از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید نکته ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
  معنای لغوی «مرصاد»
21) «مرصاد» یعنى کمین‏گاه. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور: ج10، ص: 363 قالب : لغوی موضوع اصلی : بدون موضوع گوینده : حجت الاسلام و المسلمین قرائتی
  معنای لغوی «مئاب»
22) «مئاب» از «اُوب» به معناى قرارگاه و رجوع است و فرجام را از آن جهت مئاب گویند که انسان با عمل خود آن را فراهم کرده و اکنون به آن باز مى‏گردد. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور: ج10، ص: 363 قالب : لغوی موضوع اصلی : بدون موضوع گوینده : حجت الاسلام و المسلمین قرائتی
  معنای لغوی «طاغین»
22) «طاغین» از «طغیان»، بى‏اندازه پیش رفتن در معصیت است. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور: ج10، ص: 363 قالب : لغوی موضوع اصلی : بدون موضوع گوینده : حجت الاسلام و المسلمین قرائتی
  جهنم، جایگاه مجرمان
22) ممکن است معناى آیه چنین باشد که جهنم براى همه در کمین است ولى متقین از آن عبور مى‏کنند و براى مجرمان جایگاه مى‏شود. {لطّاغین مئابا} [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور: ج10، ص: 364 قالب : تفسیری موضوع اصلی : جهنم گوینده : حجت الاسلام و المسلمین قرائتی
  معنای لغوی «احقاب»
23) «احقاب» جمع «حُقب» به معناى مدت طولانى است. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور: ج10، ص: 364 قالب : لغوی موضوع اصلی : بدون موضوع گوینده : حجت الاسلام و المسلمین قرائتی
  مدت زمان به سر بردن در «احقاب»
23) در روایات مى‏خوانیم: «اَحقاب» جمع «حُقب» و هر حقب شصت سال و به گفته بعضى هشتاد سال است که هر روز آن مثل هزار سالى است که شما در دنیا مى‏شمارید.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور: ج10، ص: 364 قالب : روایی موضوع اصلی : جهنم گوینده : حجت الاسلام و المسلمین قرائتی
  ویژگی‌های عذاب در جهنم
24) در دوزخ، به جاى سردى، گرمى و به جاى شراب، غسّاق است. «برداً و لا شراباً الاّ حمیماً و غسّاقاً» [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور: ج10، ص: 364 قالب : تفسیری موضوع اصلی : عذاب گوینده : حجت الاسلام و المسلمین قرائتی
  معنای لغوی «حمیم» و «غسّاق»
25) «حمیم»، آب داغ و «غسّاق»، آب زردى است که از زخم و چرک و خون خارج مى‏شود. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور: ج10، ص: 364 قالب : لغوی موضوع اصلی : بدون موضوع گوینده : حجت الاسلام و المسلمین قرائتی
  ازدیاد عذاب کفار
30) با توجّه به عدالت الهى که کیفر و جزا مطابق عقائد و کردار است، «جزاءً وفاقاً» (نبأ/26) پس زیادى عذاب در آیه «فلن نَزیدکم الاّ عذاباً» به خاطر زیادى کفر و فرار از حق است. «فلم یزدهم دعائى الاّ فرارا» (نوح/6) چون در برابر هر دعوتى از انبیا، فرار کفار بیشتر مى‏شود، خداوند نیز عذاب آنان را بیشتر مى‏کند. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور: ج10، ص: 364 قالب : تفسیری موضوع اصلی : عذاب گوینده : حجت الاسلام و المسلمین قرائتی
  معناى (احقاب ) که درباره ماندن طاغیان در جهنم - اعظم زارع بيدکي
23) کلمه (احقاب ) به معناى زمانهاى بسیار و روزگاران طولانى است که آغاز و انجام آن مشخص نباشد.
و این کلمه جمع است و اما در اینکه مفردش چیست ؟ آیا حقب - به ضمه اول و سکون دوم است - و یا حقب - به دو ضمه - است ، اختلاف کرده اند، و حقب - به دو ضمه - در قرآن کریم آمده ، مى فرماید: (او امضى حقبا) . بعضى هم گفته اند: مفردش ‍ (حقب ) - به فتح اول و سکون دوم - است ، و واحد حقب هم حقبه - به کسر اول و سکون دوم - است . راغب گفته : حق این است که حقبه به معناى مدت نامعلومى از زمان است .
بعضى هم کلمه (حقب ) را به هشتاد و یا هشتاد و چند سال تحدید کرده اند. و بعضى دیگر اضافه کرده اند که : هر سال از این حقب سیصد و شصت روز و هر روزش برابر هزار سال است . و از بعضى دیگر نقل شده که گفته اند: حقب به معناى چهل سال است . و از بعضى دیگر آمده که گفته اند: هفتاد سال است . و اقوالى دیگر در معناى حقب گفته اند، اما از خود قرآن کریم دلیلى بر هیچ یک از این تحدیدها وارد نشده ، علم لغت هم چیزى در این باب نگفته .
و از ظاهر آیه بر مى آید که مراد از طاغیان ، معاندین از کفار هستند، مؤ ید این ظهور ذیل سوره است که مى فرماید: (انهم کانوا لا یرجون حسابا و کذبوا بایاتنا کذابا) و مفسرین کلمه (احقاب ) در آیه را به حقب بعد از حقب تفسیر کرده اند، که در نتیجه آیه را چنین معنا کرده اند: جهنم برگشتگاه طاغیان است ، در حالى که در جهنم حقبى بعد از حقب دیگر مى مانند، بدون اینکه این حقب ها آخرى داشته باشد. پس آیه شریفه با آیات دیگر قرآن که تصریح دارد بر خلود کفار در جهنم منافات ندارد.
بعضى گفته اند: آیه (لا یذوقون فیها...) صفت احقاب است ، و معناى آیه این است که طاغیان در دوزخ احقابى میمانند که صفتش ‍ این است که در آن اثرى از خنکى و نوشیدنى نیست ، مگر حمیم و غساق ، و آنگاه بعد از این احقاب وضعى غیر آن وضع را خواهند داشت ، و جاودانه به وضعى که معلوم نیست چگونه است در دوزخ خواهند بود. و این معنا در صورتى که سیاق آیه با آن مساعدت کند معناى خوبى است .
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر المیزان جلد 20 قالب : تفسیری موضوع اصلی : انسان در قیامت گوینده : اعظم زارع بیدکی
  کیفر برابر، ولی پاداش چند برابر - ليلا حسين زاده
26) این مجازاتى است موافق و متناسب اعمال آنهادر آیات قرآن کریم مکرر به چشم می خورد که خداوند متعال پاداش کار خیر را بیش از آنچه هست عنایت خواهد کرد.ممکن است از این حقیقت چنین برداشت شود که پس تبهکاران نیز چند برابر عذاب خواهند شد که این آیه و نظایرش جلوی این توهم باطل را گرفته و به صراحت اعلام می کنند که آن جزای چند برابر، تنها مخصوص عمل صالح است و کیفر بدی جز به همان میزان نخواهد بود؛ چرا که ذره ای ظلم به ساحت مقدس خداوند متعال راه ندارد.
باید توجه داشت که:
1. این قانون الهی در پاداش و کیفر، اشکالی را متوجه عدالت او نمی کند؛ زیرا وقتی عدالت رعایت نمی شود و ظلم اتفاق می افتد که پاداش کمتر از آنچه باید داده شود و یا فرد، بیش از آنچه که استحقاق دارد عذاب گردد در حالی که طبق این قانون، نه پاداش کمتری داده می شود و نه عذاب بیشتری اعمال می شود.
کسى که طغیان و سرکشى کرده و زندگى دنیا را [بر زندگى ابد و جاوید آخرت‏] ترجیح داده؛ پس بى‏تردید جایگاهش دوزخ است و اما کسى که از مقام و منزلت پروردگارش ترسیده و نفس را از هوا و هوس بازداشته است؛ پس بى‏تردید جایگاهش بهشت است
2. این قانون در مورد اعمالی است که در قیامت حاضر شوند(4)؛ پس اگر عمل صالحی با کفر و گناهان دیگری در همین دنیا نابود شد و از بین رفت و یا اگر گناهی در همین دنیا با توبه و اصلاح و جبران اثری از آن باقی نماند دیگر مشمول این قانون نمی شوند؛ زیرا دیگر چیزی باقی نمانده که تا پاداش یا کیفر داده شود. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : سایت تبیان قالب : تفسیری موضوع اصلی : جزای اعمال گوینده : لیلا حسین زاده
  وضع اهل جهنم - مسعود ورزيده
24) لایذوقون فیها بردا و لا شرابا. الا حمیما و غساقا. در آنجا نه از طعم برد یعنی خنکی (مثل خنکی سایه) و نه آشامیدنی چیزی می چشند، آنچه می چشند حمیم است و غساق ، آبهای جوشان و اشیا کثیف.
خیلی به نظر عجیب می آید که عذاب برای انسان این همه شدید باشد. جواب می دهد: جزا وفاقا. اتفاقا یک جزای صددرصد موافق است ؛ چون موافق بودنش به این است که این خودش است یعنی این عذاب خود آن عمل است. مثل جزای دنیا نیست که عقاب دنیا غیر از جرم دنیا باشد.
در دنیا یک نفر جرمی مرتکب می شود جریمه اش فرض کنید زندان است ، زندان غیر از جرمش است یا جریمه اش قتل است ، قتل غیر از جرمش است. ولی در آنجا چیزی شبیه عمل و عکس العمل است و بلکه بالاتر از عمل و عکس العمل است. عمل و نتیجه عمل ، مثل این که انسان سمی را بخورد.
در یک لحظه انسان سمی را می خورد. کار کوچکی می کند. ولی این کار کوچک عوارض بزرگی دارد. اگر زنده بماند یک عمر او را رنج می دهد و اگر بمیرد نیز همان یک ذره از ماده ای را بلعیدن ، جانش را از دست دادن است.
دیگر این حسابها نیست که یک کار به این کوچکی ، یک ذره از دارویی را خوردن که نباید به دنبالش یک کار به این بزرگی بیاورد، یک مرگ به دنبالش باشد که یک فامیل را داغدار کند. نه ، این حرفها نیست.
بالاتر این است که جزا عین عمل باشد. این است که برای این که این شبهه برای انسان ها پیش نیاید که این عذابها خیلی سنگین است و کسی خیال کند که خدا عذابی را جدا از اعمال انسان تهیه کرده ، بعد بگوید سنگین است یا سبک ، می فرماید جزایی موافق است.
اگر سنگین است یا سبک ، هر چه هست ، خود عملت است ، چیز دیگری نیست. انهم کانوا لا یرجون حسابا. چطور شد اینها به این روز افتادند؛ فکر نمی کردند در کار عالم حسابی و نظمی و کتابی و حقیقتی هست. خیال می کردند هر چه هست بی حسابی است ، خوردن و بردن است و هر کاری کردیم حسابی در کار نیست. مگر چنین چیزی ممکن است ؛! کوچکترین کاری حساب دارد.
حساب را در نظر نگرفتن چنین عواقب و نتایجی دارد. و کذبوا بایاتنا کذابا. اینها حقایق آیاتی را که ما برایشان آورده بودیم تکذیب می کردند، دروغ می پنداشتند چه دروغ پنداشتنی. و کل شی احصیناه کتابا. دو مرتبه می فرماید همه چیز در عالم حساب و کتاب دارد.
هر چیزی را ما در کتابی احصا کرده ایم ، یا هر چیزی را ما احصا کرده ایم احصا کردنی ، یا هر چیزی را ما نوشته ایم نوشتنی ؛ یعنی هیچ چیزی بی حساب و کتاب نیست. اصلا موحد یعنی کسی که اعتقاد دارد که یک پلک به هم زدن او حساب و کتاب دارد.
فذوقوا فلن نزیدکم الا عذابا. حالا که چنین است باید بچشید و نمی افزاییم شما را مگر عذاب. در آیه «لابثین فیها احقابا» چون مساله ای در باب خلود مطرح است بعضی مفسرین سخنی گفته اند و آن بعید هم نیست.
خلود یعنی جاودانگی. نص آیه قرآن است هم در مورد بهشت هم درباره جهنم که هم فیها خالدون یعنی در آنجا جاودانه هستند. برخی خواسته اند از این آیه قرآن این چنین استنباط کنند که بقای در جهنم به صورت جاودانه هست اما عذاب کشیدن گو این که خیلی طولانی است اما در نهایت امر، دیگر به صورت عذاب کشیدن نیست ، مثل کسانی که به چیزی خو بگیرند و عادت کنند، یک چنین حالتی.
البته از آنجا چنین گفته اند که قرآن می فرماید: لابثین فیها احقابا. لا یذوقون فیها بردا و لا شرابا. الا حمیما و غساقا. در احقابی چنین حالت را دارند، یعنی وقتی که این احقاب که خیلی خیلی هم طولانی است تمام بشود دیگر این حالت نیست. اما البته این احتمالی است که نمی شود روی آن تکیه کرد و آن را قطعا درست دانست. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : شهید مطهری قالب : تفسیری موضوع اصلی : سوره نبا گوینده : مسعود ورزیده
  تاملی در معنای رایج واژه " مَآب " - مرتضي حاجي احمدي
22) " مَآب " در شریفه " للطاغین ماباً " نباء/22 را بیشتر اهل لغت به معنای "محل بازگشت"؛ معنی کرده اند.
بر فرض صحت این معنا؛ با توجه با اینکه، آنچه از کلمه "بازگشت" استنباط می شود، بازگشتن به محلی است که سابقه سکنی و یا حداقل عبور و گذر در آن وجود داشته و تجربه ای ابتدائی نیست؛موضوع بازگشت انسان به جهنم چگونه توجیه می شود؟
ایا دلایلی وجود دارد که انسان قبلاً؛ جهنم را تجربه کرده است؟
اگر پاسخ این سئوال منفی باشد، باید در معنی کردن "ماب" به "محل بازگشت"، تجدید نظر کرد.
پیشنهاد بنده، استعمال معنای "جایگاه" برای "ماب"؛ حداقل در این محل است.میتوان ماب را کلمه ای چند وجهی و چندمعنایی معرفی کرد که در آیه شریفه 22 سوره مبارکه نباء؛ "جایگاه"؛ برای آن متناسب تر است. والله اعلم [ نظرات / امتیازها ]
منبع : مرتضی حاجی احمدی؛ کانال تلگرامی آیه روز قرآن https://telegram.me/Aye_rooz_Quran قالب : لغوی موضوع اصلی : معاد گوینده : مرتضی حاجی احمدی
  معنای جزاء در قرآن کریم (تاملی در معنای جزاء و پاداش) - مرتضي حاجي احمدي
26) 🔹مسئله:
1- آنچه از معنای کلمه عربی "جزاء" به ذهن متبادر می شود، "مکافات عمل بد" است.
2- آنچه از معنای واژه فارسی "پاداش" به ذهن متبادر می شود، "اجر عمل خوب " است.
🔺این درحالی است که هردو واژه "جزاء عربی" و "پاداش فارسی" به معنای "نتیجه و سزای کار خوب و بد" بوده و صرفاً در معنای مجازات و تشویق نیستند.
🔹کلمه #جزاء در اصل به معنای بی نیازی و کفایت است.
🌱پاداش را از آن جهت، جزاء گفته اند چون از حیث مقابله و برابری، با عمل یکسان است و آن را کفایت می کند.
🌱جزا در مورد کارهای خیر و شر بکار می رود.
🔹واژه #پاداش از پهلوی پات دَهِشن،مرکب از دو جزء پات + دَهِشن؛ پاداشن . پاداشت . مطلق مکافات و جزا اعم از خیر و شر.داشن . دین .عوض . سزا. معارضه . قرض .
🌸شاهد قرآنی :
🔸جزاء در 32 مورد و 31 آیه قرآن کریم ،هم به معنای "کیفرعمل بد" و هم به معنای "اجر کارخوب" بکار رفته است :
الف 🔺مثالهای کاربرد در معنای "کیفر عمل بد" :
💐 جزاء من یفعل ذلک منکم الا خزی .... بقره/85
💐کذلک جزاء الکافرین بقره/191
💐جزاء الظالمین مائده/29
💐جزاء الذین یحاربون الله و رسوله .... مائده/ 33
💐و السارق و السارقه فاقطعوا ایدیهما جزاء بما کسبا ..... مائده/38
💐و ذلک جزاء الظالمین ... حشر/ 17
ب 🔺مثالهای کاربرد در معنای "اجر کار خوب" :
💐 و ذلک جزاء المحسنین ... مائده/ 85
💐 ذلک جزاء المحسنین ... زمر/34
💐 فله جزاء الحسنی کهف/88
💐و ذلک جزاء من تزکی طه/ 76
💐هل جزاء الاحسان الا الاحسان الرحمن/60
🔹این مسئله وقتی خود را بیشتر نشان می دهد که معنای "پاداش فارسی" هم در یک رواج ادبی غلط، فقط کاربرد مثبت و به معنای "اجر کار خوب" یافته است حال آنکه "پاداش" در ادبیات فارسی،به معنای مطلق مکافات و جزا، اعم از خیر و شر و سزای عمل خواه نیک و خواه بد می باشد.
🌿🍂 نتیجه مبحث:
🔸اصلاح این نقیصه کمی سخت می نماید. کافی است به تابلوهای قوه قضائیه دقت کنیم.کسی آنجا برای کار خوب، تشویق نمیشود. مجازات و جزا معنای "کیفر" یافته است.
🔹در معنای جزاء و پاداش دقت کنیم.
این هردو، به معنای "نتیجه و سزای عمل نیک و بد" می باشد.🌷 [ نظرات / امتیازها ]
منبع : مرتضی حاجی احمدی؛ کانال تلگرامی آیه روز قرآن https://telegram.me/Aye_rooz_Quran قالب : لغوی موضوع اصلی : جزای اعمال گوینده : مرتضی حاجی احمدی
  نکات تفسیری آیه شریفه 28 سوره مبارکه نباء - مرتضي حاجي احمدي
28) 🔹طغیان گران دوزخى، آیات الهى را دروغ شمرده و بر تکذیب آن اصرار مى ورزیدند.
🌱«کذّاباً» مصدر باب «تفعیل»، مفعول مطلقى است که بر تأکید دلالت دارد.
🔸مراد از «آیاتنا» ـ به قرینه «لایرجون حساباً» در آیه قبل ـ آیات معاد است.
🔹به استناد جمع بودن «آیات»، میتوان استنباط کرد که بسیارى از آیات قرآن، هشدار دهنده مردم درباره معاد و حسابرسى در قیامت است.
🔸تکذیب آیات و نشانه هاى خداوند، نتیجه ی طغیان گرى و گناه بى حد است.
🔹تکذیب آیات الهى، مایه گرفتارى به عذاب جهنم و محرومیت از لذّت خنکا و آشامیدن آب در آخرت است.
🔸نوشیدن آب جوشان و خونابه چرکین و بدبو در جهنم، عقوبتى مناسب با گناه تکذیب آیات الهى است.🌷 [ نظرات / امتیازها ]
منبع : مرتضی حاجی احمدی؛ کانال تلگرامی آیه روز قرآن https://telegram.me/Aye_rooz_Quran قالب : تفسیری موضوع اصلی : اثبات معاد گوینده : مرتضی حاجی احمدی
  نکات تفسیری آیه 29سوره نباء - مرتضي حاجي احمدي
29) 🔹چیزی از اعمال انسان ها، بی حساب و جزاء نمی ماندو آمار تمامى موجودات هستى به طور دقیق در اختیار خداوند و احاطه علمى او است.
🔸 در تائید این بیان در آیات 52و53 سوره مبارکه قمر بیان شده است که : و هرکاری انجام داده اند در نامه های اعمالشان ثبت است. و هر کار کوچک و بزرگی نوشته شده است.
🌱خداوند، همه چیز را به صورت نوشته و تحت حفاظت خویش، باقى نگه مى دارد.
🔹اعتقاد به واقعیت مزبور، میان انسان و گناه، مانع بزرگی ایجاد می کند و از عوامل مهم تربیت است.
🔸اعمال انسان درکتابی جلیل القدر ثبت می شود. از این کتاب به نامه اعمال، لوح محفوظ و امام مبین یاد شده است اما به نظر میرسد لوح محفوظ و امام مبین( فارغ از تأویلش) به مقدّرات الهیّه مربوط هستند نه نامهٔ اعمال.
🌱هیچ یک از کردار و پندارهاى انسان ها نابود نمى شود و در نامه عمل آنان باقى مى ماند.
🔸مجازات هر کس در جهان آخرت، براساس کردارها و عقاید او است.
🔹 وجود نظم و حساب در موجودات جهان
🔸 احاطه علمى خداوند به همه موجودات، نشانگر محدودیت عالم و پشتوانه دقیق بودن حسابرسى اعمال در قیامت است.
🔹«نوشتن هر چیز» ـ به هر معنایى باشد ـ حاکى از نوعى بقاى آن است.🌷 [ نظرات / امتیازها ]
منبع : مرتضی حاجی احمدی؛ کانال تلگرامی آیه روز قرآن https://telegram.me/Aye_rooz_Quran قالب : تفسیری موضوع اصلی : نامه عمل گوینده : مرتضی حاجی احمدی
  #مرصاد یعنی چه؟ - مرتضي حاجي احمدي
21) 🔹مرصاد اسم مکان و به معنى کمین گاه و مکان نگاهبانان و کمین گاه مراقبان است.
🌱از نظر راغب در مفردات؛ مَرصَد(بر وزن مرقد ) هم معنی مشابه مرصاد دارد با این تفاوت که مرصاد فقط مخصوص کمین است .
💐و اقعدوا لهم کل مرصد توبه/5
🌱براى دستگیرى آنان در هر کمین گاهى به کمین بنشینید"
از نظر برخی، مرصد، زندانی است که گناهکاران در آن زندانی می شوند. همچنین برخی آن را گذرگاهی برای گرفتاری گناهکاران می دانند.
🌱"رصد" به معناى آماده شدن براى مراقبت است.
🌱بعضى "مرصاد" را صیغه مبالغه در "راصد" می دانند به معنى کسى که بسیار کمین مى‏کند مانند معمار که به معنى شخصى است که بسیار عمران و آبادى مى‏کند.
🌱در اینکه چه کسى در دوزخ در کمین طغیانگران است، برخی گفته اند که فرشتگان عذاب منتظرند. اما اگر "مرصاد" را به معنى صیغه مبالغه تفسیر کنیم خود دوزخ در کمین است.
🔸کلمه مرصاد، 2 بار در قرآن کریم به کار رفته است.(نباء/21 و الفجر/14 )
🔹از کلمه مرصاد و معنی آن یعنی کمین گاه که معمولاً بر سر راه های عبور تعبیه می شود، نتیجه می شود که جهنم محل عبور عموم است و همه مردم از جهنم عبور داده می شوند.
🌱در آیه شریفه 71 سوره مبارکه مریم هم آمده است که :
💐 و ان منکم الّا واردُها
هیچ کس از شما نیست جز اینکه به جهنم وارد خواهد شد.
یعنی گذر همه مردمان، خواه بهشتی و خواه جهنمی از جهنم است و به عبارت ساده تر حتی اهل بهشت هم در مسیر خود، جهنم را می بینند.
🔸از فعل ماضی کانت در آیه شریفه 21 سوره مبارکه مزصاد، میتوان نتیجه گرقت که جهنم از دیرباز آفریده شده و مهیا است.
🌱برخی علت اینگونه استعمال را در "حتمى بودن وقوع حوادث آینده " می دانند.🌷 [ نظرات / امتیازها ]
منبع : کانال تلگرامی آیه روز قرآن https://telegram.me/Aye_rooz_Quran قالب : لغوی موضوع اصلی : آخرت گوینده : مرتضی حاجی احمدی