از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید تفسیر ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
 » تفسیر المیزان - خلاصه
(ثم بدلنا مکان السیئه الحسنه حتی عفوا و قالوا قدمس اباءنا الضراء و السراء فاخذناهم بغته و هم لا یشعرون ):(آنگاه به جای بدی ، خوبی برایشان آوردیم تا فزونی یافتند و گفتند: بیماری و سختی به پدران ما رسید، پس به ناگاه ایشان را بگرفتیم ،درحالی که بی خبر بودند)،یعنی ایشان به وسیله حسنه ونعمتهایی که به آنها داده شده بود آثار سوء سیئات و نقمتهای سابق را محوکردند، یا آنکه بگوئیم از نظر اموال و انفس در فزونی واقع شدند، لکن به جای آنکه به راه حق هدایت شوند و بدی و خوبی را از ناحیه خدای متعال بدانند،گفتند: این سختی وشدتهای سابق به جهت امتحان الهی نبوده ، بلکه جریان طبیعی عالم که همواره در تغییر و دگرگونی است خواه ناخواه منجر به تحول وناکامی یا کامروائی می گردد. لذا دیروز پدران ما گرفتار بودند، اما امروز ما کامروائیم ، پس عادت روزگارچنین است و با این سخن منکر امتحان الهی شدند(33).آنگاه می فرماید، پس به ناگاه آنها را فرا گرفتیم ، در حالی که بی خبر بودند،این جمله اشاره است به اینکه انسان به جریان امور الهی جاهل است و لذا به ناگاه دچار عذاب خداوند گردیدند ،با آنکه ادعای علم نسبت به اسباب امور عالم می نمودند. [ نظرات / امتیازها ]
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  مرضيه اسدي - تفسیرنمونه
لذا در آیه بعد مى گوید: هنگامى که آنها در زیر ضربات حوادث و فشار مشکلات تغییر مسیر ندادند و همچنان در گمراهى خود باقى ماندند، ما مشکلات را از آنها برداشتیم و به جاى آن گشایش و نعمت قرار دادیم ، تا آنجا که بار دیگر زندگانى آنها رونق گرفت و کمبودها به فزونى تبدیل شد و مال و نفرات آنها فراوان گردید (ثم بدلنا مکان السیئة الحسنة حتى عفوا).
((عفوا)) از ماده ((عفو)) است که گاهى به معنى کثرت و زیادى آمده و گاهى به معنى ترک کردن و اعراض نمودن و گاهى نیز به معنى محو آثار چیزى کردن ، ولى بعید نیست که ریشه همه آنها همان ترک کردن بوده باشد، منتها گاهى چیزى را به حال خود رها مى کنند تا ریشه بدواند و توالد و تناسل کند و افزایش یابد،و گاهى رها مى کنند تا تدریجا محو و نابود گردد، از این جهت به معنى افزایش و یا نابودى نیز آمده است .
در آیه مورد بحث نیز مفسران سه احتمال داده اند. نخست اینکه ما به آنها امکانات دادیم تا افزایش یابند و آنچه را که در دوران سختى از نفرات و ثروتها از دست داده بودند بیابند.
دیگر اینکه ما آنچنان به آنها نعمت دادیم که مغرور شدند، و خدا را فراموش کردند و شکر او را ترک گفتند.
دیگر اینکه ما به آنها نعمت دادیم تا بوسیله آن آثار دوران نکبت را ((محو)) کردند و از بین بردند.
البته این تفاسیر گرچه مفهومش با هم متفاوت است ولى از نظر نتیجه چندان با هم تفاوت ندارد.
سپس اضافه مى کند به هنگام برطرف شدن مشکلات ، به جاى اینکه به این حقیقت توجه کنند که نعمت و ((نقمت )) به دست خدا است و رو به سوى او آورند، براى اغفال خود به این منطق متشبث شدند، که اگر براى ما مصائب و گرفتاریهائى پیش آمد، چیز تازهاى نیست پدران ما نیز گرفتار چنین مصائب و مشکلاتى شدند دنیا فراز و نشیب دارد و براى هر کس دوران راحتى و سختى بوده است سختیها امواجى ناپایدار و زود گذرند (و قالوا قد مس آبائنا الضراء و السراء).
در پایان ، قرآن مى گوید: هنگامى که کار به اینجا رسید و از عوامل تربیت کمترین بهرهاى نگرفتند، بلکه بر غرور خود افزودند ((ناگاه آنها را به مجازات خود گرفتیم ، در حالى که آنها هیچ خبر نداشتند و غافلگیر شدند)) و به همین جهت مجازات براى آنها، سخت دردناک بود (فاخذناهم بغتة و هم لا یشعرون ). [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  رضا رضائي
برگزیده تفسیر نمونه، ج‏2، ص: 72
(آیه 95)- لذا در این آیه مى‏گوید: هنگامى که آنها در زیر ضربات حوادث و فشار مشکلات تغییر مسیر ندادند و همچنان در گمراهى خود باقى ماندند «سپس ما مشکلات را از آنها برداشتیم و به جاى آن گشایش و نعمت قرار دادیم، تا آنجا که (بار دیگر زندگانى آنها رونق گرفت و کمبودها به فزونى تبدیل شد و) مال و نفرات آنها فراوان گردید» (ثُمَّ بَدَّلْنا مَکانَ السَّیِّئَةِ الْحَسَنَةَ حَتَّى عَفَوْا).
به هنگام برطرف شدن مشکلات، به جاى این که به این حقیقت توجه کنند که «نعمت» و «نقمت» به دست خداست و رو به سوى او آورند، براى اغفال خود به این منطق متشبث شدند، که اگر براى ما مصائب و گرفتاریهایى پیش آمد، چیز تازه‏اى نیست «و گفتند: پدران ما نیز گرفتار چنین مصائب و مشکلاتى شدند» (وَ قالُوا قَدْ مَسَّ آباءَنَا الضَّرَّاءُ وَ السَّرَّاءُ). دنیا فراز و نشیب دارد و براى هر کس دوران راحتى و سختى بوده است، سختیها امواجى ناپایدار و زود گذرند.
در پایان، قرآن مى‏گوید: هنگامى که کار به اینجا رسید و از عوامل تربیت کمترین بهره‏اى نگرفتند، بلکه بر غرور خود افزودند، «ناگاه آنها را به مجازات خود گرفتیم، در حالى که آنها هیچ خبر نداشتند و غافلگیر شدند» و به همین جهت مجازات براى آنها، سخت دردناک بود (فَأَخَذْناهُمْ بَغْتَةً وَ هُمْ لا یَشْعُرُونَ). [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » سایت تبیان
تفسیر کشاف
(ثم بدلنا مکان السیئة الحسنة) أی أعطیناهم بدل ما کانوا فیه من البلاء و المحنة و الرخاء و الصحة و السعة کقوله (و بلوناهم بالحسنات و السیئات ) (حتی عفوا) کثروا و نموا فی أنفسهم و أموالهم ، من قولهم : عفا النبات و عفا الشحم و الوبر إذا کثرت . و منه قوله صلی الله علیه و سلم " و أعفوا اللحی " و قال الخطیئة : * بمستأسد القریان عاف نباته * و قال : و لکنا نعض السیف منها بأسوق عافیات الشحم کوم (و قالوا قد مس آباءنا الضراء و السراء) یعنی و أبطرتهم النعمة و أشروا فقالوا : هذه عادة الدهر ، یعاقب فی الناس بین الضراء و السراء . و قد مس آباؤنا نحو ذلک ، و ما هو بابتلاء من الله لعباده ، فلم یبق بعد ابتلائهم بالسیئات و الحسنات إلا أن نأخذهم بالعذاب (فأخذناهم ) أشد الأخذ و أفظعه ، و هو أخذهم فجأة من غیر شعور منهم . [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
تفسیر نور
«عَفَوا»، به معناى کثرت مال و فرزندان، یا ترک کردن و اعراض نمودن است. لطف خدا درباره آنان به حدّ وفور رسید، ولى آنان به هوش نیامدند و عبرت نگرفتند. نظیر این آیه در سوره‏ى انعام آیه 44 آمده است: «فلمّا نسوا ما ذکّروا به فتحنا علیهم أبواب کلّ شى‏ء حتّى اذا فرحوا بما أوتوا أخذناهم بغتة» چون تذکّرات ما را فراموش کردند، درهاى نعمت‏ها را به رویشان گشودیم و پس از کامیابى‏ها، ناگهان گرفتار قهر خویش کردیم. مثل بیمارى که پزشک از بهبود او مأیوس شده و مى‏گوید: هر چه میل دارد به او بدهید، کارش تمام است. ممکن است براى آیه معناى دیگرى نیز باشد از جمله: بعد از رفع بلا، نسل بعد مى‏گفتند: حوادث تلخ مخصوص پدران ما بوده و ما در امان هستیم. <185> غافل از آنکه سنّت خداوند بر مبتلا ساختن همه‏ى نسل‏هاست و این‏گونه غفلت‏ها، زمینه‏ى قهر الهى است. 1- گاهى رفاه، بینش و تحلیل‏هاى نادرست، عامل نسیان و طغیان مى‏شود. «قد مسّ آباءنا الضرّاء» 2- هر نوع خوشى و رفاهى نشانه‏ى لطف نیست، گاهى زمینه‏ساز قهر الهى است. «حتّى عفواْ... فاخذناهم بغتة» 3- بیشتر مردودین در آزمایش‏هاى‏الهى، مرفّهانند نه محرومان.«حتّى‏عفوا وقالوا...» 4- قهر الهى، خبر نمى‏کند و ناگهان مى‏رسد. «بغتة» 5 - از کنار حوادث تلخ و شیرین بى‏تفاوت گذشتن و عبرت نگرفتن، نشانه بى‏شعورى است. «لا یشعرون» 6- غوطه‏ور شدن در دنیا و غفلت از یاد خدا، انسان را به عذابى ناگهانى و غافلگیرانه دچار مى‏کند. «فاخذناهم بغتة و هم لایشعرون» [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  احمد يوسفي - محسن قرائتی تفسیر نور
«عَفَوا»، به معناى کثرت مال و فرزندان، یا ترک کردن و اعراض نمودن است. لطف خدا درباره آنان به حدّ وفور رسید، ولى آنان به هوش نیامدند و عبرت نگرفتند. نظیر این آیه در سوره‏ى انعام آیه 44 آمده است: «فلمّا نسوا ما ذکّروا به فتحنا علیهم أبواب کلّ شى‏ء حتّى اذا فرحوا بما أوتوا أخذناهم بغتة» چون تذکّرات ما را فراموش کردند، درهاى نعمت‏ها را به رویشان گشودیم و پس از کامیابى‏ها، ناگهان گرفتار قهر خویش کردیم. مثل بیمارى که پزشک از بهبود او مأیوس شده و مى‏گوید: هر چه میل دارد به او بدهید، کارش تمام است.
ممکن است براى آیه معناى دیگرى نیز باشد از جمله: بعد از رفع بلا، نسل بعد مى‏گفتند: حوادث تلخ مخصوص پدران ما بوده و ما در امان هستیم. [185] غافل از آنکه سنّت خداوند بر مبتلا ساختن همه‏ى نسل‏هاست و این‏گونه غفلت‏ها، زمینه‏ى قهر الهى است.
185) ترجمه الهى‏قمشه‏اى‏
پیام ها
1- گاهى رفاه، بینش و تحلیل‏هاى نادرست، عامل نسیان و طغیان مى‏شود. «قد مسّ آباءنا الضرّاء»
2- هر نوع خوشى و رفاهى نشانه‏ى لطف نیست، گاهى زمینه‏ساز قهر الهى است. «حتّى عفواْ... فاخذناهم بغتة»
3- بیشتر مردودین در آزمایش‏هاى‏الهى، مرفّهانند نه محرومان.«حتّى‏عفوا وقالوا...»
4- قهر الهى، خبر نمى‏کند و ناگهان مى‏رسد. «بغتة»
5 - از کنار حوادث تلخ و شیرین بى‏تفاوت گذشتن و عبرت نگرفتن، نشانه بى‏شعورى است. «لا یشعرون»
6- غوطه‏ور شدن در دنیا و غفلت از یاد خدا، انسان را به عذابى ناگهانى و غافلگیرانه دچار مى‏کند. «فاخذناهم بغتة و هم لایشعرون» [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  عبدالله عبداللهي - اثنی عشری
ثُمَّ بَدَّلْنٰا مَکٰانَ اَلسَّیِّئَةِ اَلْحَسَنَةَ :پس بدل کردیم بر سبیل استدراج بجاى مرض و بلا و شدت، سلامتى و صحت و راحت، حَتّٰى عَفَوْا :تا آنکه بسیار شدند به مال و رجال یا فربه و خرم شدند حاصل معنى آن که: ما ایشان را به بیمارى و قحطى و هم به تندرستى و فراخى ابتلا و امتحان نمودیم ایمان نیاوردند؛ و تبدیل نقمت به نعمت و مرض به صحت و تنگى به فراخى را از طبیعت روزگار و گردش فلک دوار دانسته وَ قٰالُوا قَدْ مَسَّ آبٰاءَنَا :و گفتند بتحقیق که رسید پدران ما را نیز، اَلضَّرّٰاءُ وَ اَلسَّرّٰاءُ :سختى و راحتى یعنى اینها از تصادفات دهریه است و در زمان گذشته نیز گاهى خرمى و شادى بوده، و این به سبب کفر و ایمان نخواهد بود؛ پس ما به همین طریقه ثابت خواهیم بود و برنگردیم

چون بر ناسپاسى و کفر راسخ شدند، فَأَخَذْنٰاهُمْ بَغْتَةً :پس گرفتیم ایشان را به قهر و سخط ناگهانى و فجئه، وَ هُمْ لاٰ یَشْعُرُونَ :در حالى که ایشان نمى دانستند و اصلا متوقع نبودند که عذاب به آنها نازل خواهد شد و حسرت و شدت این نوع عذاب ناگهانى، عظیم تر است از عذابى که مقدمات آن را دیده باشند و بدانند «نعوذ باللّه من غضب الحلیم»

تتمه: در تأمل و تدبر این آیات شریفه، عاقل را عبرت و تنبه است که در رخام و شدت و عسر و یسر، توجه به خالق خود را از دست ندهد، زیرا غافل را ناگهانى هلاکت وارد آید و خلاصى نباشد طبرسى رحمه اللّه فرماید: حقیقت معنى در آیه آنکه: خداوند سبحان، تدبیر فرماید عاصین را به اخذ ایشان تارة به شدت و تارة به رخاء و وسعت، پس وقتى فساد نمودند به هر دو حالت به تمامه، و تنبه نیافتند، اخذ فرماید ایشان را به سخط فجئه پس این اعظم در عقوبت، و اشد در حسرت خواهد بود؛ نعوذ باللّه من سخطه [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر عاملی
«بَدَّلْنٰا مَکٰانَ اَلسَّیِّئَةِ اَلْحَسَنَةَ » 94 روح البیان: یعنى از آن گرفتارى که داشتند آسوده شان کردیم و فراوانى و گشایش به آنها دادیم، زیراکه خوشى بعد از گرفتارى موجب فرمانبرى و شکرگزارى است

«حَتّٰى عَفَوْا» 94 مجمع: ابن عبّاس و مجاهد و سدّى گفتند: یعنى تا اینکه عدّه شان زیاد شد، حسن گفته است: یعنى چاق شدند، أبو مسلم گفته است: رو گردان از شکر و سپاس شدند [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر گازر
حقّ سبحانه و تعالى گفت:ما هیچ پیغمبر به هیچ شهر نفرستادیم الّا که اهل آن شهر را به سختى و قحط و درویشى و رنجورى بگرفتیم بر سبیل امتحان و اختیار تا باشد که دلهاى ایشان نرم شود و با خداى گریزند و تضرّع و فروتنى نمایند،چنانکه به سختى و بیمارى بگرفتیم و به محنت و درویشى امتحان کردیم بنعمت نیز امتحان کنیم تا هیچ عذر نماند ایشان را؛آن محنت و شدّت بنعمت بدل کردیم و بجاى بدى یعنى محنت و عذاب نیکوئى یعنى نعمت و آسایش نهادیم،بیمارى به تندرستى بدل کردیم،درویشى به توانگرى تا عدد ایشان بسیار و مال ایشان فراوان گشت،ایشان در نعمت بطر گرفتند و از سر غفلت و جهالت گفتند:چه باک اگر ما را پیش ازین رنجى رسید از بیمارى و درویشى و سختى؛پدران ما همچنین بودند گاه در شدّت و گاه در نعمت بودند اکنون ما را نیز شدّت رفت و نعمت بازآمد چون ایشان این گفتند ما که آفریدگار و قهّاریم بگرفتیم ایشان را بقهر و عذاب کردیم و هلاک کردیم از آنجا که ایشان ندانستند و توقّع نکردند
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر مخزن العرفان در علوم قرآن
پس سختى و بلاء آنها را تبدیل کردیم بنعمت و خوشى تا اینکه زیاد شد دولت و نفرات آنها و چون آنها نعمتهاى خدا را نادیده گرفتند و گفتند پدرهاى ما نیز به چنین سختیها و خوشى ها گرفتار شده بودند و راه فساد را گرفتند ما بغتة و یک دفعه آنان را بعذاب گرفتیم درحالى که آنها مترصد عذاب نبودند و آثار عذابى براى آنها ظاهر نشده بود [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر کاشف
ثُمَّ بَدَّلْنٰا مَکٰانَ اَلسَّیِّئَةِ اَلْحَسَنَةَ حَتّٰى عَفَوْا وَ قٰالُوا قَدْ مَسَّ آبٰاءَنَا اَلضَّرّٰاءُ وَ اَلسَّرّٰاءُ مراد از سیئه در اینجا تنگدستى و سختى و مقصود از حسنه، دارایى و آسایش و مراد از عفو، فراوانى است معناى آیه این است: خداى سبحان آنها را به تنگدستى و سختى مبتلا کرد تا پند گیرند و ثروت و فراوانى به آنها بخشید تا او را سپاس گویند؛ لکن چه قدر اندک اند کسانى که پند مى گیرند و اندک تر از آنها کسانى هستند که سپاس مى گزارند

زمانى که نعمت و اولاد آنها افزایش پیدا کرد، حق را سبک شمردند و طرفداران آن را به باد تمسخر گرفتند و درحالى که نادان بودند به تفسیر سنّت هاى الهى بر وفق هواهاى نفسانى خود پرداختند و گفتند: زیان هایى که به پدران ما رسید، کیفر گمراهى و فسادشان نبود و نعمت و آسایشى که برایشان عطا شد، پاداش خوبى ها و هدایتشان، بلکه صرفا یک نوع تصادف محسوب مى شد و هیچ گونه تدبیر و آگاهى در این امور وجود نداشت

هرچند این نوع افراد و امثال آنها از فرمان و حکمت خدا غفلت مى کنند؛ امّا خدا از آنان و کردارهایشان غافل نیست فَأَخَذْنٰاهُمْ بَغْتَةً وَ هُمْ لاٰ یَشْعُرُونَ ؛ آن گروه کافر را به طور ناگهانى مجازات کردیم، تا کیفرى باشد بر خودخواهى ها و حرکت ایشان برطبق هوس ها و خواسته هاى نفسانى این چنین، قرآن به کسانى که پرهیزگار نیستند و از هیچ عملى خوددارى نمى کنند، هشدار مى دهد که به طور ناگهانى و درحالى که آگاهى ندارند مجازات خواهند شد [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » روان جاوید
خداوند پس از آنکه پیغمبرى را بر بلدى مبعوث مى فرماید در بدو امر مبتلا مى فرماید اهالى آن بلد را به سختى و تنگدستى و رنجورى و مرض براى آنکه مردم متوجه بخدا شوند و به تبع آن متوجّه به پیغمبر چون در این مواقع توجه مردم بخدا زیادتر مى شود پس از آن بدل مى فرماید بدى حال آنها را بخوبى و در نتیجه عدّه و عدّه آن ها زیاد و از یاد خدا غافل مى شوند و ناشکرى مى کنند و مى گویند رسم روزگار چنین است پدران ما هم بهمین رویّه گذران نمودند گاهى ناخوش بودند گاهى خوش و ادراک نمى کنند که این امور از طرف خدا است براى تأدیب یا امتحان یا جلب توجه بندگان و بحال کفر باقى مى مانند پس ناگهان و بى خبر عذاب بر آنها نازل مى شود براى عبرت دیگران [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.