از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید نکته ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
  تربیت فرشته وار انسان ها - حسنا پوررحيمي
این آیه ، جلوى بسیارى از خطاها را مى گیرد. زیرا گاهى خواسته اکثریّت مردم ، جلوه هاى ظاهرى و مادّى ، پیروى از حدس و تخمین ، میل به ابتکار ونوآورى ، هیجان و قضاوت عجولانه و خیال آزاداندیشى ، انسان را وادار به گفتن ها، نوشتن ها و تصمیماتى مى کند که ناخودآگاه انسان از خواسته خدا و رسول جلو مى افتد، همان گونه که گاهى خیال عبادت ، خیال قاطعیّت ، خیال انقلابى بودن و خیال زهد و ساده زیستى ، گروهى را وادار کرد تا از خدا و رسول پیشى بگیرند و به قول معروف کاسه داغ تر از آش باشند.
O این آیه مى خواهد انسان ها را همچون فرشته تربیت کند، زیرا قرآن درباره فرشتگان مى فرماید: در سخن بر خدا سبقت نمى گیرند و تنها طبق دستور او عمل مى کنند. (لایَسبِقونَه بِالقَول و هم باَمرِه یَعمَلون )(4)
O قرآن ، موارد تقدّم را بیان نکرد تا شامل انواع پیش افتادن هاى عقیدتى ، علمى ، سیاسى ، اقتصادى و غیره در گفتار وکردار گردد.
O بعضى اصحاب از پیامبر صلّى اللّه علیه و آله درخواست کردند که خود را مقطوع النسل و اَخته نمایند تا دیگر تمایلى به همسر نداشته باشند و یکسره در خدمت اسلام باشند، حضرت آنان را از این کار زشت باز داشت .
O کسى که از خدا و پیامبر صلّى اللّه علیه و آله پیشى مى گیرد، در مدیریّت نظام خلل وارد کرده و جامعه را به هرج و مرج مى کشاندو در حقیقت دستگاه و نظام قانون گذارى را بازیچه تمایلات خود قرار مى دهد. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور قالب : تفسیری موضوع اصلی : نفس گوینده : حسنا پوررحیمی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  چند نمونه تاریخى تقدّم و پیشى گرفتن مردم بر خدا ورسول - حسنا پوررحيمي
1 در عید قربان گروهى قبل از پیامبر صلّى اللّه علیه و آله قربانى کردند، به آنان گفته شد: (لاتقدّموا بین یدى اللّه و رسوله )(5)
2 گروهى قبل از آنکه ماه رمضان ثابت شود روزه گرفتند. به آنان گفته شد: (لاتقدّموا بین یدى اللّه و رسوله )
3 پیامبر اسلام صلّى اللّه علیه و آله گروهى را براى تبلیغ نزد کفّار فرستاد، کفّار مبلّغان پیامبر را کشتند، ولى سه نفر از آنان فرار کردند. این سه نفر در بازگشت در مسیر فرار دو نفر از قبیله کفّار (بنى عامر) را دیدند و به انتقام دوستان شهید خود آنها را کشتند (در حالى که آن دو نفر بى تقصیر بودند). قرآن آنان را به خاطر این عمل خودسرانه توبیخ کرد که چرا بدون دستور پیامبر دست به این عمل زدید؟ (لاتقدّموا بین یدى اللّه و رسوله )(6)
4 امام علیه السلام به شخصى فرمود: این دعا را بخوان : ((یا مقلّب القلوب )) شنونده این گونه گفت : ((یا مقلّب القلوب والابصار)) امام فرمود: ما کلمه ((ابصار)) را نگفته بودیم ، قرآن مى فرماید: از خدا و پیامبر جلو نیفتید. (لاتقدّموا بین یدى اللّه و رسوله )(7)
5 قوم بنى تمیم از پیامبر صلّى اللّه علیه و آله امیر ومسئول خواستند. خلیفه اوّل و دوّم هر کدام شخصى را پیشنهاد کردند و با هم مشاجره مى کردند که کاندیداى من بهتر است ، آیه نازل شد؛ (لاتقدّموا بین یدى اللّه ... و لاترفعوا اصواتکم )(8)
6 امام علیه السلام در آموزش دعا به شخصى فرمود: این دعا را بخوان : ((لااله الاّ اللّه ...)) تا آنجا که مى فرماید: ((یُحیى و یُمیت )) شنونده از پیش خود جمله اى اضافه کرد و گفت : ((و یمیت و یحیى )) حضرت فرمودند: جمله تو صحیح است ، امّا آنچه من مى گویم بگو و سپس آیه (لاتقدّموا بین یدى اللّه و رسوله ) را براى او تلاوت فرمودند.(9)
7 بعضى از اصحاب پیامبر اسلام صلّى اللّه علیه و آله خواب و خوراک و آمیزش با همسر را بر خود حرام کردند، حضرت ناراحت شده و به منبر رفتند و فرمودند: من خودم غذا مى خورم ، مى خوابم ، با همسرم زندگى مى کنم و راه و روش من این است ، پس هر کس از این راه پیروى نکند، از من نیست . ((فمَن رَغِب عن سنّتى فلیس منّى ))(10)
8 با این که پیامبر اسلام صلّى اللّه علیه و آله ازدواج موقّت را قانونى اعلام فرمودند، خلیفه دوّم گفت : من آن را حرام کردم . این خود پیش افتادن از پیامبر صلّى اللّه علیه و آله است که در این آیه از آن نهى شده است . (لاتقدّموا بین یدى اللّه و رسوله )
9 در سال هشتم هجرى که پیامبر اسلام صلّى اللّه علیه و آله با مردم براى فتح مکه از مدینه حرکت کردند، بعضى از مسلمانان در این سفر روزه خود را افطار نکردند (با این که مى دانستند مسافر روزه ندارد و مى دیدند که پیامبر صلّى اللّه علیه و آله افطار کرده است ). اینها کسانى هستند که از پیامبر صلّى اللّه علیه و آله پیشى مى گیرند. (لاتقدّموا بین یدى اللّه و رسوله )
10 در ادیان قبل از اسلام نیز نمونه هایى از پیشى گرفتن را مى بینیم . مثلاً با این که حضرت مسیح فرزند مریم و بنده خدا بود، او را تا مرز خدایى پیش ‍ بردند که قرآن آنان را از غلوّ در دین باز داشت . [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور قالب : تفسیری موضوع اصلی : داستان قوم پیامبر اسلام (صل‍ی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) گوینده : حسنا پوررحیمی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  حکایتها و لطیفه ها ، داستان اسلامی ، داستان گردن بند - ندا وليخاني
موسوعة القصص / ترجمه: ابوعمر انصاری

ابن رجب حنبلی رحمه الله در ضمن طبقات حنابله شرح حال قاضی ابی بکر الأنصاری البزاز را اینگونه بیان می کند:
او گفت: در یکی از روزها که من در مکه مکرمه بودم گرسنگی شدیدی به من روی آورد و هرچه به دنبال غذا گشتم چیزی را برای خوردن نیافتم. در این اثنا ناگهان کیسه ای از ابریشم را که با نخی ابریشمی بسته شده بود را پیدا کردم.
آنرا برداشته و با خود به خانه بردم. زمانی که سر آن را باز کردم چشمانم به گردن بندی از مروارید افتاد که تابه حال مانند آنرا ندیده بودم.
گفت: سر آن را به حالت اول بستم و برای یافتن غذا از خانه بیرون رفتم.
در این حال پیرمردی را دیدم که صدا می زد و می گفت: هر کس کیسه ای را بیابد که نشانی اش چنین و چنان است 500 دینار طلا به او مژدگانی خواهم داد.
با خود گفتم که من اکنون انسان محتاجی هستم دینارها را می گیرم و کیسه را به او می دهم.
پیرمرد را صدا زدم و او را با خود به خانه بردم و نشانی های کیسه و مروارید و تعداد آنها را از او پرسیدم.
وقتی مطمئن شدم که خودش است آنرا بیرون آوردم و به او تحویل دادم.
پیرمرد هم 500 دیناری را که به عنوان مژدگانی تعیین کرده بود بیرون آورد تا به من بدهد.
به او گفتم :که من از تو پاداشی نمی خواهم پولها را برای خودت بردار .
پیرمرد گفت: حتما باید این دینارها را از من بگیری و خیلی اصرار کرد…
و من در حالی که بسیار محتاج بودم به او گفتم: قسم به خدایی که هیچ معبود برحقی جز او نیست من از کسی جز او پاداشی نمی خواهم.
و دینارها را قبول نکردم. او هم من را رها کرد و بعد از ایام حج به کشورش باز گشت.
اما من از مکه بیرون آمدم و سوار کشتی شدم .
در بین راه هوا طوفانی شد و کشتی شکست ، مردم غرق شدند و اموال نابود.
الله سبحانه و تعالی من را حفظ کرد.
و من به همراه تکه ی شکسته ای از کشتی در میان دریا به راست و چپ در حرکت بودم و نمی دانستم که به کجا خواهم رفت.
مدتی در میان دریا سرگردان بودم تا اینکه امواج من را به جزیره ای کشاندند که ساکنان آن همگی انسانهای بی سوادی بودند که خواندن و نوشتن نمی دانستند.
شیخ می گوید: من به مسجد رفتم و در آنجا شروع به قرائت قرآن نمودم.
اهل مسجد تا من را دیدند دور من جمع شدند و هیچ کس در جزیره نبود مگر اینکه می گفت: به من قرآن بیاموز.
من هم به آنها قرآن آموختم و از این طریق خیر زیادی نصیبم گشت .
سپس در مسجد مصحف پاره پاره ای را پیدا کردم . آنرا برداشتم تا بخوانم. زمانی که آنها من را در این حال دیدند، گفتند که آیا تو نوشتن بلدی؟
گفتم: بله
گفتند: که به ما نوشتن را یاد بده و من گفتم : اشکالی ندارد.
آنها نیز فرزندان خود را آوردند و من به آنها نوشتن را آموزش دادم و از این راه نیز خیر کثیری نصیبم شد.
مردم جزیره که به من علاقه مند شده بودند و دوست داشتند که با آنها بمانم ، گفتند: در بین ما دختر یتیمی است که مقداری ثروت نیز به همراه خود دارد و می خواهیم که او را به عقد تو دربیاوریم تا با ما دراین جزیره بمانی.
شیخ گفت: درابتدا قبول نکردم. ولی آنها آنقدر اصرار کردند که در جلوی خود هیچ راهی جز قبول این پیشنهاد نیافتم.
سپس خویشاوندانش دختر را آماده کرده و به نزد من آوردند تا او را ببینم. من همینکه به او نگاه کردم گردن بندش توجهم را به خودش جلب کرد…
درست شبیه همان گردن بندی که در مکه دیده بودم به گردن دختر بود!
خیلی تعجب کردم و چشمم به گردن بند دوخته شد…
خویشاوندان دختر گفتند: شیخ قلب دختر یتیم را شکستی! چرا به او نگاه نمی کنی و توجهت فقط به گردن بند است.
گفتم: این گردن بند داستانی دارد.
گفتند: داستانش چیست؟
داستان را برایشان تعریف کردم. فریاد کشیدند و با صدای بلند تهلیل، تکبیر و تسبح گفتند تا جایی که صدایشان کل جزیره را پر کرد.
گفتم: سبحان الله شما را چه شده؟
گفتند: آن پیرمردی که تو او را در مکه دیدی و گردن بند را از تو گرفت، پدر این دختر بود.
و از زمانی که از حج برگشت، پیوسته می گفت: به خدا قسم در روی زمین مسلمانی را مثل آن شخص که گردن بند را در مکه به من برگرداند ندیده ام.
خداوندا او را پیش من بیاور تا دخترم را به ازدواجش دربیاورم.
و پیرمرد فوت کرد و خداوند دعایش را اجابت نمود.
می گوید: مدتی را با او گذراندم ،‌ از بهترین زنان بود و خداوند از او دو فرزند به من ارزانی داشت.
سپس فوت کرد،‌ خدا رحمتش کند و آن گردن بند را برای من و فرزندانم به ارث گذاشت.
شیخ می گوید: سپس فرزندانم یکی پس از دیگری فوت کردند و گردن بند به من رسید و من آن را هزار و صد دینار فروختم.
شیخ بعدها می گفت: این بقایای پول همان گردن بند است.
خدا همگی را رحمت کند.
هر کس به خاطر خدا چیزی را ترک کند خداوند او را عوض می دهد.

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : قالب : اخلاقی موضوع اصلی : اصول دین گوینده : ندا ولیخانی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
1) ابراهیمی (داور) : به این آیه ارتباطی ندارد.
2) شاه آبادی : جالب بود. ولی چه ربطی داشت؟
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  محتوای سوره - مرضيه علمدار .ب
بخشهاى مختلف این سوره را این گونه مى‏توان خلاصه کرد:
بخش اول: آیات آغاز سوره است که آداب برخورد با پیشواى بزرگ اسلام پیغمبر اکرم صلّى اللّه علیه و اله، و اصولى را که مسلمانان در محضر او باید به کار بندند، بیان مى‏کند.
بخش دوم: مشتمل بر یک سلسله اصول مهم «اخلاق اجتماعى» است.
بخش سوم: دستوراتى است که مربوط به چگونگى مبارزه با اختلافات و درگیریهایى است که احیانا در میان مسلمانان روى مى‏دهد.
بخش چهارم: از معیار ارزش انسان در پیشگاه خدا و اهمیت مسأله تقوا سخن مى‏گوید.
بخش پنجم: روى این مسأله تأکید دارد که ایمان تنها به گفتار نیست بلکه باید علاوه بر اعتقاد قلبى، آثار آن در اعمال انسانى و در جهاد با اموال و نفوس آشکار گردد.
و بالاخره آخرین قسمت این سوره از علم خداوند و آگاهى او از همه اسرار نهان عالم هستى و اعمال انسانها سخن مى‏گوید که در حقیقت به منزله ضامن اجراست براى تمام بخشهائى که در این سوره آمده است [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نمونه قالب : تفسیری موضوع اصلی : سوره حجرات گوینده : مرضیه علمدار .ب
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  فضیلت تلاوت سوره حجرات - مرضيه علمدار .ب
در حدیثى از پیامبر گرامى اسلام صلّى اللّه علیه و اله مى‏خوانیم:
«هر کس سوره «حجرات» را بخواند به عدد تمام کسانى که خدا را اطاعت یا عصیان کرده‏اند ده حسنه به او داده مى‏شود»! و در حدیث دیگرى از امام صادق علیه السّلام آمده است: «هر کس سوره حجرات را در هر شب یا هر روز بخواند از زائران محمد صلّى اللّه علیه و اله خواهد بود».
بدیهى است این همه حسنات به عدد مطیعان و عاصیان در صورتى است که اعمال هر یک از این دو را که در آیات این سوره منعکس است دقیقا در نظر بگیرد، و در آن بیندیشد، و مسیر خود را بر اولى منطبق و از دومى جدا سازد.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نمونه قالب : روایی موضوع اصلی : سوره حجرات گوینده : مرضیه علمدار .ب
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  حکم خدا مقدم بر تمام احکام است - مرضيه علمدار .ب
هیچ حکمی را بر حکم خدا و پیغمبرش مقدم ندارید . پیش از فهم و دریافت سخن و دستور خدا و رسول درباره حکم چیزی ، سخنی نگوئید . پیش از اخذ فرمان از خدا و پیغمبرش ، عملی را انجام ندهید . در جائی که خدا و پیغمبرش حکمی‌دارند ، شما حکم نکنید ، یعنی حکمی نکنید مگر به حکم خدا و رسول او ، و باید که همواره این ویژگی در شما باشد که پیرو و گوش بفرمان خدا و رسول باشید [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور استاد خرمدل قالب : تفسیری موضوع اصلی : قانون گوینده : مرضیه علمدار .ب
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  فضیلت تلاوت سوره حجرات. و خلاصه مطالب - داريوش بيضايي
سوره حجرات در مدینه نازل شده و شامل دارای هیجده آیه و سیصد و چهل و سه کلمه و هزار و چهارصد و نود و شش حرف میباشد.

در خواص و ثواب تلاوت این سوره ابن بابویه از حضرت صادق(ع) روایت کرده فرمود: هر کس تلاوت کند سوره حجرات را در شب یا روز از زیارت کنندگان محمد(ص) است.
در خواص قرآن از پیغمبر اکرم(ص) روایت کرد فرمود: هر کس سوره حجرات را تلاوت کند به عدد فرمان برداران و گناه کاران پاداش باو عطا شود.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر هفت جلدی جامع قرآن بقلم و جمع آوری مرحوم علامه حاج سید ابراهیم بروجردی قالب : روایی موضوع اصلی : سوره حجرات گوینده : بیضایی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.