از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید نکته ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
  توبیخ مشرکین با این سوال که «آیا شما خود شاهد بودید که خداوند این چهارپایان را حرام کرد؟»
جمله «أَمْ کُنْتُمْ شُهَداءَ إِذْ وَصَّاکُمُ اللَّهُ بِهذا ...» یک شق از دو شق تردید است و شق دیگر آن حذف شده، و سیاق کلام دلالت بر آن مى‏کند، و تقدیر کلام این است که: آیا شما علمى را که به خیال خود دارید از طریق فکر تحصیل کرده و به دلیل عقلى و یا نقلى دست یافته‏اید و یا از خود خدا شنیدید که این چارپایان را تحریم نمود، که اینطور سخت و محکم ادعاى حرمت آن را مى‏کنید؟.
و جمله «فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى‏ عَلَى اللَّهِ کَذِباً ...» تفریع بر ما قبل است، و این تفریع خود اشاره به نکته‏اى است، و آن این است که مدعیان حرمت چارپایان از جواب این سؤال بازماندند، و از این رو، معناى آیه چنین مى‏شود:" پس کیست ستمگرتر از شما". [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج‏7، ص: 502 قالب : تفسیری موضوع اصلی : مشرک- مشرکین گوینده : علامه طباطبایی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  ظالم ترین افراد کسانى هستند که به خدا افترا مى‌بندند
جمله «مِمَّنِ افْتَرى‏» کنایه است از همین مدعیان یعنى مشرکین. و اگر نفرمود: «فمن اظلم منکم- کیست ستمگرتر از شما» و بجاى کلمه «شما» جمله «آن کس که به خدا افترا بست» را قرار داد براى این است که سبب آن حکمى را که از استفهام انکارى مفهوم مى‏شود بیان کرده و فرموده باشد: هیچ کس از شما ستمگرتر نیست، براى اینکه شما به دروغ به خدا افتراء بستید تا بدین وسیله مردم را بدون علم گمراه کنید، و معلوم است که با چنین ظلمى دیگر به راه خدا هدایت نمى‏شوید، چون خداوند مردم ستمگر را هدایت نمى‏کند. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج‏7، ص: 502 و 503 قالب : تفسیری موضوع اصلی : مشرک- مشرکین گوینده : علامه طباطبایی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  مسخ گاومیش؟؟!! - فاطمه نصيري خليلي
ایوب بن نوح قال: سألت أباالحسن الثالث (ع) عن الجاموس و اعلمته أن أهل العراق یقولون إنه مسخ فقال: او ما سمعت قول الله: «و من الإبل اثنین و من البقر اثنین».(تفسیر عیاشى، ج 1، ص 380، ح 115 ; تفسیر برهان، ج 1، ص 558، ح 4)

ایوب بن نوح گوید، از امام هادى (ع) درباره گاو میش سؤال کردم و گفتم: اهل عراق آن حیوانات مسخ شده مى دانند، آن حضرت فرمود: آیا نشنیده اى سخن خداوند را که فرمود: «از شتر دو نوع آن و از گاو دو نوع آن» براى شما آفرید. (یعنى اینکه گاو میش نیز از جنس «گاو» است و از حیوانات مسخ شده نیست.) [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر راهنما قالب : روایی موضوع اصلی : بدون موضوع گوینده : فاطمه نصیری خلیلی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  حرمت مردار و خون، چهار مرتبه در قرآن مطرح شده است، - ابراهيم چراغي
«میتة»، تنها حیوانى نیست که خود به خود مرده باشد، بلکه اگر طبق دستور اسلام، ذبح نشود در حکم مردار و حرام است.
حرمت مردار و خون، چهار مرتبه در قرآن مطرح شده است، دوبار در سوره‏هاى مکّى [496] و دوبار در سوره‏هاى مدنى [497].
«اُهِلّ» از «اِهلال» به معناى بلند کردن صدا هنگام دیدن هلال اوّل ماه است. سپس به هر صداى بلندى گفته شده است. مشرکان در هنگام ذبح حیوانات، با صداى بلند نام بت‏ها را مى‏بردند، از این رو «اُهِلَّ» گفته شده است.
جمله «لا أجد... الاّ أن یکون میتة» در برابر تحریم‏هاى جاهلانه مشرکان است وگرنه گوشت بعضى پرندگان و درّندگان دیگر نیز حرام است که در این آیه نیامده است و به اصطلاح این حصر، حصر اضافى است نه حقیقى.
از نظر اسلام مضطر به کسى مى‏گویند که خود را از راه ستمگرى وگردن‏کشى وگناه مضطر نکرده باشد، «غیر باغٍ» وتنها به مقدار رفع اضطرار، مجاز است نه بیشتر. «و لاعاد»

--------------------------------------------------------------------------------
496) انعام، 145 ونحل، 115.
497) بقره، 173 و مائده، 3.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور قالب : احکام موضوع اصلی : نجاست گوینده : ابراهیم چراغی
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
1) ابراهیمی (داور) : قالب نکته تفسیری است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.