وَ «واو عطف» «فعل مقدر یا محذوف» «فاعل محذوف»
کُلَّ «مفعول به منصوب یا در محل نصب»
شَیْءٍ «مضاف الیه مجرور یا در محل جر»
أَحْصَیْناهُ «فعل ماضی مبنی بر سکون ظاهری» «(نا)فاعل» «هاء ضمیر متصل در محل نصب مفعول به»
کِتاباً «مفعول مطلق یا جانشین آن که منصوب است»
[ نظرات / امتیازها ]