در این آیه مؤمنان را با پنج صفت مهم معرفى مىکند. از این پنج صفت سه صفت اوّلى مربوط به روح مؤمن و دو صفت دیگر مربوط به جسم و عمل اوست:
1 - هر گاه نام خدا نزد مؤمنان برده شود، دلهایشان مىترسد. حالت خداترسى مؤمن را از ارتکاب گناه باز مىدارد و البته این ترس، ترسى از روى آگاهى و شعور و به خاطر عظمت پروردگار است و ترس از جهت دفع خطر نیست؛ یعنى مؤمن، خدا را عادل مطلق و مهربانترین مهربانان مىداند و در عین حال از او مىترسد؛ مانند ترسى که در یکى از ما به هنگام روبرو شدن با شخصى بسیار مهم به وجود مىآید، اگر چه مىدانیم خطرى از او به ما نخواهد رسید.
البته انسان باید همواره از عمل خود و از اینکه خدا او را در برابر گناهانش مجازات خواهد کرد احساس ترس کند؛ ولى این ترس با ترسى که در آیه آمده فرق مىکند و آنچه در اینجا گفته مىشود ترس از نوع احساس حقارت در پیش خداست و این ترس مخصوص افرادى است که خدا را به خوبى شناختهاند و به میزان علم و شعور و معرفتشان از خدا مىترسند:
انما یخشى الله من عباده العلماء. (فاطر/ 28)
همانا از بندگان خدا فقط عالمان از او مىترسند.
2 - هر گاه آیات خدا نزد مؤمنان تلاوت شود، بر ایمان آنها افزوده مىشود، از این آیه استفاده مىشود که ایمان، قابل افزایش است و درجههایى دارد و شنیدن آیات الهى اگر با تدبّر و تفکر همراه باشد بر ایمان شخص مىافزاید؛ چون با تدبّر در این آیات، به معارف و موضوعاتى مىرسد که بر شناخت او از جهان و انسان مىافزاید و با توحید وصفات خدا آشنا مىشود و ایمانش تقویت مىگردد و مراتب یقینى او بالا مىرود.
3 - مؤمنان همواره بر خدا توکّل مىکنند؛ یعنى کارهاى خود را به او واگذار مىکنند و در جهان، مؤثرى جز او نمىشناسند. البته توکّل به این معنا نیست که انسان دست از اسباب و علل بر دارد و کارى نکند و فقط از خدا بخواهد. بلکه مؤمن باید تمام تلاش خود را به کارگیرد و از اسباب و علل بهره برد و در عین حال در پشت سر همه این تلاشها و اسباب و علل، خدا را ببیند و او را مؤثر واقعى بداند.
سه صفتى که تا اینجا گفته شد، مربوط به روح انسان و تعالى و ترقى معنوى اوست. در آیه بعدى از دو صفت دیگر یاد مىکند که جنبه عملى دارد.
4 - مؤمنان نماز را به پا مىدارند؛ به پا داشتن نماز، خواندن نماز به صورت کامل و با شرایط و مقدمات آن است و نیز تلاش براى تبلیغ نماز و وادار کردن دیگران به خواندن نماز است؛ بنابراین، کافى نیست که مؤمن فقط خودش نماز بخواند بلکه باید فرهنگ نماز را نیز در جامعه رواج بدهد.
5 - مؤمنان از دارایى خود انفاق مىکنند. این هم یک نوع رابطه انسانى با همنوعان است و مؤمن علاوه بر ایجاد رابطه نزدیک با خدا که به وسیله نماز صورت مىگیرد، در بهینه سازى رابطه خود با جامعه نیز تلاش مىکند که یک راه آن پرداختن حقوق مالى از قبیل زکات و خمس و دادن صدقات است.
[ نظرات / امتیازها ]