از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید تفسیر ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
 » تفسیر المیزان - خلاصه
(و قالوا هذه انعام و حرث حجر لا یطعمها الا من نشاء بزعمهم وانعام حرمت ظهورها و انعام لا یذکرون اسم الله علیها افتراء علیه سیجزیهم بما کانوا یفترون ):(گویند این حیوانات و کشت حرام است و هیچکس از آن نخواهد خورد، جز آنکه ما بخواهیم و به پندارشان سواری بر پشت بعضی چهارپایان حرام شده و چهارپایانی که هنگام سواری یا ذبح ، نام خدا را بر آن نمی برند و این اعمال را از روی افتراء به خدا انجام می دهند، بزودی به سبب این افترا زدنشان خداوند سزایشان را خواهد داد)، (حجر)یعنی ممنوع و حرام ، گفته می شودکه مشرکین چهارپایان و زراعت معینی را پیشکش خدایان خود می کرده و می گفتند، خوردن و استفاده از آنها بر کسی حلال نیست ، مگر کسی که مابخواهیم و منظورشان خدام بتکده (آنهم به شرط مرد بودن ) بود و می گفتند:سوار شدن بر این چهار پایان حرام است و این چهار پایان همان (سائبه )و(بحیره )و(حام ) هستند که خدای تعالی در آیه 103 سوره مائده آنرانفی فرموده ، و نیز چهارپایانی داشتند که هنگام سفر حج بر آنها سوار نمی شدند،یا هنگام ذبح آنها را به اسم بتهایشان سر می بریدند و به هر صورت خداوند همه این اوهام و پندارها را باطل می شمارد و از آن نهی می کند و بزودی آنان را به سبب این اکاذیب و افترائات مجازات خواهد نمود. [ نظرات / امتیازها ]
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  عطيه صفاري - وبلاگ منتخب تفاسیر
در این آیه و آیات بعد به چند قسمت از احکام خرافى بت‏پرستان که حکایت از کوتاهى سطح فکر آنها مى‏کند اشاره شده است.

نخست مى‏گوید بت‏پرستان مى‏گفتند: «این قسمت از چهارپایان و زراعت که مخصوص بتهاست و سهم آنها مى‏باشد بطور کلى براى همه ممنوع است، مگر آنهایى که ما مى‏خواهیم و به پندار آنها تنها این دسته حلال بود نه بر دیگران» (وَ قالُوا هذِهِ أَنْعامٌ وَ حَرْثٌ حِجْرٌ لا یَطْعَمُها إِلَّا مَنْ نَشاءُ بِزَعْمِهِمْ).

و منظورشان همان خدمه و متولیان بت و بتخانه بود، تنها این دسته بودند که برگزیده تفسیر نمونه، ج‏1، ص: 653

به پندار آنها حق داشتند از سهم بتها بخورند.

سپس اشاره به دومین چیزى مى‏کند که آنها تحریم کرده بودند و مى‏گوید:

آنها معتقد بودند که «قسمتى از چهارپایان هستند که سوار شدن بر آنها حرام است» (وَ أَنْعامٌ حُرِّمَتْ ظُهُورُها).

بعد سومین قسمت از احکام نارواى آنها را بیان کرده مى‏گوید: «نام خدا را بر قسمتى از چهارپایان نمى‏بردند» (وَ أَنْعامٌ لا یَذْکُرُونَ اسْمَ اللَّهِ عَلَیْهَا).

این جمله ممکن است اشاره به حیواناتى باشد که به هنگام ذبح تنها نام بت را بر آنها مى‏بردند و یا حیواناتى بوده است که سوار شدن بر آنها را براى حج تحریم کرده بودند.

عجیب این است که به این احکام خرافى قناعت نمى‏کردند، بلکه «به خدا افترا مى‏بستند و آن را به او نسبت مى‏دادند» (افْتِراءً عَلَیْهِ).

در پایان آیه پس از ذکر این احکام ساختگى مى‏گوید: «خداوند به زودى کیفر آنها را در برابر این افترائات خواهد داد» (سَیَجْزِیهِمْ بِما کانُوا یَفْتَرُونَ). [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  حمزه خان بيگي - فی ظلال القران = شهید سید قطب
لازم است ‌که متذکّر شویم‌، شیاطین جرأت نمی‌کردند که بگویند: این جهان‌بینیها و اندیشه‌ها و اقدامها و انجام کارها خودسرانه است و خودشان می‌خواهند و خودشان می‌کنند. بلکه بر خدا دروغ می‏بستند و از قول خدا بیان می‌داشتند و گمان هم می‌بردند که این چیزها شریعت و قوانین یزدان برای ایشان است‌!... به گمان خود ایـن کارها و گفته‌ها را از شریعت ابراهیم و اسـماعیل علیهما السلام نقل و بیان می‌دارند و به مردمان می‌رسانند!

امروزه شیاطین در جاهلیّتهای نوین نیز چنین می‌کنند. اغلب آنان نمی‌توانند همچون‌ کمونیستهای منکر وجود خدا به خود ببالند و یکسره وجود خدا را نفی ‌کنند و آشکارا منکر دین ‌گردند. درست متوسّل به همان شیوه‌ای می‌شوند که شیاطین در جاهلیّت عربی بدان پناه می‌بردند! می‌گویند: آنان برای دین احترام قائل هستند! و گمان می‏‎برند قوانینی را که برای مـردمان وضع می‌کنند ریشه در این آئین دارد!... ایـن شیوه‌، پست‌تر و ناپاک‌تر از شیوۀ کمونیستهای خدانـاشناس است‌! این شیوۀ زشت و پلشت نیرنگبازانه‌، عاطفۀ دینی نهان در ژرفاهای درون را آرام می‌کند و می‌خواباند، و نیروی سرشتی دینی را در قالب‏های جاهلیّت نه اسلامیت تخلیه می‌کند. این شیوه بدترین نیرنگ و پست‌ترین روش است‌!... بعضی گمان می‌برند که این عاطفۀ مهمّ و نهان در زوایای دل و جان‌، اسلام است‌. ولی ایـن عاطفه‌، اسلام نیست‌. زیرا اسلام برنامۀ روشن عملی واقعی است‌.

«‌شیفتگان‌» این آئین می‌آیند و نیرو و انرژی خود را صرف دشمنانگی و ستیز با جزئیّات ناچیزی می‌کنند که در حاشیۀ حقیقت اسلامی قرار دارند. جزئیّاتی که در این اوضاع و احوال جاهلی مشرک و غاصب الوهیّت یزدان‌، و سلطه و قدرت خداونـد منّان‌، سزاوار ایـن گرفتاریها و دردسرها نیستند... این دلباختگان، با نشان دادن چنین غیرت ابلهانه‌ای‌، به ایـن‌گـونه اوضـاع و احوال جاهلی مشـرک‌، قالب و نـماد اسلامی عطاء می‌کنند، و بطور ضمنی سخت‌ گواهی می‌دهند بر ایـن که چنین نظام و سیستمی واقعاً دارای یک اصل دینی است و بر اساس دین استوار است‌، ولی با دین تنها در این جزئیات ناچیز مخالف است‌!

این شیفتگان نقش خود را برای پابرجائی این اوضاع و احوال و پاک شمردن آن‌، اداء می‌کنند. این نقش همان نقشی است که دستگاه‌های دینی حرفه‌ای اداء می‌کنند، دستگاه‌هائی ‌که جامه‌های دینی به تن می‌کنند!... هر چند که اسلام پشمینه پوشی و ژنده‌پوشی را به رسـمیّت نمی‌شناسد، و غیبگو و دیرنشین و پرده‌دار و حاجبی نمی‌تواند به نام اسلام زبان بگشاید و عمل خود را به اسلام قالب نماید.

(وَقَالُوا هذِهِ أَنْعَامٌ وَحَرْثٌ حِجْرٌ لاَیَطْعَمُهَا إِلَّا مَن نَشَاءُ بِزَعْمِهِمْ وَأَنْعَامٌ حُرِّمَتْ ظُهُورُهَا وَأَنْعَامٌ لاَیَذْکُرُونَ اسْمَ اللّهِ عَلَیْهَا افْتِرَاءً عَلَیْهِ سَیَجْزِیهِم بِمَا کَانُوا یَفْتَرُونَ).

و (‌از جملۀ خرافات ایشان این است که‌) مـی‌گویند: ایـن (‌قسمت از) چـهارپایان و کشت و زرع ممنوع است (‌و مخصوص بتها می‌باشد) و جز کسانی (‌از خدمتگذاران اصنامی‌) کـه مـا بخواهـیم از آن نمی‌خورند - و ایـن (‌قاعدۀ ناروا ساختۀ آنان و ناشی از) گمان ایشان است (‌نه ناشی از فرمان یزدان - و همچنین می‌گفتند: اینها) حیواناتی هستند که سوار شدن بر آنـها حرام است و (‌کسی نباید سوار آنها بشود. و اینها) حیواناتی هستند که به هنگام ذبح نام خدا را بر آنها نمی‌رانند (‌بـلکه نــام بتان را بر آنها می‌رانند و این را دستور خدا می‌دانند و) بر خدا دروغ می‌بندند. هر چه زودتر کیفر افتراهـای آنان را خواهیم داد.

ابوجعفر ابن جریر طبری ‌گفته است: «‌این خبری است از سوی یزدان بزرگوار دربارۀ این مشرکان بیشعور و نادان‌. آنان از پـیش خود دست به تـحریم و تـحلیل می‌زدند، بدون این که یزدان کم‌ترین اجازه‌ای در ایـن باره بدیشان داده باشد.

«‌حِجْرٌ» به معنی حرام است ... اینان ‌که بر سلطه و قدرت یزدان می‌شورند و با وجود ایـن ادّعاء دارنـد آنچه به صورت قانون و شریعت ارائه می‌دهند، قانون و شریعت یزدان است‌، برخی از کاشته‌ها و چهارپایان را برای خدایان خود - همان‌گونه ‌که قبلًا گفتیم - جدا می‌سازند، و می‌گویند: این چهارپایان و این میوه‌ها و محصولها بر آنان حرام است‌،‌ گمان می‌بردند که نباید از آنها بخورند و بهره‌مند شوند مگر کسانی‌ که خـدا بخواهد... کسانی که چنین مقرّر می‌داشتند طبعاً ‌کاهنان و غیبگویان و پرده‌داران و حاجبان و رئیس ورؤساء بودند! چهارپایانی را که قدغن می‌کردند گویا همان چهارپایانی هستند که در سورۀ مائده از آنها سخن رفته است و نامهای ‌گوناگونی بدانها داده شده است‌:

(مَا جَعَلَ اللهُ مِنْ بَحِیْرَةٍ وَ لَا سَائِبَةٍ وَ لَا وَصِیْلَةٍ وَ لَا حَامٍ). [3]

خداوند بحیره‌، سائبه، وصـیله‌، و حـامی را مشـروع و مقرّر نداشته است‌. (مائده/103).

سوار شدن بر این‌گونه چهارپایان را قدغن می‌کردند. همچنین بر برخی از چهارپایان به هنگام سوار شدن و دوشیدن و ذبح آنها نام خدا را نمی‌بردند... بلکه نـام خدایان و بتان را بر آنها می‏بردند و خالصانه از آنِ آلهه می‌دانستند! همۀ این کارها را طبق دستور خـدا گمان می‏بردند و «‌بر خـدا دروغ می‌بستند» و از زبان ا‌و دروغ می‌گفتند!

ابوجعفر ابن جریر گفته است‌: «‌فرمودۀ یزدان (اِفْتِرَاءً عَلَی اللهِ)‌[4] بدین مفهوم است ‌که آن مشرکان چیزی را که حرام می‌کردند و چیزی را که می‏‎گفتند، از زبان خدا دروغ می‏‎گفتند و ناسنجیده سخنان پوچی بر زبان می‌راندند و کارهای ناروائی می‌کردند. چرا که آنان بر چیزهائی که حرام می‌کردند و خداوند سخنانشان را در این باره در کتاب خود ذکر فـرموده است‌، اضافه می‌نمودند که خدا آن چیزها را حرام ‌کرده است‌. یزدان متعال ا‌ین امر را نفی می‌فرماید و تکذیبشان می‌نماید. و به پیغمبرش و به مؤمنان خبر می‌دهد که آنـان در ادّعاهای خویش دروغ می‌گویند».

در اینجا شیوه‌ها و روشهای جاهلیّت برایمان پـیدا و هویدا مـی‌گردد. شـیوه‌ها و روشهائی ‌که در بیشتر جاهلیّتها تکرار می‌گردد. این کـار پـیش از آن زمـانی انجام پذیرفته است‌ که تفاخر و تکبّر، مردمان را بدانجا بکشاند که مادیگری را بر زبان رانـند! و پـیش از آن زمانی بوده است ‌که تفاخر و تکبّر، ا‌نسانهائی را بدانجا بکشاند که هر چند بطور کلّی منکر وجود خدا نیستند، امّا آشکارا می‌گویند که «‌دین‌» تنها «‌عقیده‌» و باور است و یک نظام و سیستم اجتماعی یا اقتصادی و یا سیاسی نیست تا زندگی را بپاید و بر آن فرمانروائی نماید!

لازم است همیشه بیدار باشیم و بدانیم ‌که شیوه و روش جاهلیّتی‌ که نظام و سیستم زمینی‌ای را کـه پـدیدار و نمودار می‌کند، در آن حاکمیّت در دست مردمان است نه در دست یزدان‌. امّا با این وجود گمان می‌برد که برای دین احترام قائل است و اوضاع و احوال جاهلیّت خود را از دین برمی‌گیرد!... باید هوشیار باشیم و کاملًا بدانیم ‌که این شیوه و روش‌، بطور کلّی ناپاک‌ترین و مـاهرانـه‌ترین روال و رویّه است‌. صلیبی جـهانی و صهیونیسم جهانی به این شیوه و روش در مـنطقه‌ای دست یازیدند که روزی و روزگاری سرزمین اسلامی بود و برابر شـریعت یـزدان حکومت و فرمانروائی می‌کرد. بدین کار دست یازیدند آن زمان ‌که آزمـون ترکیه پو‌چ و ناموفّق گردید. آزمونی ‌که پـهلوان پنبۀ ساختۀ خودشان در آنجا بدان برخاست و با اسلام در افتاد و خوار و رسوا ورافتاد!... این آزمون نقش مهـمی در در هم شکستن خلافت بازی‌ کرد، خلافتی ‌که واپسین نماد اسلامی در کرۀ زمین بود. امّا این آزمون با لائیک و لائیسم بی‌پردۀ خود نتوانست نمونه‌ای باشد که در بقیّۀ منطقه تأثیر بگذارد. ا‌یـن آزمون کاملًا از دیـن کناره‌گیری ‌کرد و شعار جدائی دین از سیاست را سر داد و برا‌ی عموم بیگانه‌ گردید. برای تودۀ مردمانی بیگانه شد که عـاطفۀ دیـنی تـاریک و نهانی در ژرفاهای درونشـان بود ... بدین خاطر صلیبی جـهانی و صهیونیسم جهانی به آزمونهای دیگری دست یازیدند. آزمونهائی ‌که خود همان هدف را دنبال ‌کند و اشتباه آزمون کمال آتاتورک را جبران نماید. بر این آزمونها پــرده‌ای از دیـن کشـیدند و برای آن دسـتگاه‌ها و تشکیلات دینی پابرجا داشتند. دستگاه‌ها و تشکیـلاتی که صفت دینداری و دین‌پروری بر ایـن دغلکاری و نیرنگبازیشان بیفزاید، چه با تبلیغات مستقیم و چـه با زشت شمردن و ناپسندیده جلوه دادن برخی از جزئیات ناچیز و بی‌ارزشی ‌که نشان دهد و وانمود گرداند که جز این جزئیّات‌، بقیّۀ موارد دیـن سـالم و دست نـخورده وناب است‌!... این دوز و کلک‌، نـاپاک‌تـرین مکر و کیدی است‌ که شیاطین آدمی و پری نسبت به این آئین روا می‌دارد.

دستگاه‌های صلیبی و صهیونیسم در این زمان با تمام توان و با پشتیبانی‌ کامل و با گردهمایی یکپارچه‌، و با همۀ آزمونها و آکاهیهائی ‌که اندوخته‌اند، تلاش می‌کنند دچار همان اشتباهی بشوند که در آزمون ناموفّق ترکیه بدان دچار آمده بودند. امروزه گمان می‏‎برند که آن آزمون ناموفّق‌، حرکتی از حرکات رسـتاخیز اسـلامی بوده است‌، امّا در ظاهر از خود چنین وانمود مـی‌کرده است‌ که «‌لائیک و لائـیسم‌» است و به تـرک دیـن می‌گوید و دین را از زندگی ‌کاملًا جدا می‌کند و کنار می‌نهد. این است‌ که آن را تصدیق نـمی‌کنند و راست نمی‌پندارند و درست نمی‌انگارند!

خاورشناسان که خودشان ابزار انـدیشه و آلت اجـرای نیّات استعمارگران صلیبی و صهیونیسم هستند، با همۀ تاب و توان می‌کوشند آزمـون کمال آتاتورک را از تهمت بی‌دینی و لائیسم پاک گردانند!... زیرا پرده بر افتادن از بی‌دینی و لائیسم آن‌، سبب‌ گردید که نـقش محدودی را بازی کند... آخر در نظر بود نماد همایش اسلامی و نام وحدت اسلامی را از سطح زمین پـاک گردانند و از صفحۀ روزگار بزدایند. امّا آزمون ترکیه این نقش را نـتوانست بازی کند. نـقشی ‌که انتظار می‌رود آزمونهای آینده در منطقه بازی ‌کنند. این نقش زشت و پلشت‌، این بار چنین است‌:

مقاصد و مفاهیم آئینی و شور و حماسۀ د‌یـنی را از اوضاع و اشکال جاهلی‌، پاک و زدوده‌ کنند، و دین را به اسم دین تبدیل نمایند. یعنی‌: قالب دیـن را بر جـای گذارند، ولی محتوای دین را بردارند. اخلاق و ارکان سرشتی و بنیادین را نیز به نام خود دین تباه سـازند. جاهلیّت را جامۀ اسلام ‌کنند و بر تـن اسلام چست گردانند. تا این ‌کارها در همۀ سرزمینهائی ‌که هنوز در آنها عاطفۀ تاریک و مبهم دینی در ژرفاهای درون در گشت و گذار است‌، نقش خود را ایفاء ‌کنند، و مردمان آنجاها را با لگام ‌دروغین فریبا به دام‌ صلیبیها و به تور صهیونیستها افکنند، و سرانجام در آغوش آنان قـرار دهند... این همان هدفی است ‌که تـاختها و حمله‌های نیرنگ ‌صلیبی و صهیونیستی به اسلام ‌در مدت هزار و سیصد سال‌، از رسیدن به آن ناتوان و درمـانده بوده است‌.

(سَیَجْزِیهِم بِمَا کَانُوا یَفْتَرُونَ).

هر چه زودتر خدا کیفر افتراهای آنان را خواهد داد.
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » نور الانوار = عبد الرؤف مخلص
نوع‌ سوم‌ از انواع‌ احکام‌ ساختگی‌ اهل‌ جاهلیت‌ این‌ بود: «و گفتند: این ‌چهارپایان‌ و زراعت‌ ممنوع‌ است‌» یعنی: حرام‌ و ممنوع‌ (قرنطینه‌) است‌ زیرا به‌ بتان‌ ما اختصاص‌ دارد «و جز کسی‌ که‌ ما بخواهیم‌، هیچ‌کس‌ نباید از آن‌ بخورد، به‌زعم ‌خودشان‌» و آنان‌ خدمتگزاران‌ بتان‌ و مردان‌ بودند که‌ منحصرا حق‌ استفاده‌ از آن ‌اموال‌ را داشتند «و چهارپایانی‌ دیگر است‌ که‌ سواری‌ بر پشت‌ آنها حرام‌ شده‌است‌» و آن‌ عبارت‌ است‌ از: حیوانات‌ «بحیره‌»، «سائبه‌» و «حام‌» که‌ به‌نوعی ‌توتم‌ عصر جاهلی‌ بودند.[4] پس‌ از روی‌ جهالت‌، سواری‌ یا حمل‌ بار بر این‌ نوع ‌از چهارپایان‌ را تحریم‌ می‌کردند «و چهارپایان‌ دیگری‌ است‌ که‌ نام‌ خدا را بر آنها نمی‌گیرند» این‌ نوع‌ سوم‌ از چهارپایان‌ ذکرشده‌ در این‌ آیه‌ است‌ و آن‌ عبارت‌ از: چهارپایانی‌ است‌ که‌ آنها را به‌نام‌ بتانشان‌ و برای‌ آنان‌ ذبح‌ می‌کردند، نه‌ به‌نام ‌خداوندY. بعضی‌ گفته‌اند: مراد آیه‌ این‌ است‌ که‌ حتی‌ آنان‌ سوار بر این‌ چهارپایان‌ به‌ مناسک‌ حج‌ هم‌ نمی‌رفتند تا بر پشت‌ آنها نام‌ خداY را ببرند «به‌محض‌ افترا بر خدا» یعنی: در این‌ ادعای‌ خود که‌ این‌ اعمال‌ از دین‌ خداY است‌، دروغ‌ گو بوده‌ و بر خدا افترا می‌بستند «خداوند به‌زودی‌ آنان‌ را در برابر آنچه‌ که‌ افترا می‌بستند، جزا خواهد داد».

[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  رضا رضائي
برگزیده تفسیر نمونه، ج‏1، ص: 653
(آیه 138)- در این آیه و آیات بعد به چند قسمت از احکام خرافى بت‏پرستان که حکایت از کوتاهى سطح فکر آنها مى‏کند اشاره شده است.
نخست مى‏گوید بت‏پرستان مى‏گفتند: «این قسمت از چهارپایان و زراعت که مخصوص بتهاست و سهم آنها مى‏باشد بطور کلى براى همه ممنوع است، مگر آنهایى که ما مى‏خواهیم و به پندار آنها تنها این دسته حلال بود نه بر دیگران» (وَ قالُوا هذِهِ أَنْعامٌ وَ حَرْثٌ حِجْرٌ لا یَطْعَمُها إِلَّا مَنْ نَشاءُ بِزَعْمِهِمْ).
و منظورشان همان خدمه و متولیان بت و بتخانه بود، تنها این دسته بودند که به پندار آنها حق داشتند از سهم بتها بخورند.
سپس اشاره به دومین چیزى مى‏کند که آنها تحریم کرده بودند و مى‏گوید:
آنها معتقد بودند که «قسمتى از چهارپایان هستند که سوار شدن بر آنها حرام است» (وَ أَنْعامٌ حُرِّمَتْ ظُهُورُها).
بعد سومین قسمت از احکام نارواى آنها را بیان کرده مى‏گوید: «نام خدا را بر قسمتى از چهارپایان نمى‏بردند» (وَ أَنْعامٌ لا یَذْکُرُونَ اسْمَ اللَّهِ عَلَیْهَا).
این جمله ممکن است اشاره به حیواناتى باشد که به هنگام ذبح تنها نام بت را بر آنها مى‏بردند و یا حیواناتى بوده است که سوار شدن بر آنها را براى حج تحریم کرده بودند.
عجیب این است که به این احکام خرافى قناعت نمى‏کردند، بلکه «به خدا افترا مى‏بستند و آن را به او نسبت مى‏دادند» (افْتِراءً عَلَیْهِ).
در پایان آیه پس از ذکر این احکام ساختگى مى‏گوید: «خداوند به زودى کیفر آنها را در برابر این افترائات خواهد داد» (سَیَجْزِیهِمْ بِما کانُوا یَفْتَرُونَ). [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » سایت تبیان
تفسیر کشاف
(حجر) فعل بمعنی مفعول کالذبح و الطحن ، و یستوی فی الوصف به المذکر و المؤنث و الواحد و الجمع : لأن حکمه و حکم الأسماء غیر الصفات : و قرأ الحسن و قتادة (حجر) بضم الحاء . و قرأ ابن عباس : حرج ، و هو من التضییق و کانوا إذا عینوا أشیاء من حرثهم و أنعامهم لَلهتهم قالوا (لا یطعمها إلا من نشاء) یعنون خدم الأوثان ، و الرجال دون النساء (و أنعام حرمت ظهورها) و هی البحائر و السوائب و الحوامی (و أنعام لا یذکرون اسم الله علیها) فی الذبح ، و إنما یذکرون علیها أسماء الأصنام . و قیل : لا یحجون علیها و لا یلبون علی ظهورها . و المعنی : أنهم قسموا أنعامهم فقالوا : هذه أنعام حجر ، و أنعام محرمة الظهور ، و هذه أنعام لا یذکر علیها اسم الله . فجعلوها أجناسا بهواهم ، و نسبوا ذلک التجنیس إلی الله (افتراء علیه ) أی فعلوا ذلک کله علی جهة الافتراء تعالی الله عما یقول الظالمون علوا کبیرا و انتصابه علی أنه مفعول له : أو حال ، أو مصدر مؤکد ، لأن قولهم ذلک فی معنی الافتراء . [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
تفسیر نور
«حِجْر» به معناى منع است و «تحجیر» یعنى منطقه‏اى را سنگ‏چین کردن و مانع شدن از ورود دیگران براى تصاحب آن. «حِجر اسماعیل» نیز جایى است که با دیوار سنگى جدا شده است. عقل را هم «حِجر» گویند، چون انسان را از زشتى‏ها باز مى‏دارد. «هل فى ذلک قسم لِذى حِجر» <487> در دو آیه‏ى قبل، عقائد خرافى مشرکان درباره‏ى سهم خدا و بت‏ها از کشاورزى و چهارپایان مطرح بود. در این آیه چگونگى مصرف سهم بت‏ها بیان شده که احدى حقّ استفاده ندارد، مگر خادمین بت‏ها و بتکده‏ها. با توجّه به این آیه، مشرکان چهار انحراف داشتند: 1- ممنوع شمردن بعضى از چهارپایان. 2- ممنوع شمردن بعضى از محصولات کشاورزى. 3- ممنوع کردن سوارى برخى از چهارپایان. 4- نبردن نام خدا به هنگام ذبح حیوانات. قرآن، هدف آفرینش چهار پایان را سوار شدن بر آنها و مصرف از گوشت آنها مى‏داند: «جعل لکم الانعام لترکبوا منها و منها تأکلون» <488> و تحریم بهره‏بردارى از چهارپایان را، از بدعت‏هاى جاهلى مى‏شمرد که در آیه 103 سوره‏ى مائده نیز بیان شده است. اسلام، آیین جامعى است که حتّى انحراف در بهره‏گیرى از حیوانات را هم تحمّل نمى‏کند. وقتى قرآن، از بى‏مصرف ماندن حیوان وتحریم سوارشدن بر آن نکوهش مى‏کند، به طریق اولى از بى‏مصرف ماندن انسان‏ها، منابع، سرمایه‏ها واستعدادها بیشتر نکوهش مى‏کند. 1- احکام دین باید منسوب به خدا باشد، نه بر پایه‏ى گمان، خیال، قیاس و استحسان. «قالوا... بزعمهم... افتراءً علیه» 2- مبارزه با خرافات، یکى از وظایف اصلى پیامبران است. «افتراء علیه سیجزیهم» 3- تحریم حلال‏ها و تحلیل حرام‏ها، افترا بر خداست. «هذه انعام و حرث حجر... افتراء» 4- بدعت‏گذاران، در انتظار کیفر قوانین موهوم خود باشند. «سیجزیهم» [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  ابراهيم چراغي - برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 138)- در این آیه و آیات بعد به چند قسمت از احکام خرافى بت‏پرستان که حکایت از کوتاهى سطح فکر آنها مى‏کند اشاره شده است.

نخست مى‏گوید بت‏پرستان مى‏گفتند: «این قسمت از چهارپایان و زراعت که مخصوص بتهاست و سهم آنها مى‏باشد بطور کلى براى همه ممنوع است، مگر آنهایى که ما مى‏خواهیم و به پندار آنها تنها این دسته حلال بود نه بر دیگران» (وَ قالُوا هذِهِ أَنْعامٌ وَ حَرْثٌ حِجْرٌ لا یَطْعَمُها إِلَّا مَنْ نَشاءُ بِزَعْمِهِمْ).

و منظورشان همان خدمه و متولیان بت و بتخانه بود، تنها این دسته بودند که برگزیده تفسیر نمونه، ج‏1، ص: 653

به پندار آنها حق داشتند از سهم بتها بخورند.

سپس اشاره به دومین چیزى مى‏کند که آنها تحریم کرده بودند و مى‏گوید:

آنها معتقد بودند که «قسمتى از چهارپایان هستند که سوار شدن بر آنها حرام است» (وَ أَنْعامٌ حُرِّمَتْ ظُهُورُها).

بعد سومین قسمت از احکام نارواى آنها را بیان کرده مى‏گوید: «نام خدا را بر قسمتى از چهارپایان نمى‏بردند» (وَ أَنْعامٌ لا یَذْکُرُونَ اسْمَ اللَّهِ عَلَیْهَا).

این جمله ممکن است اشاره به حیواناتى باشد که به هنگام ذبح تنها نام بت را بر آنها مى‏بردند و یا حیواناتى بوده است که سوار شدن بر آنها را براى حج تحریم کرده بودند.

عجیب این است که به این احکام خرافى قناعت نمى‏کردند، بلکه «به خدا افترا مى‏بستند و آن را به او نسبت مى‏دادند» (افْتِراءً عَلَیْهِ).

در پایان آیه پس از ذکر این احکام ساختگى مى‏گوید: «خداوند به زودى کیفر آنها را در برابر این افترائات خواهد داد» (سَیَجْزِیهِمْ بِما کانُوا یَفْتَرُونَ).

[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر نور
1- احکام دین باید منسوب به خدا باشد، نه بر پایه‏ى گمان، خیال، قیاس و استحسان. «قالوا... بزعمهم... افتراءً علیه»
2- مبارزه با خرافات، یکى از وظایف اصلى پیامبران است. «افتراء علیه سیجزیهم»
3- تحریم حلال‏ها و تحلیل حرام‏ها، افترا بر خداست. «هذه انعام و حرث حجر... افتراء»
4- بدعت‏گذاران، در انتظار کیفر قوانین موهوم خود باشند. «سیجزیهم»
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  . پوربافراني
تفسیر کشاف
(حجر) فعل بمعنی مفعول کالذبح و الطحن ، و یستوی فی الوصف به المذکر و المؤنث و الواحد و الجمع : لأن حکمه و حکم الأسماء غیر الصفات : و قرأ الحسن و قتادة (حجر) بضم الحاء . و قرأ ابن عباس : حرج ، و هو من التضییق و کانوا إذا عینوا أشیاء من حرثهم و أنعامهم لَلهتهم قالوا (لا یطعمها إلا من نشاء) یعنون خدم الأوثان ، و الرجال دون النساء (و أنعام حرمت ظهورها) و هی البحائر و السوائب و الحوامی (و أنعام لا یذکرون اسم الله علیها) فی الذبح ، و إنما یذکرون علیها أسماء الأصنام . و قیل : لا یحجون علیها و لا یلبون علی ظهورها . و المعنی : أنهم قسموا أنعامهم فقالوا : هذه أنعام حجر ، و أنعام محرمة الظهور ، و هذه أنعام لا یذکر علیها اسم الله . فجعلوها أجناسا بهواهم ، و نسبوا ذلک التجنیس إلی الله (افتراء علیه ) أی فعلوا ذلک کله علی جهة الافتراء تعالی الله عما یقول الظالمون علوا کبیرا و انتصابه علی أنه مفعول له : أو حال ، أو مصدر مؤکد ، لأن قولهم ذلک فی معنی الافتراء [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  احمد يوسفي - محسن قرائتی تفسیر نور
حِجْر» به معناى منع است و «تحجیر» یعنى منطقه‏اى را سنگ‏چین کردن و مانع شدن از ورود دیگران براى تصاحب آن. «حِجر اسماعیل» نیز جایى است که با دیوار سنگى جدا شده است. عقل را هم «حِجر» گویند، چون انسان را از زشتى‏ها باز مى‏دارد. «هل فى ذلک قسم لِذى حِجر» [487]
در دو آیه‏ى قبل، عقائد خرافى مشرکان درباره‏ى سهم خدا و بت‏ها از کشاورزى و چهارپایان مطرح بود. در این آیه چگونگى مصرف سهم بت‏ها بیان شده که احدى حقّ استفاده ندارد، مگر خادمین بت‏ها و بتکده‏ها.
با توجّه به این آیه، مشرکان چهار انحراف داشتند: 1- ممنوع شمردن بعضى از چهارپایان. 2- ممنوع شمردن بعضى از محصولات کشاورزى. 3- ممنوع کردن سوارى برخى از چهارپایان. 4- نبردن نام خدا به هنگام ذبح حیوانات.
قرآن، هدف آفرینش چهار پایان را سوار شدن بر آنها و مصرف از گوشت آنها مى‏داند: «جعل لکم الانعام لترکبوا منها و منها تأکلون» [488] و تحریم بهره‏بردارى از چهارپایان را، از بدعت‏هاى جاهلى مى‏شمرد که در آیه 103 سوره‏ى مائده نیز بیان شده است.
اسلام، آیین جامعى است که حتّى انحراف در بهره‏گیرى از حیوانات را هم تحمّل نمى‏کند. وقتى قرآن، از بى‏مصرف ماندن حیوان وتحریم سوارشدن بر آن نکوهش مى‏کند، به طریق اولى از بى‏مصرف ماندن انسان‏ها، منابع، سرمایه‏ها واستعدادها بیشتر نکوهش مى‏کند.

--------------------------------------------------------------------------------
487) فجر، 5.
488) غافر، 79.



پیام ها

1- احکام دین باید منسوب به خدا باشد، نه بر پایه‏ى گمان، خیال، قیاس و استحسان. «قالوا... بزعمهم... افتراءً علیه»
2- مبارزه با خرافات، یکى از وظایف اصلى پیامبران است. «افتراء علیه سیجزیهم»
3- تحریم حلال‏ها و تحلیل حرام‏ها، افترا بر خداست. «هذه انعام و حرث حجر... افتراء»
4- بدعت‏گذاران، در انتظار کیفر قوانین موهوم خود باشند. «سیجزیهم»



[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.