● راضيه کارکنان نصرآبادي -
برگزیده تفسیر نمونه
در این آیه به نقطه مقابل جامعه اسلامى، یعنى جامعه کفر و دشمنان اسلام اشاره کرده و مىگوید: «آنها که کافر شدند بعضى اولیاى بعضى دیگرند» (وَ الَّذِینَ کَفَرُوا بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ).
یعنى پیوند آنها تنها با خودشان است، و شما حق ندارید با آنها پیوندى داشته باشید، و از آنها حمایت کنید و یا آنها را به حمایت خود دعوت نمایید.
سپس به مسلمانان هشدار مىدهد که: «اگر این دستور مهم را نادیده بگیرید، فتنه و فساد عظیمى در زمین و در محیط جامعه شما به وجود خواهد آمد» (إِلَّا تَفْعَلُوهُ تَکُنْ فِتْنَةٌ فِی الْأَرْضِ وَ فَسادٌ کَبِیرٌ).
چه فتنه و فسادى از این بالاتر که خطوط پیروزى شما محو مىگردد و دسائس دشمنان در جامعه شما کارگر مىشود.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● عبدالله عبداللهي -
اثنی عشری
بعد از آن حکم کفار را بیان فرماید: وَ اَلَّذِینَ کَفَرُوا :و آنان که کافر شدند، بَعْضُهُمْ أَوْلِیٰاءُ بَعْضٍ :بعضى از ایشان دوستان بعضى دیگرند در مظاهرت و معاونت، یا در میراث، إِلاّٰ تَفْعَلُوهُ : اگر به جانیاورید آن را که امر فرمودم از پیوستگى با یکدیگر و دوستى با هم و قطع علایق میان شما و میان کفار، تَکُنْ فِتْنَةٌ فِی اَلْأَرْضِ :حاصل شود فتنه در زمین، وَ فَسٰادٌ کَبِیرٌ :و فسادى بزرگ در دین، یعنى اگر دوستى با هم و یارى یکدیگر را نکنند، مهم ایشان روى به خمول نهد، و اهل کفر ظهور، و فسادى عظیم در دین هویدا شود
در مجمع مراد به فتنه در اینجا محبت و میل به ضلالت، و مراد به فساد کبیر، ضعف ایمان است حاصل آنکه عدم تولى مؤمنان با هم و عدم تبراى از کفار و مخالفین دین، منجر به اختلاف کلمه و فتنه و فساد عظیم گردد
کتاب صفات الشیعه للصدوق رحمه الله عن الرّضا علیه السّلام انّه قال: من و الى اعداء اللّه فقد عادى اولیاء اللّه و من عادى اولیاء اللّه فقد عادى اللّه و حقّ على اللّه ان یدخله فى نار جهنّم ایضا قال: انّ ممّن یتّخذ مودّتنا اهل البیت لمن هو اشدّ فتنة على شیعتنا من الدّجّال، فقلت یا ابن رسول اللّه صلّى اللّه علیه و آله و سلّم بما ذا؟ قال: بموالاة اعدائنا و معاداة اولیائنا، انّه اذا کان کذلک اختلط الحقّ بالباطل و اشتبه الامر فلم یعرف مؤمن و منافق شیخ المحدثین صدوق رحمه اللّه روایت نموده به اسانید خود از ابن فضّال که حضرت رضا علیه السّلام فرمود: هرکه موالات کند دشمنان خدا را، پس بتحقیق معادات نموده دوستان خدا را و هرکه دشمنى نماید دوستان خدا را، عداوت ورزیده با حق تعالى، و بر خدا لازم است که او را داخل جهنم فرماید و نیز آن حضرت فرمود: از کسانى که فراگرفته مودت ما اهل بیت را، هرآینه کسى است که شدیدتر باشد فتنۀ او از دجال را وى عرض کرد: به چه سبب اى پسر رسول خدا؟ فرمود: به دوستى نمودن دشمنان ما، و دشمنى دوستان ما، به درستى که وقتى چنین شد، مختلط شود حق به باطل، و مشتبه گردد امر، پس شناخته نشود مؤمن و منافق
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر عاملی
«إِلاّٰ تَفْعَلُوهُ تَکُنْ فِتْنَةٌ » 73 روح البیان: یعنى اگر آن وابستگى و دوستى میان خود و ارث بردن از یکدگر و قطع رابطه ى با کافران را که مأمور به آن هستید انجام ندهید و پایدار ندارید، ایمان ضعیف مى شود و کفر نمودار
طنطاوى: امروز مفاد این آیه به خوبى نمودار است که زمامداران مسلمین و مردم سیاسى ممالک اسلام خود را به اروپائیها نزدیک مى کنند و به سود آنها با یکدگر مى جنگند و در نتیجه سرزمینهاى اسلام تقسیم میان کافران شده است و هر قسمتى مستعمره و جزء خاک یکى از آنها شده است
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر مخزن العرفان در علوم قرآن
وَ اَلَّذِینَ کَفَرُوا بَعْضُهُمْ أَوْلِیٰاءُ بَعْضٍ إِلاّٰ تَفْعَلُوهُ تَکُنْ فِتْنَةٌ فِی اَلْأَرْضِ وَ فَسٰادٌ کَبِیرٌ در این آیه خداى تعالى مسلمین را نهى نموده از دوستى با کفار و یارى آنها اگرچه اقارب باشند و اینکه واگذارند دوستى بعض از آنها را نسبت ببعض دیگر (إِلاّٰ تَفْعَلُوهُ ) یعنى مأمور گردیده اید از پیوستگى با مؤمنین و دوستى بعضى از مؤمنین نسبت ببعض دیگر حتّى در ارث بردن مؤمنین از یکدیگر تفضّلا براى نسبت اسلام است و نسبت قرابت و علقه بین خودتان و بین کفار را قطع نکنید که اگر چنین کنید و نسبت خود را از آنها قطع کنید در فتنه و مفسده بزرگ واقع مى گردید زیرا مادامى که مسلمین ید واحد نباشند یعنى باهم متّحد نباشند مشرکین غالب مى گردند و بر اهل اسلام تجرّى مى کنند و مسلمین را بسوى کفر مى کشانند
[جامع الجوامع طبرسى]
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر نور
نکته ها:
در معناى «إِلاّٰ تَفْعَلُوهُ » ، سه احتمال بیان شده است:
الف: اگر طبق دستور خداوند مبنى بر رابطه ولایت میان مؤمنان عمل نکنید و با کفّار پیوند داشته باشید، فساد بزرگى خواهد بود، چون آنان متّحدند و شما متفرّق
ب: اگر نسبت به مسلمانانِ در فشار بى اعتنایى کنید، ممکن است آنان قتل عام شده، یا از اسلام برگردند
ج: اگر قراردادهاى بین المللى با کفّار را رعایت نکنید و از تعدادى مسلمان حمایت کنید، همه ى کفّار علیه شما بسیج خواهند شد و فسادى بزرگ پیش خواهد آمد
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر کاشف
وَ اَلَّذِینَ کَفَرُوا بَعْضُهُمْ أَوْلِیٰاءُ بَعْضٍ ظاهر آیه این توهم را پیش مى آورد که صرف مشارکت دو نفر در کفر، به طور طبیعى ایجاب مى کند، که هرکدام دیگرى را یارى کند، درحالى که این موضوع با واقعیت تطبیق ندارد؛ زیرا تاریخ برخى از کافران با برخى دیگر جز جنگ و خونریزى نبوده است؛ چنان که تاریخ مسلمانان نیز چنین است تجربه به ما نشان داده است که تنها منافع افراد است که موجب اتّحاد و یا اختلاف مى شود امّا صرف مشارکت در الفاظ و نام هاى دینى نظیر مسلمان و مسیحى هرچند تا حدودى در اتحاد و اختلاف تأثیر دارد؛ لکن به مرحلۀ ولایت نمى رسد؛ بدین معنا که هرکس که این نام را دارد، آنچه را براى خود دوست دارد براى همنام و شریک خود نیز دوست داشته باشد، مگر اینکه وى به مرحله اى رسیده باشد که جز هدف دینى، هدف دیگرى نداشته باشد، طورى که تمام منافع خود و حتّى جان و مال و خانواده اش را در راه دین و عقیده اش فدا کند و همین معنا، مقصود سخن خداست که مى گوید: «أُولٰئِکَ بَعْضُهُمْ أَوْلِیٰاءُ بَعْضٍ » و نیز مقصود این سخن خداست: «مردان مؤمن و زنان مؤمن دوستان یکدیگرند به نیکى فرمان مى دهند و از ناشایست بازمى دارند »؛ یعنى منفعت آنها همان امربه معروف و نهى از منکر است
امّا آیات زیر:
«کافران نیز خویشاوندان یکدیگرند»
«و ظالمان دوستداران یکدیگرند»
«مردان منافق و زنان منافق، همه همانند یکدیگرند به کارهاى زشت فرمان مى دهند و از کارهاى زشت جلو مى گیرند»
مقصود از این آیات آن است که کافران، منافقان و ستمکاران به رغم دشمنى و اختلافى که با یکدیگر دارند، متحد و یکپارچه هستند؛ زیرا منافع مشترک موجب گردهمایى و یگانگى صف هاى آنان مى شود و آنها را وادار مى کند تا از منافع و امتیازات خود دفاع نمایند این ماجرا، چه در گذشته و چه در حال، بارها و بارها تکرار شده است در تاریخ جدید، شاهد اتحاد و تشکّل استعمارگران و استثمارگران بر ضد ملّت ها و انقلاب هاى ملّى هستیم و این به رغم اختلاف و رقابتى است که کشورهاى استعمارى و شرکت هاى انحصارگر بر سر سودهاى کلان با یکدیگر دارند در تاریخ کهن نیز مى بینیم که مشرکان عرب، یهودیان حجاز و منافقان با یکدیگر اتحاد مى کردند تا علیه اسلام و مسلمانان بجنگند و براى این اتحاد، هیچ
انگیزه اى وجود نداشت، جز منافع مشترک؛ چرا که دشمنى میان مشرکان و یهودیان پیش از اسلام به اوج خود رسیده بود به این ترتیب، تفسیر سخن خداى تعالى براى ما روشن مى شود: «وَ اَلَّذِینَ کَفَرُوا بَعْضُهُمْ أَوْلِیٰاءُ بَعْضٍ » امّا نظریۀ بیشتر مفسران که مى گویند: مراد از این آیه آن است که کافران، برخى از برخى دیگر ارث مى برند، این نظریه دور از ظاهر لفظ آیه است ما، دربارۀ این آیه و منافع مشترک یهودیان و مسیحیان در عصر حاضر، در تفسیر آیۀ 51 از سورۀ مائده، تحت عنوان «یهود، نفت و مسیحیان» سخن گفتیم.
إِلَّا تَفْعَلُوهُ تَکُنْ فِتْنَةٌ فِی الْأَرْضِ وَ فَسادٌ کَبِیرٌ. «إِلَّا» در اینجا از دو کلمه ترکیب شده است: یکى ان شرطیه و دیگر لاى نافیه. «ها» در «تَفْعَلُوهُ» به «نصر»، در جمله:
«فَعَلَیْکُمُ النَّصْرُ» برمىگردد. معناى آیه این است: اى مسلمانان! اگر مسلمانى را که از شما درخواست کمک مىکند، بر ضدّ کافرانى که مىخواهند دین او را تباه کنند و به شرک بازگردانند یارى نکنید، این عمل شما فتنه و فساد است؛ زیرا موجب تسلط شرک بر ایمان و باطل بر حق مىشود.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» روان جاوید
خداوند پس از اثبات دوستى و تعاون و توارث میان مسلمانان در آیه قبل نهى فرموده است ایشان را از ایجاد این معانى میان خودشان و کفار و براى دفع توهّم آنکه مراد اخبار از حال مسلمانان و کفار باشد در خاتمه این آیه تصریح فرموده که اگر این امر را اطاعت ننمودید و این مسلک را اختیار نکردید و با کفار معاشرت و معاونت و مواصلت نمودید و آنها را بحال خودشان واگذار ننمودید و در الفت و مساعدت و معاضدت و اتحاد با یکدیگر کوتاهى نمودید دچار بلا و محنت و اختلال نظام و فتنه و فساد بزرگى خواهید شد که از حدّ توصیف خارج است چون امرى را که خداوند به بزرگى وصف فرماید بیان آن از عهده بشر خارج است چنانچه حال فعلى خودمان را مشاهده مى نمائیم که در نتیجه معاشرت و مخالطت و مشابهت و مناسبت با کفار به روزگارى دچار شدیم که سیاه تر از شب تار است مى گردیم حیارى و سکارى نه مسلمانیم و نه نصارى و تمام عقلا و صلحا از اصلاح امور ما عاجز شده اند لذا از کار کناره گیرى مى نمایند و اشرار و فجّار بر ما مسلّط شده اند و هیچ چیز براى ما ابقا ننموده اند نمى دانم چه عرض مى کنم بنظر حقیر دیگر ما قوّه اصلاح نداریم زمام امور ازدست رفته چنانچه زمام قلم هم از دست رفت مگر خداوند بلطف غیبى خود و فرج امام زمان اصلاح فرماید انشاء اللّه تعالى
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.