1)
رمضانی (داور) : قالب: تفسیری
طبق فرمایش علامه طباطبایی در المیزان در ذیل آیه 51: « اگر آنان را به خطاب ضالین و مکذبین مخاطب کرد، براى این بود که به علت شقاوت و ملاک خسرانشان در روز قیامت اشاره کرده باشد، و آن ملاک این است که:
ایشان از طریق حق گمراه بودند، و این گمراهى در اثر استمرارى که در تکذیب و اصرارى که بر حنث داشتند در دلهایشان رسوخ کرده، و اگر تنها گمراه بودند و دیگر تکذیب نمىداشتند، امید آن مىرفت که نجات یابند، و هلاک نگردند اما دردشان تنها گمراهى نبود.»
در ادامه آیات، خداوند با بیان حقایق عالم و نشان دادن آن، تکذیب معاندین را به رخ ایشان میکشاند لذا در آیه 92، ابتدا صفت «تکذیب»ایشان را یادآور میشود. همچنان که در تفسیر المیزان در ذیل آیه 92 چنین بیان شده است: «خداى تعالى دوزخیان را به مکذبین و ضالین توصیف کرده، و تکذیب را جلوتر از ضلالت ذکر فرموده، و این بدان جهت است که عذابى که مىچشند همه به خاطر تکذیب و عنادشان با حق بود، چون اگر تنها دچار ضلالت بودند، و هیچ تکذیبى نسبت به حق نمىداشتند، عذاب نداشتند، براى اینکه چنین مردمى در حقیقت مستضعف هستند، که قرآن آنان را دوزخى نمىداند. و اگر در آیات قبل فرمود:" ثُمَّ إِنَّکُمْ أَیُّهَا الضَّالُّونَ الْمُکَذِّبُونَ" و کلمه "ضالون" را جلوتر از کلمه "مکذبون" ذکر کرد، از جهت مقام و موقعیت آیه بود، چون آیه مذکور در مقام رد گفته کفار است که مىگفتند:" أَ إِذا مِتْنا وَ کُنَّا تُراباً وَ عِظاماً أَ إِنَّا لَمَبْعُوثُونَ ..." یعنى آیا وقتى مردیم و خاک شدیم، دوباره ما مبعوث مىشویم؟ هرگز چنین چیزى ممکن نیست، و در چنین مقامى مناسبتر آن است که اول ضلالت آنان به میان آورده شود، بعد تکذیبشان».