● حاجيه تقي زاده فانيد -
تفسیر اثنا عشری
11) کلاّ:(این ردع است از معاتبه)یعنى منزجر شو از ترش روئى و اعراض و محترز شو از اقبال به اغنیا و اعراض از فقرا.و این اشعار است به آنکه[جایز نیست]مثل این را در زمان مستقبل به جاى آرند.إِنَّهٰا تَذْکِرَةٌ:بدرستى که آیات قرآنى پندى است مر خلقان را.یعنى واجب است متّعظ شدن و عمل به
موجب آن.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
12) فَمَنْ شٰاءَ ذَکَرَهُ :پس هر که خواهد،حفظ کند آن را و فراموش نگرداند.چه زمام اختیار در قبضهء اختیار اوست.تذکره در این آیه دالّ است بر آنکه قادر باشد بر فعل خود و مخیر در آن.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
13) فِی صُحُفٍ مُکَرَّمَةٍ :در صحیفههاى نوشته شده از لوح محفوظ،گرامى کرده شده نزد خداى،یا صحف انبیاء.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
14) مَرْفُوعَةٍ مُطَهَّرَةٍ :بلند مرتبه در آسمان هفتم،پاکیزه شده از دنایس انجاس و از آلایش شیاطین.زیرا مس آن نمىکنند مگر دستهاى مطهّر که ملائکهاند یا پاکیزه از شوایب شک و شبهه و تناقض.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
15) بِأَیْدِی سَفَرَةٍ :به دستهاى نویسندگان یعنى ملائکه که آن را نوشتهاند یا به دستهاى سفراء و پیغام گزاران میان خدا و رسولان.یعنى ملائکه آن را انزال کنند.یا مراد قرآن است که تلاوت مىکنند.فضل بن یسار روایت نموده که حضرت صادق علیه السّلام فرمود:مراد حافظان قرآناند و حاملان آن.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر راهنما
11) 1 - تأکید خداوند بر ضرورت ترک ترش رویى با اندرز خواهان; هر چند آنان، جسمى معلول داشته و از طبقات اشراف نباشند.
کلاّ
کلمه «کلاّ» براى ممنوع ساختن و ردّ مطالبى است که پیش از گفتن این کلمه، مطرح شده بود.
2 - آیات قرآن، راهنما و مایه غفلت زدایى و زمینه پندگیرى و عبرت
کلاّ إنّها تذکرة
مراد از ضمیر در «إنّها»، آیات قرآن است که با توجّه به بیان اوصاف آنها در آیات بعد، تصریح به مرجع ضمیر لزومى نداشته است. «تذکرة» اعم از «دلالت» (راهنمایى) و «اماره» (نشانه) است و به هر چیزى که با آن تذکّر حاصل شود، اطلاق مى گردد (مفردات راغب). «تذکیر» (مرادف تذکرة) به معناى موعظه کردن و «ذکرى» (اسم مصدر آن) به معناى عبرت است (قاموس); بنابراین مراد از «تذکره» بودن قرآن، راهنمایى، موعظه کردن و مایه عبرت بودن آن است.
3 - شایستگى قرآن براى تذکّر و ارشاد همه مردم، دلیل لزوم پرهیز از منحصر ساختن مجالس آموزش آن به قشرى خاص
فأنت له تصدّى ... فأنت عنه تلهّى . کلاّ إنّها تذکرة
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
12) 1 - تنها کسانى توان فراگیرى معارف قرآن و به خاطر سپردن آن را دارند که طالب آن بوده و یادگیرى آن را بر خود تحریم نکرده باشند.
فمن شاء ذکره
«ذکر» یعنى شناختى که در ذهن حاضر باشد(بر گرفته از مفردات راغب). و ضمیر مفعولى در «ذکره» به «تذکرة» بازمى گردد. مذکر بودن آن که آخر آیات را هماهنگ ساخته به این اعتبار است که «تذکرة» و «ذکر» به یک معناست.
2 - آشنایى با معارف قرآن، امرى ضرورى و مورد ترغیب از سوى خداوند
فمن شاء ذکره
3 - ابن ام مکتوم، خواهان فراگیرى معارف قرآن بود.
فمن شاء ذکره
آیه شریفه تلویحاً حاضران مجلس پیامبر(ص) را به دو دسته تقسیم مى کند و ـ به قرینه آیات پیشین ـ عبارت «من شاء» به ابن ام مکتوم نظر دارد.
4 - اشراف حاضر در مجلس پیامبر(ص) در ماجراى ابن ام مکتوم، بر اثر بى رغبتى خود، از آموختن و به خاطر سپردن معارف قرآن محروم بودند.
فمن شاء ذکره
5 - انسان، در انتخاب دین، داراى اختیار تکوینى است.
فمن شاء ذکره
6 - همه انسان ها، استعداد شناخت معارف قرآن را دارند.
فمن شاء ذکره
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
13) 1 - معارف قرآن، نوشته هایى ثبت شده در ورقه هایى متعدد
فى صحف
عبارت «فى صحف» با «إنّها تذکرة» ارتباط دارد; یعنى، آن تذکره در صحیفه هایى متعدد است. «صحیفة» (مفرد «صحف»); یعنى، هر چه در آن چیزى نوشته شود.(مفردات راغب)
2 - اوراق قرآن، داراى عظمت و احترام در پیشگاه خداوند
مکرّمة
آنچه در نوع خود شریف باشد، به «کرم» توصیف مى شود(مفردات راغب). باب تفعیل این کلمه (تکریم)، به معناى «عظمت دادن» و «پاک و منزّه ساختن» است (لسان العرب). بنابراین توصیف صفحات قرآن به «مکرّمة»، حاکى از این است که خداوند آنها را عظمت داده و محترم داشته است.
3 - لزوم گرامى داشتن و ارج نهادن به ورق قرآن و آیات مکتوب آن
فى صحف مکرّمة
توصیف صفحات قرآن به «مکرّمة»، گرچه خبر از حقیقتى خارجى مى دهد; ولى متضمن توصیه شدن مسلمانان به حفظ احترام قرآن نیز هست.
4 - قرآن، پیش از نزول ـ در صفحه هایى متعدد ـ مکتوب بوده است.
فى صحف مکرّمة
توصیف قرآن به «فى صحف» ـ با توجه به نزول سوره «عبس» در مکه ـ یا پیشگویى از نوشته شدن آن در آینده است و یا از نوشته بودن آن پیش از نزول کامل خبر مى دهد. در صورت دوّم، مراد این است که ملائکه قرآن را از لوح محفوظ برگرفته و به صورت نوشته هایى در صفحات متعدد، آن را به مراحل بعدى نازل مى کردند.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
14) 1 - صفحه هاى قرآن در پیشگاه خداوند، داراى جایگاهى بلند و ارزشى والا است.
مرفوعة
2 - درک مفاهیم قرآنى، در گرو رشد، تعالى و ارتقاى انسان است.
مرفوعة
رفعت صفحات قرآن، بیانگر والا مرتبه بودن محتواى آن است و به قرینه مقام، کنایه از این است که پندگیرى از تذکرات آن، تنها براى افرادى برجسته میسّر است.
3 - صفحات قرآن، پاک و منزّه از ثبت هرگونه ناروا و دروغ و به دور از مطالب باطل
مطهّرة
4 - آیات قرآن، فراتر از دسترس نااهلان و منزّه از هرگونه تغییر و تحریف
مرفوعة مطهّرة
ارتباط دو وصف «رفعت» و «طهارت»، گویاى راز پاک ماندن قرآن از انحراف است; زیرا کج اندیشان به آن دسترسى ندارند تا آن را با افکار پلید خود آلوده سازند.
5 - لزوم جاى دادن قرآن، در مکانى برجسته و شریف
مرفوعة
خبر از رفعت مقام قرآن ـ علاوه بر بیان حقیقت آن ـ توصیه به مسلمانان نیز مى باشد که باید قرآن را در مقامى رفیع، قرار دهند و جاى عالى رتبه اى براى آن در نظر گیرند.
6 - لزوم پاک نگه داشتن قرآن از هر آلودگى و خباثت
مطهّرة
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
15) 1 - قرآن، به دست نویسندگانى متعدد، نگاشته شده است.
بأیدى سفرة
«بأیدى» ـ مانند «فى صحف» در آیات پیشین ـ به محذوفى نظیر «مکتوبة» یا «مثبتة» تعلق دارد.
2 - نوشتن قرآن در صفحه هاى پاکیزه و با عظمت، رسالت الهى بر عهده سفیران متعدد
بأیدى سفرة
«سفرة» یا به معناى نویسندگان است و یا رسولان. در کتب لغت درباره این کلمه چنین آمده است: «سفر» [در تمام مشتقاتش] بر مکشوف و آشکار شدن دلالت دارد و «سَفْر»; یعنى، کتابت و «سفرة»; یعنى، نویسندگان; آنها را از آن جهت به این نام نامیدند که کتابت، آشکار سازنده چیزى است که مورد نیاز از نوشته است (مقاییس اللغة). کلمه «سفیر» بر رسول نیز اطلاق مى شود; زیرا او مأموریت خود را آشکار مى سازد (تاج العروس). جمع «سفیر»، گرچه «سفراء» است; ولى از آنجا که در لسان العرب، کلمه «سفرة» بر فرشتگانى که بین خدا و پیامبران او سفارت (رسالت) دارند، اطلاق شده است، مى توان گفت: «سفرة»، به معناى «سفراء» نیز استعمال شده است.
3 - محدود بودن ثبت و ابلاغ قرآن به سفیران خداوند، تضمین کننده پاکى و پیراستگى آن از هرگونه خطا و باطل
مطهّرة . بأیدى سفرة
عبارت «بأیدى سفرة»، ممکن است متعلق به «مطهّرة» باشد; بر این اساس عامل تطهیر قرآن از خطا و باطل، آن است که تنها دستان سفیران الهى آن را ثبت و ابلاغ مى کند و دیگران از دسترسى به آن ناتوان اند.
4 - فرشتگان وحى نویسندگان قرآن از لوح محفوظ و ابلاغ کنندگان آن به پیامبر(ص)
بأیدى سفرة
در این که مراد از «سفرة» چه کسانى اند; نظرهایى چند ارائه شده است. از جمله این که به قرینه توصیف آنان به «کرام» در آیه بعد، مراد ملائکه وحى مى باشند; زیرا در سوره اى دیگر (انفطار، 11) نیز براى ملائکه، وصف «کرام» ذکر شده است. استنساخ قرآن از لوح محفوظ، براى نازل ساختن آن بر پیامبر(ص)، احتمالى است که با این آیات و مراحل نزول قرآن سازگار است.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
16) 1 - نویسندگان قرآن در صفحه هاى پاکیزه و با عظمت، شخصیت هایى بزرگوار و داراى ارزش و احترام در پیشگاه خداوند
بأیدى سفرة . کرام
2 - نویسندگان قرآن در صحیفه هاى پاک و والا مرتبه، کاتبانى راست گفتار، مطیع خداوند و درست کرداراند.
بأیدى سفرة ... بررة
«بررة» و «ابرار» به یک معنا است; جز این که «بررة» مبالغه بیشترى دارد; زیرا جمع «بَرّ» است و «بَرّ» مبالغه بیشترى از کلمه «بارّ» (مفرد «ابرار») دارد (مفردات راغب). از جمله معانى اى که براى «بِرّ» ذکر شده، «صلاح و درست کارى»، «اطاعت» و «صداقت» است. (لسان العرب)
3 - سفیران الهى و واسطه هاى ابلاغ قرآن، فرشتگانى ارجمند و درست کاراند.
بأیدى سفرة . کرام بررة
برداشت یاد شده، براساس معناى سفارت (رسالت) در «سفرة» است و به احتمالى که در توضیح 4 در آیه قبل مطرح شد، نظر دارد.
4 - ارجمندى، عظمت و پیراستگى صفحات قرآن و مقام والاى نویسندگان آن، تضمین کننده شایستگى آن براى غفلت زدایى و بیان حقایق
إنّها تذکرة ... فى صحف مکرّمة . مرفوعة مطهّرة . بأیدى سفرة . کرام بررة
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیرهدایت
12) فَمَن شاءَ ذَکَرَهُ- پس هر که خواهد آن را یاد کند و به یاد دارد.»
خرد و عقل اصل انسان است مگر نه اینکه است که به وسیله آن از دیگر موجودات زنده تمایز پیدا میکند، و با آن خداوند متعال او را بر بسیاری از آفریدههای خود ترجیح مینهد و اکرام میکند!؟ گاه عقل در خواب غفلت غوطهور میشود و صاحب آن سودی از عقل خود به دست نمیآورد، و آیات قرآن فرا میرسد و او را از خواب غفلت بیدار میکند. آیا اینکه نیکوتر است یا مقداری درهم و دینار!
البته عقل ... ثروت به هر اندازه بزرگ و کلان باشد، عقل از آن گرانبهاتر و برتر است چه ثروت جز به عقل حاصل نمیشود، و چون عقل به کمال نرسیده باشد، ثروت و مال بیش از آن که مایه رساندن مالک خود به سودی باشد، به او زیان میرساند، و گاه ثروت وسیلهای برای استقرار پسماندگی و فقر و گسترش فساد و انتشار پستی و رذیلت میشود، در صورتی که عقل انسان را در راه به دست آوردن ثروتی سودمند میاندازد، و در عین حال سبب افزایش دیگر وسایل خوشبختی همچون اخلاق عالی و آزادی و آرامش و صلح است.
قصد از تذکره و پند آن نیست که مردم به آن هدایت شوند، حتی اگر خواستار آن نباشند اینکه کار بدون خواست خود انسان صورت اتمام نمیپذیرد، و به همین سبب خدای متعال آزادی انسان را اصلی ثابت در شریعت خود و در سنتهای حاکم بر آفریدگان قرار داده و حتی ایمان آوردن به آن را منوط به اراده انسان دانسته و به هیچ اکراهی برای پذیرفتن آن فرمان نداده است.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
14) و به همین جهت پروردگار ما پس از آن میگوید:
مَرفُوعَةٍ مُطَهَّرَةٍ- بلند پایگاه و پاکیزه.»
اینکه در واقع تفسیری برای کرامت صحیفه است، که خدا به سبب آن هر کس را که به آن عمل کند و حامل رسالت او باشد، ترفیع مقام میدهد و او را بالا میبرد، مگر پروردگار ما نگفت: فِی بُیُوتٍ أَذِنَ اللّهُ أَن تُرفَعَ وَ یُذکَرَ فِیهَا اسمُهُ یُسَبِّحُ لَهُ فِیها بِالغُدُوِّ وَ الآصالِ رِجالٌ لا تُلهِیهِم تِجارَةٌ وَ لا بَیعٌ عَن ذِکرِ اللّهِ ...یَرفَعِ اللّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنکُم وَ الَّذِینَ أُوتُوا العِلمَ دَرَجاتٍ وَ اللّهُ بِما تَعمَلُونَ خَبِیرٌ.«8»
سپس پاک کننده از باطل و دروغ است، و از دسیسههای دجّالان و منافقان، و او سبحانه و تعالی گفت: إِنّا نَحنُ نَزَّلنَا الذِّکرَ وَ إِنّا لَهُ لَحافِظُونَ«9» و گفت: لا یَمَسُّهُ إِلَّا المُطَهَّرُونَ.«10»
آن پاک و پاکیزه است از اینکه که در دسترس اصحاب هوی و بدعتها و ریا وشرک و دعوت کنندگان به گمراهی و فرهنگهای جاهلی قرار گیرد. اینکه همه کسانی هستند که به فهم کتاب و دانش و معارف آن دسترس پیدا نمیکنند.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
16) کِرامٍ بَرَرَةٍ- بزرگواران نیکوکار.»
از آن روی کراماند که خود را از گناه و فحشاء دور نگاه داشتند، و نیز از پیروی صاحبان ثروت و قدرت و تلاش برای دست یافتن به مال و شهوات نابود شونده دنیا، و بدان سبب بررةاند که به مردمان نیکی میکنند و مؤمنان را بر خود مقدم میدارند و در پرداختن به خیرات شتاب میورزند.
اینکه آیات برای ما توضیح میدهد که چه گروهی را باید برتر بدانیم و از راهنمایی آن اطاعت کنیم، و آن حاملان راستین و صادق قرآن و زاهدان در درجات دنیا و پاکیزگان از پلیدیهای آن و از هواها و بدعتها و فرهنگهای وارداتیاند و روا نیست که از هر کس تبعیت کنیم که با زبان مردمان را به کتاب خدا میخواند در صورتی که خود آلوده به شبههها است، و در صدد رسیدن به جاه و شهرت و نزدیکی به سلاطین و صاحبان سلطه است و با مترفان و مستکبران روابط نزدیک دارد.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● نيره تقي زاده فايند -
تفسیر هدایت
11) [11- 12] ارزشهاى وحى و جاهلیت ماده از دور زمان با یکدیگر در مبارزهاند، و صلح و سازش با باطل براى به دست آوردن پیروان بیشتر روا نیست بدان سبب که حکمت وحى ضبط ماده است، پس چون نسبت به آن خاضع شود، دیگر براى دوام رسالت موجبى وجود ندارد، و بنا بر این فرستاده خدا به اشخاص جز از دیدگاه رسالت خویش نگاه نمىکند.
کَلَّا- نه چنین است.»
پس ثروت حیثیت و اعتبارى باطل دارد.
إِنَّها تَذْکِرَةٌ- این سخن پندى است.»
آیات خدا وسیله یادآورى و پندگرفتنى براى مردمان است، و اختلافمردمان با یکدیگر به اندازه استجابت و قبول وحى ایشان است.
فَمَنْ شاءَ ذَکَرَهُ- پس هر که خواهد آن را یاد کند و به یاد دارد.»
خرد و عقل اصل انسان است مگر نه این است که به وسیله آن از دیگر موجودات زنده تمایز پیدا مىکند، و با آن خداوند متعال او را بر بسیارى از آفریدههاى خود ترجیح مىنهد و اکرام مىکند؟! گاه عقل در خواب غفلت غوطهور مىشود و صاحب آن سودى از عقل خود به دست نمىآورد، و آیات قرآن فرا مىرسد و او را از خواب غفلت بیدار مىکند. آیا این نیکوتر است یا مقدارى درهم و دینار؟
البته عقل ... ثروت به هر اندازه بزرگ و کلان باشد، عقل از آن گرانبهاتر و برتر است چه ثروت جز به عقل حاصل نمىشود، و چون عقل به کمال نرسیده باشد، ثروت و مال بیش از آن که مایه رساندن مالک خود به سودى باشد، به او زیان مىرساند، و گاه ثروت وسیلهاى براى استقرار پسماندگى و فقر و گسترش فساد و انتشار پستى و رذیلت مىشود، در صورتى که عقل انسان را در راه به دست آوردن ثروتى سودمند مىاندازد، و در عین حال سبب افزایش دیگر وسایل خوشبختى همچون اخلاق عالى و آزادى و آرامش و صلح است.
قصد از تذکره و پند آن نیست که مردم به آن هدایت شوند، حتى اگر خواستار آن نباشند این کار بدون خواست خود انسان صورت اتمام نمىپذیرد، و به همین سبب خداى متعال آزادى انسان را اصلى ثابت در شریعت خود و در سنتهاى حاکم بر آفریدگان قرار داده و حتى ایمان آوردن به آن را منوط به اراده انسان دانسته و به هیچ اکراهى براى پذیرفتن آن فرمان نداده است.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
13) [13- 14] و سیاق قرآن، پس از ویران کردن ارزشهاى جاهلیت ستونها و تکیهگاههاى ارزشهاى وحى را بنیان نهاده است که مىبایستى در جامعه رسوخ پیدا کند، پس به بیان عظمت قرآن پرداخته تا آن را محور اجتماع و مقیاسى براى اختلاف فضیلت در میان مردمان قرار داده، و سپس به اکرام و بزرگداشت سفیرانى پرداخته است که حامل آن بودهاند، و از این راه ما را بر آن داشته است که قرآن و خوانندگان به آن را بزرگ داریم، نه مال و جاه و صاحبان آنها را.فِی صُحُفٍ مُکَرَّمَةٍ- در دفترهایى گرامى داشته.»
گفتهاند که: کتاب خدا نوشته در الواحى است که به سبب آن کرامت و بزرگى پیدا کردهاند، و بعضى دیگر گویند: بلکه مقصود از آیه آن است که کتاب خدا، پیش از نازل شدن بر قلب رسول اکرم (ص) در لوح محفوظ نوشته شده بوده است، چه آیه دلالت بر آن دارد که قرآن محفوظ در صحیفهها و دفترهایى است که دست تحریف و تزویر به آنها نمىرسد، و دروغ و دغلى را در آن راه نیست، و نیز دلالت بر آن دارد که خدا این صحیفهها را، به سبب آن که حقیقت را آشکار مىسازند، بزرگ مىدارد، و این بزرگداشت و اکرام به آن است که درجه هر کس را که از آن پیروى کند، در دنیا و آخرت بالا مىبرد. و کرامت صحیفه به صدق آن است و برترى مجد آن و دسترس نداشتن اخلال و عبث به آن، و به همین جهت پروردگار ما پس از آن مىگوید:
مَرْفُوعَةٍ مُطَهَّرَةٍ- بلند پایگاه و پاکیزه.»
این در واقع تفسیرى براى کرامت صحیفه است، که خدا به سبب آن هر کس را که به آن عمل کند و حامل رسالت او باشد، ترفیع مقام مىدهد و او را بالا مىبرد، مگر پروردگار ما نگفت: فِی بُیُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ یُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ یُسَبِّحُ لَهُ فِیها بِالْغُدُوِّ وَ الْآصالِ رِجالٌ لا تُلْهِیهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ ... «7» و گفت:
یَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجاتٍ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ. «8»
سپس پاک کننده از باطل و دروغ است، و از دسیسههاى دجّالان و منافقان، و او سبحانه و تعالى گفت: إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ «9» و گفت: لا یَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ. «10»
آن پاک و پاکیزه است از این که در دسترس اصحاب هوى و بدعتها و ریا وشرک و دعوت کنندگان به گمراهى و فرهنگهاى جاهلى قرار گیرد. این همه کسانى هستند که به فهم کتاب و دانش و معارف آن دسترس پیدا نمىکنند.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
15) [15- 16] و بنا بر این حاملان قرآن سفیران صادق و دور نگاهداشته شده از هوى و نفاق و پیروى مصلحتها و پرستش گردنکشانند.
بِأَیْدِی سَفَرَةٍ- به دستهاى نویسندگان کتابهاى حکمت.»
سفرة حاملان کتاب و دعوت کنندگان به آنند.
کِرامٍ بَرَرَةٍ- بزرگواران نیکوکار.»
از آن روى کراماند که خود را از گناه و فحشاء دور نگاه داشتند، و نیز از پیروى صاحبان ثروت و قدرت و تلاش براى دست یافتن به مال و شهوات نابود شونده دنیا، و بدان سبب بررةاند که به مردمان نیکى مىکنند و مؤمنان را بر خود مقدم مىدارند و در پرداختن به خیرات شتاب مىورزند.
این آیات براى ما توضیح مىدهد که چه گروهى را باید برتر بدانیم و از راهنمایى آن اطاعت کنیم، و آن حاملان راستین و صادق قرآن و زاهدان در درجات دنیا و پاکیزگان از پلیدیهاى آن و از هواها و بدعتها و فرهنگهاى وارداتىاند و روا نیست که از هر کس تبعیت کنیم که با زبان مردمان را به کتاب خدا مىخواند در صورتى که خود آلوده به شبههها است، و در صدد رسیدن به جاه و شهرت و نزدیکى به سلاطین و صاحبان سلطه است و با مترفان و مستکبران روابط نزدیک دارد.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● صفدر فولادي -
تفسیر نمونه
15) مراد از «سفرة» (سفیران) حافظان، قاریان، کاتبان قرآن و دانشمندانی است که در هر عصری آیات خداوند را از دستبرد شیاطین محفوظ میدارند.
این تفسیر درست نمینماید؛ زیرا خداوند میفرماید: آیات الاهی به دست «سفیران نیک رفتار» سپرده شده است و روایت نشان میدهد که حافظان همنشین سفیرانند نه خود آنها.
سخن امام صادق ـ علیه السلام ـ بر همراهی و همنشینی حافظان و مفسران با سفیران گواهی میدهد. بیتردید وقتی دانشمندان و حافظان قرآن کاری شبیه فرشتگان و حاملان وحی انجام میدهند، با آنها در یک جایگاه و رتبه قرار میگیرند.
عالم است از صفت «عباد الله» جاهـل از زمرة «هم الکفر» است
شاه نشـاسدت محـل گـرچه سخنـت زاد سفـرة «سفره» است « خاقانی شروانی »
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» سایت اطلاعات و مدارک اسلامی
13) صحف (قرآن) : یکی از اوصاف قرآن
«صُحُف» جمع «صحیفه» به معنای صفحهای گسترده است و به معنای لوح، ورقه یا چیز دیگری که در آن مطلبی را مینویسند نیز آمده است. در تفسیر مجمع البیان آمده: کلمه' صحف' جمع صحیفه است، و عرب هر چیزی را که در آن مطلبی نوشته شده باشد صحیفه مینامد، هم چنان که کتابش هم میخواند، حال چه ورقه و کاغذی باشد و یا چیز دیگری.
صحف 8 بار در کلام اللّه بکار رفته است: همانند:
1. «فِی صُحُفٍ مُّکَرَّمَةٍ» (عبس// 13) ؛
2. «رَسُولٌ مِّنَ اللَّهِ یَتْلُو صُحُفًا مُّطَهَّرَةً» (بیّنه// 2) ؛
3. «أَمْ لَمْ یُنَبَّأْ بِما فِی صُحُفِ مُوسی«» (نجم//36) ؛
4. «وَ إِذَا الصُّحُفُ نُشِرَتْ» (تکویر// 10) ؛
5. «إِنَّ هذا لَفِی الصُّحُفِ الْأُولی. صُحُفِ إِبْراهِیمَ وَ مُوسی» (اعلی// 18 و 19) .
کلمه صحف در قرآن در مواردی در معنای 'نامه سرگشاده' استعمال شده، 'وَ قالُوا لَوْ لا یَأْتینا بِآیَةٍ مِنْ رَبِّهِ بَلْ یُریدُ کُلُّ امْرِئٍ مِنْهُمْ أَنْ یُؤْتی صُحُفاً مُنَشَّرَة ' (مدثر آیه52) ؛ بلکه هر کدام از آنها انتظار دارد نامه سرگشاده و جداگانهای (از سوی خدا) برای او فرستاده شود!. البته نامه در این آیه کنایه از کتاب آسمانی است. در جاهایی به معنای 'نامه اعمال' آمده 'وَ إِذَا الصُّحُفُ نُشِرَتْ ' (تکویر آیه 10) و در آن هنگام که نامههای اعمال گشوده شود. و در مواردی در معنای کتاب آسمانی، مانند 'أَ وَ لَمْ تَأْتِهِمْ بَیِّنَةُ ما فِی الصُّحُفِ الْأُولی' (طه، آیه 133) گفتند: 'چرا (پیامبر) معجزه و نشانهای از سوی پروردگارش برای ما نمیآورد؟ ! (بگو:) آیا خبرهای روشنی که در کتابهای (آسمانی) نخستین بوده، برای آنها نیامد؟ !. بدین سان، قرآن کریم همه کتابهای آسمانی را «صحف» خوانده است؛ مانند: «صُحُفِ إِبْرَاهِیمَ وَمُوسَی» (أعلی//19) .
و در مواردی در معنای خاص کتاب آسمانی 'قرآن' بکار رفته است؛ عالمان علوم قرآن و مفسران معتقدند در دو مورد (عبس// 13؛ بیّنه// 2) در آیات یاد شده صحف به عنوان اسم برای قرآن بکار رفته است؛ چون آیات قرآنی، قبل از نزول بر پیغمبر اکرم (ص) در الواحی نورانی و غیرمادی نوشته بود و فرشتگان وحی آن را با خود میآوردند و همین امر سبب نامگذاری قرآن به «صُحُف» است.
علامه طباطبایی در تفسیر کریمه ' فِی صُحُفٍ مُکَرَّمَةٍ مَرْفُوعَةٍ مُطَهَّرَةٍ' گفته است:
جمله' فی صحف' خبری است بعد از خبر برای کلمه' ان'، و ظاهر آن این است که: قرآن به دست ملائکه در صحفی متعدد نوشته شده بوده. و این ظاهر، سخن آن مفسر را که گفته: مراد از صحف لوح محفوظ است، ضعیف میسازد، چون در کلام خدای تعالی در هیچ موردی از لوح محفوظ به صیغه جمع از قبیل صحف و کتب و الواح تعبیر نشده. نظیر این قول در بیاعتباری سخن آن مفسر دیگر است که گفته: مراد از صحف، کتب انبیای گذشته است. چون این معنا با تعبیر' بِأَیْدِی سَفَرَةٍ... ' نمیسازد، زیرا ظاهر این تعبیر این است که صفت صحف باشد. ' مکرمة' یعنی معظم، ' مَرْفُوعَةٍ' یعنی رفیع القدر نزد خدا، ' مُطَهَّرَةٍ' یعنی پاکیزه از قذارت باطل و سخن بیهوده و شک و تناقض.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» سایت محمد رسول الله (ص)
14) «مرفوعه» از اسامی و صفات قرآن است: «مَّرْفُوعَةٍ مُّطَهَّرَةٍ»؛ «والا قدر و پاکیزه» (عبس// 14) .
«مرفوعه» از «رفع» به معنای برداشتن، و از جمله موارد استعمال آن، در جاه و منزلت است.
اطلاق «مرفوعه» بر قرآن یا به خاطر قدر و منزلت آن نزد خداوند است یا به آن علت که خداوند دست ناپاکان و نااهلان را از آن دور داشته است و هرگز قادر به تحریف آن نیستند. بنابراین، چون خداوند به کلامش عزّت، بزرگی و برتری بخشیده، از آن به «مرفوعه» تعبیر کرده است.
خداوند متعال می فرماید تمام کتابهای آسمانی زیر سیطره ی قرآن است. «وانزلنا الیک الکتاب بالحق مصدقا لما بین یدیه من الکتاب ومهیمنا علیه فاحکم بینهم بما انزلنا ولا تتبع أهوائهم عما جائک من الحق لکل جعلنا منکم شرعة ومنهاجا ولو شاءالله لجعلکم امة واحدة ولکن لیبلوکم فیما آتاکم فاستبقوالخیرات الی الله مرجعکم جمیعا فینبئکم بما کنتم فیه تختلفون»[مائده/48]
بر تو(ای پیغمبر)کتاب(کامل وشامل قرآن)را نازل کردیم که(در همه ی احکام واخبار خود)ملازم حق وموافق ومصدق کتابهای پیشین(آسمانی) وشاهد(برصحت وسقم)وحافظ(اصول مسائل)آنها است. پس (اگر اهل کتاب از تو داوری خواستند)میان آنان بر طبق چیزی داوری کن که خدا بر تو نازل کرده است. وبه خاطر پیروی از امیال وارزوی های ایشان ،از حق وحقیقتی که برای تو امده است روی مگردان.(ای مردم)برای هر ملتی از شما راهی (برای رسیدن به جقایق)وبرنامه ای(جهت بیان احکام)قرار داده ایم. اگر خدا می خواست همه ی شما (مردمان)را ملت واحدی می کرد(وبر یک روال ویک سرشت می سرشت،لذا راه وبرنامه ی ارشادی انان درهمه ی امکنه وازمنه یکی می شد)واما (خدا چنین نکرد)تا شما را در آنچه (از شرائع )به شما داده است بیازماید(وفرمانبردار یزدان وسرکش از فرمان خدای منان جدا ومعلوم شود).پس ( فرصت را در یابید)وبه سوی نیکی ها بشتابید(وبه جای مشاجره در اختلافات به مسابقه در خیرات بپردازید وبدانید که) جملگی بازگشتتان به سوی خدا خواهد بود واز انچه کا در آن اختلاف می کرده اید آگاهتان خواهد کرد.
قرآن آخرین شکل دین خدا است .واپسین مرجع در کار دینداری است. آخرین مرجع برنامه ی زندگی ،و قوانین مردمان،و نظام زندگی آنان است .اصلا تعدیلی و تبدیلی بدان راه ندارد. بدین خاطر است که هرگونه اختلافی را باید بدین کتاب برگرداند تا درباره آن به قضاوت بپردازد،چه این اختلاف درباره ی جهانبینی اعتقادی میان پیروان آئین های آسمانی دیگر باشد. یا درباره ی شریعتی باشد که این کتاب در شکل اخیر خود آن را به ارمغان آورده است.و یا اینکه چنین اختلافی میان خود مسلمانان پدید آمده باشد. در هرحال مرجعی که آراء و نظرات خود را درباره ی کاروبار زندگی بطور کلی بدان برگردانند. این کتاب است وبس . که براستی کتابی کامل و شامل است. [فی ظلال القرآن]
در جای دیگر خداوند متعال پیامبر عظیم الشأن اسلام را حامل قرآن و الگوی مجسم آن معرفی کرده است:«انک لتلقی القرآن من لدن حکیم علیم»[نمل/6]وتو (ای محمد)کسی هستی که قرآن از سوی خداوند حکیم(در گرداندن امور آفریدگان و)آگاه(از کار وبار سعادت وشقاوت دنیوی واخروی ایشان)به تو القاءوعطا می گردد. «واژه ی «تلقی»: به توالقاءوعطا می گردد.به تو رسانده واموخته می شود»[فی ظلال القرآن]
و نیز قرآن دین پیامبر را کاملترین و جامعترین دین معرفی کرده و وعده ی پیروزی آن را بر همه ی ادیان داده است:«هوالذی ارسل رسوله بالهدی ودین الحق لیظهره علی الدین کله ولو کره المشرکون»[توبه/33]خدا است که پیغمبرخود(محمد)را همراه با هدایت ودین راستین(به میان مردم)روانه کرده است تا این آئین(کامل وشامل) را برهمه ی آئینها پیروز گرداند (وبه منصه ی ظهورش رساند)هرچند که مشرکان نپسندند.
«دین حق»کرنش بردن و تواضع کردن در برابر یزدان یگانه ی جهان است و در اعتقاد و عبادت و تشریع و قانونگذاری یکجا و روی هم . دین همان دنیویت است که به معنی : کرنش و فرمانبرداری است... هر برنامه ای وهر مذهبی وهر نظامی که مردمان در ان از یزدان جهان اطاعت وپیروی کنند و ولایت و حاکمیت او را بپذیرند،تحت پوشش دین قرار می گیرند. [فی ظلال القرآن]
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» مرکز جهانی اطلاع رسانی اهل بیت
16) این صحیفه ها در دست سفیران بالا مقام و نیکوکار قرار دارد. در این حدیث ، امام صادق علیه السلام میفرمایند : اگرکسی قرآن را حفظ کند و اهل عمل به قرآن باشد ، در درجه و رتبه همین سفیران عالی مقام نیکوکار الهی است . این توفیقی است بس عظیم که خدای متعال آن را به هر کسی عنایت نفرموده است.
در روایت دیگری مو لا علی علیه السلام در وصف متقین ، این گونه می فر ماید : «امّا الّیل فصافون اقدامهم تالین باجزاء کتاب الله یرتّلونه ترتیلًا یداوون به داء قلوبهم ؛ متقین کسانی هستند که شبها در پیشگاه خداوند متعال به قیام می ایستند و اجزای کتاب خدا را تلاوت می کنند و با ترتیل آیات الهی را می خوانند و دوای بیماریها ی قلبی خود را از آیات الهی می جویند» .در این حدیث ، در صفات متقین این نکته ذکر شده که متقین شبها به قیام می ایستند و آیات الهی را می خوانند .
امام صادق (ع ) مى فرماید: [الحافظ للقرءان العامل به مع السفرة الکرام البررة .
] حافظ قرآنى که به آن عمل کند, با فرشتگان پیغام برونیک رفتار هم نشین خواهد شد .
گروهى این روایت را ذیل آیه ى [باءیدى سفرة . کرام بررة .[
ذکر کرده اند و معتقدند مراد از[سفرة ] (سفیران ) حافظان , قاریان ,کاتبان قرآن و دانشمندانى است که در هر عصرى آیات خداوند را ازدستبرد شیاطین محفوظ مى دارند .
ایـن تـفـسـیر درست نمى نماید, زیرا خداوند مى فرماید: آیات الاهى به دست [ سفیران نیک رفتار] سپرده شده است و روایت نشان مى دهد که حافظان هم نشین سفیرانند نه خود آن ها .
سـخـن امام صادق (ع ) بر همراهى و هم نشینى حافظان و مفسران با سفیران گواهى مى دهد .
بى تـردیـد وقتى دانشمندان و حافظان قرآن کارى شبیه فرشتگان و حاملان وحى انجام مى دهند, با آن ها در یک جایگاه و رتبه قرار مى گیرند .
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● عبد بائس -
تفسیر مجمع البیان
12) آیه شریفه نشانگر آزادى و حق انتخاب براى انسان در اندیشه و عقیده و دین و مذهب است، و نشان مىدهد که هم جبرگرایان در بیراههاند و هم تحمیلگران و خودکامگان.
و نیز نشانگر این نکته است که پس از این هشدار دیگر روى ترشکردن ناپسند و نابخشودنى است، امّا پیش از فرود این آیه تنها ترک «اولى» است و بس.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
13) این واژهها و آیههاى گرانقدر قرآن، در نامهها و نوشتههایى ارزشمند به ثبت رسیده است.
از دیدگاه «ابن عباس» منظور این است که: این قرآن در نوشتهها و نامههاى پرشکوه نزد خداست و در لوح محفوظ ثبت است.
امّا از دیدگاه برخى منظور همه کتابهاى آسمانى است که به پیامبران فرو فرستاده شده است.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
14) این نامهها و نوشته ها، بلند مرتبه هستند و بسیار گرانقدر.
به باور برخى منظور این است که در آسمان هفتم قرار دارند. امّا از دیدگاه برخى دیگر منظور این است که: خداى فرزانه اینها را از دسترس دستهاى پلید و ناپاک دور داشته است.
از دیدگاه پاره اى منظور این است که خدا آن را از هر ناپاکى و پلیدى به دور داشته است؛ و از دیدگاه پارهاى دیگر از هر تناقض و تضاد و شبهه اى؛ چرا که در برترین مکان و در دست فرشتگان اوست.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
15) به باور «ابن عباس» این قرآن و آیات نورانى آن در دست فرشتگانِ نویسنده است.
امّا به باور «قتاده» منظور از «سفیران» تلاوت گران راستین قرآن هستند که آن را مىخوانند و مى نویسند.
از امام صادق آورده اند که فرمود:
الحافظ للقرآن العامل به مع السفرة الکرام البرره.
آن حافظ قرآنى که ضمن حفظ آیات آن، به مقررات عادلانه و انسانىاش عمل نماید، به همراه فرشتگان نویسنده و نیکوکردار قرآن خواهد بود.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
16) همان سفیران گرانقدر و شایستهکردارى که فرمانبردار پروردگارند.
از دیدگاه پارهاى منظور این است که: همان سفیران گرانقدرى که خود را برتر از گناه و زشتى مىدانند و مى دارند و هماره نیکوکار و شایسته کردارند.
«مقاتل» مىگوید: قرآن شریف در شب قدر از لوح محفوظ به فرشتگان نویسنده وحى در آسمان دنیا فرود آمد؛ آنگاه فرشته وحى آن را، به صورت تدریجى بر قلب پاک پیامبر فرود آورد.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● مهدي صادقي حصار -
برگرفته از تفسیر قرآن مهر -دکتر محمد علی رضایی اصفهانی -جلد 10- ص -291-292
11) بسم الله الرحمن الرحیم.
قرآن کریم در آیات یازدهم تا شانزدهم سوره عبس به بیدارگری و عظمت قرآن و آزادی انتخاب انسان اشاره می کند و می فرماید:
هر گز چنین نیست ( که روش تو اینگونه باشد)، در حقیقت، آن (آیات) یادآوری است . و هرکس بخواهد آن را بیاد آورد. در حالی که این آیات در کتاب ارجمند . بلند مرتبه پاکیزه در دستان سفیران و (نویسندگان) ارجمندان نیکوکار (است).
نکته ها و اشاره ها: 1. آیات قرآن تذکر و بیدار باش است برای کسانی که بخواهند بیدار شوند . از پندهای قرآن استفاده کنند . آری قرآن کتابی روشنگر و بیدار گر برای همه انسان ها و نسل ها ست. صدجهان تازه در آیات اوست عصر ها پیچیده در آنات اوست
2. انسان در انتخاب راه آزاد است ، یعنی اگر بخواهد از قرآن پند می گیرد و راه صحیح را انتخاب می کند ، اما اگر نخواهد بیدار شود ، کسی نمی تواند او را به زور بیدار و هدایت کند.3. در این آیات چند ویژگی مهم قرآن یادآوری شده است :
الف) قرآن در صحیفه ها و لوح هایی ارجمند نوشته شده است ، یعنی قبل از نزول بر پیامبر (ص) در الواحی ارزشمند نوشته شده بود.
ب)نوشته های قرآن، والا و پاک اند و دست نااهلان و تحریفگران بدان ها نمی رسد.
ج) نوشته های قرآن به دست سفیرانی گرامی و نیکوکار سپرده شده اند ، که آن را با احترام حمل می کنند.
4. مقصود از سفیران ارجمند نیکوکاری که قرآن را حمل می کنند ، همان فرشتگان الهی و سفیران وحی یا کاتبان وحی هستند.
5. از امام صادق (ع) روایت شده است: حافظان قرآن ، که بدان عمل می کنند ،با سفیران ارجمند و نیکوکار (قرآن) همراه اند.
از این حدیث استفاده می شود: دانشمندان قرآنی (حافظان و مفسرانی که از قرآن محافظت و بدان عمل می کنند )،کاری شبیه فرشتگان و سفیران وحی انجام می دهند و در ردیف آنان هستند.
6. فرشتگان حامل وحی افراد گرامی هستند،چون درپیشگاه خدا مقام بلندی دارند و نیز افراد نیکوکاری هستند، چون دستورات خدا را عمل می کنند و حامل وحی اویند.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.