلْبُیُوتِ حَتّٰى یَتَوَفّٰاهُنَّ اَلْمَوْتُ أَوْ یَجْعَلَ اَللّٰهُ لَهُنَّ سَبِیلاً ظاهر آیه به قرینۀ «مِنْ نِسٰائِکُمْ » که در آیات دیگر هم همین اضافه آمده، بیان حکم زنانى است که شوهر دارند مِنْ نِسٰائِکُمْ از زنان خانوادۀ اسلامى و مرتکب زنا مى شوند که پس از شهادت چهار تن از مسلمانان (مِنْکُمْ ) حکم آنها نگهدارى در خانه است براى همیشه تا هنگام مرگ

پس همان علم شخص و یا شهادت کمتر از چهار تن کافى نیست تا با هر بدگمانى و یا علم شخص موجب اجراء این حکم نگردد و ظاهر تعبیر: « فَأَمْسِکُوهُنَّ فِی اَلْبُیُوتِ »، البیوت، اشاره به خانه هاى خودشان است همان نگهدارى و زیر مراقبت قرار دادن در خانه است نه حبس کردن در جاى مخصوص: محبس

بعضى از مفسرین، چون ابو مسلم، مقصود از فاحشه را در این آیه، مساحقه «اعمال جنسى زن با زن» دانسته اند، که هیچ دلیل لغوى و قرینه اى در آیه نیست

گر چه لغت فاحشه تعمیم دارد به هر کار زشتى، ولى موارد استعمال آن بیشتر در همان عمل زنا آمده است و نیز متناسب با این حکم، اللتیان و ضمائر تثنیه است

این حکم براى تطهیر بیوت از آلودگى و اختلاط ارحام، پس از آیات ارث و دیگر احکام آمده که همۀ آنها بر پایه و ریشۀ رحم است

أَوْ یَجْعَلَ اَللّٰهُ لَهُنَّ سَبِیلاً بعضى اشاره به نسخ این حکم دانسته اند که ناسخ آن آیۀ سورۀ نور است: اَلزّٰانِیَةُ وَ اَلزّٰانِی فَاجْلِدُوا کُلَّ وٰاحِدٍ مِنْهُمٰا مِائَةَ جَلْدَةٍ که صد تازیانه «جلد» اما آنکه در چند سال محدود هجرت حکمى با این صراحت نازل شود و به آیۀ دیگر نسخ شود آنهم به فرض که سورۀ نور پس از این سوره نازل شده باشد، مورد تأمل است مانند دیگر احکامى که بعضى از مفسران یکسر منسوخ دانسته اند مگر آنکه نظر به شرائط و ظرف زمان باشد نه نسخ کلى تا تحقیق شود که شرایط هر یک از این دو حکم چگونه بوده است پس اگر شرائط مثلا از جهت محدود بودن زندگى خانواده و یا بسط قدرت و پایه گرفتن ولایت اسلامى است (باید دید که) متناسب با کدام یک از این دو حکم است به هر حال اینگونه موضوعات حیاتى، حکمى و وسیلۀ جلوگیرى باید داشته باشد، اگر شرائط مساعد براى اجراء یکى فراهم نشود نباید اصل موضوع که مصلحت یا دفع مفسده است بى حکم بماند و این را مى توان در همۀ احکام ناسخ و منسوخ قرآنى گسترش داد اما این آیه، چنان که ظاهر است، دربارۀ زنان شوهردار «نسائکم» است، و امساک در بیوت که نگهدارى در خانۀ خودشان است، راجع به مسئولیت شوهران و دیگر افراد خانواده مى باشد، گر چه از جهت اشهاد و یا قدرت اجراء راجع به اولیاء عموم است و آیۀ سورۀ نور، درباره زنان بى شوهر و یا به وصف «اَلزّٰانِیَةُ وَ اَلزّٰانِی» و متصفین به این صفت است که رهاى از خانواده اند و یا این عمل را پیشۀ خود کرده اند

بنا بر این، « أَوْ یَجْعَلَ اَللّٰهُ لَهُنَّ سَبِیلاً » نباید همان ناظر به چنین نسخى باشد، و ظاهر «سبیلا» که مطلق است، هر راهى است که آنها را از این بن بست دوام امساک برهاند، مانند توبه که در آیۀ بعد آمده است که آنها را از این بن بست دوام امساک برهاند، مانند توبه که در آیۀ بعد آمده است و یا به کلى رها شدن و رانده شدن از محیط خانواده و اجتماع اسلامى است و بعضى سبیل را حکم رجم «سنگسار» که دربارۀ زناى زن شوهردار است گرفته اند و چون حکم رجم در قرآن نیامده، باید حکم صریح و ظاهر در ابدیت قرآن به سنت نسخ شده باشد و حکم نسخ کتاب به سنت را محققین رد کرده اند و شاید حکم رجم در همین مورد به تشخیص امام و والى واگذار شده باشد که در شرائطى مثل آنکه کار فحشاء زن به رسوایى و بى بند و بارى بکشد، اجراء گردد و اینهم یکى از موارد «سبیل» است و اینکه گویند این حکم امساک در بیوت هیچگاه اجراء نشده و یا خبرش نرسیده است، گویا از این جهت است که اگر موردى در محیط خانوادۀ اسلامى پیش آمده بسیار پنهانى و اتفاقى بوده و اثبات آن با چهار شهود پیش نیامده و این حکم مثل دیگر احکام از آن پیشگیرى کرده است [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر شریف لاهیجى
وَ اَللاّٰتِی و آن زنانى که یَأْتِینَ اَلْفٰاحِشَةَ بیایند بخصلتى زشت یعنى اقدام بر زنا نمایند مِنْ نِسٰائِکُمْ از زنان شما یعنى زنان شوهردار بقرینۀ اضافه یا أعم از آنکه شوهردار باشند یا نباشند فَاسْتَشْهِدُوا پس طلب گواه کنید اى حاکمان شرع عَلَیْهِنَّ بر زناى ایشان أَرْبَعَةً چهار مرد عاقل بالغ عادل را مِنْکُمْ از جنس شما که مؤمنانید، و «اربعه» دلالت میکند بر آنکه ذکورت در گواهان شرط است و «منکم» دالست بر اینکه اسلام شرط است فَإِنْ شَهِدُوا پس اگر گواهى دهند این چهار مرد بر زناى ایشان فَأَمْسِکُوهُنَّ پس نگاه دارید ایشان را فِی اَلْبُیُوتِ در خانه هاى خود بطریق حبس جهت حد ایشان حَتّٰى یَتَوَفّٰاهُنَّ اَلْمَوْتُ تا آنکه بمیراند ایشان را ملک الموت بنا برین مراد از موت ملک الموت است بحذف مضاف أَوْ یَجْعَلَ اَللّٰهُ لَهُنَّ سَبِیلاً یا بگرداند خداى تعالى از براى ایشان راه خلاصى، در زمان جاهلیت در اول اسلام حد زن زانیه حبس مؤبد بود بعد از آن منسوخ شد بآیۀ جلد و همچنین بآیۀ رجم که در سورۀ مبارکۀ نور خواهد آمد چنانچه در حدیث آمده که «هى منسوخة و السبیل الحدود» و فى روایة «جعل السبیل الجلد و الرجم» و روایت کرده اند از پیغمبر صلى اللّٰه علیه و آله که چون آیۀ جلد نازل شد فرمود که: «خذوا عنى قد جعل اللّٰه لهن سبیلا البکر بالبکر جلد مائة و تغریب عام و الثیب بالثیب جلد مائة و رجم» یعنى فرا گیرید از من حد زنا را: بتحقیق مقرر گردانید خداى تعالى از براى زنان زانیه راه نجاتى، حد زناى مرد بى زن با زن بى شوهر صد تازیانه است و اخراج کردن تا یک سال، و حد زناى مرد زن دار با زن شوهردار صد تازیانه است و سنگسار کردن، قال بعض أصحابنا: «ان من وجب علیه الرجم یجلد اولا ثم یرجم، و قال اکثر الاصحاب: ان ذلک مختص بالشیخ و الشیخة فأما غیر هما فلیس علیه الرجم» کما فى مجمع البیان [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر عاملی
سخن مفسّرین: «یَأْتِینَ اَلْفٰاحِشَةَ » 15 فخر: این طور جمله که گفته شده است: «یَأْتِینَ اَلْفٰاحِشَةَ » یعنى مى آورند عمل زشت را براى اشاره بمعنى لطیفى است که چون کارهاى زشت برخلاف مصلحت و رضاى خدا است، پس چنان است که خود انجام مى دهد به مقتضاى طبیعت که خداوند به آن راضى نیست و عبد اللّه مسعود خوانده است «بالفاحشة» و جهت اینکه بزه کارى و زنا فاحشه نامیده شده است براى آن است که زشت ترین بدیها است، زیرا نیروها و قواى بدنى انسان که کارگردان زندگى و مدبّر بدن هستند سه قوّه است، اوّل ناطقه، دوّم غضبیّه، سوّم شهویّه، فساد و انحراف قوّه ى ناطقه کفر است و بدعت و گمراهى، و فساد قوّه ى غضبیّه قتل است و آزار مردم و مانند آن، و فساد قوّه ى شهویه زنا و لواط و سحق است و چون این قوّه پست ترین قواى سه گانه است پس فساد آن پست ترین فسادها است، ازاین جهت فاحشه نامیده شده است که زیاده روى در زشتى و فساد و دون همّتى است

«أَوْ یَجْعَلَ اَللّٰهُ لَهُنَّ سَبِیلاً» 15 طبرى: از عدّه اى مفسّرین قدیم نقل کرده است مقصود از سبیل حدّ مجازات بزهکارى است که در آیات دیگر معیّن شده است

ابو الفتوح نوشته: مفسّرین خلاف کردند در آنکه این راه و این حکم چیست ؟ عبد اللّه عبّاس و عبد اللّه کثیر گفتند: حکم این است که خداى تعالى پس از آن فرمود در حقّ بکر (دختر) صد تازیانه و در حقّ ثیّب (شوهردار) و محصنه رجم و امّا آنکه مستحقّ رجم باشد به نزدیک بعضى اصحاب ما اوّل حدّ زنند او را آنگه رجم کنند و بعضى اصحاب ما گفتند: جمع بین جلد و رجم مختصّ است به پیمبران امّا ثبوت رجم اگرچه در قرآن نیست اجماع امّت بر او حاصل است مگر خوارج که در آن خلاف کردند و بخلاف ایشان اعتدادى نیست

فخر: مقصود از کلمه ى «سبیلا» راه آسانى انجام شهوت است به وسیله ى ازدواج و اگر مقصود حدّ و مجازات باشد باید علیهنّ گفته شود که ضررشان باشد

پس کلمه ى «لَهُنَّ سَبِیلاً» مى فهماند راه آسان که بسود آنها باشد ولى ابو مسلم این دو آیه را براى مساحقه و لواط دانسته است، چون در اوّل که به کلمۀ اللاّتى حکم زن معیّن شده است، اگر مقصود رابطه ى نامشروع زن با مرد باشد در آیت دوّم حکم دو مرد نباید گفته شود پس در اوّل مقصود رابطه ى نامشروع دو زن با یکدیگر است و در آیت دوّم کلمه ى «الّذان» مقصود رابطه ى نامشروع دو مرد است با یکدیگر، و ردّ و ایراد مفصّل نسبت بنظر ابو مسلم نقل کرده است و خودش هم متمایل به عقیدۀ ابو مسلم است

مجمع: این نظر ابو مسلم را اهل عراق هم معتقد شده اند و براى مساحقه و لواط حدّى قائل نشده اند، و این نظر بعید است چون جمهور مفسّرین معتقد شده اند که مقصود از فاحشه زنا است و این آیه نسخ شده است به آیت سورت نور که حدّ زنا معیّن شده است

ناسخ و منسوخ ابن حزم: این آیه از آیات منسوخ است
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر مخزن العرفان در علوم قرآن
وَ اَللاّٰتِی یَأْتِینَ اَلْفٰاحِشَةَ مِنْ نِسٰائِکُمْ فَاسْتَشْهِدُوا عَلَیْهِنَّ أَرْبَعَةً مِنْکُمْ فَإِنْ شَهِدُوا پس از بیان احکام ارث و طبقات ارث برندگان شروع نموده ببیان حکم زن فاحشه و به مردهاى مؤمنین دستور فرموده که هرگاه زنى از زنان شما یعنى شوهرداران زنا داد پس اى حکّام شریعت طلب شاهد کنید بر کار آنها پس اگر بشرائط مقرّره شهادت دادند فَأَمْسِکُوهُنَّ فِی اَلْبُیُوتِ حَتّٰى یَتَوَفّٰاهُنَّ اَلْمَوْتُ أَوْ یَجْعَلَ اَللّٰهُ لَهُنَّ سَبِیلاً پس چنین زنى را در خانه نگاه دارید یعنى او را در خانه حبس کنید تا بمیرد یا خدا راه خلاصى بر وى باز کند که از حبس نجات یابد

مفسّرین گفته اند پس ازآنکه اصحاب آخر آیه را شنیدند که خدا راه نجاتى براى چنین زنانى باز کند متوجه شدند که آن راه کدام است حضرت فرمود (البکر بالبکر جلد مائة و تغریب عام و الشیب بالشیب جلد مائة و الرجم) یعنى اگر مرد بى زن و زن بى شوهر زنا کردند باید هریک را یک صد تازیانه حدّ بزنند و اگر مرد زن دار و زن شوهردار زناى محصنه کنند حدّ آنها صد تازیانه و رجم است،و ظاهرا حکم اول که حبس زن زناکار باشد نسخ شده و بجاى آن حکم حدّ بر غیر محصنه و رجم بر محصنه بجاى آن آمده و حکم اشهاد و استشهاد باقى مانده

و بعضى فاحشه در آیه را تعمیم داده اند که زنا و سحق را شامل گردد و سحق آن عمل رکیکى است که بعضى از زنها با بعض دیگر انجام مى دهند،لکن از لفظ فاحشه همان زنا متبادر مى گردد و مشهور و معروف بین مفسرین نیز همان زنا مراد است

در مجمع گفته بعضى از اصحاب ما گفته اند کسى که بر او رجم واجب گردید اول جلد است بعد رجم و به این مطلب حسن و قتاده و جماعتى از فقهاء قائلند،و اکثر اصحاب ما این را بشیخ و شیخه اختصاص مى دهند،امّا غیر آنها جز از رجم چیز دیگر بر ایشان نیست،و نزد جمهور مفسّرین حکم این آیه منسوخ است و همین طور از ابى جعفر و ابى عبد اللّه[ع]روایت شده،و بعضى گفته اند غیر منسوخ است زیراکه حبس مؤیّد نیست بلکه مستند بغایتى است و بیان غایت شىء نسخ ذى الغایت نباشد چنانچه اگر گفته مى شود(افعلوا کذا الى رأس الشهر)و در این قول نظر است و بین این دو موضع فرق است زیراکه معلق کردن برأس شهر محتاج ببیان صاحب شرع نیست بخلاف آیه که بیان آن وظیفه شرع است [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » روان جاوید
بعضى گفته اند فاحشه زنا است که به واسطه شناعت و زیادى قبح آن باین اسم نامیده شده است ولى بنظر حقیر همان کار بد است نهایت آنکه در این آیه بمناسبت نسبت به زنان بقرینه مقام ظهور در زنا پیدا نموده و از حضرت صادق (ع) روایت شده است که این آیه منسوخ شده است معمول بود زن چون مرتکب زنا مى گردید و چهار شاهد برآن اقامه مى شد او را در اطاقى حبس مى نمودند و مراوده و صحبت با او نمى داشتند فقط نان و آبى به او مى دادند تا بمیرد یا خداوند تکلیف او را معلوم فرماید و خداوند تازیانه و سنگسار را معین فرمود و در کافى و عیاشى نیز قریب به این مضمون از صادقین علیهما السلام نقل شده است و در عوالى از پیغمبر (ص) نقل نموده که صد تازیانه تکلیف زناى بکر ببکر است و تعزیر عمومى است و تکلیف زناى ثیب به ثیب صد تازیانه و سنگسار است و این سبیل الهى است که براى آنها مقرر شده است و انصاف آنست که تفصیل و تحقیق این امور و احکام موکول بکتب فقهیه و از وظیفه مفسر خارج است [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.