این است آن روز حق، پس هر که بخواهد، راه بازگشتى به سوى پروردگار خود در پیش گیرد.
1 - روز قیامت، روزى عظیم و برپایى آن کارى حکیمانه است.
ذلک الیوم الحقّ
«ذلک» اشاره به دور است. به قرینه «عذاباً قریباً» ـ در آیه بعد ـ مراد از دورى قیامت، تأخیر زمانى آن نیست; بلکه بیانگر عظمت والا و فراتر از حد تصور آن است. «حقّ» به چیزى گفته مى شود که براساس حکمت پدید آمده باشد.
2 - برپایى قیامت، حتمى و صحنه هاى آن، سراسر حق و منزّه از هر گونه باطل است.
ذلک الیوم الحقّ
درباره «حقّ»، معانى گوناگونى گفته شده است از جمله این که این کلمه مصدر و به معناى لزوم و ثبوت است و نیز نقطه مقابل باطل را «حقّ» گویند (مصباح). هر گاه مصدرى صفت قرار گیرد، بر مبالغه دلالت دارد; بنابراین «روز حق»; یعنى، روزى سراسر حق.
3 - انتخاب راه خدا و هدف قرار دادن قرب او، دعوت الهى از تمام مردم
فمن شاء اتّخذ إلى ربّه مـابًا
تعبیر «إلى ربّه مأباً» ـ به قرینه «للطاغین مأباً» در آیات پیشین ـ دعوت به اعراض از فرجام طغیانگران (جهنم) و برگزیدن قرب خداوند به عنوان مقصد نهایى است. حرف «إلى» در «إلى ربّه» دلالت مى کند که مقصد نهایى، راهى است که سمت و جهت آن به سوى خداوند باشد. این تعبیر کنایه از قرب به خداوند است; نه وصول به آن ذات اقدس; زیرا در آن صورت به حرف «إلى» نیازى نبود.
4 - توجّه به حقانیت قیامت، زمینه ساز جهت دادن تلاش ها و حرکت ها به سوى خداوند
فمن شاء اتّخذ إلى ربّه مـابًا
«فاء» در «فمن شاء...» براى تفریع است. مفاد آیه شریفه این است که چون قیامت حق است، بنابراین باید مقصد را به گونه اى برگزید که به سوى خدا باشد.
5 - انسان فرجام نیک یا بد را به خواست خود، انتخاب مى کند و بر آن مجبور نیست.
فمن شاء اتّخذ إلى ربّه مـابًا
6 - حرکت به سوى خداوند و دستیابى به مقام قرب او، براى تمام انسان ها امکان پذیر است.
فمن شاء اتّخذ إلى ربّه مـابًا
7 - توجّه به حاکمیت تدبیر خداوند بر نظام زندگانى انسان ها، وادار کننده انسان به قرار دادن خویش در راه قرب به خدا
فمن شاء اتّخذ إلى ربّه مـابًا
از واژه «ربّ» و جایگاه آن در مفاد آیه، برداشت یاد شده استفاده مى شود.
[ نظرات / امتیازها ]
[39] به همان گونه که عظمت خدا در آن روز متجلّى مىشود، حق نیز به همین گونه تجلّى پیدا مىکند، و شفاعت از طریق باطل و دروغ و نادرستى و احکام ستمگرانه صورت نخواهد گرفت.
ذلِکَ الْیَوْمُ الْحَقُّ- آن روز حق است.»
پس حق است و شکى در آن نیست، و چون حوادث آن که آسمانها و زمین به سختى بار آنها را تحمل مىکنند بسیار هولناک و هراس انگیز است، از انسان مسکین در آن روز چه کارى برخواهد آمد؟! و به همین سبب شایسته است که به نام حق خوانده شود، و در آن چیزى جز حق سودمند واقع نمىشود، و آن خواستار رضاى پروردگار شدن است.
فَمَنْ شاءَ اتَّخَذَ إِلى رَبِّهِ مَآباً- پس هر که خواهد، راه بازگشت به پروردگارش را در پیش گیرد.»
مگر نه این است که ما با فطرت ایمان به دنیا آمدهایم و سپس دنیا و شهوتهاى آن ما را منحرف کرده است، پس بیایید تا به راه اول باز گردیم و از این راه به پروردگار مهربان خود برسیم.
[ نظرات / امتیازها ]
در آیه بعد در اشاره به این روز بزرگ مى فرماید:
ذلِکَ الْیَوْمُ الْحَقُ
این است روز حق، که پیامبران ما هماره نسبت به فرارسیدن آن به شما مردم هشدارها دادند، و روشنگرى کردند که در آمدن آن هیچ تردیدى نیست.
فَمَنْ شاءَ اتَّخَذَ إِلى رَبِّهِ مَآباً
پس هرکس مى خواهد راهى به سوى پروردگارش در پیش گیرد و به سوى او باز گردد.
آرى، هرکس مى خواهد راهى به سوى خدا در پیش گیرد، اینک در این جهان فرصت دارد که راه توحیدگرایى و پروا و رعایت حقوق مردم را در پیش گیرد و از زشتى و گناه دورى جوید، چرا که موانع بر کنارند و فرصت ها و امکانات آماده، و راه ها به وسیله پیامبران روشن و آشکار است.
واژه «مَآب» از ریشه «اوب» به معنى مکان بازگشت و یا راه بازگشت آمده است. این واژه در شعر نیز به همین معنا آمده است که «عبید» مى گوید:
و کل ذى غیبة یوؤب
و غائب الموت لا یؤوب
و هر مسافرى باز مى گردد، امّا مسافر مرگ باز نخواهد گشت.
[ نظرات / امتیازها ]