کیفر شکار در جامه احرام در این آیه شریفه به کیفر تجاوزى که در آیه گذشته از آن هشدار داده شد پرداخته و احکام صید در جامه احرام را این گونه بیان مى کند:
یا اَیُّهَا اَلَّذینَ آمَنُوا لاتَقْتُلُوا الصَّیْدَ
هان اى کسانى که ایمان آورده اید! در حالى که در جامه احرام هستید، شکار را نکشید.
در مورد این نکته که منظور از «صید» چیست، دو نظر است:
1 - به باور دانشوران عراق، منظور، هر حیوان وحشى است، خواه گوشت آن خوردنى باشد یا نه؛ آنان در این مورد به شعرى استدلال کرده اند که از امیرمؤمنان آورده اند که فرمود:
صید الملوک ارانب و ثعالب
فاذا رکبت فصیدى الابطال
شکار شاهها خرگوشها و روباهها است؛ امّا من هنگامى که بر مرکب سوار گردم، شکارم دلاوران حق ستیزند.
به باور ما، این دیدگاه درست است و یاران و همفکران نیز همین را پذیرفته اند.
2 - امّا «شافعى» بر آن است که منظور از «صید»، شکارى است که گوشت آن حلال باشد.
وَ اَنْتُمْ حُرُمٌ
به باور برخى، منظور این است که: هنگامى که در قلمرو حرم هستید...، امّا به باور برخى دیگر، در حالى که براى حجّ یا عمره احرام بسته اید.
«جبایى» بر آن است که هر دو دیدگاه درست است؛ چرا که آیه، به هر دو دلالت دارد. و به باور ما این نکته درست است؛ امّا «على بن عیسى» مى گوید: دیدگاه دوّم درست است.
وَ مَنْ قَتَلَهُ مِنْکُمْ مُتَعَمِّداً
در تفسیر این فراز نیز دو نظر است:
1 - به باور گروهى، از جمله «مجاهد» و «حسن» و «ابن زید» و...، منظور این است که اگر انسان فراموش نموده باشد که جامه احرام بر تن دارد و به عمد حیوانى را بکشد. امّا اگر داشتن جامه احرام بر تن را به یاد داشته باشد و آگاهانه دست به این کار بزند، کفّاره اى ندارد؛ چرا که گناه او سهمگین تر از آن است که با پرداختن کفّاره جبران گردد.- امّا به باور گروهى دیگر، از جمله «ابن عبّاس»، منظور این است که اگر آگاهانه و با توجّه به احرام خویش دست به شکار زده و حیوانى را کشته باشد؛ و دیدگاه بیشتر فقها نیز همین است.
و اگر از روى خطا و فراموشى نیز دست به شکار زند و حیوانى را بکشد، باید کفّاره دهد. و این دیدگاه نیز مورد نظر همه مفسّران و دانشمندان است.
از امامان راستین اهل بیت نیز دیدگاه دوّم روایت شده است.
«زهرى» نیز مى گوید: آیه قرآن در مورد شکار آگاهانه و عمدى فرود آمده، امّا در مورد شکار خطا نیز سنّت بر پرداخت کفّاره جارى شده است.
فَجَزاءٌ مِثْلُ ما قَتَلَ مِنَ النَّعَمِ
و هر کسى از شما به عمد آن را بکشد، باید نظیر آنچه کشته است، از چهارپایان کفّاره اى بدهد.
«زجاج» در مورد این فراز از آیه مى گوید:
ممکن است معناى آیه این باشد که کیفر این کار، بسان همان شکارى است که آن را کشته است.
با این بیان، واژه «جزاء» مبتداء، و واژه «مثل» خبر آن است.
معادل و همانند بودن
در مورد این همانند و معادل بودنِ کفّاره اى که باید بدهد، بحث و گفتگو است. آیا منظور همانندى در بها و قیمت است یا از نظر آفرینش و خلقت؟
در این مورد، دو نظر است:
1 - به باور بیشتر دانشمندان، منظور، همانند بودن در آفرینش است. بر این اساس، در برابر شکار «شترمرغ»، نظیر آن، «شتر» مى باشد، و در برابر «خر وحشى» و همانند آن، گاو، و در برابر کشتن روباه و خرگوش، گوسفند است.
از امامان اهل بیت نیز همین دیدگاه رسیده است؛ و انبوهى از دانشوران از جمله، «ابن عبّاس»، مجاهد، حسن، عطا، و دیگران نیز همین دیدگاه را برگزیده اند.
2 - امّا به باور ابراهیم نخعى، منظور برابرى در بها و ارزش است و باید شکار را قیمت کرد و با قیمت عادلانه آن، شتر و گاو و یا گوسفندى خرید و کفّاره داد.
3 - و به باور ما، دیدگاه نخست درست است و نه دیدگاه دوّم.یَحْکُمُ بِهِ ذَوا عَدْلٍ مِنْکُمْ
«ابن عبّاس» مى گوید: منظور این است که دو تن از شایستگان شما که دانا و عادل باشند، بنگرند که کدامیک از گاو، شتر و یا گوسفند، بیشتر به شکارى که کشته شده است نزدیکتر است و همانند آن مى باشد، و آنگاه در مورد آن حکم کنند.
هَدْیاً بالِغَ الْکَعْبَةِ
به باور «ابن عباس» منظور این است که، چنین فردى هنگامى که به مکّه رسید، حیوان معادل را قربانى نموده و گوشت آن را انفاق مى کند؛ امّا به باور اصحاب ما، اگر فرد مورد بحث براى عمره جامه احرام پوشیده و شکار کرده است، آن حیوان را در «مکّه» و در برابر «کعبه» قربانى مى کند، امّا اگر براى انجام حجّ احرام بسته است، آن را باید در «منى » قربانى کند.
اَوْ کَفَّارَةٌ طَعامُ مَساکینَ
به باور «عطا» منظور این است که: آن حیوانى که باید قربانى شود آن را قیمت مى کنند و قیمت آن را به خوراک تبدیل نموده و به بینوایان انفاق مى نمایند. این دیدگاه درست است؛ امّا به باور «قتاده»، منظور این است که آن شکار را زنده تصوّر مى کنند و پس از به قیمت درآوردن آن، بهایش را به غذا تبدیل مى کنند و به بینوایان انفاق مى نمایند.
اَوْ عَدْلُ ذلِکَ صِیامَاً
یا معادل آن، روزه بدارد.
در تفسیر این فراز نیز دو نظر آمده است:
1 - به باور برخى منظور این است که در برابر هر یک «مُد» از غذایى که باید انفاق نماید، باید یک روز روزه بدارد. و «شافعى» نیز همین دیدگاه را پذیرفته است.
2 - امّا به باور برخى دیگر، منظور این است که در برابر هر دو «مُد» غذایى که باید به عنوان کفاره انفاق نماید، یک روز روزه باید گرفت.
از امامان اهل بیت نیز دیدگاه دوّم روایت شده؛ و «ابوحنیفه» نیز این را برگزیده است.
کدامیک؟
در پرداخت کفّاره باید بر اساس ترتیب عمل کرد یا تخییر؟ در این مورد دو نظر است:
1 - به باور برخى، باید بر اساس ترتیب عمل کرد. بر این باور باید نخست معادل شکار را قربانى کند و اگر نشد، بینوایان را به کفّاره آن غذا دهد، و در مرحله سوّم روزه بدارد. و به بیان گروهى از جمله «ابن عباس»، «اَوْ» در آیه شریفه روشن مى سازد که کفاره به ترتیب یکى از این سه خواهد بود و از این سه خارج نیست.
2 - امّا به باور برخى از دانشمندان از جمله «ابن عباس در روایتى دیگر» و...، مى توان بر اساس تخییر عمل کرد و هر کدام را خواستیم به عنوان کفّاره درنظر بگیریم و به انجام رسانیم.
دیدگاه «ابوحنیفه» و «شافعى» نیز همین است؛ امّا از اصحاب ما هر دو دیدگاه روایت شده است.
لِیَذُوقَ وَبالَ اَمْرِهِ
براى اینکه اگر توبه نکرد کیفر کردار خویش را در آخرت بچشد.
پاره اى نیز بر آنند که: منظور این است که دشوارى کیفر عملکرد زشت خود را بوسیله کفّاره اى که مى دهد بچشد.
چرا؟
بى تردید دادن کفّاره اى که از آن سخن رفت عبادت است و مى دانیم که عبادت، نعمت و داراى مصلحت است؛ بنابراین چرا از آن به «وبال» تعبیر شده است؟
پاسخ
خداى فرزانه پس از نافرمانى انسان، گاه وظیفه را دشوار مى کند؛ و این دشوارى با اینکه لبریز از مصلحت است، بر مردم گران مى نماید. همانگونه که در برابر تجاوز و نافرمانى بنى اسرائیل در روز «شنبه» برخى از نعمتها را بر آنان تحریم کرد و این تحریم با اینکه به سود آنان و بر اساس حکمت و مصلحت بود، باز هم بر آنان گران آمد.
با این بیان درست است که کفّاره، عبادت است و آکنده از مصلحت، امّا بخاطر دشوار شدن تکلیف بر اثر نافرمانى، بر مردم گران مى آید و به همین جهت از آن به «وبال» تعبیر شده است.
عَفَااللَّهُ عَمَّا سَلَفَ
خدا از آنچه پیش از این روى داده، گذشته است.
منظور این است که خدا از کارهایى که در جاهلیت در این مورد از شما سر زده، درگذشته است.
و به باور برخى، خدا از آنچه شما مردم مسلمان، پیش از فرود این آیه شریفه انجام داده اید، درگذشته است.
وَ مَنْ عادَ فَیَنْتَقِمُ اللَّهُ مِنْهُ
و هر کسى که بازگردد و در جامه احرام کشتن شکار را تکرار کند، خدا، کیفر عملش را خواهد داد.
در مورد کفّاره تکرار شکار بحث و گفتگو است:
1 - به باور گروهى از جمله «ابن عباس» تکرار شکار کفّاره اى ندارد.
از روایات رسیده نیز همین دیدگاه دریافت مى گردد.
2 - امّا به باور برخى از جمله «سعید بن جبیر»، کفّاره دارد.
برخى از اصحاب ما نیز این دیدگاه را پذیرفته اند.
وَ اللَّهُ عَزیزٌ ذُو انْتِقامٍ.
خدا، توانا و شکست ناپذیر است و از کسانى که نافرمانى نمایند، انتقام مى گیرد.
[ نظرات / امتیازها ]