1- انسان ذاتاً شایستهى دریافت نعمتهاى الهى است. «انعمها على قوم»
2- زوال نعمتها، از ناحیهى خودماست، وگرنه سنّت خدا بر استمرار نعمتهاست. «ذلک بانّ اللّه لم یک مغیّراً نعمة... حتّى یغیّروا ما بانفسهم»
3- دادنها و گرفتنها از سوى خدا، قانونمند و حکیمانه است. «لم یک مغیّراً نعمة... حتّى یغیّروا...»
4- رحمت خداوند بر غضبش مقدّم است. «انعمها على قوم حتّى یغیّروا»
[ نظرات / امتیازها ]
1- در اسلام علاوه بر کیفر فردى، کیفرهاى اجتماعى نیز قانون دارد. «على قوم»
2- فطرت انسان، بر ایمان و پاکى استوار است و این انسان است که خود را تغییر مىدهد. «یغیّروا ما بانفسهم»
3- انسان، تاریخ را مىسازد، نه آنکه اقتصاد، جبر تاریخ و محیط، انسان را بسازد. «حتّى یغیّروا...» البتّه محیط و اقتصاد بىاثر نیست، لکن نقش اصلى با اراده ى انسان است، و هیچ یک از آنها انسان را مجبور نمىکند.
4 - افراد، جامعه را مىسازند و هرگونه تحوّل مثبت یا منفى در جامعه، بر پایه ى تحوّلِ فکرى و فرهنگى افراد است. «قوم... یغیّروا ما بانفسهم»
5- سعادت و شقاوت ملّتها، در گرو تحوّلات درونى آنهاست، نه قدرت و ثروت. «حتّى یغیّروا ما بانفسهم»
6- در تحلیل سرنوشت جوامع، محور، روحیّه ى مردم است، نه شانس، خرافات، نظامهاى حاکم، جبر تاریخ و... «یغیّروا ما بانفسهم»
7- همه ى ما تحت نظر خدا هستیم و کیفر کفّار متّکى بر علم گسترده خداوند است. «انّ اللّه سمیع علیم»
[ نظرات / امتیازها ]