از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید تفسیر ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
 » تفسیر المیزان - خلاصه
(والی مدین اخاهم شعیبا قال یا قوم اعبدوا الله ما لکم من اله غیره قد جاءتکم بینه من ربکم فاوفوا الکیل و المیزان ولا تبخسوا الناس اشیائهم و لا تفسدوا فی الارض بعد اصلاحها ذلکم خیر لکم ان کنتم مؤمنین ):(و به سوی مدین برادرشان شعیب را فرستادیم که به ایشان گفت : ای قوم خدای واحدرا بپرستید که برای شما جز او خدایی نیست و به تحقیق برهانی از جانب پروردگارتان به سوی شما آمد، پس پیمانه و وزن را تمام دهید و حق مردم را کم مدهید و در این دیار بعد از اصلاح آن فساد نکنید،این دستور اگر ایمان داشته باشید برای شما بهتر است )،این آیه عطف ، داستان نوح (ع ) است و شعیب که براهالی مدین مبعوث شده بود،آنان را دعوت به توحید نموده و از شرک بازمی دارد و به آنها می گوید: حال که معجزه ای دال بر رسالت من نزد شما آمده وحجت بر شما تمام شده ، پس به وزن و پیمانه وفا کنید و کم فروشی نکنید،چون این امور و فساد در معاملات نزد آنان رایج بوده ، لذا آنها را دعوت نمود تا درزمین فساد نکنند و بر خلاف فطرت بشری گام بر ندارند، چون فطرت انسان همواره انسان را به اصلاح دنیای خود و تنظیم امور حیاتیش دعوت می نماید وافساد در زمین اگر چه بر حسب مطلق بودن شامل تمام گناهان و معاصی اعم ازحق الله و حق الناس می گردد ،لکن به قرینه سیاق استفاده می شود که مقصود ازفساد در اینجا فقط آن گناهانیست که باعث سلب امنیت در اموال و آبرو و نفوس مردم در اجتماع می گردد، گناهانی مثل دزدی ، غارت ، تجاوز به ناموس و قتل وامثال اینها، و در آخر برای تعلیل آن دو دعوت سابق می فرماید:این امور برای شما بهتر است و سعادت دنیایی شما را بهتر تأمین می کند، چون زندگی اجتماعی دائر مدار اصلاح و امنیت می باشد و اگر کسی به خود اجازه دهد که کم فروشی کند یا خیانت و دزدی نماید ،در این صورت جواز آن اعمال را برای سایرین نیز صادر کرده و معلوم است که اجتماعی که این اعمال مثل خیانت وتقلب و کم فروشی در آن رایج شود منجر به نابودی خواهد شد،پس شما اگر به خداایمان داشته باشید،حتمادرستی دستورات خداوند را تصدیق خواهید نمود. [ نظرات / امتیازها ]
نظرات کاربران :
1) : منظور از میزان عدالت است و فقط منظور به وزن و ترازو نیست .
همچنین منظور این دیار نیست بلکه منظور افساد در زمین است .
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  اميرعباس حسامي - تفسیر مجمع البیان (tebyan.net)
تفسیر رسالت و دعوت توحیدى و انسانى شعیب قرآن پس از گزارشى فشرده ازرسالت اصلاحگرانه لوط و نابودى تبهکاران عصر او، اینک به رسالت و سرگذشت پیامبر دیگرى به نام شعیب پرداخته و مى فرماید:
وَ اِلى مَدْیَنَ اَخاهُمْ شُعَیْباً
و به سوى مردم شهر «مدین» نیز برادرشان شعیب را فرستادیم.
قهرمان این داستان، شعیب است که ریشه و تبارش به ابراهیم خلیل مى رسد و از مادر نیز از لوط، آن پیامبر ضد فساد نسب داشت.
مدین» نام یکى از فرزندان ابراهیم بود که بر آن قبیله بزرگ و یا شهر آنان نامگذارى شد، و منظور از مردم «مدین» همان اصحاب «ایکه» مى باشند.
«قتاده» مى گوید: شعیب، دوبار و دوجا از سوى پروردگارش به رسانیدن پیام فرمان یافت: یک بار به سوى مردم «مدین» رفت و باردیگر به سوى مردم «ایکه».
آرى، او به سوى آنان آمد و گفت:
قالَ یاقَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مالَکُمْ مِنْ اِلهٍ غَیْرُهُ قَدْ جاءَتْکُمْ بَیِّنَةٌ مِنْ رَبِّکُمْ
هان اى مردم! خداى یکتا را بپرستید و بدانید که جز او هیچ خدایى براى شما نیست، واقعیت این است که اینک دلیل روشنى از سوى پروردگارتان براى شما آمده است که او یکتا و بى همتاست.
فَاَوْفُوا الْکَیْلَ وَالْمیزانَ
اینک که راه خدا برایتان روشن شده است، به هنگام سنجش و ارزیابى، حق پیمانه و ترازو را به طور کامل رعایت کنید و حقوق مردم را درست و عادلانه بپردازید.
وَلا تَبْخَسُوا النَّاسَ اَشْیاءَهُمْ
واز حقوق مردم کم نگذارید و آن را پایمال نسازید.
به باور «قتاده» و «سدّى» واژه «بخس» به مفهوم ستم و بیداد است.
وَلا تُفْسِدُوا فِى الْاَرْضِ بَعْدَ اِصْلاحِها
و در روى زمین پس از اصلاح و بسامان آوردن کارها، در راه تباهى و گناه نکوشید و حرام خدا را حلال و روا مشمارید.
به باور برخى منظور این است که خدا به وسیله امر و نهى و رسالت پیامبران و ارشاد و راهنمایى مردم، زمین را در راه اصلاح و بسامان آمدن کارها قرار داده است، و شما بهوش باشید که در آن تباهى به راه نیندازید. امّا برخى برآنند که: با ترک ایمان و کنار نهادن تقوا به تباهى روى نیاورید، که این کار باعث برداشته شدن برکات و از بین رفتن زراعتها و حیوانات شما خواهد شد.
ذلِکُمْ خَیرٌ لَکُمْ اِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنینَ.
آنچه به شما مى گویم، اگر براستى ایمان داشته باشید برایتان سودمندتر است.
در آیه شریفه بهتر بودن این مقررات انسانساز را به ایمان آنان پیوند مى زند، در صورتى که رعایت این مقررات عادلانه به هرحال بهتر است، و این بدان دلیل است که اگر فرد و جامعه اى ایمان به خدا نداشته باشد نمى تواند باور کند که این مقررات براى ساختن یک دنیاى مطلوب و یک زندگى درخور شأن انسان بهتر است.
به باور برخى نیز منظور این است که درست و عادلانه دادن حقوق مردم در کیل و وزن، هنگامى براى شما سودمند است که به خدا ایمان داشته باشید.
«فراء» مى گوید: شعیب معجزه اى نداشت؛ چرا که قرآن در مورد آن چیزى نمى گوید. امّا به باور ما این سخن درستى نیست؛ چرا که خداى فرزانه پیام آورى را بدون معجزه نمى فرستد. افزون بر این اصل اساسى، قرآن در مورد آن پیامبر بزرگ مى فرماید: براستى که از سوى پروردگار شما دلیل روشن و برهان آشکارى آمده است؛ و از پى آن به بیان مقررات در مورد سنجش درست کالاها و ارزیابى درست و عادلانه ارزشها مى پردازد. قد جاءتکم بینة من ربّکم...
دیگر اینکه ممکن است آن حضرت معجزات دیگرى داشته و در قرآن شریف نیامده است، درست همانگونه که بسیارى از معجزات پیامبر اسلام در قرآن نیامده است. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر نمونه
رسالت شعیب در مدین
در این آیات پنجمین قسمت از سرگذشت اقوام پیشین و درگیرى انبیاء بزرگ با آنان یعنى قوم شعیب مطرح شده است .
شعیب که نسبش طبق تواریخ با چندین واسطه به ابراهیم مى رسد، مبعوث به سوى اهل مدین گردید، مدین از شهرهاى شام بود و مردمى تجارت پیشه و مرفه داشت ، که در میان آنها بت پرستى و همچنین تقلب و کم فروشى در معامله کاملا رائج بود.
شرح درگیرى این پیامبر بزرگ با اهل مدین در سوره هاى متعددى از قرآن مخصوصا سوره هود و شعرا آمده است ، و ما به پیروى از قرآن مجید در ذیل آیات سوره هود به خواست خدا در این زمینه مشروحا بحث خواهیم کرد، در اینجا تنها فشرده قسمتى از این ماجرا را طبق آیات فوق بیان مى کنیم .
در نخستین آیه ، خداوند مى فرماید: ما به سوى مردم مدین ، برادر آنها شعیب را فرستادیم (و الى مدین اخاهم شعیبا).
جمعى از مفسران مانند مرحوم طبرسى در مجمع البیان و فخر رازى در تفسیر معروف خود نقل کرده اند که ((مدین )) در اصل نام یکى از فرزندان ابراهیم خلیل بود، و چون فرزندان و نواده هاى او در سرزمینى در طریق شام سکونت اختیار کردند به نام مدین نامیده شد.
در اینکه چرا تعبیر به ((اخاهم )) (برادرشان ) شده است ، در ذیل آیه 65 همین سوره توضیح دادیم .
سپس اضافه مى کند که شعیب دعوت خود را همانند پیامبران دیگر از مساءله توحید شروع کرد و ((صدا زد اى قوم من ! خداوند یگانه را بپرستید که هیچ معبودى جز او براى شما نیست )) (قال یا قوم اعبدوا الله ما لکم من اله غیره ).
و گفت این حکم علاوه بر اینکه فرمان عقل است بوسیله ((دلائل روشنى که از طرف خداوند براى شما آمده )) نیز اثبات شده است (قد جائتکم بینة من ربکم ).
در اینکه این بینه (دلیل روشن ) چگونه چیزى بوده است ، در آیات فوق سخنى از آن به میان نیامده ، ولى ظاهر این است که اشاره به معجزات شعیب است .
پس از دعوت به توحید، به مبارزه با مفاسد اجتماعى و اخلاقى و اقتصادى آنها برخاسته نخست آنان را که آلوده کم فروشى و تقلب و تزویر در معامله بودند از این کار باز مى دارد و مى گوید: اکنون که راه خدا براى شما آشکار شده ((حق پیمانه و وزن را ادا کنید و از حقوق مردم چیزى کم نگذارید)) (فاوفوا الکیل و المیزان و لا تبخسوا الناس ‍ اشیائهم ).
روشن است که نفوذ هر گونه خیانت و تقلب در امر معاملات پایه هاى اطمینان و اعتماد عمومى را که بزرگترین پشتوانه اقتصادى ملتها است متزلزل و ویران مى سازد و ضایعات غیر قابل جبرانى براى جامعه به بار مى آورد، به همین دلیل یکى از موضوعات مهمى که شعیب روى آن انگشت گذاشت همین موضوع بود.
سپس به یکى دیگر از کارهاى خلاف آنها اشاره کرده و مى گوید: ((در روى زمین بعد از آنکه در پرتو ایمان و کوششهاى انبیاء اصلاح شده است ، فساد نکنید)) (و لا تفسدوا فى الارض بعد اصلاحها).
مسلم است که از تولید فساد، اعم از فساد اخلاقى یا بى ایمانى یا ناامنى ، هیچکس بهره اى نمى گیرد، لذا در آخر آیه اضافه مى کند، ((این به سود شما است اگر ایمان داشته باشید)) (ذلکم خیر لکم ان کنتم مؤ منین ).
گویا اضافه کردن جمله ان کنتم مؤ منین اشاره به این است که این دستورات اجتماعى و اخلاقى هنگامى ریشه دار و ثمربخش خواهد بود که از نور ایمان روشن گردد، اما اگر بدون پشتوانه ایمان باشد و تنها روى یک سلسله مصالح مادى تکیه کند، دوام و بقائى نخواهد داشت . [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
1) : ناهمانندی در این آیه در دو واژه «غیر» و «خیر» نمایان است. «غیر» و «خیر» هر دو به معنای «لا مثل» اند. غیر او یعنی لا مثله. یعنی مثل خدا در جهان اله و معبودی نیست. خیر هم ناهمانندی را می¬رساند. یعنی: «ایفاء الکیل و المیزان و عدم بخس فی الاشیاءو عدم افساد منکم لیس کعدمهم لکم. ذالکم خیر لکم». همچنین در این آیه واو به معنای مثل است که در تقدیر گرفته شده است و آن در دو مورد خودنمایی می¬کند. یکی کیل و میزان به معنای پیمانه و ترازو است که با آنکه از نظر مفهومی با هم متفاوتند اما از نظر مقصد در این آیه همانند اند. دومین همانندی در «واو» بین بخس در اشیاء و فساد در ارض است که باز هم با اینکه در مفهوم با هم مغایرند اما در نتیجه یکی هستند. کم فروشی گویی به فساد در زمین می انجامد یا همانند فساد در زمین است. نکاتی که می-توان اضافه نمود این است که اولاً بسیاری از مسایل در بین ملتها درطول تاریخ با هم یکی است. آنچه در زمان شعیب پیامبر مطرح شده و خدا به آن اشاره می¬کند مسئله همه مردم جهان در تمام ادوار تاریخ است. دوماً اینکه عمده تأکید و اصرار خدا بر رعایت حق مردم است . عدم کم فروشی که خود حاوی نهی بر گرانفروشی هم هست تأکید مؤکد خداست. ثالثاً وجود بخس و ایفای کیل و وزن است که ممکن است یکی تلقی شود درحالیکه با توجه به تفسیر آیه الله مکارم شیرازی که « بخس در لغت به معنی کم کردن است؛ ولی در آیه 84 سوره «هود» به دو معنا تفسیر شده است: 1. کم گذاشتن از جهت کمّیت و مقدار جنس و یا کم گذاشتن از جهت کیفیّت که جنس مرغوب و نامرغوب را با هم مخلوط کند و همه را به عنوان جنس مرغوب بفروشد. 2. عیب گذاشتن روی اجناس مردم و تعریف کردنِ بی مورد برای اجناس خود» می¬تواند معنای متفاوتی داشته باشد. رابعاً نکته فساد فی الارض است که عمدتاً به مسایل اقتصادی و روابط اجتماعی مردم بر می¬گردد. و خامساً اینکه توجه به مسایل مالی و اقتصادی نیاز به تداوم و ممارست دارد ، توجه به مسایل ایجابی ایفای کیل و میزان و سلبی عدم بخس در اشیاء و اجتناب از فساد در زمین و تذکر بعد اصلاح آن در آیه ضرورت نیاز به مراقبت را به همراه دارد. غلامرضا فدائی
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  مرضيه اسدي - تفسیرنمونه
رسالت شعیب در مدین
در این آیات پنجمین قسمت از سرگذشت اقوام پیشین و درگیرى انبیاء بزرگ با آنان یعنى قوم شعیب مطرح شده است .
شعیب که نسبش طبق تواریخ با چندین واسطه به ابراهیم مى رسد، مبعوث به سوى اهل مدین گردید، مدین از شهرهاى شام بود و مردمى تجارت پیشه و مرفه داشت ، که در میان آنها بت پرستى و همچنین تقلب و کم فروشى در معامله کاملا رائج بود.
شرح درگیرى این پیامبر بزرگ با اهل مدین در سوره هاى متعددى از قرآن مخصوصا سوره هود و شعرا آمده است ، و ما به پیروى از قرآن مجید در ذیل آیات سوره هود به خواست خدا در این زمینه مشروحا بحث خواهیم کرد، در اینجا تنها فشرده قسمتى از این ماجرا را طبق آیات فوق بیان مى کنیم .
در نخستین آیه ، خداوند مى فرماید: ما به سوى مردم مدین ، برادر آنها شعیب را فرستادیم (و الى مدین اخاهم شعیبا).
جمعى از مفسران مانند مرحوم طبرسى در مجمع البیان و فخر رازى در تفسیر معروف خود نقل کرده اند که ((مدین )) در اصل نام یکى از فرزندان ابراهیم خلیل بود، و چون فرزندان و نواده هاى او در سرزمینى در طریق شام سکونت اختیار کردند به نام مدین نامیده شد.
در این که چرا تعبیر به ((اخاهم )) (برادرشان ) شده است ، در ذیل آیه 65 همین سوره توضیح دادیم .
سپس اضافه مى کند که شعیب دعوت خود را همانند پیامبران دیگر از مساءله توحید شروع کرد و ((صدا زد اى قوم من ! خداوند یگانه را بپرستید که هیچ معبودى جز او براى شما نیست )) (قال یا قوم اعبدوا الله ما لکم من اله غیره ).
و گفت این حکم علاوه بر اینکه فرمان عقل است بوسیله ((دلائل روشنى که از طرف خداوند براى شما آمده )) نیز اثبات شده است (قد جائتکم بینة من ربکم ).
در اینکه این بینه (دلیل روشن ) چگونه چیزى بوده است ، در آیات فوق سخنى از آن به میان نیامده ، ولى ظاهر این است که اشاره به معجزات شعیب است .
پس از دعوت به توحید، به مبارزه با مفاسد اجتماعى و اخلاقى و اقتصادى آنها برخاسته نخست آنان را که آلوده کم فروشى و تقلب و تزویر در معامله بودند از این کار باز مى دارد و مى گوید: اکنون که راه خدا براى شما آشکار شده ((حق پیمانه و وزن را ادا کنید و از حقوق مردم چیزى کم نگذارید)) (فاوفوا الکیل و المیزان و لا تبخسوا الناس ‍ اشیائهم ).
روشن است که نفوذ هر گونه خیانت و تقلب در امر معاملات پایه هاى اطمینان و اعتماد عمومى را که بزرگترین پشتوانه اقتصادى ملتها است متزلزل و ویران مى سازد و ضایعات غیر قابل جبرانى براى جامعه به بار مى آورد، به همین دلیل یکى از موضوعات مهمى که شعیب روى آن انگشت گذاشت همین موضوع بود.
سپس به یکى دیگر از کارهاى خلاف آنها اشاره کرده و مى گوید: ((در روى زمین بعد از آنکه در پرتو ایمان و کوششهاى انبیاء اصلاح شده است ، فساد نکنید)) (و لا تفسدوا فى الارض بعد اصلاحها).
مسلم است که از تولید فساد، اعم از فساد اخلاقى یا بى ایمانى یا ناامنى ، هیچکس بهره اى نمى گیرد، لذا در آخر آیه اضافه مى کند، ((این به سود شما است اگر ایمان داشته باشید)) (ذلکم خیر لکم ان کنتم مؤ منین ).
گویا اضافه کردن جمله ان کنتم مؤ منین اشاره به این است که این دستورات اجتماعى و اخلاقى هنگامى ریشه دار و ثمربخش خواهد بود که از نور ایمان روشن گردد، اما اگر بدون پشتوانه ایمان باشد و تنها روى یک سلسله مصالح مادى تکیه کند، دوام و بقائى نخواهد داشت . [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  رضا رضائي
برگزیده تفسیر نمونه، ج‏2، ص: 67
(آیه 85)- رسالت شعیب در مدین: شعیب که نسبش طبق تواریخ با چندین واسطه به «ابراهیم» مى‏رسید، به سوى اهل مدین مبعوث گردید، «مدین» از
شهرهاى شام بود و مردمى تجارت پیشه و مرفّه داشت، که در میان آنها بت پرستى و همچنین تقلب و کم فروشى در معامله کاملا رایج بود- شرح درگیرى این پیامبر بزرگ با اهل «مدین» در سوره‏هاى متعددى از قرآن مخصوصا سوره «هود» و «شعرا» آمده است.
در این آیه خداوند مى‏فرماید: «ما به سوى مردم مدین، برادر آنها شعیب را فرستادیم» (وَ إِلى‏ مَدْیَنَ أَخاهُمْ شُعَیْباً).
سپس اضافه مى‏کند که شعیب دعوت خود را همانند پیامبران دیگر از مسأله توحید شروع کرد و «صدا زد اى قوم من! خداوند یگانه را بپرستید که هیچ معبودى جز او براى شما نیست» (قالَ یا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ ما لَکُمْ مِنْ إِلهٍ غَیْرُهُ).
و گفت این حکم علاوه بر این که فرمان عقل است به وسیله «دلایل روشنى که از طرف خداوند براى شما آمده» نیز اثبات شده است (قَدْ جاءَتْکُمْ بَیِّنَةٌ مِنْ رَبِّکُمْ).
پس از دعوت به توحید، به مبارزه با مفاسد اجتماعى و اخلاقى و اقتصادى آنها برخاسته نخست آنان را که آلوده کم فروشى و تقلب و تزویر در معامله بودند از این کار باز مى‏دارد و مى‏گوید: اکنون که راه خدا براى شما آشکار شده «حق پیمانه و وزن را ادا کنید و از حقوق مردم چیزى کم نگذارید» (فَأَوْفُوا الْکَیْلَ وَ الْمِیزانَ وَ لا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْیاءَهُمْ).
سپس به یکى دیگر از کارهاى خلاف آنها اشاره کرده، مى‏گوید: «در روى زمین بعد از آن که (در پرتو ایمان و کوششهاى انبیاء) اصلاح شده است، فساد نکنید» (وَ لا تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاحِها).
مسلم است که از تولید فساد، اعم از فساد اخلاقى یا بى‏ایمانى یا ناامنى، هیچ کس بهره‏اى نمى‏گیرد، لذا در آخر آیه اضافه مى‏کند: «این به سود شماست اگر ایمان داشته باشید» (ذلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ). [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » سایت تبیان
تفسیر کشاف
کان یقال لشعیب علیه السلام خطیب الأنبیاء ، لحسن مراجعته قومه و کانوا أهل بخس للمکاییل و الموازین (قد جاءتکم بینة من ربکم ) معجزة شاهدة بصحة نبوتی أوجبت علیکم الإیمان بی و الأخذ بما آمرکم به و الانتهاء عما أنهاکم عنه ، فأوفوا و لا تبخسوا . فإن قلت : ما کانت معجزته ؟ قلت : قد وقع العلم بأنه کانت له معجزة ، لقوله (قد جاءتکم بینة من ربکم ) . و لأنه لابد لمدعی النبوة من معجزة تشهد له و تصدقه ، و إلا لم تصح دعواه ، و کان متنبئا لا نبیا غیر أن معجزته لم تذکر فی القرآن کما لم تذکر أکثر معجزات نبینا صلی الله علیه و سلم فیه . و من معجزات شعیب علیه السلام : ما روی من محاربة عصی موسی علیه السلام التنین حین دفع إلیه غنمه . و ولادة الغنم الدرع خاصة حین وعده أن تکون له الدرع من أولادها ، و وقوع عصی آدم علیه السلام علی یده فی المرات السبع ، و غیر ذلک من الَیات ، لأن هذه کلها کانت قبل أن یستنیأ موسی علیه السلام ، فکانت معجزات لشعیب . فإن قلت : کیف قیل (الکیل و المیزان ) و هلا قیل : المکیال و المیزان ، کما فی سورة هود علیه السلام ؟ قلت : أرید بالکیل : آلة الکیل و هو المکیال . أو سمی ما یکال به بالکیل ، کما قیل : العیش ، لما یعاش به . أو أرید : فأوفوا الکیل و وزن المیزان . و یجوز أن یکون المیزان کالمیعاد و المیلاد بمعنی المصدر ، و یقال : بخسته حقه : إذا نقصته إیاه . و منه قیل للمکس البخس . و فی إمثالهم : تحسبها حمقاء و هی باخس . و قیل (أشیاءهم ) لأنهم کانوا یبخسون الناس کل شی ء فی مبایعاتهم ، أو کانوا مکاسین لا یدعون شیئا إلا مکسوه کما یفعل أمراء الحرمین . و روی أنهم کانوا إذا دخل الغریب بلدهم أخذوا دراهمه الجیاد و قالوا هی زیوف فقطعوها قطاعا ، ثم أخذوها بنقصان ظاهر أو أعطوه بدلها زیوفا (بعد أصلاحها) بعد الاصلاح فیها ، أی لا تفسدوا فیها بعد ما أصلح فیها الصالحون من الأنبیاء و أتباعهم العاملین بشرائعهم . و إضافته کإضافة قوله (بل مکر اللیل و النهار) بمعنی بل مکرکم فی اللیل و النهار ، أو بعد إصلاح أهلها علی حذف المضاف (ذلکم ) إشارة إلی ما ذکر من الوفاء بالکیل و المیزان و ترک البخس و الإفساد فی الأرض . أو إلی العمل بما أمرهم به و نهاهم عنه . و معنی (خیر لکم ) یعنی فی الإنسانیة و حسن الأحدوثة ، و ما تطلبونه من التکسب و التربح ، لأن الناس أرغب فی متاجرتکم إذا عرفوا منکم الأمانة و السویة (إن کنتم مؤمنین ) إن کنتم مصدقین لی فی قولی ذلکم خیر لکم [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
تفسیر نور
این پنجمین داستان پیامبران در این سوره است. داستان شعیب علیه السلام در سوره‏هاى متعدّدى از جمله در سوره هود، شعراء نیز بیان شده است. مَدیَن یکى از شهرهاى شام بود که در جغرافیاى امروز، نزدیک اردن و نامش معان است، منطقه‏اى سرسبز، داراى مردمى بت‏پرست ومرفّه که در معامله و تجارت کم‏فروش بودند. حضرت شعیب علیه السلام بر آنان مبعوث شد، امّا آنها به خاطر لجاجت و نافرمانى او هلاک شدند. سپس آن حضرت بر مردم «اَیکه» مبعوث شد، و به ارشاد آنان پرداخت، امّا آنها نیز دستورهاى الهى را نپذیرفتند وسرانجام هلاک شدند. «کذّب اصحاب الایکة المرسلین اذ قال لهم شعیب...» <176> البتّه احتمال دارد «مَدیَن» همان «اَیْکه» باشد، چون اَیکه به منطقه‏ى پر درخت و بیشه‏زار و نخلستان مى‏گویند. یعنى شهر شعیب دو نام داشته است: مَدیَن و اَیکه. انسان بى‏ایمان همواره گرفتار انحراف و فساد است، امّا در هر زمانى به گونه‏اى. مثلاً در زمان حضرت لوط، لواط و فساد اخلاقى و در زمان حضرت شعیب، کم فروشى و فساد اقتصادى رواج داشته است. 1- رفتار حضرت شعیب نسبت به مردم، دلسوزانه و برادرانه بود و شاید نسبتى با اهل مدین داشت. «اخاهم شعیباً» 2- تبلیغ و تربیت باید همراه با عاطفه و محبّت باشد. «قال یا قومِ» 3- توحید و یکتاپرستى، محور دعوت انبیاست. «اعبدوا اللّه...» 4- معجزه و دلیل‏هاى انبیا، در مسیر رشد و تربیت مردم و وابسته به ربوبیّت خداوند است. «بیّنة من ربّکم» 5 - پس از شرک و انحراف عقیدتى، انحراف‏هاى اقتصادى مهم‏ترین مسأله‏ى قوم حضرت شعیب بوده است. «اعبدوا اللّه... أوفوا الکیل» 6- کم‏فروشى، تقلّب در معامله، کم ارزش جلوه دادن اجناس مردم و ایجاد خلل در اقتصاد، حرام و از مصادیق فساد است. «لا تبخسوا النّاس اشیائهم و لاتفسدوا» 7- پیامبران، بر مسائل اقتصادى جامعه نیز نظارت داشته و درصدد سلامت و بهبود زندگى مردم بودند. «لاتبخسوا النّاس اشیائهم» دین و برنامه‏هاى آن، از زندگى دنیا جدا نیست. 8 - کم کارى هم مثل کم فروشى است، به جاى «أموالهم» فرمود: «أشیائهم» تا شامل همه چیز بشود. 9- ایمان کامل واقتصاد سالم، تأمین‏کننده سعادت دنیا وآخرت است. «ذلکم خیر» 10- هشدار و دستورهاى انبیا، سراسر خیر است و موجب سعادت انسان مى‏شود. «ذلکم خیر» 11- ایمان، ضامن کسب وکار صحیح وعدالت اجتماعى است. «لا تبخسوا النّاس... ان کنتم مؤمنین» [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  عبدالله عبداللهي - تفسیر کاشف
وَ إِلىٰ مَدْیَنَ أَخٰاهُمْ شُعَیْباً قٰالَ یٰا قَوْمِ اُعْبُدُوا اَللّٰهَ مٰا لَکُمْ مِنْ إِلٰهٍ غَیْرُهُ نظیر این سخن در آیۀ 59 از همین سوره بیان شد شعیب همانند هود و صالح از پیامبران عرب است و اهل مدین نیز عرب بودند و در سرزمین معان از نواحى شام سکونت داشتند

قَدْ جٰاءَتْکُمْ بَیِّنَةٌ مِنْ رَبِّکُمْ بینه، یعنى چیزى که با آن حق آشکار مى شود، خواه برهانى عقلى باشد و یا معجزه اى خارق العاده تردیدى نیست که شعیب معجزه اى براى قومش آورد که بر نبوت او دلالت داشت؛ چه، در غیر این صورت وى پیشگو محسوب مى شد و نه پیامبر در قرآن نصّى که بر نوع این معجزه دلالت کند وجود ندارد و امّا تعیین آن بدون بهره گیرى از نصّ ، چنان که در برخى از تفاسیر دیده مى شود، نسبت دادن سخن است به خدا از روى ناآگاهى

فَأَوْفُوا اَلْکَیْلَ وَ اَلْمِیزٰانَ وَ لاٰ تَبْخَسُوا اَلنّٰاسَ أَشْیٰاءَهُمْ این نص نشان مى دهد که قوم شعیب در خریدوفروش مرتکب خلاف مى شدند و این امر در میان آنان شایع بود ازاین رو، شعیب پس ازآن که آنان را به یکتاپرستى امر کرد، فرمان داد که به پیمانه و ترازو خیانت نکنند آن گاه دستورشان داد که در تمام حقوق، عدالت را رعایت کنند و حق را کم ندهند، خواه حقوق مادّى باشد؛ نظیر کالاهاى فروخته شده و خواه حقوق معنوى باشد؛ همانند دانش و اخلاق بنابراین، نباید دانا را به نادانى و امین را به خیانت توصیف کنند

وَ لاٰ تُفْسِدُوا فِی اَلْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاٰحِهٰا تفسیر این آیه در آیۀ 56 از همین سوره، تحت عنوان «خدا زمین را اصلاح و انسان آن را فاسد کرد» بیان شد ذٰلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ «ذلک» اشاره دارد به پنج موردى که پیش تر گفته شد و عبارت بودند از: پرستش خدا، خیانت نکردن به پیمانه، خیانت نکردن به ترازو، کم ندادن و فساد نکردن [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.