اینکه خداى تعالى نشاه قیامت و جزا را به وسیله مقدمات آن تعریف مىکند، و خاطرنشان مىسازد که نشانى آن برچیده شدن بساط دنیا و خراب شدن بنیان زمین آن، و متلاشى شدن کوههاى آن، و پاره پاره شدن آسمان آن، و محو و بىنور شدن ستارگان آن و غیر اینها در حقیقت از قبیل تحدید حدود یک نشاه به سقوط نظام حاکم بر نشاهاى دیگر است: «وَ لَقَدْ عَلِمْتُمُ النَّشْأَةَ الْأُولى فَلَوْ لا تَذَکَّرُونَ» (واقعه/62).
توضیح : خداى سبحان روز موعود را با ذکر حوادثى که در آن واقع مىشود، و مستلزم انقراض عالم انسانى و انقطاع نظام دنیوى است معرفى مىکند، نظیر تیره شدن ستارگان، شکافتن زمین، متلاشى شدن کوهها، و تحول نظام دنیا به نظامى دیگر. و این نشانیها در بسیارى از سورههاى قرآنى و مخصوصا سورههاى کوچک قرآن از قبیل سوره نبا، نازعات، تکویر، انفطار، انشقاق، فجر، زلزال، قارعة، و غیر آن مکرر آمده است، و در روایاتى هم که در مورد مقدمات قیامت و نشانیهاى آن وارد شده این امور ذکر شده.
پس اینکه خداى تعالى نشاه قیامت و جزا را به وسیله مقدمات آن تعریف مىکند، و خاطرنشان مىسازد که نشانى آن برچیده شدن بساط دنیا و خراب شدن بنیان زمین آن، و متلاشى شدن کوههاى آن، و پاره پاره شدن آسمان آن، و محو و بىنور شدن ستارگان آن و غیر اینها در حقیقت از قبیل تحدید حدود یک نشاه به سقوط نظام حاکم بر نشاهاى دیگر است: «وَ لَقَدْ عَلِمْتُمُ النَّشْأَةَ الْأُولى فَلَوْ لا تَذَکَّرُونَ» (واقعه/62).
و این معنا از بیانات کتاب و سنت به طور بدیهى معلوم است که نظام حیات در همه شؤونش در آخرت غیر نظامى است که در دنیا دارد، چون خانه آخرت خانه ابدى است، و از ساکنین آن خانه کسانى که اهل سعادتند، سعادتشان خالص، و آنها که اهل شقاوتند شقاوتشان خالص است. طبقه اول آنچه را بخواهند و دوست داشته باشند در اختیار دارند، و طبقه دوم بغیر از مکروه سهمى ندارند، هر چه دارند ناخوشایند است، ولى دار دنیا دار فنا و زوال است، در دنیا جز عوامل و اسباب خارجى و ظاهرى، که آمیختهاى از مرگ و حیات، و فقدان و و جدان، و کام و ناکامى، و تعب و راحت، و اندوه و مسرت است، حاکم نیست، به خلاف خانه آخرت که دار جزا است، و در آن عملى نیست و دنیا دار عمل است، و جزایى در آن نیست، و کوتاه سخن اینکه نشاه آخرت غیر نشاه دنیا است.
[ بستن توضیحات ]