همه پرسشگران در انکار قیامت مشترکند ولی در چگونگی آن اختلاف دارند، یعنی همه از یک منظر ردّش میکنند، هرکسی به یک بیان آن را زیر سوال میبرد و شک ایجاد میکند.
اینکه در چگونگی قیامت اختلاف دارند، چند معنا میتواند داشته باشد:
یکی اینکه شک دارند که حق است ولی رد میکنند.
یکی اینکه یقین دارند که حق است ولی رد میکنند.
یکی اینکه منکر هستند و واقعاً حق بودن قیامت را قبول ندارند و رد میکنند.
در این جا با همه این افراد که سطوح انکارشان متفاوت است، یک گونه جواب دادن مناسب نیست و نیز به همه این سطوح انکار با یک «کلا سیعلمون» جواب دادن مناسب به نظر نمیآید، فلذا برای اختلاف یک بیان دیگری میشود مطرح کرد.
اینکه اینها اختلاف دارند، همه رد میکنند ولی یکی با زیر سوال بردن علم خدا رد میکند و یکی با زیر سوال بردن قدرت خدا رد میکند و یکی با زیر سوال بردن حکمت خدا رد میکند.
کسانی با زیر سوال بردن علم و قدرت خدا رد میکنند، در واقع امکان معاد را منکر میشوند، و کسانی که با زیر سوال بردن حکمت خدا معاد را رد میکنند ضرورت معاد را منکر میشوند.
رد کردن معاد و سوال انکاری از وقوع آن چند حالت دارد، یک بار هست که یک سوال در فضای عمومی جامعه است و آن هم اینکه مگر ممکن است که خدا ما را بعد از اینکه مردیم و خاک شدیم، دوباره زنده کند؟!
ولی یک بار هم هست که همه رد میکنند ولی یکی با این سوال که مگر ممکن است که خدا همه اعمال ریز و درشت ما را بتواند به حساب بیاورد در حالی که در آن واحد میلیونها نفر در کل جهان فکر میکنند و عمل میکنند و خدا بتواند از همه آنها آگاه باشد و مرگشان را هم بداند و بعد از مرگ هم عمل هیچ کس از بین نرود و باقی بماند؟!! این افراد علم خدا را زیر سوال میبرند.
و یکی هم میگوید که چه کسی گفته که حکمت اقتضا میکند که این عالم یک انتهایی داشته باشد؟ همه یک بار به دنیا میآیند زندگی میکنند و لذت میبرند و یک بار هم میمیرند این افراد هم حکمت را زیر سوال میبرند.
در این فضا اختلافی که اینها راه انداختهاند، اختلاف با یکدیگر نیست، بلکه اینها سوالات مختلف هم جهت و هم هدف هستند، همه در انکار متفقالقولند. اگر یکی با یک نوع سوال قیامت را زیر سوال میبرد، دیگری هم به کمک او میآید و بعد دیگری را مطرح میکند و … .
همه اینها دست به دست هم داده و میخواهند یک حقیقت واحدی را زیر سوال میبرند.
[ نظرات / امتیازها ]