● غرض و محتوای سوره قلم
این سوره رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) را به دنبال تهمتهاى ناروایى که مشرکین به وى زده و او را دیوانه خوانده بودند، تسلیت و دلدارى مىدهد، و به وعدههاى جمیل و پاسدارى از خلق عظیمش دلخوش مىسازد، و آن جناب را به شدیدترین وجهى از اطاعت مشرکین و مداهنه با آنان نهى نموده، امر اکید مىکند که در برابر حکم پروردگارش صبر کند.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج19، ص: 615 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سوره قلم |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● مکی یا مدنی بودن سوره قلم
سیاق همه آیات این سوره سیاق آیات مکى است، و از ابن عباس و قتاده نقل شده (مجمع البیان، ج 10، ص 330) که گفتهاند: اوایل این سوره تا آیه «سَنَسِمُهُ عَلَى الْخُرْطُومِ» (قلم/16) که شانزده آیه است- در مکه نازل شده، و ما بعد آن تا جمله «لَوْ کانُوا یَعْلَمُونَ» (قلم/33) که هفده آیه است در مدینه نازل شده، و نیز بعد از آن جمله تا جمله «یَکْتُبُونَ» (قلم/47) که پانزده آیه است در مکه و ما بعد آن تا آخر سوره که چهار آیه است در مدینه نازل شده (مجمع البیان، ج 10، ص 330).
علامه طباطبایی: این نقل نسبت به هفده آیه یعنى از جمله «إِنَّا بَلَوْناهُمْ» (قلم/17) تا جمله «لَوْ کانُوا یَعْلَمُونَ» (قلم/33) بىوجه نیست، زیرا به آیات مدنى شبیهتر است تا آیات مکى.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج19، ص: 615 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سوره قلم |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● معنای کلمه «سطر»
مصدر «سطر» (که فعل «یَسْطُرُونَ» مشتق از آن است) به فتحه سین و سکون طاء- و بنا به گفته راغب گاهى به دو فتحه نیز خوانده مىشود- به معناى صفى از کلمات نوشته شده، و یا از درختان کاشته شده، و یا از مردمى ایستاده است، و وقتى گفته مىشود: (سطر فلان کذا) معنایش این است که فلانى سطر سطر نوشت.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج19، ص: 616 |
قالب : لغوی |
موضوع اصلی : بدون موضوع |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● وجه سوگند خوردن خداوند به «قلم» و «ما یسطرون»
خداى سبحان در این آیه به قلم و آنچه با قلم مىنویسند سوگند یاد کرده، و از ظاهر سیاق برمىآید که منظور از قلم مطلق قلم، و مطلق هر نوشتهاى است که با قلم نوشته مىشود، و از این جهت این سوگند را یاد کرده که قلم و نوشته از عظیمترین نعمتهاى الهى است، که خداى تعالى بشر را به آن هدایت کرده، به وسیله آن حوادث غایب از انظار و معانى نهفته در درون دلها را ضبط مىکند، و انسان به وسیله قلم و نوشتن مىتواند هر حادثهاى را که در پس پرده مرور زمان و بعد مکان قرار گرفته نزد خود حاضر سازد، (مثل اینکه حادثه قرنها قبل، همین الآن دارد اتفاق مىافتد، و حوادث هزاران فرسنگ آن طرفتر در همین جا دارد رخ مىدهد) پس قلم و نوشتن هم در عظمت، دست کمى از کلام ندارد.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : و در عظمت این دو نعمت همین بس که خداى سبحان بر انسان منت نهاده که وى را به سوى کلام و قلم هدایت کرده، و طریق استفاده از این دو نعمت را به او یاد داده، و در باره کلام فرموده: «خَلَقَ الْإِنْسانَ عَلَّمَهُ الْبَیانَ» (الرحمن/3-4) و در باره قلم فرموده: «عَلَّمَ بِالْقَلَمِ عَلَّمَ الْإِنْسانَ ما لَمْ یَعْلَمْ» (علق/4-5).
بنا بر این، سوگند خوردن خداى تعالى به قلم، و آنچه مىنویسند سوگند به یکى از نعمتها است، و این تنها قلم نیست که به آن سوگند یاد کرده، بلکه در کلام مجیدش به بسیارى از مخلوقات خود بدان جهت که نعمتند سوگند یاد فرموده، مانند آسمان، زمین، خورشید، ماه، شب، روز، و امثال اینها تا برسد به انجیر و زیتون.
2-سایر نظرات:
الف) بعضى از مفسرین (تفسیر کشاف، ج 4، ص 584) گفتهاند: کلمه «ما» در جمله «وَ ما یَسْطُرُونَ» مصدریه است، و مراد از آن خود نوشتن است.
ب) بعضى دیگر (تفسیر فخر رازى، ج 30، ص 78 و 79) گفتهاند: مراد از قلم، قلم اعلى، یعنى قلم آفرینش است، که در حدیث آمده که اولین موجودى است که خدایش آفریده. و منظور از «ما یَسْطُرُونَ» آن اعمالى است که فرشتگان حفظه و کرام الکاتبین مىنویسند.
ج) و بعضى دیگر (تفسیر فخر رازى، ج 30، ص 78 و 79) این احتمال را هم دادهاند که تعبیر به صیغه جمع در «یَسْطُرُونَ» صرفا براى تعظیم باشد، نه کثرت. لیکن این احتمال درست نیست.
د) و نیز بعضى دیگر (تفسیر فخر رازى، ج 30، ص 78 و 79) احتمال دادهاند که: منظور آن چیزى باشد که در آن مىنویسند، و آن لوح محفوظ است.
ه) بعضى دیگر احتمال دادهاند: مراد از قلم و آنچه مىنویسند صاحبان قلم، و نوشتههاى ایشان باشد.
اما همه این احتمالات واهى و بىاساس است.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج19، ص: 616 و 617 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سوگندخوردن |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● مراد از «نون» و «قلم» در بیان امام صادق (علیهالسلام)
1-از سفیان بن سعید ثورى روایت شده که از امام صادق (علیهالسلام) تفسیر حروف مقطعه اول سورهها را پرسیده، و آن جناب فرموده: اما حرف «نون» که در اول سوره «ن» است، نهرى است در بهشت، که خداى تعالى به آن دستور داد منجمد شود، و منجمد گشته مداد شد، و به قلم فرمود تا بنویسد، قلم آنچه بوده و تا روز قیامت خواهد شد در لوح محفوظ سطر به سطر نوشت، پس مداد مدادى است از نور، و قلم هم قلمى است از نور، و لوح هم لوحى است از نور.
سفیان مىگوید به او گفتم: یا بن رسول اللَّه امر لوح و قلم و مداد را برایم بیشتر شرح بده، و از آنچه خدا به تو آموخته تعلیمم بفرما. فرمود: اى ابن سعید اگر نبود که تو اهلیت پاسخ را دارى پاسخت نمىدادم، بدانکه «نون» فرشتهاى است که به قلم گزارش مىدهد، و قلم فرشتهاى است که به لوح گزارش مىدهد، لوح هم فرشتهاى است که به اسرافیل گزارش مىدهد، و او نیز فرشتهاى است که به میکائیل گزارش مىدهد و میکائیل هم به جبرئیل، و جبرئیل به انبیا و رسولان. آن گاه فرمود اى سفیان برخیز برو که بیش از این را صلاحت نمىدانم.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : این روایت را معانى الاخبار (ص 22) به سند خود از سفیان بن سعید ثورى روایت کرده است.
2-در همان کتاب (معانى الاخبار، ص 30) به سند خود از ابراهیم کرخى روایت کرده که گفت: از امام صادق (علیهالسلام) از معناى لوح و قلم پرسیدم، فرمود: دو فرشتهاند.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج19، ص: 629 و 630 |
قالب : روایی |
موضوع اصلی : قلم |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● مراد از «نون» و «قلم» در بیان امیر المؤمنین (علیهالسلام)
امیر المؤمنین (علیهالسلام) در تفسیر آیه «ن وَ الْقَلَمِ وَ ما یَسْطُرُونَ» فرمود: منظور از قلم، قلمى است از نور، و کتابى از نور که در لوح محفوظ قرار دارد، و مقربین درگاه خدا شاهد آنند، «وَ کَفى بِاللَّهِ شَهِیداً» (نساء/79).
علامه طباطبایی: در معانى گذشته روایاتى دیگر از امامان اهل بیت (علیهمالسلام) وارد شده، و ما در تفسیر آیه «هذا کِتابُنا یَنْطِقُ عَلَیْکُمْ بِالْحَقِّ» (جاثیه/29) حدیثى را که قمى از عبد الرحیم قصیر از امام صادق (علیهالسلام) در باره لوح و قلم روایت کرده نقل کردیم، در آن آمده بود که سپس مهر بر دهان قلم زد، و دیگر از آن به بعد تا ابد قلم سخن نگفت، و نخواهد گفت، و آن عبارت است از کتاب مکنون که همه نسخهها از آنجا است (تفسیر قمى، ج 2، ص 379. و تفسیر برهان ج 4، ص 368، ش 4).
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : این روایت را معانى الاخبار (ص 46، حدیث 2) به سند خود از اصبغ بن نباته از امیر المؤمنین (علیهالسلام) روایت کرده است.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج19، ص: 630 |
قالب : روایی |
موضوع اصلی : قلم |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● مراد از «نون» و «قلم» در بیان پیامبر اعظم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم)
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) در معناى «ن وَ الْقَلَمِ وَ ما یَسْطُرُونَ» فرمود: لوحى از نور و قلمى از نور است که بر تمامى آنچه شده و تا قیامت مىشود جریان یافته و همه را نوشته است.
علامه طباطبایی: در معناى این حدیث روایاتى دیگر نیز هست و اینکه در حدیث فرمود: «جریان یافته»، منظور این است که آنچه از حوادث در متن کائنات رخ مىدهد، مطابق همان چیزى است که در آن کتاب نوشته شده. نظیر این تعبیر تعبیرى است که در روایت ابو هریره آمده، که فرمود: «سپس بر دهان قلم مهر نهاد، در نتیجه دیگر سخن نگفت، و تا قیامت هم سخن نخواهد گفت» (الدر المنثور، ج 6، ص 250).
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : این روایت را الدر المنثور (ج 6، ص 250) از ابن جریر از معاویة بن قره از پدرش روایت کرده است.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج19، ص: 630 |
قالب : روایی |
موضوع اصلی : قلم |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● علت مجنون خواندن رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) توسط قریش
وقتى قریش دیدند که رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) على (علیهالسلام) را بر سایرین مقدم داشت، و او را تعظیم کرد، شروع کردند به بدگویى از على (علیهالسلام) ، و گفتند: محمد مفتون على شده. خداى تعالى در پاسخ آنان این آیه را نازل کرد: «ن وَ الْقَلَمِ وَ ما یَسْطُرُونَ»، و در آن خداى تعالى سوگند خورد به اینکه «ما أَنْتَ بِنِعْمَةِ رَبِّکَ بِمَجْنُونٍ- تو به خاطر اینکه خدا انعامت کرده مجنون نیستى» (قلم/2)، «وَ إِنَّ لَکَ لَأَجْراً غَیْرَ مَمْنُونٍ وَ إِنَّکَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِیمٍ- و تو اجرى انقطاع ناپذیر دارى، و تو داراى خلقى عظیم هستى» (قلم/3-4)، که منظور همان قرآن است- تا آنجا که فرمود- «بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِیلِهِ» (قلم/7)، که منظور از این گمراه، عدهاى بودند که آن سخن را گفته بودند، «وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِینَ» (قلم/7)، (و او على بن ابى طالب را بهتر مىشناسد).
علامه طباطبایی: این روایت را صاحب تفسیر برهان نیز از محمد بن عباس نقل کرده، و او به سند خود از ضحاک که به همین منوال حدیث را ادامه داده تا در آخر گفته است: و سبیل خدا همان على بن ابى طالب است.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : این روایت را مجمع البیان (ج 10، ص 334) به سندى که به حاکم رسانده، و او با سندى که به ضحاک رسانده روایت کرده است.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان: ج19، ص: 631 |
قالب : شأن نزول |
موضوع اصلی : پیامبر اعظم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) |
گوینده : علامه طباطبایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● معنای قلم -
فاطمه نصيري خليلي
مقصود از قلم همین قلمهایى است که بآن حروف و کلمات و مطالب نوشته میشود و امر قلم بسیار مهم است زیرا اگر بواسطه قلم مطالب از ممکن غیب و ذهن بشر در خارج ظهور و بروز پیدا نمیکرد و در دفاتر نوشته و ثبت نمیشد که هر طبقه بعدى از طبقه پیشین مطالبى و معلوماتى استفاده نمایند و آنها را تکمیل نموده بکار بندند هیچ کمال و دانشى براى انسان میسّر نبود پس میتوان گفت قوام دین و دنیاى مردم بقلم است.
آرى اگر قلم نبود چگونه آیات قرآنى و احادیث و کلمات بزرگان دین تا حال در دسترس بشر باقى میماند پس اگر مقصود از قلم همین قلم معهود باشد میتوان گفت شاید مقصود از، نون، مداد باشد و مقصود از وَ ما یَسْطُرُونَ آن چیزى و آن مطالبى است که بتوسط قلم و مداد نوشته میشود. مقصود از قلم عقل است که اول (ما خلق اللَّه) بشمار میرود.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : مخزن العرفان در تفسیر قرآن، ج14، ص: 3 |
قالب : لغوی |
موضوع اصلی : داستان قوم پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) |
گوینده : بانو امین اصفهانی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● قلم اولین وسیله نشر و کتابت -
اعظم زارع بيدکي
قلم اولین وسیله نشر و کتابت است،اولین شیوه گسترش فکر و اندیشه است. گرچه امروزه این ابزار و شیوه، متناسب با زمان تکامل یافته و گونه های دیگری نیز بر ان افزوده شده است،( نقاشی، معماری، سینما ،رسانه های گروهی ،اینترنت و.... ) اما هنوز، قلم حرف اول در این شیوه هاست. با بیان قرانی، ابزار و شیوه نشر اگاهی، مقدس است و باید از حریم آن پاسداری شود. این پاسداری از یکسو، متوجه صاحبان قلم و اندیشه است تا قلم خویش را در راهی که به سود انسانیت و کمال معرفت اوست بکارگیرند و از سویی متوجه صاحبان قدرت و حاکمیت است تا از آزادی و گسترش اندیشه حمایت کنند. هرگونه فشار و محدودیت نسبت به صاحبان قلم، بیحرمتی به آیینی است که شرفش در سوگند به قلم و نوشتار است. نوع دیگری از نشر آگاهی، بیان است. کلام و بیان قطعا قبل از قلم و کتابت وسیله نشر آگاهی بوده، اما نقش قلم و کتابت در ماندگاری و قابلیت گسترش، بیشتر از کلام و بیان است . تقسیم دوره حیات بشر به
"دوران قبل و بعد از تاریخ" نیز، ناشی از حضور خط و کتابت درحیات بشری است. قران بر اهمیت این شیوه نیز کلام ارزشمندی دارد: "الرحمن–علم القران- خلق الانسان- علمه البیان- الرحمن/1تا 4"
مرحوم دکترشریعتی در توصیف قلم، تعبیر زیبایی دارد:" قلم توتم من است" . توتم به عنوان یک اسطوره، روح جاری دریک قبیله و مظهر هویت و اقتدار قبیله است.(نگارنده مقاله ای در همین خصوص با عنوان "قلم حقیقت مطلق است" ، منتشر کرده است- به وبلاگ رهجوی مراجعه شود)
در روایات رسیده از پیامبر ص و ائمه ع نیز بر نقش قلم تاکید فراوانی شده که یک نمونه از آن گواه ارزشمندی بر این باور است:
در کلامی منسوب به رسول اکرم ص (وزن حبر العلماء بدم الشهداء فرجح) مقایسه شده بین مرکب قلم دانشمندان و خون شهدا که همسنگ کردند و اولی برتری داشت. و در تعبیری مشابه" مداد العلماء افضل من دماء شهدا"
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : http://rahjouy.persianblog.ir |
قالب : روایی |
موضوع اصلی : کتاب |
گوینده : اعظم زارع بیدکی |
1)
: هر کسی توتمی دارد!
شاهنامه فردوسی بیش از 800 واژه عربی به کار برد وخیلیها معتقدند ومُدّعیند که کاملا فارسی هست!
قرآن عربی مُبین کاملا عربی هست وهیچ واژه أعجمی ومُعرّب ندارد و وخیلیها مُعتقدند ومُدّعیند باإطمئنان کامل که حاوی واژها فارسی میباشد!
تبعات این برداشتها عواقب بر عقائد دیگران سنگینی دارد ودر روز قیامت باید پاسخگو باشد.
"ما لهذا الکتاب لا یغادر صغیره و لا کبیره الا احصاها و وجدوا ما عملوا حاضرا و لایظلم ربک احدا"
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● نقش قلم -
حميده احمدي نيا
نقش قلم از نقش زبان، شمشیر، درهم و دینار، شهرت و فرزند بیشتر است. زیرا قلم تجربه قرنها را به هم منتقل مىکند و فرهنگ را رشد مىدهد. افراد را با قلم مىتوان خواب یا بیدار کرد. ملّتى را مىتوان با قلم، عزیز یا ذلیل کرد. قلم یک فریاد ساکت است. قلم سند رسمى است. قلم گزارشگر تاریخ است.
سوگند به قلم، نشانه فرهنگ و تمدن است. تکیه بر قلم، تکیه بر سند و استدلال است. رابطه با قلم رابطه با علم است. در میان تمام صداها، سه صدا امتیاز دارد: صداى قلم دانشمندان، صداى پاى مجاهدان و صداى چرخ ریسندگان. آرى، امّتى عزیز است که علم و قدرت و اقتصادش پویا باشد و اگر امروز بخواهیم این سه صدا را نقل کنیم، باید بگوییم: صداى چاپخانه، توپخانه و کارخانه، یعنى قدرت فرهنگى، نظامى و اقتصادى.
قلمها و نوشتهها، حافظ علومند. در حدیث مىخوانیم: «قیّدوا العلم بالکتابةِ»(
کسى به قلم و نوشته سوگند یاد مىکند که در تمام عمرش یک سطر ننوشت: «لا تخطّه بیمینک». به قول حافظ:
نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت
به غمزه مسئلهآموز صد مدرّس شد
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیرنور تفسیرراهنما |
قالب : اجتماعی |
موضوع اصلی : فرهنگ |
گوینده : حمیده احمدی نیا |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● نقش قلم در حیات انسانها -
عبد بائس
از مهمترین رویدادهاى زندگى بشر پیدایش خط، و راه افتادن قلم بر صفحه کاغذها یا سنگها بود، و همان بود که دوران تاریخ را از ما قبل از تاریخ جدا کرد.
گردش نیش قلم بر صفحه کاغذ، سرنوشت بشر را رقم مى زند، لذا پیروزى و شکست جوامع انسانى به نوک قلمها بسته است .
((قلم )) حافظ علوم و دانشها، پاسدار افکار اندیشمندان ، حلقه اتصال فکرى علما، و پل ارتباطى گذشته و آینده بشر است ، و حتى ارتباط آسمان و زمین نیز از طریق لوح و قلم حاصل شده است !
قلم انسانهائى را که جدا از هم ، از نظر زمان و مکان ، زندگى مى کنند پیوند مى دهد، گوئى همه متفکران بشر را در تمام طول تاریخ ، و در تمام صفحه روى زمین در یک کتابخانه بزرگ جمع مى بینى !
((قلم )) رازدار بشر، و خزانه دار علوم ، و جمع آورى کننده تجربیات قرون و اعصار است ، و اگر قرآن به آن سوگند یاد مى کند به همین دلیل است زیرا همیشه سوگند به یک امر بسیار عظیم و پرارزش یاد مى شود.
و البته ((قلم )) وسیله اى است براى ((ما یسطرون )) و نوشته ها که قرآن به هر دو سوگند یاد کرده است ، هم به ((ابزار)) و هم به ((محصول )) ابزار. در بعضى از روایات آمده است که (ان اول ما خلق الله القلم ) ((نخستین چیزى را که خدا آفرید قلم بود)).
این حدیث را محدثان شیعه از امام صادق (علیه السلام ) نقل کرده اند و در کتب اهل سنت به عنوان یک خبر معروف نیز آمده است .
و در حدیث دیگرى آمده است : اول ما خلق الله تعالى جوهرة ) ((نخستین چیزى را که خدا آفرید گوهرى بود))
و در بعضى از اخبار نیز آمده است : (ان اول ما خلق الله العقل ) ((نخستین چیزى را که خدا آفرید عقل و خرد بود)).
توجه به پیوند ویژه اى که در میان ((گوهر)) و ((قلم )) و ((عقل )) است مفهوم ((اول بودن )) همه آنها را روشن مى کند.
در ذیل حدیثى که در بالا از امام صادق (علیه السلام ) نقل کردیم آمده است که خداوند بعد از آفرینش قلم به او فرمود: بنویس ! و او آنچه را بوده و خواهد بود تا روز قیامت نوشت !
گرچه قلم در این روایت اشاره به قلم تقدیر و قضا و قدر است ، ولى هر چه هست نقش قلم را در سرنوشت بشر و مقدرات او روشن مى سازد.
پیشوایان اسلام در احادیث متعددى به یاران خود تاءکید مى کردند که به حافظه خود قناعت نکنند، و احادیث اسلامى و علوم الهى را به رشته تحریر درآورند، و براى آیندگان به یادگار بگذارند.
بعضى از دانشمندان گفته اند: البیان بیانان : بیان اللسان ، و بیان البنان و بیان اللسان تدرسه الاعوام ، و بیان الاقلام باق على مر الایام ! ((بیان دو گونه است : بیان زبان ، و بیان قلم ، بیان زبان با گذشت زمان کهنه مى شود و از بین مى رود، ولى بیان قلمها تا ابد باقى است ))!
و نیز گفته اند: (ان قوام امور الدین و الدنیا بشیئین القلم و السیف و السیف تحت القلم : ((پایه امور دین و دنیا بر دو چیز است : ((قلم )) و ((شمشیر)) و شمشیر زیر پوشش قلم قرار دارد))!
همین معنى را بعضى از شعراى عرب چنین به نظم آورده :
کذا قضى الله للاقلام مذ بریت
ان السیوف لها مذ ارهفت خدم !
((خداوند اینگونه براى قلم از آن روز که تراشیده شد مقدر کرده است که شمشیرهاى تیز خدمتگزار آن باشند))! (این تعبیر اشاره لطیفى است به تراشیدن قلم به وسیله چاقو و قرار گرفتن تیغهاى تیز در خدمت قلم از آغاز کار).
شاعر دیگرى با استناد به آیات مورد بحث در این زمینه مى گوید:
اذا اقسم الابطال یوما بسیفهم
و عدوه مما یجلب المجد و الکرم
کفى قلم الکتاب فخرا و رفعة
مدى الدهر ان الله اقسم بالقلم !
((آن روز که جنگجویان قهرمان به شمشیرهاى خود سوگند یاد کنند.
و آن را اسباب بزرگى و افتخار بشمرند.
براى قلم نویسندگان همین افتخار و سربلندى در تمام دوران جهان بس که خداوند سوگند به قلم یاد کرده است (و نه به شمشیر))). و راستى چنین است چرا که پیروزیهاى نظامى اگر از ناحیه فرهنگ نیرومندى تضمین نگردد هرگز پایدار نخواهد بود، مغولها در تاریخ ایران بزرگترین پیروزى را کسب کردند ولى چون ملت بى فرهنگى بودند به زودى در فرهنگ اسلام و ایران حل شدند و مسیر خود را تغییر دادند.
گرچه این بحث بسیار دامنه دار است ولى براى اینکه از روش تفسیرى خارج نشویم سخن را با حدیث بسیار پرمعنائى از پیغمبر اسلام (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) در این زمینه پایان مى دهیم :
ثلاث تخرق الحجب ، و تنتهى الى ما بین یدى الله : صریر اقلام العلماء، و وطى اقدام المجاهدین ، و صوت مغازل المحصنات : ((سه صدا است که حجابها را پاره مى کند و به پیشگاه با عظمت خدا مى رسد: صداى گردش قلمهاى دانشمندان به هنگام نوشتن ، و صداى قدمهاى مجاهدان در میدان جهاد، و صداى چرخ نخریسى زنان پاکدامن ))!
البته تمام آنچه گفته شد درباره قلمهائى است که در مسیر حق و عدالت ، و در صراط مستقیم ، گردش مى کند، اما قلمهاى مسموم و گمراه کننده بزرگترین بلا، و عظیمترین خطر براى جوامع انسانى محسوب مى شود.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نمونه |
قالب : اجتماعی |
موضوع اصلی : تبلیغ |
گوینده : آیت الله مکارم شیرازی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● و ما یسطرون -
محمد هادي مؤذن جامي
اگر ما در ما یسطرون مصدریه باشد معنی قسم این گونه است: سوگند به قلم و به نوشتن. شاید این معنا بهتر باشد چون به خود فن و استعداد نوشتن اشاره می کند؛ یعنی بفهمید که قلم و قدرت نوشتن چه نعمت بزرگی است، اما اگر ما را موصوله بگیریم این گونه معنا می دهد: سوگند به قلم و نوشته ها.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : قرآن کریم برای اینکه مردم را به آیات و مخلوقات توجه بدهد، به انواعی از مخلوقات قسم خورده است و در واقع می خواهد بگوید من به شیئی که به آن قسم می خورم احترام می گذارم. در این جا خدا به چیزی ابراز احترام کرده که مردم عرب و غیر عرب به هیچ وجه آن را شایسته احترام نمی دانسته اند: قلم.
اگر ما در ما یسطرون مصدریه باشد معنی قسم این گونه است: سوگند به قلم و به نوشتن. شاید این معنا بهتر باشد چون به خود فن و استعداد نوشتن اشاره می کند؛ یعنی بفهمید که قلم و قدرت نوشتن چه نعمت بزرگی است، اما اگر ما را موصوله بگیریم این گونه معنا می دهد: سوگند به قلم و نوشته ها.
از اینجا که قرآن به قلم و نوشتن سوگند یاد می کند، روح تعلیمات اسلامی و قرآنی را که روح علم و فرهنگ است در می یابیم. به همین دلیل است که قرآن در جاهای دیگر هم همین مطلب یا آن رکن دیگرش را که استعداد سخن گفتن است با اهمیت ذکر می کند.
از همه روشن تر این است که اولین آیاتی که بر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نازل می شود با کلمه اقرأ خواندن شروع می شود و در همان آیات ابتدایی نعمت قلم را یادآوری می کند: الذی علم بالقلم(721)
بیشتر آن چه انسان ها می دانند در اثر نوشتن از نسل های گذشته منتقل شده است و تمام تمدن معنوی و صنعتی که بشر دارد، محصول تدریجی هزاران سال تاریخ است که دوره به دوره به دست بشر رسیده است. اگر نوشتن نبود از این آثاری که امروز هست یک صدهزارم هم باقی نبود.
http://www.ghadeer.org/Book/638/102821
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : آشنایی با قرآن استاد شهید مطهری |
قالب : لغوی |
موضوع اصلی : کتاب |
گوینده : محمد هادی مؤذن جامی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● فضیلت تلاوت سوره قلم و خلاصه مطالب -
داريوش بيضايي
سوره قلم در مکه نازل شده و شامل پنجاه و دو آیه و سیصد کلمه و هزار و دویست و پنجاه و دو حرف میباشد.
در خواص و ثواب تلاوت این سوره ابن بابویه از حضرت صادق(ع) روایت کرده فرمود: هر کس قرائت کند سوره ن و قلم را در نمازهای واجب و مستحب خداوند او را از فقر و فشار قبر محفوظ بدارد.
در خواص القرآن از پیغمبر اکرم(ص) روایت کرده فرمود هر که این سوره را قرائت کند خداوند ثواب کسانیکه به آنها حلم بسیاری عطا نموده مرحمت فرماید.
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]توضیح : خلاصه مطالب این سوره عبارت است از سوگند پروردگار بر آنکه پیغمبر اکرم(ص) هر آنچه در مورد امیرالمومنین(ع) میگوید همه بر حق بوده و از طرف خدای تعالی نازل شده است و آزمایش کردن اهل مکه و داستان اصحاب حدیقه و کیفر کفار و پاداش مومنین در عالم آخرت و توبیخ مشرکین و منافقین.
[ بستن توضیحات ] [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر هفت جلدی جامع قرآن بقلم و جمع آوری مرحوم علامه حاج سید ابراهیم بروجردی |
قالب : روایی |
موضوع اصلی : سوره قلم |
گوینده : بیضایی |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.