● رضا رضائي
برگزیده تفسیر نمونه :
(آیه 143)- در این آیه به عنوان توضیح، قسمتى از حیوانات حلال گوشت و قسمتى از حیواناتى را که هم باربرند و هم براى تغذیه انسان قابل استفادهاند، شرح مىدهد و مىگوید: «خداوند هشت جفت از چهارپایان را براى شما آفرید، از گوسفند و میش یک جفت (نر و ماده) و از بز یک جفت (نر و ماده)» (ثَمانِیَةَ أَزْواجٍ مِنَ الضَّأْنِ اثْنَیْنِ وَ مِنَ الْمَعْزِ اثْنَیْنِ).
پس از ذکر این چهار زوج بلافاصله به پیامبرش دستور مىدهد که «از آنها صریحا بپرس: آیا خداوند نرهاى آنها را حرام کرده یا مادهها را»؟ (قُلْ آلذَّکَرَیْنِ حَرَّمَ أَمِ الْأُنْثَیَیْنِ). «یا حیواناتى که در شکم میشها یا بزهاى ماده است» (أَمَّا اشْتَمَلَتْ عَلَیْهِ أَرْحامُ الْأُنْثَیَیْنِ).
بعد اضافه مىکند: «اگر راست مىگویید و بر تحریم هر یک از این حیوانات از روى علم و دانش دلیلى دارید به من خبر دهید» (نَبِّئُونِی بِعِلْمٍ إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ).
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» سایت تبیان
تفسیر کشاف
(ثمانیة أزواج ) بدل من حمولة و فرشا (اثنین ) زوجین اثنین ، یرید الذکر و الأنثی ، کالجمل و الناقة ، و الثور و البقرة ، و الکبش و النعجة ، و التیس و العنز و الواحد إذا کان وحده فهو فرد ، فإذا کان معه غیره من جنسه سمی کل واحد منها زوجا ، و هما زوجان ، بدلیل قوله (خلق الزوجین الذکر و الأنثی ) و الدلیل علیه قوله تعالی (ثمانیة أزواج ) ثم فسرها بقوله (من الضأن اثنین و من المعز اثنین ) ، (و من الإبل اثنین و من البقر اثنین ) و نحو تسمیتهم الفرد بالزوج ، بشرط أن یکون معه آخر من جنسه : تسمیتهم الزجاجة کأسا بشرط أن یکون فیها خمر . و الضأن و المعز جمع ضائن و ماعز ، کتاجر و تجر . و قرئا بفتح العین . و قرأ أبی و من المعزی . و قرئ : اثنان ، علی الابتداء .
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
تفسیر نور
کلمهى «زوج» هم به مجموع نر و ماده گفته مىشود و هم به هر یک از نر و ماده به تنهایى. در این آیه به هر کدام به تنهایى گفته شده و مراد از هشت جفت، هشت عدد است، چهار نر و چهار ماده که چهار تا در آیه 143 و چهار تا در آیه 144 بیان شده است. در آیه 45 سورهى نجم نیز کلمهى «زوج» در یک فرد بکار رفته است، نه در دو تا. «خلق الزّوجین الذّکر والانثى» 1- براى خرافهزدایى از دین، باید عقائد حقّ را بسیار باز و روشن مطرح کرد. «ثمانیة ازواج...» 2- در فتوا یا عقیده به حلال و حرام چیزى، علم لازم است. «نبّئونى بعلم» 3- حلال بودن نیازى به دلیل ندارد زیرا اصل در خوردنىها حِلّیّت است بلکه حرام بودن دلیل لازم دارد. «قل الذکرین حرّم ام الاُنثیین... نبئونى بعلم» 4- افترا بر خدا، بزرگترین ظلم است. «فمن أظلم ممّن افترى على اللّه» 5 - دروغ بستن به خدا، مایهى گمراه ساختن مردم است. «لیضلّ النّاس» 6- افترا، انسان را از هدایتپذیرى خارج مىکند. «لایهدى» 7- باورها و عقائد یا باید بر اساس علم و عقل باشد که در آیه قبل خواندیم، «نبّئونى بعلم» و یا بر اساس شرع. «ام کنتم شهداء اذ وصّاکم اللَّه»
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● ابراهيم چراغي -
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 143)- در این آیه به عنوان توضیح، قسمتى از حیوانات حلال گوشت و قسمتى از حیواناتى را که هم باربرند و هم براى تغذیه انسان قابل استفادهاند، شرح مىدهد و مىگوید: «خداوند هشت جفت از چهارپایان را براى شما آفرید، از گوسفند و میش یک جفت (نر و ماده) و از بز یک جفت (نر و ماده)» (ثَمانِیَةَ أَزْواجٍ مِنَ الضَّأْنِ اثْنَیْنِ وَ مِنَ الْمَعْزِ اثْنَیْنِ).
پس از ذکر این چهار زوج بلافاصله به پیامبرش دستور مىدهد که «از آنها صریحا بپرس: آیا خداوند نرهاى آنها را حرام کرده یا مادهها را»؟ (قُلْ آلذَّکَرَیْنِ حَرَّمَ أَمِ الْأُنْثَیَیْنِ). «یا حیواناتى که در شکم میشها یا بزهاى ماده است» (أَمَّا اشْتَمَلَتْ عَلَیْهِ أَرْحامُ الْأُنْثَیَیْنِ).
بعد اضافه مىکند: «اگر راست مىگویید و بر تحریم هر یک از این حیوانات از روى علم و دانش دلیلى دارید به من خبر دهید» (نَبِّئُونِی بِعِلْمٍ إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ).
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر نور
1- براى خرافهزدایى از دین، باید عقائد حقّ را بسیار باز و روشن مطرح کرد. «ثمانیة ازواج...»
2- در فتوا یا عقیده به حلال و حرام چیزى، علم لازم است. «نبّئونى بعلم»
3- حلال بودن نیازى به دلیل ندارد زیرا اصل در خوردنىها حِلّیّت است بلکه حرام بودن دلیل لازم دارد. «قل الذکرین حرّم ام الاُنثیین... نبئونى بعلم»
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● عبدالله عبداللهي -
أطیب البیان
هشت زوج از گوسفند دو زوج و از بز دو زوج بگو آیا دو نرها را خدا حرام کرده یا دو ماده یا بچه هایى که در رحم آن دو ماده است خبر دهید مرا بدانایى اگر راست مى گویید و از شتر دو زوج و از گاو دو زوج بگو آیا دو نر آنها را حرام کرده یا دو ماده یا آنچه در رحم دو ماده است آیا شما شاهد بودید زمانى که خدا شما را باین حکم وصیت فرموده پس کیست ظالم تر از کسى که افتراء بخدا میزند دروغ را براى اینکه مردم را گمراه کند بدون اینکه علم داشته باشد محققا خدا هدایت نمیکند قوم ستمکاران را
ثَمٰانِیَةَ أَزْوٰاجٍ راجع بآیات قبل است که آیه وَ جَعَلُوا لِلّٰهِ مِمّٰا ذَرَأَ مِنَ اَلْحَرْثِ وَ اَلْأَنْعٰامِ نَصِیباً الایة و آیه وَ قٰالُوا هٰذِهِ أَنْعٰامٌ وَ حَرْثٌ حِجْرٌ الایة و آیه وَ قٰالُوا مٰا فِی بُطُونِ هٰذِهِ اَلْأَنْعٰامِ الایة و جمله وَ حَرَّمُوا مٰا رَزَقَهُمُ اَللّٰهُ که تفسیر اینها گذشت و این جمله دو احتمال دارد یکى آنکه مراد هشت زوج باشد که شانزده فرد است دو زوج ضأن و دو زوج معز و دو زوج ابل و دو زوج بقر، دیگر آنکه مراد هشت فرد باشد که چهار زوج است یک زوج ضأن و یک زوج معز و یک زوج ابل و یک زوج بقر و معنى تغییر میکند مِنَ اَلضَّأْنِ اِثْنَیْنِ یک زوج یا دو زوج و همچنین وَ مِنَ اَلْمَعْزِ اِثْنَیْنِ
قل اى رسول محترم صلّى اللّٰه علیه و آله و سلّم باین کفار قریش آلذَّکَرَیْنِ حَرَّمَ الف استفهام یعنى آیا دو نر از ضأن و معز، و فاعل حرّم خداوند است یعنى خداوند نرها را حرام کرده أَمِ اَلْأُنْثَیَیْنِ یا ماده ها را أَمَّا اِشْتَمَلَتْ عَلَیْهِ أَرْحٰامُ اَلْأُنْثَیَیْنِ که بچه در رحم ماده ها کدام یک از این سه قسمت را حرام فرموده البته آنها جواب میدهند بآنچه در آیات قبلى از آنها نقل شده از آنها مطالبه مدرک فرما که مفاد نَبِّئُونِی بِعِلْمٍ باشد و چون مدرک علمى ندارند و احدى از انبیاء همچه حکمى نکرده لذا کذب محض است إِنْ کُنْتُمْ صٰادِقِینَ زیرا امتیاز صدق و کذب باقامه دلیل است و مدرک علمى
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» اثنی عشری
بعد از آن، تفسیر حموله و فرش را فرماید: ثَمٰانِیَةَ أَزْوٰاجٍ :آفرید حق تعالى چهارپایان را هشت زوج زوج آن را گویند که با زوج و جنس خود مزاوجت کند، پس مذکر زوج انثى، و انثى زوج مذکر، هر دو را نیز زوج گویند، و اینجا مراد اول است مِنَ اَلضَّأْنِ اِثْنَیْنِ :از آنها که پشم دارند، یعنى میش دو زوج را آفرید یکى قوچ و دیگر جفت آن
مراد قوچ و میش است وَ مِنَ اَلْمَعْزِ اِثْنَیْنِ :و از آنها که مو دارند یعنى بز و زوج و زوج را یکى نر و دیگر ماده آن قُلْ آلذَّکَرَیْنِ حَرَّمَ أَمِ اَلْأُنْثَیَیْنِ :بگو اى پیغمبر صلى اللّه علیه و آله بر وجه انکار به کسانى که تحریم انعام کرده اند، آیا دو نر را که قوچ و تیس (ماده بز) است حرام نموده خدا، یا دو ماده را که میش و بز باشد أَمَّا اِشْتَمَلَتْ عَلَیْهِ أَرْحٰامُ اَلْأُنْثَیَیْنِ :یا حرام نموده آن را، مشتمل است بر او رحمهاى آن دو ماده، خواه آنچه در رحمها است نر باشد یا ماده نَبِّئُونِی بِعِلْمٍ إِنْ کُنْتُمْ صٰادِقِینَ :خبر دهید مرا به امرى معلوم تا دلالت کند بر آنکه خدا حرام نموده بعضى آنها را اگر هستید راست گویان که تحریم از جانب خدا است
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر حسینی (مواهب علّیه)
ثَمٰانِیَةَ أَزْوٰاجٍ و از چهارپایان بیافرید هشت زوج را و زوج آن را گویند که با جنس خود مزاوجت کند پس ذکر زوج انثى بود و انثى زوج ذکر و هر دو را نیز زوج مى گویند اما مراد آنست که گفتیم و این هشت زوج هشت فرداند هر یکى زوج دیگرى مِنَ اَلضَّأْنِ از آنچه پشم دارند و ایشان را میش خوانند اِثْنَیْنِ دو زوج یکى نر و دیگرى جفت او وَ مِنَ اَلْمَعْزِ و از آنها که موى دارند و ایشان را بز گویند اِثْنَیْنِ دو زوج یکى نر و دیگرى ماده قُلْ بگو اى محمد آلذَّکَرَیْنِ حَرَّمَ آیا دو نر را حرام کرد خداى أَمِ اَلْأُنْثَیَیْنِ یا دو ماده را از ایشان أَمَّا اِشْتَمَلَتْ عَلَیْهِ یا آن را حرام کرد که مشتمل است برو أَرْحٰامُ اَلْأُنْثَیَیْنِ رحمهاى دو ماده خواه آنچه در رحم است ماده باشد و خواه نر نَبِّئُونِی خبر دهید مرا بِعِلْمٍ بامرى معلوم که دلالت کند بر آنکه خداى کدام را حرام کرده است إِنْ کُنْتُمْ صٰادِقِینَ اگر هستید شما راست گویان که تحریم از نزدیک اوست
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر کاشف
ثَمٰانِیَةَ أَزْوٰاجٍ واژۀ «زوج» بر چیزى که جفت داشته باشد اطلاق مى شود؛ نظیر هریک از زن و شوهر و هرکدام از دو لنگۀ کفش و به هر دوى آنها باهم، زوجان گفته مى شود مِنَ اَلضَّأْنِ اِثْنَیْنِ ؛ نر و ماده واژۀ «ضأن» به گوسفند اختصاص دارد؛ چنان که اهل لغت گفته اند، و بز را دربر نمى گیرد؛ به دلیل اینکه [در آیه] «معز» بر «ضأن» عطف شده است وَ مِنَ اَلْمَعْزِ اِثْنَیْنِ ؛ نر و ماده «معز» اسم جنس است و از لفظ خودش مفرد دارد که عبارت است از: «ماعز» و براى نر و ماده به کار مى رود گاهى براى بز ماده، واژۀ «ماعزة» و «معزاة» را نیز به کار مى برند قُلْ آلذَّکَرَیْنِ حَرَّمَ ؛ آیا گوسفند و بز نر را حرام کرده است ؟ أَمِ اَلْأُنْثَیَیْنِ ؛ یا مادینۀ گوسفند و بز ماده را؟ أَمَّا اِشْتَمَلَتْ عَلَیْهِ أَرْحٰامُ اَلْأُنْثَیَیْنِ ؛ و یا جنین هایى را که در شکم گوسفند و بز ماده اند حرام کرده است ؟ نَبِّئُونِی بِعِلْمٍ إِنْ کُنْتُمْ صٰادِقِینَ از روى علم خبر دهید و نه از روى حدس و تقلید و هواى نفس؛ زیرا تحریم نیاز به دلیل قطعى دارد و این دلیل کجاست ؟
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» روان جاوید
خداوند بیان فرمود انعام حلال گوشت را که در آیه سابقه امر بخوردن آنها شده بود که هشت جفتند از گوسفند دو جفت نر و ماده اهلى و وحشى و از بز دو جفت نر و ماده اهلى و وحشى این چهار جفت و چهار جفت دیگر را در آیه بعد ذکر مى فرماید پس از آن امر فرمود پیغمبر خود را که از اهل بدعت بطور انکار سؤال فرماید که آیا خداوند نرهاى آنها را حرام فرموده یا ماده هاى آنها را یا جنین هاى ماده ها را و بخواهد از ایشان که دلیلى برطبق مدّعاى خودشان اقامه نمایند اگر راست مى گویند
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.