اشارهاى به صحنه رستاخیز کرده مىافزاید : و این در هنگامى است که براى پیامبران تعیین وقتمىشود که به نوبت بیایند و شهادت خود را در باره امتها بدهند ( و اذا الرسل اقتت).
همانگونه که در آیه 6 سوره اعراف آمده است ، فلنسئلن الذین ارسل الیهم و لنسئلن المرسلین : ما هم از کسانى که رسولان به آنها مبعوث شدند سؤال مىکنیم ، و هم از رسولان.
سپس مىافزاید : براى چه روزى شهادت این رسولان و گواهى آنها بر امتها به تاخیر افتاده ؟ ! ( لاى یوم اجلت).
براى روز جدائى ( لیوم الفصل).
روز جدائى حق از باطل ، جدائى صفوف مؤمنان از کافران ، و نیکوکاران از بدکاران ، و روزداورى مطلق حق در باره همگان.
این سؤال و جواب براى بیان عظمت آن روز بزرگ است و چه تعبیر پر معنى و گویائى از آن روز شده است روز جدائیها ! سپس براى بیان عظمت آن روز مىفرماید : تو چه مىدانى یوم الفصل و روز جدائیها چیست ؟ ( و ما ادریک ما یوم الفصل).
جائى که پیامبر (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) با آن علم وسیع و گسترده ، و با آن دیده تیز بینى که اسرار غیب را مشاهده مىکرد ابعاد عظمت آن روز را به درستى نداند ، تکلیف بقیه مردم روشن است ، و همان گونه که بارها گفتهایم درک تمام اسرار با عظمت قیامت براى ما زندانیان قفس دنیا ممکن نیست تنها شبحى از آن را مىبینیم و به آن ایمان داریم .
و در آخرین آیه مورد بحث ، تکذیب کنندگان آن روز را شدیدا مورد تهدید قرار داده ، مىفرماید : واى در آن روز بر تکذیب کنندگان ( ویل یومئذ للمکذبین).
ویل را بعضى به معنى هلاکت ، و بعضى به معنى انواع عذاب و بعضى آن را به معنى وادى پر عذابى در جهنم تفسیر کردهاند ، این کلمه معمولا در مورد حوادث اسفناک به کار مىرود ، و در اینجا حکایت از سرنوشت دردناک تکذیب کنندگان در آن روز مىکند.
منظور از مکذبین در اینجا کسانى است که قیامت را تکذیب مىکنند ، و مىدانیم کسى که ایمان به قیامت و دادگاه عدل خداوند و حساب و جزا نداشته باشد به آسانى مرتکب هرگونه گناه و ظلم و فسادى مىشود ، اما ایمان راسخ به آن روز به انسان تعهد و احساس مسؤولیت و تقوى و پرهیزگارى مىبخشد .
[ نظرات / امتیازها ]